سیاستهای نظامی در حکومت امام مهدی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: حکومت امام مهدی،
دولت مهدوی.
پرسش: سیاستهای نظامی در حکومت امام مهدی (علیهالسّلام) چیست؟
پیش از اشاره به سیاست نظامی دولت مهدوی، چند نکته قابل توجّه است:
تحوّل عظیمی که در نظام سیاسی جهان، در آینده تاریخ به رهبری امام مهدی (علیهالسّلام) پدید میآید،
کودتا نیست که قدرت نظامی در آن سرنوشتساز باشد؛ بلکه یک انقلاب عمیق و فراگیر فرهنگی است که زمینههای آن، در طول تاریخ به تدریج در جامعه فراهم گردیده است. اصلیترین حکمت غیبت ایشان (همانطور که پیش از این، تبیین شد)،
این است که بسترهای لازم برای تحقّق چنین انقلاب فراگیری فراهم گردد.
بیشک، نصرت ویژه الهی، در پیروزی نهضت جهانی امام عصر (علیهالسّلام) نقش مؤثّری دارد؛ امّا این بدان معنا نیست که پس از فراهم شدن بسترهای اجتماعی، این نهضت از طریق
اعجاز به پیروزی میرسد و نیازی به قدرت نظامی و سیاستهای صحیح جنگی ندارد؛ بلکه
سنّت الهی ایجاب میکند که قدرت نظامی نیز در کنار نصرت الهی و زمینه اجتماعی، در پیروزی نهضت مهدوی مؤثّر باشد. احادیثی که قیام امام مهدی (علیهالسّلام) را گزارش کردهاند نیز مؤیّد این نظریهاند.
اطّلاعات ما درباره امکانات و تجهیزات نظامی، و سیاستهای جنگی در قیام مهدوی، بسیار محدود است. روایاتی که در این باره به ما رسیده، اطّلاعات کامل و متقنی را در اختیار ما قرار نمیدهند. به نظر میرسد نه ضرورت ایجاب میکرده و نه حکمت اقتضا میکرده که اطّلاعات دقیق نظامی این قیام، پیشگویی شود. از اینرو، آنچه بهطور کلّی میتوان در این باره مطرح کرد، این است که سیاستهای اصولی امام مهدی (علیهالسّلام) در جنگ، همان سیاست جنگیِ
پیامبر (صلیاللّهعلیهوآله) و
امام علی (علیهالسّلام) است؛
امّا برخی از سیاستهای جنگی امام مهدی (علیهالسّلام) که بهطور خاص در احادیث به آنها اشاره شده، عبارتاند از:
بر پایه شماری از احادیث،
اکثر قریب به اتّفاق سپاهیان امام مهدی (علیهالسّلام) را جوانان تشکیل میدهند. از امام علی (علیهالسّلام) روایت شده که فرمود:
«انَّ اصحابَ القائِمِ شَبابٌ لا کُهولَ فیهِم الّا کَالکُحلِ فِی العَینِ، او کَالمِلحِ فِی الزّادِ، وَ اَقَلُّ الزّادِ المِلحُ؛
یاران قائم، جواناند و پیران میان آنان نیستند، جز بهاندازه سرمه چشم یا نمک در توشه که کمترین اندازه را میان ره توشه دارد.»
در باره سیاست بهرهگیری از نیروهای جوان در انقلاب جهانی حضرت مهدی (علیهالسّلام) چند نکته قابل توجّه است:
از نگاه
قرآن و احادیث اهل بیت (علیهمالسلام)، جوانی، بهارِ خودسازی و سازندگی است. از اینرو، جوانگرایی، سیاستی است حکیمانه که در همه ادیان الهی مورد توجّه بوده است.
خداوند سبحان، پیامبران خود را از میان جوانان، انتخاب کرده است. پیامبر خاتم (صلیاللّهعلیهوآله) نیز برای جذب قشر جوان به آیین اسلام، اهمّیت ویژهای قائل بود. ازاینرو، غالب هواداران ایشان در آغاز
بعثت، جوانان بودند. نخستین نماینده فرهنگی پیامبر (صلیاللّهعلیهوآله)، یعنی مُصعَب بن عُمَیر، جوانی نورس بود. نخستین فرماندار پیامبر (صلیاللّهعلیهوآله) پس از فتح شهر مکّه، جوانی ۲۱ ساله به نام
عتّاب بن اُسَید بود.
