راههای خودشناسی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: خودشناسی،
انسان.
پرسش: راهها و روشهای
خودشناسی را بیان کنید؟
انسان دارای دو جنبه است:
۱. جنبه مادی که نیازهای جسمی انسان مانند نیاز به
آب،
غذا،
مسکن،
پوشاک و غیره را شامل میشود.
۲. جنبه معنوی که نیازهای روحی و روانی انسان مانند کسب شناخت و
کمال و رشد را تشکیل میدهد.
شناخت خداوند نیز نیازمند خودشناسی است و لازمه شکوفایی استعدادهای انسان، شناخت خویش است. خودشناسی، رابطه انسان را با دنیای بیرون بهتر برقرار میکند و با حواس و نیروهای خود به شناخت بهتری از زندگی میرسد.
خودشناسی به معنی این است که انسان مقام واقعی خویش را درک کند، بداند که در معرفت میتواند بر فرشتگان پیشی بگیرد، بداند که او آزاد و مختار و مسؤول خویشتن و مسؤول افراد دیگر و مسؤول آباد کردن
جهان و بهتر کردن جهان است. بداند که او امانتدار الهی است، بداند که برحسب تصادف، برتری نیافته است تا استبداد بورزد و همه چیز را برای شخص خود تصاحب کند و مسؤولیت و تکلیفی برای خویشتن قائل نباشد.
برای موجودی که به صورت فطری خود را دوست دارد، کاملا طبیعی است که به خود بپردازد و درصدد شناختن کمالات خویش و رسیدن به آنها باشد. از این رو خودشناسی، نیازی به دلیلهای پیچیده عقلی و نقلی ندارد. غفلت از این حقیقت و سرگرم شدن به چیزهایی که در
کمال و
سعادت آدمی موثر نیست، امری غیر طبیعی و انحرافآمیز است که باید علتش را جستجو کرد و راه سلامت و نجات از آن را شناخت، همه تلاشهای انسانی برای تأمین لذایذ و خوشیهای وی انجام میگیرد، پس خودشناسی انسان و کمالاتی که ممکن است در مسیر او قرار بگیرد، بر همه مسائل مقدم است. تا آنجایی که بدون شناخت حقیقت انسان و ارزش واقعی او، دیگر بحثها بیهوده و بیپایه است.
قرآن فراموش کردن خود را نتیجه فراموش کردن
خدا بر میشمارد و میفرماید: «و لا تکونوا کالذین نسوا لله فانساهم انفسهم»
مانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند، پس خدا هم خودشان را از یادشان برد. قرآن کوشاست که انسان «خود» را کشف کند. این «خود»، «خودِ» شناسنامهای نیست که اسمت چیست؟ اسم پدرت چیست و در چه سالی متولد شدهای؟ تابع چه کشوری هستی؟ آن «خود» همان چیزی است که «روح الهی» نامیده میشود و با شناختن آن «خود» است که (انسان) احساس شرافت و کرامت میکند و خویشتن را از تن دادن به پستیها برتر میشمارد. (شناسایی تواناییها و صفات مثبت خود و تلاش برای شکوفا کردن آنها برای حذف صفات بد و منفی و رسیدن به کمال)
امیرالمومنین (علیهالسّلام) نیز میفرماید: «در شگفتم از کسی که خود را نمیشناسد، چگونه میتواند پروردگارش را بشناسد.»
اسلام بر خلاف سایر ادیان به شناخت انسان اهمیت بسیار زیادی داده و وی را به شناخت سفارش کردهاست تا بتواند راه صحیح
سعادت را انتخاب کند.
علامه طباطبایی (رحمةاللهعلیه) میفرماید: «ترغیب خداوند مومنان را به ملازم بودن به خویشتن که همان حفظ کردن راه
هدایت است، میفهماند راهی که لازم است انسانها بپیمایند، راه خویشتن است که ایشان را به
شناخت خداوند و سعادت حقیقی میرساند.»
خودشناسی اولین قدم در راه پیشرفت قوای بشری است، پس اگر بخواهیم از نیروی خود و فرصتهای زندگی حداکثر استفاده را از زندگی بکنیم، لازم است قبل از هر چیز به استعدادهای خود نظری بیافکنیم و آنها را بشناسیم.
امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید: «عِرفانُ المَرءِ نَفسَهُ أن یعرِفَها بِأربَعِ طَبائعَ، و أربَعِ دَعائمَ، و أربَعَةِ أركانٍ: فطَبائعُهُ: الدَّمُ و المِرَّةُ و الرِّیحُ و البَلغَمُ، و دَعائمُهُ: العَقلُ، و مِنَ العَقلِ الفَهمُ و الحِفظُ، و أركانُهُ: النُّورُ و النّارُ و الرُّوحُ و الماءُ؛
خودشناسی انسان این است که خویشتن را به چهار طبع و چهار ستون و چهار رکن بشناسد، چهار طبعش
خون است،
صفرا،
باد و
بلغم، ستونهایش
خرد است که از خرد و فهم و حافظه مایه میگیرد و ارکانش،
نور است،
آتش،
روح و
آب.»
