• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

رجعت در تاریخ

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: قرآن کریم، قدرت خدا، رجعت، تاریخ، اصحاب کهف، ابراهیم.

پرسش: آیا برای رجعت، نمونه‌ای در تاریخ یافت می‌شود؟

پاسخ:



قرآن کریم در موارد متعدّدی، از رجعت افراد یا اقوامی به دنیا یاد کرده است.


در آیات زیر، افزون بر آن که امکان رجعت اثبات می‌شود، وقوع آن در تاریخ نیز بیان گردیده است:

۲.۱ - آیه اول

این آیه برای بیان قدرت خدا در زنده کردن مردگان و حکایت‌گر نمونه‌ای از آن در همین دنیاست: «اَو کَالَّذی مَرَّ عَلی قَریةٍ وَ هِی خاوِیةٌ عَلی عُرُوشِها قَالَ اَنَّی یحیی هذِهِ اللهُ بَعدَ مَوتِها فَاَماتَهُ اللهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ کَم لَبِثتَ قَالَ لَبِثتُ یوماً اَو بَعضَ یومٍ قالَ بَل لَبِثتَ مِائَةَ عامٍ فَانظُر اِلَی طَعامِکَ وَ شَرابِکَ لَم یتَسَنَّهْ وَ انظُر اِلی حِمارِکَ وَ لِنَجعَلَکَ آیةً لِلنّٰاسِ وَ انظُر اِلَی العِظامِ کَیفَ نُنشِزُها ثُمَّ نَکسُوها لَحماً فَلَمّا تَبَینَ لَهُ قالَ اَعلَمُ اَنَّ اللهَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ؛
یا چون آن کس که به شهری که بام‌هایش یکسر فرو ریخته بود، عبور کرد [و با خود می‌] گفت: چگونه خداوند، [اهلِ] این [ویرانکده] را پس از مرگشان زنده می‌کند؟ پس خداوند، او را صد سال میراند. آن‌گاه او را برانگیخت [و به او] فرمود: «چه قدر درنگ کردی؟». گفت: یک روز یا پاره‌ای از روز را درنگ کردم. گفت: «[نه] بلکه صد سال درنگ کردی. به خوراک و نوشیدنیِ خود بنگر [که طعم و رنگِ آن] تغییر نکرده است و به درازگوش خود، نگاه کن [که چگونه متلاشی شده است. این ماجرا برای پاسخ‌گویی به تو بود و هم این که] تو را نشانه‌ای برای مردم [در مورد معاد] قرار دهیم. و به [این] استخوان‌ها بنگر که چگونه آنها را به هم پیوند می‌دهیم، سپس گوشت بر آن می‌پوشانیم». پس هنگامی که [چگونگیِ زنده ساختن مرده] برای او آشکار شد، گفت: [اکنون] می‌دانم که خداوند بر هر چیزی تواناست».

۲.۲ - آیه دوم

این آیه به صراحت، از بازگشت جمعی از مردم به زندگی دنیا سخن می‌گوید: «اَ لَم تَرَ اِلَی الَّذینَ خَرَجُوا مِن دِیارِهِم وَ هُم اُلُوفٌ حَذَرَ المَوتِ فَقالَ لَهُمُ اللهُ مُوتُوا ثُمَّ اَحیاهُم اِنَّ اللهَ لَذُو فَضلٍ عَلَی النّاسِ وَ لکنَّ اَکثَرَ النّاسِ لا یشکُرونَ؛ آیا از [حال] کسانی که از بیم مرگ، از خانه‌های خود خارج شدند و هزاران تن بودند، خبر نیافتی؟ پس خداوند به آنان گفت: «تن به مرگ بسپارید». آن‌گاه آنان را زنده ساخت. آری، خداوند با مردم، صاحب بخشش است؛ ولی بیشتر مردم، سپاس‌گزاری نمی‌کنند».

۲.۳ - آیه سوم

این آیه به یکی از معجزات حضرت عیسی (علیه‌السّلام)، یعنی زنده کردن مردگان و باز گرداندن آنان به دنیا پرداخته است: «اِذ قالَ اللهُ یا عیسَی ابنَ مَریمَ اذکُر نِعمَتی عَلَیکَ وَ عَلی والِدَتِکَ...اِذ تُخرِجُ المَوتیٰ بِاِذنی؛ [یاد کن] هنگامی را که خدا فرمود: «ای عیسی پسر مریم! نعمت مرا به خود و به مادرت به یاد آور،...آن‌گاه که مردگان را به اذن من [زنده از قبر] بیرون می‌آوردی».

