• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شیخیه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: شیخیه، شیخ احمد احسائی.
پرسش: در مورد شیخیه و شیخ احمد احسائی توضیحی بدهید.
پاسخ: "شیخیه" فرقه‌ای است که مؤسس آن شیخ احمد احسائی است. شیخ احمد در سال ۱۱۶۶ ق، در احساء متولد گردید و در سال ۱۱۸۶ به کربلا رفت و از محضر علمای شیعه استفاده نمود. او در سفر خود به ایران به منظور زیارت امام رضا ـ علیه‌السلام ـ در یزد ساکن گردید و چندی بعد به دعوت فتحعلی‌شاه به تهران رفت و سپس به دعوت محمدعلی میرزا در کرمانشاهان مسکن گزید و بعد از مرگ محمدعلی میرزا به قزوین رفت. در آن‌جا بود که به خاطر ابراز برخی عقاید، مورد تکفیر علمای شیعه قرار گرفت و به ناچار ایران را به قصد عراق و آن‌جا را به قصد موطن خود ترک کرد و در همین سفر در نزدیکی مدینه از دنیا رفت و در قبرستان بقیع دفن گردید.






مؤسس این فرقه شیخ احمد احسائی است. او در سال ۱۱۶۶ ه ق در احساء
[۱] منطقه‌ای در قطیف که از ملحقات بحرین در ساحل عربستان است.
متولد شد.


در سال ۱۱۸۶ ق، به کربلا رفت و در حوزه‌ی درس عده‌ای از علمای شیعه، مثل آقا باقر بهبهانی، صاحب ریاض، سید مهدی بحرالعلوم و شیخ جعفر کاشف الغطا حاضر گردید.


او علاوه بر فقه و اصول و حدیث در طب و نجوم و ریاضیات و علم حروف و اعداد و طلسمات و فلسفه هم مطالعاتی داشت.




۵.۱ - سفر به عتبات و یزد

در سال ۱۲۰۹ ق، به دلیل بروز وبا به احساء بازگشت و در سال ۱۲۱۲ ق، دوباره به عتبات مراجعت کرد و سپس بصره را مسکن دائمی خویش قرار داد و در سال ۱۲۲۱ ق، به قصد زیارت امام رضا علیه‌السلام رهسپار خراسان شد و از آن‌جا به یزد رفت و بنا به درخواست مردم یزد در آن‌جا سکونت گزید و در آن‌جا شهرت بسیاری کسب نمود.

۵.۲ - سفر به تهران و قزوین

چندی بعد به دعوت فتحعلی‌شاه قاجار به تهران رفت و مورد احترام بسیار قرار گرفت
[۲] دایرة المعارف تشیع، ج ۱، ص ۵۰۰؛ فتحعلی‌شاه علاوه بر استقبال گرم، مبلغی هنگفت و یک عبای مروارید دوزی شده را به وی هدیه کرد و حقوق مستمری برایش تعیین نمود.
و سپس محمد‌علی میرزا فرزند فتحعلی‌شاه، او را به کرمانشاهان دعوت کرد و از وی تجلیل بسیار نمود
[۳] دایرة المعارف تشیع، ج ۱، ص ۵۰۰ ـ ۵۰۱؛ تعیین حقوق و مستمری ماهانه و پرداخت مبلغ هزار تومان هزینه‌ی سفر و یک قریه‌ی بزرگ در حومه‌ی کرمانشاه، از هدایای محمدعلی میرزا به وی بوده است.
و تا وفات محمدعلی میرزا در همان‌جا بود و سپس به قزوین رفت و مورد استقبال علمای آن‌جا قرار گرفت و در قزوین به اقامه‌ی نماز جماعت در مسجد شاه قزوین، و تدریس در مدرسه‌ی صالحیه اشتغال داشت؛ ولی به دلیل برخی عقایدش از طرف ملا محمدتقی برغانی که از علمای بزرگ قزوین بود، تکفیر شد و حکم او مورد قبول علمای شیعه در ایران و عراق و سایر مراکز شیعه قرار گرفت.
[۴] خاتمیت پیامبر اسلام، یحیی نوری، ص ۴۱؛ از جمله کسانی که به کفر او حکم کردند، شیخ محمدحسن، صاحب جواهرالکلام و سید ابراهیم قزوینی، صاحب ضوابط الاصول و شریف العلماء مازندرانی، می‌باشند.


۵.۳ - سفر به مشهد و عراق

بعد از آن، قزوین را به قصد مشهد ترک گفت و سرانجام بعد از ایران به عراق و از آن‌جا رهسپار موطن خود شد و پیوسته در مسیر راه با بی‌اعتنایی مردم روبه‌رو می‌گردید.


