• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زبان دل

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: زبان دل، زبان، محاسبه نفس، زبان دنیایی، زبان آخرتی.

پرسش: آیا در قرآن کریم کلمه عشق به کار رفته است؟

پاسخ: هر چند سؤال از ابهام برخوردار است، ولی به نظر می‌رسد مراد از زبان دل همان زبان وجدان و زبان فطرت باشد که در عرفان به آن زبان محاسبه نفس و قطب نمای درون یاد می‌شود که نیکی و بدی را تشخیص می‌دهد.

فهرست مندرجات

۱ - مراد از زبان
       ۱.۱ - زبان انسان
       ۱.۲ - ابعاد گوناگون
              ۱.۲.۱ - زبان اخروی
              ۱.۲.۲ - زبان دنیایی
              ۱.۲.۳ - زبان عرفانی
              ۱.۲.۴ - زبان محاسبة نفس
              ۱.۲.۵ - موارد دیگر
       ۱.۳ - درد دل
              ۱.۳.۱ - محاسبه نفس
                     ۱.۳.۱.۱ - آیه ۲۸۴ سوره بقره
                     ۱.۳.۱.۲ - روایتی از پیامبر
                     ۱.۳.۱.۳ - روایتی از امام علی
                     ۱.۳.۱.۴ - روایتی از امام کاظم
                     ۱.۳.۱.۵ - آیه ۱۸ سوره حشر
                     ۱.۳.۱.۶ - فرازی از نهج‌البلاغه
                     ۱.۳.۱.۷ - روایتی از امام باقر
                     ۱.۳.۱.۸ - روایتی دیگر
۲ - نتیجه بحث
۳ - منابع
۴ - پانویس
۵ - منبع


در پاسخ به پرسش باید گفت: چون سؤال به صورت کلی بیان شده دارای ابهام می‌باشد. به همین سبب از چند جهت بررسی آن لازم است.

۱.۱ - زبان انسان

اگر منظور از زبان، زبان مختص اشرف موجودات عالم یعنی انسان باشد، ‌در این صورت از چند نظر می‌توان پیرامون آن بحث کرد. در وهله اول صدا یا حرف است که مشترک بین همه موجودات عالم است؛ چون موجودات زنده دنیا با هر عنوانی از خود دفاع یا در شکر نعمت‌های خداوند می‌باشند، منتها در اشرف موجودات، خداوند امتیاز بیش‌تری عنایت کرده است و دلیل داشتن حنجره با مخاطب خویش لب به سخن می‌گشاید.

۱.۲ - ابعاد گوناگون

حال مشخص شد که سخن گفتن مختص ما انسان‌ها می‌باشد، زبان انسان می‌تواند در چند بعد مورد بررسی قرار بگیرد یا با مخاطب خویش ارتباط برقرار کند. مهم‌ترین موارد عبارت‌اند از:

۱.۲.۱ - زبان اخروی

زبان اخروی که بحث از جهان آخرت می‌نماید.

۱.۲.۲ - زبان دنیایی

و زبان دنیوی که سخن از مادیات این جهان داشته باشد.

۱.۲.۳ - زبان عرفانی

زبان عرفانی و دردل که به عبارت کامل‌تر زبان عبادتی نیز گفته می‌شود.

۱.۲.۴ - زبان محاسبة نفس

زبان محاسبه نفس خویش که در مورد آن بحث خواهد شد.

۱.۲.۵ - موارد دیگر

زبان فلسفی، زبان گناه، زبان حقیقت، زبان باطل، زبان قلب و... .

۱.۳ - درد دل

اگر منظور از زبان، درددل باشد، این هم از دو جهت ممکن است مورد کنکاش قرار گیرد:
أ. درددل دنیوی و مادیات آن؛
ب. درددل اخروی و پی‌آمدهای آن.

۱.۳.۱ - محاسبه نفس

به نظر می‌رسد که بیش‌تر دغدغه‌های انسانی، امروز روی درددل دنیوی یا به عبارت دیگر، محاسبه نفس خویش رقم می‌خورد. امروزه چون بشر به زندگی ماشینی عادت کرده و آن‌چنان غرق در مادیات دنیوی گشته است، در مقابل ناملایمات و طوفان حوادث، دچار یک نوع دگرگونی، سردرگمی و حقارت شده و احساس هیچ و پوچ می‌کنند، تمام این مسائل بستگی به این خواهد داشت که تا چه حد خود را با امور اخروی با استفاده از این فرصت دنیایی استفاده کرده است. آیا نسبت به اعمال و رفتار خویش آگاهی کامل دارد؟ آیا کاری که انجام می‌دهد، از روی میل و هوا و هوس نیست؛ بلکه هوشیارانه و با دقت عمل کار می‌کند؟ تا چه حد نسبت به سلوک الی الله و به عبارت دیگر، تقوای الهی را برگزیده و خود را به این امر عادت داده است؟

