• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

رستگاری با وجود لقمه حرام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه:لقمه حرام، محیط فاسد، فرعون، فرزند صالح،محیط گناه.
پرسش :اگر لقمه حرام و محیط فساد انگیز در انسان تأثیر بد دارد، چرا برخی با وجود این محیط رستگار شدند؟



اگر لقمه حرام در عاقبت و تربیت فرزند مؤثّر است و محیط خانواده روی روحیه و آینده او تأثیر دارد، پس چگونه فرزند یزید ، یعنی، معاویه دوم و قاسم مهتمد فرزند هارون الرشید و موسی در نزد فرعون با این که در محیط نامساعد دینی و سرشار از گناه و فساد بودند، آلوده نشده و همگی به عنوان افرادی صالح و حتی موسی پیامبر خدا شد. و آسیه زن فرعون با این که از غذای او می خورد، صالح از کار درآمد. پس، نقش محیط چه می شود؟




۲.۱ - تأثیر لقمه حرام در عاقبت انسان

در نظام هستی، هر کاری اثری بر جای می‌گذارد؛ هر چند در مواردی نتوان این تأثیر را با چشم ظاهری دید. یکی از این موارد،‌ تأثیر لقمه حرام بر شخصیّت و روح انسان است. از دید ظاهری فرقی بین غذای حلال و حرام نیست، ولی لقمه حرام تأثیری بر جان و شخصیت آدمی دارد که کشف آن از محدوده علوم ظاهری بشر خارج است.
از نگاه دین اسلام و عقل سلیمِ آدمی، دوری نکردن از مال حرام در نیازهای مادّی زندگی مورد نکوهش بوده و حرام است، و اثرات سوئی بر جان و دل انسان گذاشته و بسیاری از گناهان، ریشه در آلودگی روح آدمی دارد و لقمه حرام مثل آب آلوده که جسم را بیمار می‌سازد جان آدمی را آلوده می‌کند.
قرآن کریم می فرماید:«و اموال یکدیگر را به باطل (و ناحق) در میان خود نخورید! و برای خوردن بخشی از اموال مردم به گناه، (قسمتی از) آن را (به عنوان رشوه ) به قضات ندهید، در حالی که می‌دانید (این کار، گناه است)».
[۱] سوره بقره/۲، آیه۱۸۸    :«وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ وَ تُدْلُوا بِها إِلَی الْحُکَّامِ لِتَأْکُلُوا فَریقاً مِنْ أَمْوالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُون».‌

خدای متعال، در آیه شریفه، هر چند یکی از مصادیق مال حرام را بیان می فرماید، ولی یک اصل کلّی و عمومی را به انسان ها گوشزد می نماید و آن این که، باید از هر گونه تصرف در اموال دیگران از غیر طریق صحیح و به ناحق دوری جست و آن را حرام کرده است.

۲.۱.۱ - اثرات لقمه حرام در روایات

در اینجا به برخی از اثراتِ لقمه حرام از نگاه روایات اشاره می شود:
۱. رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود ند:« کسی که از غیر حلال کسب مال کند، آن مال، توشه او به سوی جهنّم است».
۲. آن حضرت فرمودند:«همانا برای خدا فرشته ای بر بیت المقدس است که هر شامگاه ندا می دهد:هر کس حرامی بخورد از او نه عمل مستحبی قبول می شود و نه عمل واجب».
۳. امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:« کسب حرام ، پیامدش در اولاد انسان آشکار می شود».
و همچنین در روایات متعدد دیگری لقمه‌ حرام، زنا و به وجود آوردن نسلی فاسد و منحرف، از موارد شریک شدن شیطان
[۷] سوره اسراء/۱۷، آیه ۶۴    :« و (ای شیطان!) هر کس از مردم را می‌توانی با صدای خود بلغزان و نیروهای سواره و پیاده‌ات را بر ضدّ آنان گسیل‌دار و در اموال و فرزندان با آنان شریک شو و به آنان وعده بده، و شیطان جز فریب، وعده‌ای به آنان نمی‌دهد».
در اموال و فرزندان است.
بنابراین، از آیات و روایات استفاده می‌شود که اگر بخواهیم فرزندان سالم، متدیّن، خوش‌خلق و... داشته باشیم، ابتدا باید منبع اقتصادی نیازهای زندگی، حلال باشد و از لقمه‌ حرام پرهیز شود تا تعلیم و تربیت اثر گذار باشد.