همچنین آخرین کسی که پیامبر (صلیاللّهعلیهوآله) او را به فرماندهی سپاه اسلام برای جنگ با روم منصوب کرد، جوانی هجده ساله به نام
اُسامه بود
و مهمتر آنکه ایشان، در سال پایانی عمر شریف خود، از طرف
خداوند متعال، ماموریت یافت تا
امام علی (علیهالسّلام) را که در آن وقت، جوانی تقریباً ۳۲ ساله بود، برای رهبری آینده جهان اسلام، معرّفی کند و پیامبر (صلیاللّهعلیهوآله) نیز در
غدیر خم، این فرمان الهی را اجرا کرد.
امام مهدی (علیهالسّلام) نیز هنگام قیام، با آن که صدها سال از عمر شریفش گذشته، با شکل و شمایل جوان ظاهر میشود و سیاست جوانگرایی در یاران و کارگزاران در حکومت مهدوی، از جمله سپاهیان، یکی از سیاستهای اصولی است.
سپاهیان امام مهدی (علیهالسّلام)، افزون بر برخورداری از نشاط و شادابیِ جوانی، از نظر جسمی و روحی نیز، فوق العاده نیرومند هستند. در این باره از
امام صادق (علیهالسّلام) نقل شده که فرمود:
«وَ انَّ الرَّجُلَ مِنهُم لَیُعطی قُوَّةَ اربَعینَ رَجُلاً، وَ انَّ قَلبَهُ لَاَشَدُّ مِن زُبَرِ الحَدیدِ، وَ لَو مَرّوا بِجِبالِ الحَدیدِ لَقَلَعوها؛
به هر یک از آنان (سپاهیان قائم)، نیروی چهل مرد عطا میشود و دلش از پاره آهن، محکمتر است و اگر بر کوههای آهن بگذرند، آنها را از جا میکَنَند.»
در حدیث دیگری از امام صادق (علیهالسّلام) در باره ویژگیهای یاران امام مهدی (علیهالسّلام) آمده است:
«لُیوثٌ بِالنَّهارِ، رُهبانٌ بِاللَّیلِ، کَاَنَّ قُلوبَهُم زُبَرُ الحَدیدِ، یُعطَی الرَّجُلُ مِنهُم قُوَّةَ اربَعینَ رَجُلاً، لا یَقتُلُ احَداً مِنهُم الّا کافِرٌ او مُنافِقٌ، وَ قَد وَصَفَهُمُ اللَّهُ تَعالی بِالتَّوَسُّمِ فی کِتابِهِ العَزیزِ بِقَولِهِ: «اِنَّ فِی ذَ لِکَ لَاَیَتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِینَ؛
.
شیرانِ روز و شبزندهدارانِ شب هستند و گویی دلهایشان پارههای آهن است. به هرکدام از مردانشان، نیروی چهل مرد داده شده و هیچ یک از آنان را جز
کافر یا
منافق نمیکشد و خداوند متعال، آنها را به نشانهشناسی و فراست، توصیف کرده است، آنجا که در کتاب عزیزش فرموده است: «بیگمان، در این، نشانههایی برای نشانهشناسان است».
این حدیث، دلالت دارد بر این که سپاهیان امام مهدی (علیهالسّلام)، علاوه بر توانمندی جسمی و روحی، از بینش و بصیرتی فوقالعاده برخوردارند که در برخورد با دشمنان، اشتباه نمیکنند. ازاینرو، جز کسانی که سزاوار قتل هستند، به دست آنها کشته نمیشوند.
سیاست جوانگرایی در حکومت امام مهدی (علیهالسّلام)، قطعاً به معنای استفاده نکردن مطلق از سال خوردگان نیست. بر پایه احادیث فراوانی، شمارِ قابل توجّهی از سالخوردگان که از دنیا رفتهاند، هم زمان با قیام ایشان، زنده میشوند و تعدادی از آنها در شمار ۳۱۳ تن یاران ویژه امام (علیهالسّلام) هستند که در مناصب کلیدی، اجرایی و قضایی منصوب میشوند.