پیامبر (صلّیاللهعلیهوآله) میفرمایند: «أفضَلُكُم إیمانا أفضَلُكُم مَعرِفَةً؛
با ایمانترین شما با شناختترین شماست.»
به نظر
اسلام خود حقیقی انسان روح خداوندی است که در بدن به
امانت گذاشته شدهاست. این روح منشأ خداوندی دارد و در
قرآن کریم آمدهاست: «فاذا سویته نفخت فیه من روحی
پس وقتی آنرا درست کردیم از روح خود در آن دمیدیم.»
حال این سوال مطرح میشود که روش شناخت این خود حقیقی، چگونه است؟ آیا برای شناخت آن به
علوم تجربی باید مراجعه کنیم یا به
علوم دینی؟ موضوع علوم تجربی مسائل مادی و طبیعی است، اما روح غیر مادی و غیر جسمانی است، پس با علوم تجربی نمیتوان خود حقیقی را شناخت، نهایتاً به این نتیجه میرسیم که تنها از طریق
معارف الهی میتوان خود را شناخت. به اعتقاد علمای دینی تنها در مکتب انبیاء و پیامبران است که انسان خود را به نیکی و درستی میتواند بشناسد. عارفان نیز معتقدند که میتوان از طریق انجام کارهای شایسته و پرهیز از کارهای زشت، آنچنانکه در مکتب انبیاء آمدهاست، به شناخت خود دست یافت. عارفان خودشناسی را مهمترین و اصلیترین وظیفه و رسالت تک تک، انسانها میدانند. آنها معتقدند اگر انسان خود را آنچنانکه بایسته و شایسته است نشناسد، نمیتواند «خدای» خود را نیز بشناسد و کسی که خدای قادر متعال را نشناخت، نمیتواند این ادعا را داشته باشد که به رسالت و وظیفه انسانی خود عمل کردهاست.
تلاش برای پی بردن و اعتراف به نقصهای خود: یکی از عوامل خودشناسی آشنایی با نقصهای خود است، ترس و وحشت از اعتراف به نقایص خود باعث میشود انسان بر واقعیت درونی خود پرده افکنده و نسبت به رفع آن نکوشد. اما با تلاش و صداقت میتوان به نقصهای درونی آگاهی یافت و نسبت به رفع آنها کمر همت بست.
اگر فردی از روی علاقه و ایمان به دنبال شناخت ضعفهای خویش باشد، با نقصهای روحی و اخلاقی خود آشنا میشود. اما گاه بعد از شروع به خودسازی از آنجا که احساس موفقیت کامل نمیکند، احساس شکست و یأس کرده آنرا رها میکند، اما با امید به نتیجه موفقیتآمیز بر تلاش خود میافزاید و با تداوم بر رفع نقایص میکوشد.
گاه شخصی که گام در راه خودشناسی گذاردهاست پس از مدت زماناندکی ممکن است دچار
غرور شود و احساس کند که به کمال لازم رسیده است، این غرور که به صورت
فخرفروشی بر دیگران بروز میکند، یکی از موانع خودشناسی است. شخص، لازم است غرور بیجایی را که بدان دچار شده کنار گذاشته و با حقایق آنچنان که هست روبرو شود. بدین صورت میتواند یکی از حجابهای رودرروی خود را بردارد و به شناخت خویش به صورت درست دست یافته و آنگاه به خودسازی بپردازد.
البته روشن و واضح است که اصل بودن خودشناسی و خودسازی بسیار مشکل است و در این راه، به تعبیر
حافظ، که دیوها و شیاطین کمین کردهاند و مرتباً رهزنی میکنند:
طی این مرحله بی همرهی خضر مکن ••• ظلمات هست بترس از خطر گمراهی
اگر در این راه، راهنما نباشد تا دست انسان را بگیرد، مطمئناً راه به چاه ختم خواهد شد.
برای رسیدن به خواسته خود از توصیههای زیر کمک بگیرید.
۱. در انتخاب
دوست دقت به خرج دهید.
۲. از مطالعه کتب اخلاقی و زندگی بزرگانی مثل
شیخ رجبعلی خیاط(کتاب کیمیای محبت)، شنیدن سخنرانیهای اخلاقی مثل برنامههای رادیو معارف، دریغ نورزید.
۳. بعد از هر
نماز مدتی در سجاده بنشینید و نسبت به اعمال خود
تفکر و تامل کنید.
۴. در برنامه خودسازی که پس از خودشناسی است، فردا فردا نکنید. آری از همین حالا شروع کنید و آهسته و پیوسته حرکت کنید.
۱. به سوی خودسازی، محمد تقی مصباح یزدی، انتشارات امام خمینی (رحمةاللهعلیه)، چاپ باقری، چاپ دوم، تابستان ۸۱.
۲. پیروزی در یازده گام، حسنعلی توریها نجف آبادی، ناشر، موسسه انتشارات عصر ظهور، چاپ اول، ۱۳۷۶.
۳. فلسفه اخلاق، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، چاپ دهم، ۱۳۷۱.
سایتاندیشه قم، برگرفته از مقاله «راههای خودشناسی» تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۲/۸.