۲.۴ - آیه چهارم

این آیه به گروهی از بنی‌اسرائیل اشاره می‌کند که به دستور خداوند، گاوی را سر بریدند و به مقتول زدند و او زنده شد و قاتلِ خود را معرّفی کرد: «فَقُلنَا اضرِبُوهُ بِبَعضِها کَذلِکَ یحیی اللهُ المَوتیٰ وَ یریکُم آیاتِهِ لَعَلَّکُم تَعقِلُونَ؛ پس فرمان دادیم: «پاره‌ای از آن [گاو سر بریده] را به آن [کشته] بزنید [تا زنده شود]». این‌گونه خدا مردگان را زنده می‌کند و آیات خود را به شما می‌نمایاند. باشد که بیندیشید».

۲.۵ - آیه پنجم

این آیه، بیانگر گروهی از بنی‌اسرائیل است که بعد از تقاضای دیدن خداوند و گرفتار شدن به صاعقه مرگبار و مُردن، به زندگی باز گشتند: «ثُمَّ بَعَثناکُم مِن بَعدِ مَوتِکُم لَعَلَّکُم تَشکُرونَ؛

سپس شما را پس از مرگتان بر انگیختیم. باشد که شکرگزاری کنید».

۲.۶ - آیه ششم

این آیه به خواب طولانی و چند قرنه اصحاب کهف اشاره دارد که در حدیثی از امام صادق (علیه‌السّلام)، رجعت به شمار آمده است: «ثُمَّ بَعَثناهُم لِنَعلَمَ اَی الحِزبَینِ اَحصیٰ لِما لَبِثُوا اَمَداً؛
آن‌گاه آنان را بر انگیختیم تا بدانیم کدام یک از آن دو دسته، مدّت درنگشان را بهتر حساب کرده‌اند».

۲.۷ - آیه هفتم

این آیه به داستان پرنده‌های چهارگانه ابراهیم پرداخته که بعد از ذبح، بار دیگر به زندگی باز گشتند: «وَ اِذ قالَ اِبراهیمُ رَبِّ اَرِنی کَیفَ تُحییِ المَوتیٰ قالَ اَ وَ لَم تُؤمِن قالَ بَلی وَ لٰکِن لِیطمَئِنَّ قَلبِی قالَ فَخُذ اَربَعَةً مِنَ الطَّیرِ فَصُرهُنَّ اِلَیکَ ثُمَّ اجعَل عَلیٰ کُلِّ جَبَلٍ مِنهُنَّ جُزءاً ثُمَّ ادعُهُنَّ یاتینَکَ سَعیاً وَ اعلَم اَنَّ اللهَ عَزیزٌ حَکیمٌ؛
و [یاد کن] آن‌گاه که ابراهیم گفت: پروردگارا! به من نشان ده چگونه مردگان را زنده می‌کنی. فرمود: «مگر ایمان نیاورده‌ای؟!». گفت: چرا؛ ولی تا دلم آرامش یابد. فرمود: «پس، چهار پرنده برگیر و آنها را پیش خود، ریز ریز گردان. سپس بر هر کوهی، پاره‌ای از آنها را قرار ده. سپس آنها را فرا بخوان. شتابان به سوی تو می‌آیند، و بدان که خداوند، توانا و حکیم است».


با توجّه به آنچه گذشت، می‌توان نتیجه گرفت که در تاریخ ادیان گذشته نیز اعتقاد به رجعت، به نوعی وجود داشته است. اسلام نیز بر آن تاکید ورزیده و وقوع آن را در آخرالزمان، بیان نموده است.
[۹] ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، دانش‌نامه امام مهدی (علیه‌السلام) بر پایه قرآن و حدیث و تاریخ، ج۸، ص۴۱-۴۵.
[۱۰] باقری‌زاده اشعری، محمد، از امام مهدی (علیه‌السّلام) بیشتر بدانیم، ص۹۲-۹۶.




۱. بقره/سوره۲، آیه۲۵۹.    
۲. بقره/سوره۲، آیه۲۴۳.    
۳. مائده/سوره۵، آیه۱۱۰.    
۴. بقره/سوره۲، آیه۷۳.    
۵. بقره/سوره۲، آیه۵۶.    
۶. ر.ک:طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۸۸، ح ۲۲۳.    
۷. کهف/سوره۱۸، آیه۱۲.    
۸. بقره/سوره۲، آیه۲۶۰.    
۹. ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، دانش‌نامه امام مهدی (علیه‌السلام) بر پایه قرآن و حدیث و تاریخ، ج۸، ص۴۱-۴۵.
۱۰. باقری‌زاده اشعری، محمد، از امام مهدی (علیه‌السّلام) بیشتر بدانیم، ص۹۲-۹۶.



حدیث‌نت، برگرفته از مقاله «رجعت در تاریخ» تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۱۲/۱۸.    


رده‌های این صفحه : رجعت | مباحث کلامی




جعبه ابزار