رفع یکنواختی زندگی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: امتحان الهی، نارضایتی، یکنواختی، خانواده، رشد در زندگی.
پرسش: من به خاطر شکستی که احساس میکنم در زندگی به من تحمیل شده، از والدینم ناراضی و ناراحت هستم. چراکه اولاً من فرزند هفتم
خانواده هستم و خانواده ما شامل هفت دختر و دو پسر است. پدرم در قید
حیات نیست و مادرم بیسواد است. وی نهتنها ما را درک نمیکند، بلکه مشکلاتمان را هم از سوی خودمان میداند. درصورتیکه الان دو برادرم و من و خواهرم مجرد هستیم. یک خواهر
مطلقه هم داریم. نهتنها ما نمیتوانیم به خاطر مشکلات مادی و اجتماعی
ازدواج کنیم، بلکه با این وضع یکنواختی که داریم، روحیه همهمان خراب شده و دچار
افسردگی هستیم. حدوداً سیزده سال است که بهجز فوت پدرم و عروسی خواهرم هیچ اتفاق مهمی در زندگی ما نیفتاده است، من این وضع را از چشم مادرم میبینم ... شما بگویید با این وضعیت چهطوری
عمل کنیم. با این اوضاع باز هم امیدوار باشیم؟!
پاسخ:
از شرایط
زندگی شما و اینکه اوضاع سخت و نابسامانی را پشت سر گذاشتهاید، بسیار متأثر شدم؛ چراکه زندگی محل آزمون و
امتحان الهی است. امتحانی سخت و دشوار که چهبسا
فقر و محرومیت را به همراه دارد. در خانوادهای که پدر نیست، بار سنگینی مشکلات را
فرزندان باید تحمل کنند. حال، در چنین شرایطی شما توانستهاید بار سنگینی مشکلات اقتصادی را تحمل نموده و
عفت و آبروی خانواده خویش را حفظ کنید. این بزرگترین موفقیت برای شماست.
توصیه و خواهش من این است که از مادرتان دلخور نباشید و او را مقصر ندانید. با توجه به اینکه مادرتان بیسواد است و شما
خانواده پرجمعیتی هستید. همین که در فقدان همسر و با وضعیت بیسوادی که دارد، توانسته است شما را بزرگ و
تربیت کند، کار بزرگی است. من حرف شما را میپذیرم که یکنواختی زندگی، ناراحتکننده و مشکل آفرین است، ولی از کجا معلوم که عامل آن مادر شما باشد؟! شاید وضعیت زندگی شما در کل اینگونه اقتضا داشته و اگر شما هم به جای ایشان میبودید، وضع بهتر از این نبود.
به نظر من همه شما در ایجاد این وضعیت دخیل هستید؛ زیرا در خانوادهای که نُه فرزند وجود دارد، آن هم در حد
بلوغ و بالاتر از آن، همه میتوانند دست به دست هم داده و
مشکلات خانواده را حل کنند. در چنین خانوادهای انتظار این است که فرزندان با استفاده از تجارب بزرگان و ... تصمیمگیرنده اصلی باشند و با جدیت و تلاش در کنار هم
زندگی کنند. مادر فقط تکیهگاه آنهاست. کافی است که مادر فقط در
حق آنها
دعا کند و بر
اعمال و رفتار آنها نظارت داشته باشد. اگر فرزندان از فرصت خوب استفاده نکردند و نتوانستند با همدلی و هماندیشی درباره آینده خود تصمیم بگیرند، مادر چه تقصیری دارد؟ شما باید خودتان در فکر
ازدواج و مسائل آیندهتان میبودید و به صورت معقول و منطقی با وی صحبت مینمودید. یک مادر بیسواد با نُه فرزند که هر کدام خواستهها و نیازهای ویژهای دارند و مسائل مختلف را به گونهای
تفسیر و تحلیل میکنند، چه کاری میتواند انجام دهد؟
خلاصه آنکه، یکنواختی در زندگی بسیار اذیتکننده است و این شما هستید که باید در زندگی خود تغییر و تحول جدی ایجاد کنید و فضای خانواده را از این رکود و بیحالی خارج نمایید و از آنجا که شما اهل
علم و دانش هستید، با استفاده از
مشاوره،
مطالعه و
زیرکی میتوانید از پس این کار برآیید.