۲.۱.۲ - حرامخوری اختیاری

لازم به ذکر است تأثیری که حرام خواری اختیاری در روح انسان دارد بسی بیشتر از اثر وضعی آن در کودک و شرایط غیر اختیاری است؛ خوردن غذای حرام برای کودک اساساً نمی تواند اختیاری باشد و مستوجب عذاب نیست، امّا زمینه رشد معنوی را کمتر خواهد کرد. کودکانی که در خانواده ای رشد یافته اند که حرام خواری در آن رایج بوده و بعد از رشد و بلوغ با اختیار خود راه درست را انتخاب کرده و رو به استفاده از مال حلال آورده اند، در واقع مرتکب هیچ حرامی نشده اند و زمینه رشد معنوی آنها بسی بهتر از کسانی است که عمداً مرتکب بدست آوردن مال از راه های حرام شده اند. بله، اثر وضعی این لقمه حرام در مورد فرزندان هم بی تأثیر نیست، اما نه به حدّی که با اراده او قابل معارضه باشد، بلکه فقط در حدّ یک زمینه است. پس، اگر برخی با وجود خوردن مال حرام عاقبت نیکو داشته و از صالحین شدند، به خاطر این است که، تأثیر لقمه حرام در حدّ زمینه و شرط است نه علّت تامه .
بنابراین، کسب حرام، زمینه را برای برخی گرایش‌های ناروا در شخص حرام خوار و نسل او فراهم می‌کند و نمی توان منکر این مطلب بود، ولی نه آن که از او و فرزندانش سلب اختیار کند. چه بسا فرزندی که از پدر و مادر کافر به وجود می‌آید، ولی راه خیر در پیش می‌گیرد؛ چون انسان می تواند با اختیار و معرفت خویش این نقیصه را جبران کند، و وقتی پی به حرمت مال خود برد، توبه کرده و اگر حقّی از مردم دارد، آن را ادا کرده و با کسب حلال رستگار شده و در زمره افراد صالح و نیکوکار قرار گیرند.

۲.۲ - نقش محیط در تربیت انسان

یکی از عوامل مؤثّر در تربیت انسان «محیط» می باشد. بدون شک، محیط در رفتار و گفتار آدمی تأثیر داشته و نقش بسیار اساسی در تربیت یا تخریب شخصیّت انسان ایفا می کند.
[۹] نک:نوروزی، محمد، آسیب شناسی رفتاری انسان از دیدگاه قرآن، ص ۶۶ – ۶۹، مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ سوم، ۱۳۸۶ش.
[۱۰] شکوهی، محسن، تعلیم و تربیت اسلامی، ص ۸۵، مرکز تربیت معلم.
[۱۱] مهدوی، سِد سعید، نگاهی به قصّه و نکات تربیتی آن در قرآن، ص ۲۲۲ – ۲۳۰، مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.

تأثیرپذیری انسان از محیط و اوضاع مختلف آن، امری انکارناپذیر است، امّا آیا می شود به گونه ای رفتار کرد که محیط نامساعد و فسادانگیز اثر خود را بر روی آدمی اِعمال نکرده و تحت تأثیر آن قرار نگیرد؟
پاسخ این که، انسان دارای اختیار بوده و کمال او در گرو همین اختیار معنا پیدا می کند و وقتی انسان در مسیر کمال الاهی قرار گرفت و موانع آن را شناخت، محیط بد و فساد انگیز نمی تواند در او تأثیر نماید.

۲.۳ - اهرم های مقاومت در محیط نامساعد

قرآن اهرم هایی را برای مقاومت در برابر محیط نامساعد به ما معرفی می کند که در ذیل به دو مورد از آن اشاره می شود:

۲.۳.۱ - آگاهی

اصولاً روح تعالیم اسلامی با جهل و نادانی نمی سازد و نمی توان بدون علم و دانایی به کمال و قرب الاهی رسید و موقعیت ممتازی در جامعه داشت. اسلام دینی چند بُعدی و همه جانبه است و همان گونه که نماز و روزه از اهمیت برخوردار است، تحصیل علم و معرفت هم دارای ارزش است.
احیای نفوس و روح انسان ها جز در سایه آگاهی با علوم و حقایق اصیل امکان پذیر نیست؛ امام علی (علیه السلام) می فرمایند:«دانش، زنده کننده روح آدمی است».
[۱۲] تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، ص ۶۳، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم، ۱۳۶۶ ش.

همراهان موسی (علیه السلام) با این که همواره از راهنمایی های آن حضرت بهره مند می شدند، اما به خاطر جهل و نادانی، تحت تأثیر محیط و صحنه های بت پرستی قرار می گرفتند. موسی (علیه السلام) آنها را مورد سرزنش قرار داد و فرمود:«... شما جمعیّتی جاهل و نادان هستید! اینها (را که می‌بینید)، سرانجام کارشان نابودی است و آنچه انجام می‌دهند، باطل (و بیهوده) است‌».