بر پایه شماری از احادیث، زنان نیز در قیام جهانی امام مهدی (علیهالسّلام) شرکت دارند که جمعی از آنها جزو کسانی هستند که پس از مرگ،
رجعت کردهاند:
در حدیثی از
امام باقر (علیهالسّلام)، تعداد پنجاه زن در شمارِ خواصّ اصحاب امام مهدی (علیهالسّلام) ذکر شدهاند:
«یَخرُجُ المَهدِیُّ مِنهَا
[
المَدینَةِ
]
عَلی سُنَّةِ موسی خائِفاً یَتَرَقَّبُ، حَتّی یَقدَمَ مَکَّةَ...وَ یَجی ءُ وَاللَّهِ ثَلاثُمِئَةٍ وَ بِضعَةَ عَشَرَ رَجُلاً، فیهِم خَمسونَ امرَاَةً یَجتَمِعونَ بِمَکَّةَ عَلی غَیرِ میعادٍ، قَزَعاً کَقَزَعِ الخَریفِ، یَتبَعُ بَعضُهُم بَعضاً، وَ هِیَ الآیَةُ الَّتی قالَ اللَّهُ: «اَیْنَ مَا تَکُونُواْ یَاْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعًا؛
مهدی از
مدینه به همانگونه که موسی بیمناک و مراقب بیرون رفت، بیرون میآید تا به
مکّه برسد...و به خدا سوگند، سیصد و ده و اندی نفر میآیند که پنجاه زن در میان آنان هستند. همه آنان بیآنکه وعدهای در میان باشد، مانند ابرهای پراکنده پاییزی از هر سو گِرد میآیند و پشت سرِهم میرسند، و این، همان آیه الهی است: «هر جا که باشید، خداوند همه شما را میآورد
».
بیشک، تعدادی که در این حدیث به آن اشاره شده، شمارِ یاران خاصّ امام مهدی (علیهالسّلام) است؛ وگرنه، تعداد همه یاران ایشان، خیلی بیش از اینهاست. این مطلب در برخی از احادیث نیز، مورد تاکید قرار گرفته است.
در حدیثی از
امام صادق (علیهالسّلام) شمارِ زنانی که پس از مرگ، هنگام قیام امام مهدی (علیهالسّلام) رجعت میکنند و سپاه ایشان را پشتیبانی مینمایند، سیزده تن ذکر شده است. متن حدیث، چنین است:
«یَکُرُّ مَعَ القائِمِ (علیهالسّلام) ثَلاثَ عَشرَةَ امرَاَةً.قُلتُ: وَ ما یَصنَعُ بِهِنَّ؟ قالَ: یُداوینَ الجَرحی، وَ یَقُمنَ عَلَی المَرضی کَما کَانَ مَعَ رَسولِ اللَّهِ (صلیاللّهعلیهوآله).قُلتُ: فَسَمِّهِنَّ لی؟ فَقالَ: القِنواءُ بِنتُ رُشَیدٍ، وَ اُمُّ ایمَنَ، وَ حَبابَةُ الوَالِبِیَّةُ، وَ سُمَیَّةُ اُمُّ عَمّارِ بنِ یاسِرٍ، وَ زُبَیدَةُ، وَ اُمُّ خالِدٍ الاَحمَسِیَّةُ، وَ اُمُّ سَعیدٍ الحَنَفِیَّةُ، وَ صبانَةُ الماشِطَةُ، وَ اُمُّ خالِدٍ الجُهَنِیَّةُ؛
[
امام (علیهالسّلام) فرمود:
]
«سیزده زن همراه قائم هستند». گفتم: با کمک آنها چه میکند؟ فرمود: «آنان، زخمیها را مداوا میکنند و بیماران را نگاه میدارند، همانگونه که با
پیامبر خدا (صلیاللّهعلیهوآله) بودند». گفتم: آنها را برایم نام ببر. فرمود: «
قِنوا دختر رشید،
اُم اَیمَن،
حبابه والبی،
سمیه مادر
عمّار یاسر،
زُبیده،
اُمّ خالد اَحمَسی،
اُمّ سعید حنفی،
صبانه ماشِطه و
اُمّ خالد جُهَنی [
از آنان هستند
]
».