۱.۳.۱.۱ - آیه ۲۸۴ سوره بقره

در قرآن کریم و روایات فراوان، روی این مسئله تأکید شده است که می‌فرماید: «لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْاَرْضِ وَ اِنْ تُبْدُوا ما فِی اَنْفُسِکُمْ اَوْ تُخْفُوهُ یُحاسِبْکُمْ بِهِ اللَّهُ؛ آن‌چه در آسمان و زمین است (علاوه بر خود آن‌ها) ملک حقیقی خداست؛ و اگر آن‌چه در دل دارید، آشکار کنید یا پنهان سازید، خدا شما را به آن محاسبه می‌کند».

۱.۳.۱.۲ - روایتی از پیامبر

رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در توصیه‌های خود به ابوذر فرمودند: «ای [[|ابوذر]]! پیش از آن‌که حساب‌رسی شوی، تو خودت به حساب خویش برس، که این کار حساب‌رسی فردای تو را آسان می‌کند، پیش از آن‌که اعمالت سنجیده شود، خود اعمالت را بسنج و برای آن حساب‌رسی بزرگ، در روزی که بر خدا عرضه می‌شوی و هیچ امر پوشیده‌ای بر او پوشیده نیست، آماده شو».
[۲] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۷، ص، بیروت، ‌دار الاحیاء التراث، ۱۴۰۳.


۱.۳.۱.۳ - روایتی از امام علی

از امام علی (علیه‌السلام) درباره چگونگی حساب‌رسی از نفس سؤال شد.حضرت فرمودند: «چون شب را به صبح رساند و سپس روز را به شب، به سراغ نفس خویش برود و بگوید‌ای نفس! امروزی را گذراندی و دیگر هرگز برنمی‌گردد.خداوند از تو خواهد پرسید که آن را چگونه سپری کردی؟ در آن روز چه کردی؟ آیا خدا را یاد کردی یا سپاس و ستایش گفتی؟ آیا حق برادر مؤمنی را پرداختی؟ آیا بار غمی از دل او برداشتی؟ آیا در نبود او از زن و فرزندانش نگهداری کردی؟...آن‌گاه کارهایی که کرده است برمی‌شمرد. اگر کار خیری از او سرزده باشد، خدا را سپاس گوید و به شکرانه توفیقی که به وی عنایت کرده است، خدا را به بزرگی یاد کند و اگر دید گناهی یا تقصیری از او سرزده است، از خدای عزوجل آمرزش بخواهد و تصمیم بگیرد که دیگر آن را تکرار نکند.
[۳] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۰، ص۷۲، بیروت، دار احیاء التراث، ۱۴۰۳.


۱.۳.۱.۴ - روایتی از امام کاظم

از امام کاظم (علیه‌السلام) هم روایت است که می‌فرمایند: «لیسَ منّا مَن لم یُحاسب نفسهُ کلّ یومٍ مرّةً؛ از ما نیست کسی که هر روز به حساب خود رسیدگی نکند».

۱.۳.۱.۵ - آیه ۱۸ سوره حشر

و در قرآن این آیه شریفه زبان‌زد و مورد بحث علمای اخلاق است. می‌فرماید: «یا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ اِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ؛ ‌ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از خدا پروا کنید و هر کسی باید (به دیده دل) بنگرد، چه چیزی برای فردای خویش پیش فرستاده است و از خدا پروا کنید که خدا از آن‌چه می‌کند، آگاه است».
اگر کسی محاسبه نفس نداشته باشد، بیش از همه، خویش زیان می‌بیند؛ زیرا عیوب خود را نمی‌داند تا به ترک آن‌ها همت کند و نمی‌داند چه کاری خیری انجام داده است تا از این توفیق، خدا را شکر کند و بیش‌تر بخواهد. بهترین راه محاسبه نفس این است که هر شب اعمال روز گذشته خود را مرور کند.

۱.۳.۱.۶ - فرازی از نهج‌البلاغه

در نهج البلاغه مولا امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در تشریح محاسبه نفس می‌فرماید: «زنوا انفسکم من قبلِ ان توزنوا و حاسبوها من قبل ان تحاسبوا و تنفّسوا ...؛ بندگان خدا! خود را بسنجید قبل از آن‌که سنجش شوید و پیش از آن‌که حسابتان را برسند، حساب خود را برسید و بیش از آن‌که راه گلو گرفته شود، نفس راحت بکشید.