او در این سفر در قریه‌ی "دیه" در سه منزلی مدینه درگذشت و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.
[۵] دایرة المعارف تشیع، ج ۱، ص ۵۰۰ ـ ۵۰۱.
[۶] قصص العلماء، میرزا محمد، تنکابنی، ص ۴۲ ـ ۴۴.
[۷] اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۵۸۹ ـ ۵۹۰.
[۸] فرق و مذاهب کلام اسلامی، ربانی گلپایگانی، ص ۳۲۹ ـ ۳۳۵.
[۹] فرهنگ و فرق اسلامی، دکتر محمد جواد مشکور، ص ۲۶۶ ـ ۲۷۰.



بعد از مرگ شیخ احمد، سید کاظم رشتی به ترویج افکار وی پرداخت و فرقه‌ی "کشفیه" را تأسیس نمود و از فرقه‌ی کشفیه، فرقه‌ی "بابیه" زاییده گردید.
[۱۰] مجله‌ی انتظار، شماره‌ی اول سال ۱۳۸۰، ص ۲۴۰ ـ ۲۵۰.
[۱۱] فرق و مذاهب کلام اسلامی، ربانی گلپایگانی، ص ۳۲۹ ـ ۳۳۵.



او دارای مسلک اخباری بوده و از جهت اعتقادی، جزو غلات محسوب می‌گردد. او معتقد بود که:

۸.۱ - اول

ائمه علیهم‌السلام علل اربعه‌ی عالم هستند.
[۱۲] مجله‌ی انتظار، شماره‌ی اول سال ۱۳۸۰، ص ۲۴۰ ـ ۲۵۰.
[۱۳] فرق و مذاهب کلام اسلامی، ربانی گلپایگانی، ص ۳۲۹ ـ ۳۳۵.


۸.۲ - دوم

اصول دین عبارت اند از معرفت اللَّه، معرفت انبیا، معرفت ائمه‌ ـ علیهم‌السلام ـ و معرفت رکن رابع که شیوخ و بزرگان شیخیه می‌باشند.
[۱۴] قصص العلماء، میرزا محمد، تنکابنی، ص ۴۳.

بر همین اساس، از مختصات اوست؛ نفی عدل به‌عنوان اصلی از اصول دین و اعتقاد به رکن رابع.

۸.۳ - سوم

قرآن کلام نبی ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ است.
[۱۵] مجله‌ی انتظار، شماره‌ی اول سال ۱۳۸۰، ص ۲۴۰ ـ ۲۵۰.


۸.۴ - چهارم

خدا با انبیا ـ علیهم‌السلام ـ شیء واحدی هستند.
[۱۶] مجله‌ی انتظار، شماره‌ی اول سال ۱۳۸۰، ص ۲۴۰ ـ ۲۵۰.


۸.۵ - پنجم

امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف به خاطر ترس، به عالم "حور قلیایی" گریخته است و این عالمی روحانی، غیر از عالم مادی است.
[۱۷] مجله‌ی انتظار، شماره‌ی اول سال ۱۳۸۰، ص ۲۴۰ ـ ۲۵۰.

"کنت دوگو بینو" وزیر اسبق دولت فرانسه در دربار ایران در کتاب "سه سال در ایران" می‌نویسد: فَرق شیخیه با سایر شیعیان در این است که شیعیان می‌گویند: امام دوازدهم زنده است و با قالب جسمانی روزگار می‌گذراند، ولی شیخی‌ها می‌گویند: امام دوازدهم با قالب روحانی زنده است.
[۱۸] مرتضی مدرسی چهاردهی، شیخیگری، بابیگری، ص ۴۱.


۸.۶ - ششم

پیوسته کسی در میان شیعه وجود دارد که به‌عنوان انسان کامل، سمت نیابت خاصه از حضرت حجت ـ عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف ـ را بر عهده دارد و البته او خود را صاحب این مقام می‌دانست.
[۱۹] مرتضی مدرسی چهاردهی، شیخیگری، بابیگری، ص ۷۳ ـ ۷۵.
او نظریات خاصی در زمینه‌ی معراج پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، معاد و... دارد که بررسی مجموعه‌ی آرا و افکار او مجال دیگری می‌طلبد.


درهرحال آثار و مؤلفات شیخ احمد از ۱۳۵ کتاب و رساله، فزونی دارد که اکثر آنها به چاپ رسیده است و از آن جمله است: جوامع الکلم، شرح الزیارة، شرح حکمة العرشیة، شرح مشاعر و ... کتاب‌های وی پر است از عبارت‌های معماگونه که در آثار صوفیه به چشم می‌خورد.

