• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سؤال قبر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: نکیر و منکر، سؤال قبر، بدن مثالی، زبان حال. شب اول قبر.

پرسش: در شب اول قبر، نکیر و منکر با انسان‌ها به چه زبانی صحبت می‌کنند؟

پاسخ:



از رخدادهای مهم و حتمی عالم برزخ سؤال دو فرشته «نکیر» و «منکر» است. از روایات و گفتار متکلمان اسلامی برمی‌آید که سؤال نکیر و منکر حقیقتی غیر قابل انکار است.

۱.۱ - روایتی از شیخ صدوق

شیخ صدوق در این باره می‌نویسد: «اعتقاد ما درباره سؤال قبر این است که حق است و ناچار به پذیرش آن هستیم».

۱.۲ - روایتی از امام جعقر

روایات در این‌باره فراوان‌اند؛ از جمله امام جعفر صادق علیه‌السلام فرمود: «هرکس سه چیز را انکار کند، از شیعیان ما نیست: معراج، سؤال قبر و شفاعت».

۱.۳ - روایتی از امام سجاد

هم‌چنین نقل شده است: امام سجاد علیه‌السلام در هر جمعه در مسجد رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله مردم را موعظه می‌فرمود و از جمله مواعظش این بود: «ای فرزند آدم! اجل تو سریع‌ترین چیزها به‌سوی تو است و نزدیک است تو را دریابد و ملک‌ الموت روح ترا قبض کند و به‌سوی منزلِ تنها بروی، پس روح ترا به‌سوی تو برگردانند و منکر و نکیر برای سؤال و امتحان سخت تو بیایند همانا اول چیزی که از تو سؤال کنند از دین تو است که به آن معتقد بوده‌ای و از کتاب تو است که آن‌ را تلاوت کرده و از امامی است که ولایت او را اختیار نموده و می‌پرسند از عمر تو که در چه چیز فانی کردی و از مال تو که از کجا کسب، و در چه راه مصرف نمودی، پس عذر خود را بگیر و برای جواب آماده شو».


درباره کیفیت و چگونگی سؤال در قبر ـ مانند این‌که به چه زبانی صحبت می‌کنند ـ چیزی صریحی در روایات بیان نشده است؛ اما به‌طور اجمال باید گفت:

۲.۱ - دیدگاه اول

برخی معتقدند که در قبر از هر شخصی، با زبان اصلی آن شخص سؤال و جواب خواهد شد.
[۵] غزالی، ابوحامد محمد بن محمد، سراج الطالبین، (شرح منهاج العابدین الی جنه رب العالمین)، شارح: دحلان، سید احمد بن زینی، ج ۱، ص ۱۳۹، دارالفکر للطباعه و النشر و التوزیع، بیروت.
حتی اگر این نظریه را نپذیریم، ولی مسلم است که این گفت‌وگو به شیوه‌ای انجام خواهد شد که درک متقابل وجود داشته باشد.

۲.۲ - دیدگاه دوم

گروهی نیز احتمال داده‌اند که سؤالات قبر به این صورت نیست که با زبان و الفاظ مادی از ما بپرسند، پروردگار و پیامبر تو کیست و ما اسم آن‌ را بگوییم، بلکه در عالم قبر قوای مثالی انسان به ‌کار می‌افتد؛ یکی از مهم‌ترین چیزهایی که به‌ کار می‌افتد حافظه مثالی انسان است، و وقتی حافظه مثالی به‌ کار می‌افتد، تمام زندگی شخص و باورهایی از اعماق وجود انسان پیش چشم او می‌آید. و وقتی این دو ملک از انسان‌ها سؤال می‌کنند، می‌خواهند آن چیزی که در عمق وجود آنها در مورد خدا شکل گرفته است، را بدانند.