احتمالاً این تعداد از زنان نیز، از خواص یاران امام هستند که مسئولیت پشتیبانی جنگ در پرستاری از رزمندگان مجروح را به عهده خواهند داشت؛ زیرا در غیر این صورت، با توجّه به گستردگی نبرد، تعداد یاد شده، برای پرستاری از همه مجروحان، کافی نیست.
باری! حدیث نخست، به نقش زنان در مدیریت نهضت مهدوی و حدیث دوم، به نقش آنان در صحنه نبرد، اشاره دارد و بر این اساس، در صورتی که صدور احادیث یاد شده را بپذیریم، یکی از سیاستهای امام مهدی (علیهالسّلام) بهرهگیری از زنان شایسته، در ستاد جنگ خواهد بود.
یکی از مسائل مهم در تبیین سیاستهای نظامی امام مهدی (علیهالسلام)، این است که سیاست ایشان در بهرهگیری از ساز و برگ و ابزار نظامی چیست؟
پیش از این اشاره کردیم که پیروزی قیام مهدوی از طریق
اعجاز نیست؛ بلکه
سنّت الهی ایجاب مینماید که قدرت نظامی، در کنار نصرت ویژه الهی، و پدید آمدن زمینه اجتماعی، در پیروزی این نهضت، نقش مؤثّر و تعیین کننده داشته باشد.
بنا بر این، در قیام امام مهدی (علیهالسلام)، از ساز و برگ نظامی و تجهیزات جنگی، استفاده خواهد شد. پرسشی که در این باره مطرح است، اینکه از چه نوع تجهیزات نظامی در این قیام، استفاده خواهد شد، ابزار جنگیِ متناسب با عصر ظهور یا ابزار جنگی صدر اسلام؟
برای پاسخ به این سؤال، ابتدا در باره مفاد احادیثی که در این باره وارد شده، توضیح مختصری خواهیم داد و در ادامه به ارزیابی اجمالی سند و تحلیل مقصود از آنها خواهیم پرداخت.
احادیثی را که موضوع ساز و برگ نظامی قیام مهدوی در آنها مطرح شده، به سه دسته میتوان تقسیم کرد:
دسته اوّل، احادیثی که تصریح کردهاند امام مهدی (علیهالسّلام) و یارانش با شمشیر با دشمنان میجنگند؛ مانند این حدیث که تجهیزات جنگی امام مهدی (علیهالسّلام) را چنین توصیف کرده است:
«دِرْعُهُ دِرْعُ رَسُولِ اللَّهِ صلی اللّه علیه و آله السَّابِغَةُ وَ سَیْفُهُ سَیْفُ رَسُولِ اللَّهِ صلی اللّه علیه و آله ذُو الْفَقَارِ؛
زره
[
امام مهدی (علیهالسّلام)
]
زره پیامبر خدا (صلیاللّهعلیهوآله) و شمشیر او شمشیر پیامبر خدا (صلیاللّهعلیهوآله)،
ذوالفقار است.»
و در حدیثی دیگر، درباره سلاح جنگی یاران امام (علیهالسّلام) آمده:
«اِذَا قَامَ الْقَائِمُ نَزَلَتْ سُیُوفُ الْقِتَالِ عَلَی کُلِّ سَیْفٍ اسْمُ الرَّجُلِ وَ اسْمُ اَبِیهِ؛
هنگامی که قائم (علیهالسّلام) قیام کند، شمشیرهای جنگ، نازل میگردد، بر هر شمشیری نام مرد
[
رزمنده
]
و نام پدرش نوشته شده است.»
و در حدیثی دیگر، در باره قدرت سلاح یاران امام (علیهالسّلام) آمده:
«لَهُمْ سُیُوفٌ مِنْ حَدِیدٍ غَیْرِ هَذَا الْحَدِیدِ، لَوْ ضَرَبَ اَحَدُهُمْ بِسَیْفِهِ جَبَلًا لَقَدَّهُ حَتَّی یَفْصِلَهُ؛
آنان، شمشیرهایی را از آهن، نه این آهن
[
معمولی
]
، آهنی که اگر یکی از آنان به کوهی بزند، آن را میدَرَد و جدا میکند.»
و در حدیثی دیگر، در باره سلطه امام مهدی (علیهالسّلام) بر دشمنان، آمده است:
«یَغْشَاهُمُ الْقَائِمُ بِالسَّیْفِ؛
قائم (علیهالسّلام) با شمشیر بر آنها سلطه مییابد.»