برای ایجاد تحول و رشد مثبت در خانواده به نکات زیر
عمل نمایید:
فضای خصومتآمیز خانواده را به فضای مهر و
محبت تبدیل کنید: به نظر میرسد که در بین اعضای خانواده روابط سالم و صمیمی وجود ندارد؛ بلکه همه خواهر و برادرها نسبت به یکدیگر و نسبت به مادر بدبین هستند، فکر میکنند که همه مشکلات برخاسته از دیگری است. یگانه عامل رکود و عقبماندگی در خانواده نیز همین ستیزهجویی و
انتقاد و اشکالهای بیمورد از یکدیگر است. تا زمانی که فضای خانواده و روابط بین فرزندان، عاطفی و سالم نشده، به هیچ وجه نمیتوان
امید و انتظار موفقیت در خانواده را داشت. بهترین راه فضاسازی معنوی در خانواده، احترام به یکدیگر و احترام به مادر است.
خداوند احترام به پدر و مادر را
واجب نموده و یکی از شرایط موفقیت همه افراد، همین احترام به آنهاست.
۲. یک یا دو نفر از اعضای خانواده را که صلاحیت و درایت بیشتری دارند، به عنوان بزرگ و سرپرست انتخاب کنید. برادران شما میتوانند نقش خوبی در این زمینه داشته باشند.
مشکلات تکتک اعضای خانواده را شناسایی نموده و در مورد حل آن با همدیگر صحبت کنید. چه عواملی باعث شده تا خواهران و برادران شما مجرد باقی بمانند و از نظر اقتصادی ضعیف باشید؟ بعضی وقتها ممکن است علتیابی این مشکلات به جر و بحثها و دعواهای خانوادگی منجر شود؛ لذا سعی کنید فرد خاصی را متهم نکنید؛ بلکه هدف شما این باشد که علت یا علل مشکل، هر چه بوده، دست به دست هم داده در حل آن بکوشید. در صورت امکان از
مشاور خانواده که یکی از کلیدهای حل مشکلات است، کمک بگیرد.
اولویتها را در نظر بگیرید؛ ممکن است همه اعضای خانواده نیازها و مشکلاتی داشته باشند که به نظر خود آنها بسیار مهم است؛ ولی از آنجا که رفع مشکلات آن به صورت فوری امکانپذیر نیست، سعی کنید اولویتها را در نظر گرفته و در زمینه حل یکی از مشکلات با هم تصمیم بگیرید.
تواناییهای یکدیگر را بشناسید؛ تواناییها و استعدادهای خوبی در میان شما وجود دارد. هر کس به کار خاصی علاقهمند است و
سلیقه دارد؛ لذا کمک کنید تا در همان زمینه فعالیت کند.
در مورد حل مشکلات اقتصادی خانواده برنامهریزی نمایید؛ درست است که
اقتصاد زیربنا نیست؛ اما درعینحال نقش بسیار مهمی در زندگی و موفقیت
انسان دارد.
با دیگران مشورت کنید؛ یکی از راههای موفقیت انسان، مشورت و نظرخواهی از دیگران به خصوص افراد با تجربه و متخصص است. ببینید خانوادههای دیگر که پرجمعیت هستند چه کار میکنند و
زندگی را چهگونه اداره مینمایند.
به خداوند
توکل نمایید؛ یکی از راههای اصلی موفقیت و نکتهای که شما بدان نیاز دارید، این است که همیشه و در هر کاری به
خدا توکل نمایید: «و من یتوکل علی الله فهو حسبه؛ کسی که به خدا توکل کند، خدا او را کفایت میکند».
۱. راز کامیابی در بحرانهای زندگی، انتشارات خدمات فرهنگی کرمان، ۱۳۸۰ ش.
۲. استفان آر کاوی، هفت عادت خانوادههای کامروا، ترجمه: شاهرخ حسینی، رشد، ۱۳۸۰ ش.
۳. ناهید طیبی، مبانی روانشناختی خوشبختی با نگرش دینی، انتشارات بهشت بینش، ۱۳۸۲ ش.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «رفع یکنواختی زندگی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۹/۱۱.