۹.۱ - سخنی از سید محسن امین

سید محسن امین در این باب می‌گوید: به کشفیه اموری نسبت داده می‌شود که اگر درست باشد، غلو بوده و مایه‌ی خروج از دین است و از شیخ احمد و امثال او از علمای کشفیه، شطحات و عبارت‌های معماگونه‌ای صادر شده است که شبیه شطحات برخی از صوفیه است.
[۲۰] اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۵۸۹ ـ ۵۹۰.



۱. حیات شیخ احمد احسائی، نوشته فرزند شیخ احمد.
۲. ارشاد العلوم، کریم‌خان کرمانی.
۳. تاریخ نبیل، زرندی.
۴. رد شیخیه، محمد بن سید صالح، قزوینی موسوی.
۵. اسرار پیدایش شیخیه، بابیه، بهاییه، محمدکاظم، خالصی.
۶. خرافات شیخیه و کفریات ارشاد العوام، خالصی.
۷. کشف المراد (بررسی عقاید شیخیه) الف، حکیم هاشمی.
۸. الکرام البررة، ج ۱، ص ۸۸ ـ ۹۱.
۹. دلیل المتحیرین، ترجمه، محمد کریم‌خان، ص ۱- ۵۱.
۱۰. مقدمه شواهد الربوبیة، سید جلال‌الدین، آشتیانی.
۱۱. عقاید الشیخیة، علاءالدین سید امیرمحمد، الکاظمی القزوینی.


۱. منطقه‌ای در قطیف که از ملحقات بحرین در ساحل عربستان است.
۲. دایرة المعارف تشیع، ج ۱، ص ۵۰۰؛ فتحعلی‌شاه علاوه بر استقبال گرم، مبلغی هنگفت و یک عبای مروارید دوزی شده را به وی هدیه کرد و حقوق مستمری برایش تعیین نمود.
۳. دایرة المعارف تشیع، ج ۱، ص ۵۰۰ ـ ۵۰۱؛ تعیین حقوق و مستمری ماهانه و پرداخت مبلغ هزار تومان هزینه‌ی سفر و یک قریه‌ی بزرگ در حومه‌ی کرمانشاه، از هدایای محمدعلی میرزا به وی بوده است.
۴. خاتمیت پیامبر اسلام، یحیی نوری، ص ۴۱؛ از جمله کسانی که به کفر او حکم کردند، شیخ محمدحسن، صاحب جواهرالکلام و سید ابراهیم قزوینی، صاحب ضوابط الاصول و شریف العلماء مازندرانی، می‌باشند.
۵. دایرة المعارف تشیع، ج ۱، ص ۵۰۰ ـ ۵۰۱.
۶. قصص العلماء، میرزا محمد، تنکابنی، ص ۴۲ ـ ۴۴.
۷. اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۵۸۹ ـ ۵۹۰.
۸. فرق و مذاهب کلام اسلامی، ربانی گلپایگانی، ص ۳۲۹ ـ ۳۳۵.
۹. فرهنگ و فرق اسلامی، دکتر محمد جواد مشکور، ص ۲۶۶ ـ ۲۷۰.
۱۰. مجله‌ی انتظار، شماره‌ی اول سال ۱۳۸۰، ص ۲۴۰ ـ ۲۵۰.
۱۱. فرق و مذاهب کلام اسلامی، ربانی گلپایگانی، ص ۳۲۹ ـ ۳۳۵.
۱۲. مجله‌ی انتظار، شماره‌ی اول سال ۱۳۸۰، ص ۲۴۰ ـ ۲۵۰.
۱۳. فرق و مذاهب کلام اسلامی، ربانی گلپایگانی، ص ۳۲۹ ـ ۳۳۵.
۱۴. قصص العلماء، میرزا محمد، تنکابنی، ص ۴۳.
۱۵. مجله‌ی انتظار، شماره‌ی اول سال ۱۳۸۰، ص ۲۴۰ ـ ۲۵۰.
۱۶. مجله‌ی انتظار، شماره‌ی اول سال ۱۳۸۰، ص ۲۴۰ ـ ۲۵۰.
۱۷. مجله‌ی انتظار، شماره‌ی اول سال ۱۳۸۰، ص ۲۴۰ ـ ۲۵۰.
۱۸. مرتضی مدرسی چهاردهی، شیخیگری، بابیگری، ص ۴۱.
۱۹. مرتضی مدرسی چهاردهی، شیخیگری، بابیگری، ص ۷۳ ـ ۷۵.
۲۰. اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۵۸۹ ـ ۵۹۰.



پایگاه اسلام کوئست.    


رده‌های این صفحه : شیخیه | فرق شیعه | فرق و مذاهب




جعبه ابزار