این دسته از احادیث بسیار فراواناند و همگی بر این معنا تاکید دارند که سلاح نبرد امام مهدی (علیهالسّلام) و یارانش، شمشیر است.
دسته دوم، احادیثی که دلالت دارند سپاهیان امام (علیهالسلام)، همانند رزمندگان صدر اسلام، از چهارپایان استفاده میکنند و افزون بر این، مواد غذایی و نوشیدنیهای آنان و نیز علوفه مَرکبهایشان از طریق اعجاز، تأمین میگردد.
دسته سوم، حدیثی که در آن آمده است هنگامی که امام مهدی (علیهالسّلام) قیام میکند، به نقطهای از میدان کوفه اشاره کرده، میفرماید: «این جا را بکَنید» و از آن جا دوازده هزار زره و دوازده هزار کلاهخود بیرون میآورند. سپس ایشان، دوازده هزار نفر را دعوت میکند و این لباسها را بر آنها میپوشانَد و بر آنها میفرماید: «هر کس را دیدید که مثل شما لباس نپوشیده، او را بکُشید!».
«إذا قام القائم أتى رحبة الكوفة فقال برجله هكذا وأومأ بيده إلى موضع ثم قال : احفروا ههنا، فيحفرون فيستخرجون اثنى عشر ألف درع واثنا عشر ألف سيف واثنا عشر ألف بيضة لكل بيضة وجهين، ثم يدعو اثنى عشر ألف رجل من الموالي من العرب والعجم فيلبسهم ذلك، ثم يقول: من لم يكن عليه مثل ما عليكم فاقتلوه»
احادیث دسته اوّل (همانطور که اشاره شد) فراواناند و از نظر سند نیز شماری از آنها معتبرند؛
لیکن دسته دوم از احادیث، نه فراواناند و نه از نظر سندی اعتبار دارند.
امّا حدیثی که در دسته سوم ذکر شده، از نظر سند، بسیار ضعیف و مفاد ظاهری آن نیز، غیرقابل قبول است؛ زیرا امکان ندارد که امام (علیهالسّلام) چنین دستوری را صادر نماید.
با تامّل در این احادیث، در جمعبندی آنها میتوان گفت: هر چند همانطور که اشاره شد، مفاد برخی از این احادیث، غیر قابل قبول است و بهطور کلّی، جزئیات مربوط به ساز و برگ نظامی قیام مهدوی، دلیل قاطعی ندارد، لیکن باید پذیرفت که همه احادیثی که جریان قیام مهدوی را گزارش کردهاند، بر این معنا اتّفاق دارند که تنها
سلاح مورد استفاده در این قیام، «شمشیر» است.
امّا این که مقصود از بهکارگیری شمشیر در این قیام چیست، دو احتمال مطرح شده است:
احتمال اوّل اینکه «شمشیر»، در معنای حقیقی آن بهکار رفته است. در این صورت، این سؤال پیش میآید که چگونه میتوان با استفاده از شمشیر بر سلاحهای پیشرفته
مستکبران، فائق آمد؟
در پاسخ این سؤال نیز احتمالات مختلفی ذکر شده، مانند اینکه:
شمشیر در قیام مهدوی، قدرت خارقالعادهای پیدا میکند، چنانکه در حدیثی اشاره شد که شمشیر یاران امام مهدی (علیهالسّلام) از جنس آهنهای معمولی نیست و قدرتی دارد که میتواند کوه را بشکافد،
یا اینکه آمده است: شمشیرهای آنان، شمشیرهای خاصّی است که از آسمان نازل میشود.
توجیه دیگر اینکه در آن زمان، تسلیحات پیشرفته از کار خواهد افتاد و مردم به ناگزیر، در جنگ از همان ابزارهای جنگی ابتدایی استفاده خواهند کرد.
توجیهات مشابه دیگری نیز مطرح شده که دلیل روشن و قاطعی برای اثبات هیچ یک از آنها وجود ندارد.