۱.۳.۱.۷ - روایتی از امام باقر

برای تکمیل بحث روایتی، از حضرت امام محمدباقر (علیه‌السلام) که در مورد قلب بیان شده، نقل می‌شود.
حضرت می‌فرماید: «ما مِن عبدٍ الّا و فی قلبهِ نکتةٌ بیضاءُ فاذا اذنبَ ذنباً خرجَ فی النّکتةِ نکتَةٌ سوداءُ فان تابَ ذهبَ ذلکَ السّوادُ و ان تمادَی فی الذُّنوبِ زادَ ذلکَ السّوادُ حتّی یُغطی البیاضَ فاذا غطّی البیاضَ یرجِعْ صاحبهُ الی خیرٍ ابداً و هُو قولُ الله عزّوجلّ کلّا بل رانَ علی قُلوبِهِم ما کانُوا یَکسبونَ؛ «در قلب یا دل بنده، نقطه‌ای سفید و روشن وجود دارد؛ پس اگر مرتکب معصیت شد، نقطة سیاهی نیز در آن به وجود می‌آید.اگر بعد از آن، توبه کرد، نقطه سیاه برطرف می‌شود و اگر در ارتکاب گناه اصرار نمود، سیاهی تدریجاً اضافه می‌شود؛ به طوری که تمام نقطه سفید را می‌پوشاند، در این صورت صاحب چنین قلبی، دیگر به‌خوبی برنمی‌گردد و مشمول این آیه می‌شود که خدا در قرآن فرمود: کلیه اعمال آن‌ها بر قلبشان غلبه نموده و آن را تیره کرده است».

۱.۳.۱.۸ - روایتی دیگر

باز در روایتی از پیامبر اکرم (صلي‌الله‌عليه‌وآله) آمده است: داوود پیامبر (علیه‌السلام) به خدا عرض کرد پروردگارا! همه پادشاهان خزینه دارند، پس خزینه تو کجاست؟ خداوند تبارک و تعالی در جوابش فرمود: من خزینه‌ای دارم که از عرش بزرگ‌تر و از کرسی وسیع‌تر و از بهشت خوشبوتر و از ملکوت زیباتر می‌باشند. زمین آن خزینه با معرفت و آسمانش، ایمان و خورشیدش، شوق و ماهش، رحمت و میوه‌هایش، طاعت و ثمراتش حکمت می‌باشد. خزینه من چهار در دارد: اول علم، دوم عقل، سوم صبر و چهارم رضایت؛ بدان که خزینه من قلب بندگان مؤمن می‌باشد.
[۸] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۰، ص۵۹، دار الاحیاء التراث.

روایات فراوانی در این مورد وارد شده است که به کتاب بحارالانوار، ج۷۳، ص۳۴۹ (مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۳، ص۳۴۹، بیروت، دار احیاء التراث، ۱۴۰۳.) و هم‌چنین جلد ۹۴، ص۱۴۳ (مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۴، ص۱۴۳، بیروت، دار احیاء التراث، ۱۴۰۳.) مراجعه شود.


هر چند سؤال از ابهام برخوردار است، ولی به نظر می‌رسد مراد از زبان دل همان زبان وجدان و زبان فطرت باشد که در عرفان به آن زبان محاسبه نفس و قطب نمای درون یاد می‌شود که نیکی و بدی را تشخیص می‌دهد.


۱. تعلیم و تربیت در اسلام، اثر متفکر شهید استاد مطهری، انتشارات صدرا.
۲. اخلاق اسلامی، تالیف مهندس دکتر محمدعلی سادات، انتشارات سمت.
۳. تفسیر نمونه، ذیل آیه مورد بحث، تألیف حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی، انتشارات دار الکتب الاسلامیه.
۴. زبان قرآن، مقصود فراست‌خواه، انتشارات علمی و فرهنگی تهران.


۱. بقره/سوره۲، آیه۲۸۴.    
۲. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۷، ص، بیروت، ‌دار الاحیاء التراث، ۱۴۰۳.
۳. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۰، ص۷۲، بیروت، دار احیاء التراث، ۱۴۰۳.
۴. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۳، ص۱۱۶۴، ترجمة حمیدرضا شیخی، قم، انتشارات دار الحدیث.    
۵. حشر/سوره۵۹، آیه۱۸.    
۶. گردآوری سیدرضی، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، انتشارات مؤسسه انتشاراتی و فرهنگی امیرالمؤمنین، ۱۳۷۹، خطبة ۹۰.    
۷. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۰، ص۳۳۲، دار الاحیاء التراث.    
۸. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۰، ص۵۹، دار الاحیاء التراث.




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «زبان دل»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۲/۱۵.    



جعبه ابزار