۲.۳.۲ - اصلاح وضع

برای زدودن پاره ای از حالات و رفتارهای نامطلوب و نیز برای ایجاد حالات و رفتارهای مناسب و پسندیده باید برای تغییر وضع محیط بد و نامساعد اطراف خود اقدام کرد. تغییر روابط آدمی با وضع زمانی و مکانی و اوضاع اجتماعی مبدأ تغییر بسیاری از حالات و رفتارها است.
وقتی حضرت موسی (علیه السلام) مدّتی از میان امّت خویش غایب شد. در غیبت او سامری موقعیت را مناسب دید و با عاریت گرفتن زیور و زینت مردم، به آنها گوساله ای زرّین و فریب دهنده داد، آن چنان که به گفته آنان که به سامری روی آوردند، بی اختیار فریفته آن گوساله شدند و در برابر آن سر به سجده بردند و آن را معبود گرفتند. هنگامی که موسی بازگشت و امّت خود را گرفتار فتنه سامری دید، او را فرا خواند و گفت:«برو، که بهره تو در زندگی دنیا این است که (هر کس با تو نزدیک شود) بگویی «با من تماس نگیر!» و تو میعادی (از عذاب خدا ) داری، که هرگز تخلّف نخواهد شد! (اکنون) بنگر به این معبودت که پیوسته آن را پرستش می‌کردی! و ببین ما آن را نخست می‌سوزانیم سپس ذرّات آن را به دریا می‌پاشیم!».
حضرت موسی (علیه السلام) برای مهار کردن اندیشه شرک در میان مردم، دست به تغییر موقعیت زد. سامری را از امّت اخراج کرد و آثار ضلالت بار او را از متن جامعه زدود و بدین گونه فتنه را از ریشه سوزاند.

۲.۴ - مصادیق ذکرشده در پرسش

اکنون درباره کسانی که در پرسش نام برده شده، گوئیم:
حضرت موسی (علیه السلام) هر چند در خانه فرعون زندگی کرد، امّا می دانیم که انبیاء در اثر ایمان، شناخت و یقین کامل، دارای روحیه ای بودند که با کمال آزادی و آگاهی هرگز پیرامون گناه و خطا نگردند، بلکه در اندیشه آن هم نباشند. از طرفی، با این که حضرت موسی (علیه السلام) در خانه فرعون بوده، ولی این دلیل نمی شود که حتماً غذای حرام خورده باشد، بلکه خدای متعال همان گونه که در رود نیل از او محافظت کرد، برای او غذای حلال فراهم کرده است.
درباره آسیه زن فرعون هم، نباید گفت چون در خانه فرعون بوده، به هیچ وجه نمی تواند از صالحین شود؛ چون اولاً معلوم نیست که لقمه حرام خورده باشد و ثانیاً همان گونه که گفتیم لقمه حرام علت تامه نیست.
در مورد معاویه دوم باید گفت:هر چند وی فرزند یزید بوده، ولی فهمید که کار جدّش معاویه و پدرش یزید اشتباه بود، و به همین دلیل، خود را از خلافت کنار زد، و این اقدامی شایسته بود.
در مورد فرزندان هارون الرشید لازم به ذکر است که در سال ۱۸۶ ق هارون الرشید برای ولایت‌عهدی پسر سومش قاسم بعد از امین و مأمون بیعت گرفت و قاسم را مؤتمن نامید و او را که بچه‌ای بیش نبود، حاکم جزیره قرار داد. اگر خوب بودن این شخص مسلم فرض شود، جواب ما همان است که در باره افراد پیشین به آن اشاره شده است.


۱. سوره بقره/۲، آیه۱۸۸    :«وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ وَ تُدْلُوا بِها إِلَی الْحُکَّامِ لِتَأْکُلُوا فَریقاً مِنْ أَمْوالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُون».‌
۲. نک:مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۲، ص ۳ – ۴، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.    
۳. طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، با ترجمه موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج ۲، ص ۷۳ – ۷۴، دفتر انتشارات اسلامی جامعه‌ی مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.    
۴. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۱۰، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، ۱۴۰۴ ق.    
۵. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۱۶، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، ۱۴۰۴ ق.    
۶. ثقة الاسلام کلینی، الاصول من الکافی، ج ۵، ص ۱۲۴، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۶۵ش.    
۷. سوره اسراء/۱۷، آیه ۶۴    :« و (ای شیطان!) هر کس از مردم را می‌توانی با صدای خود بلغزان و نیروهای سواره و پیاده‌ات را بر ضدّ آنان گسیل‌دار و در اموال و فرزندان با آنان شریک شو و به آنان وعده بده، و شیطان جز فریب، وعده‌ای به آنان نمی‌دهد».
۸. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۱۳۶، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، ۱۴۰۴ ق.    
۹. نک:نوروزی، محمد، آسیب شناسی رفتاری انسان از دیدگاه قرآن، ص ۶۶ – ۶۹، مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ سوم، ۱۳۸۶ش.
۱۰. شکوهی، محسن، تعلیم و تربیت اسلامی، ص ۸۵، مرکز تربیت معلم.
۱۱. مهدوی، سِد سعید، نگاهی به قصّه و نکات تربیتی آن در قرآن، ص ۲۲۲ – ۲۳۰، مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
۱۲. تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، ص ۶۳، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم، ۱۳۶۶ ش.
۱۳. سوره اعراف/۷، آیات۱۳۸ – ۱۳۹.    
۱۴. سوره طه/۲۰، آیه۹۷.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «رستگاری با وجود لقمه حرام»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۷/۷.    



جعبه ابزار