۲.۲.۱ - زبان حال در قبر

به دیگر سخن در قبر، زبان حال وجود دارد، نه زبان قال؛ چنان‌چه در روایات به این مطلب اشاره شده است:

۲.۲.۲ - روایتی از پیامبر

پیامبر خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ می‌فرماید: «هنگامی مرده در قبر گذاشته می‌شود، قبر به او می‌گوید: وای بر تو ای فرزند آدم! چه چیزی تو را نسبت به من فریب داد؟ آیا نمی‌دانی من سرای فتنه، سرای تاریکی، سرای تنهایی و خانه کرم‌هایم، چه چیزی تو را نسبت به من مغرور کرد؟ که تو با آرزوهای بسیار و کبر و تلاش زیاد بر روی من خرامان می‌گذشتی، در این موقع اگر مرده از اهل صلاح باشد، گوینده‌ای بر قبر پاسخ می‌دهد که: چه می‌گویی؟ اگر امر به معروف و نهی از منکر کرده باشد، گور می‌گوید: من در این صورت سبزه‌زاری می‌شوم و تن او نوری می‌شود و روح او به‌سوی خدا بالا خواهد رفت».
[۶] . ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، ج ‌۱، ص ۲۸۸ ـ ۲۸۹، مکتبة الفقیه، قم، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
[۷] طبرانی، سلیمان بن أحمد، المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۳۷۷، مکتبة ابن تیمیة، قاهرة، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.


۲.۲.۳ - روایتی از امام صادق

امام صادق علیه‌السلام فرموده است: «قبر را در هر روز گفتاری است، می‌گوید: من خانه غربتم، من خانه وحشتم، من خانه کرم‌هایم، من قبرم، من مرغ‌زاری از مرغ‌زارهای بهشت و یا حفره‌ای از حفره‌های آتشم».

۲.۳ - دیدگاه سوم

ممکن است گفته شود: سؤال و جواب با گوش و زبان همین بدن است؛ ولی در ظرف عالم دیگر، نه در این عالم مادی. و این‌که گفتیم: در بدنِ مثالی است، منافی این سخن نیست. توضیح این‌که روح انسانی، جوهری است مجرد و غیر از روح حیوانی است و به مردن انسان فانی نمی‌شود؛ بلکه تنها علاقه تدبیری و تصرف او از این بدن عنصری قطع می‌گردد؛ بنابراین مانعی ندارد که لذایذ و آلام وارده بر این بدن را درک کند و با اهل و اولاد خود تکلم نماید و عملیاتی که نسبت به بدن او می‌شود، ببیند و سخنانی که در این‌باره گفته می‌شود، بشنود و همراه بدن خود حرکت کند؛ اما نه به این زبان و چشم و گوش و دست و پا و سایر حواس ظاهری؛ بلکه با مردن، ادراکات روحی شدیدتر می‌شود و بدون این آلات امور را درک می‌کند.
[۹] طیب، سید عبد الحسین، کلم الطیب در تقریر عقاید اسلام‌، ص ۶۶۲، کتاب‌خانه اسلام‌، چاپ چهارم، ۱۳۶۲ش‌. ‌



۱. شیخ صدوق‌، الاعتقادات‌، ص ۵۸، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.    
۲. شیخ حر عاملی، الفصول المهمة فی أصول الأئمة (تکملة الوسائل)، محقق، مصحح، قائنی، محمد بن محمد حسین، ‌ج ‌۱، ص ۳۶۰، مؤسسه معارف اسلامی امام رضا(ع)، قم، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.    
۳. فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج ‌۱، ص ۵۰۱، انتشارات رضی، قم، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.    
۴. شیخ صدوق، الأمالی، ص ۵۹۳ و ۵۹۴، کتابچی، تهران، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش.    
۵. غزالی، ابوحامد محمد بن محمد، سراج الطالبین، (شرح منهاج العابدین الی جنه رب العالمین)، شارح: دحلان، سید احمد بن زینی، ج ۱، ص ۱۳۹، دارالفکر للطباعه و النشر و التوزیع، بیروت.
۶. . ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، ج ‌۱، ص ۲۸۸ ـ ۲۸۹، مکتبة الفقیه، قم، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
۷. طبرانی، سلیمان بن أحمد، المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۳۷۷، مکتبة ابن تیمیة، قاهرة، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.
۸. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی‌اکبر، آخوندی، محمد، ج ‌۳، ص ۲۴۲، دارالکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۹. طیب، سید عبد الحسین، کلم الطیب در تقریر عقاید اسلام‌، ص ۶۶۲، کتاب‌خانه اسلام‌، چاپ چهارم، ۱۳۶۲ش‌. ‌



پایگاه اسلام کوئست.    



جعبه ابزار