احتمال دوم، این است که «شمشیر» در این احادیث، نماد ابزار جنگی روز، و کنایه از قدرت نظامی است و علّت اینکه در احادیث از ابزار جنگی روز به «شمشیر» تعبیر شده، این است که در تاریخ صدور حدیث یاد شده، شمشیر، سلاح کارآمد آن دوران بوده، و برای مردم آن زمان، سلاحهای پیشرفته امروز، قابل فهم نبوده است، همانطور که چهبسا در آینده نیز سلاحهایی اختراع شود که در حال حاضر برای مردم این زمان، قابل تصوّر نیست و در قیام امام مهدی (علیهالسّلام) همان ابزار مورد استفاده واقع شود.
البته دلیل روشنی بر هیچ یک از احتمالات و توجیهات یاد شده، وجود ندارد. بنابراین، آنچه مسلّم است اینکه ساز و برگ نظامی قیام مهدوی، فوقالعاده کارآمد خواهد بود و در این قیام از ابزار نامشروع، مانند
ابزار جنگی کشتار جمعی، استفاده نخواهد شد؛ امّا سیاست جنگی امام مهدی (علیهالسّلام) منطبق با کدام یک از احتمالات گذشته است، نمیتوان در اینباره اظهار نظر قطعی کرد.
قیام حضرت مهدی (علیهالسّلام) نماد کامل
جمال و
جلال الهی است. او با کسانی که با حق، ستیزهجویی نکنند، در نهایت رأفت و مهربانی، رفتار خواهد کرد؛ امّا با مستکبران و معاندان
حق و
عدل، با نهایت قاطعیت، برخورد خواهد نمود. همه احادیثی که امام مهدی (علیهالسّلام) را با عنوان «صاحب السیف؛ صاحب شمشیر» توصیف کردهاند، تاکید میکنند که او «لا یظهر الّا بالسیف؛ جز با شمشیر، ظاهر نمیشود» که این احادیث، به قاطعیت کامل امام (علیهالسّلام) در برخورد با حقستیزان مستکبر، اشاره دارد.
نکات قابل توجّه درباره این سیاست، عبارتاند از:
بر پایه حدیثی معتبر، امام مهدی (علیهالسّلام) قبل از برخورد با دیگران، با قاطعیت با
مدعیان دروغین تشیّع، برخورد میکند و آنان را از بین میبرد. در حدیثی که با سند معتبر از امام صادق (علیهالسّلام) نقل شده، آمده:
«لَو قامَ قائِمُنا بَدَاَ بِکَذّابِی الشّیعَةِ فَقَتَلَهُم؛
اگر قائم ما قیام کند، از دروغگویان
شیعه شروع می کند و آنها را میکُشد.»
این اقدام، حاکی از آن است که خطر تظاهرکنندگان به تشیّع از دیگر توطئهگران، بیشتر است.
برخورد قاطع و ریشهای امام مهدی (علیهالسّلام) با انواع توطئهها سبب میشود زمین از
فتنه و فتنهگران، تهی شود و دین خداوند سبحان، بر سراسر جهان، حاکم گردد و کاملترین مصادیق
آیه: «وَقَتِلُوهُمْ حَتَّیلَا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَیَکُونَ الدِّینُ لِلَّهِ؛
با آنان بجنگید تا آنگاه که فتنهای نمانَد و
دین، یکسره برای
خدا باشد»، تحقّق یابد.
یکی از نکات بسیار مهم در سیاستهای جنگی امام مهدی (علیهالسلام)، توجّه کامل به ارزشهای اخلاقی است، به گونهای که در برخی از احادیث آمده:
«لا یوقِظُ نائِماً وَ لا یُهَریقُ دَماً؛
[
قائم
]
نه خفتهای را بیدار میکند و نه خونی
[
به ناحق
]
میریزد.»
بدیهی است که قیامی که هدف آن، ظلمستیزی، عدالتمحوری و به اجرا در آوردن کامل ارزشهای الهی است، نمیتواند ذرّهای از صراط مستقیم حقّ و عدل، منحرف شود. ازاینرو، احادیثی که دلالت دارند بر این که «امام مهدی (علیهالسّلام) آن قدر میکُشد که مردم میگویند اگر او فرزند
فاطمه (سلاماللهعلیها) بود به ما رحم میکرد»،
نمیتوانند صحیح باشند.
حدیثنت، برگرفته از مقاله «سیاستهای نظامی در حکومت امام مهدی» تاریخ بازیابی۱۳۹۸/۱۱/۱.