• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

راه رسیدن به علم و نور حقیقی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: علم، نور، سیروسلوک.

پرسش: چگونه می‌توان به آن علمی که نور است، رسید: «الْعِلْمُ نُورٌ یَقْذِفُهُ اللَّهُ فِی قَلْبِ مَنْ یَشَاء؛ علم، نوری است که خدا آن ‌را در دل هرکس می‌خواهد، می‌اندازد».

پاسخ:




نخست لازم است، نیم‌نگاهی به آن علمی که نور است بیفکنیم و سپس از زبان و گفتار کسانی که در این وادی قلم و قدم زده‌اند، پاسخ شایسته دهیم. چنان‌که استحضار دارید، علم، معانی و تفاسیر گوناگون دارد و یکی از تفاسیر علم، نور است که مفسران به آن پرداخته‌اند.

به طور کلی می‌توان گفت: یکی از تقسیمات علوم، تقسیم علم، به دو قسم علوم لدنّی و اکتسابی است.
برخی بزرگان معتقدند که مراد از علم ، در این حدیث شریف، غیر از عالم ربّانی است که علم او لدنیّ و حاصل موهبت الهی است (مثل علوم انبیا). امام خمینی (قدس‌سره) جناب صدرالمتألهین را صاحب این عقیده می‌داند.

۲.۱ - دیدگاه امام خمینی

امام راحل (قدس‌سره) می‌فرماید:
«در حدیث معروف وارد است، «الْعِلْمُ نُورٌ یَقْذِفُهُ اللَّهُ فِی قَلْبِ مَنْ یَشَاء» و از برای نور مراتبی است، به حسب مراتب ایمان و علم اهل آنها و باید دانست که این نور حقیقی که در قلوب اهل ایمان و علم است، چون از انوار عالم آخرت است، در آن عالم به مقتضای فعالیت نفس ظهور به نورانیت حسیّه نماید و همین نور است که صراط را روشن نماید و یک دسته نورشان مثل نور شمس و دیگری مثل نور قمر، تا برسد به آنکه فقط نورش، جلو پایش را روشن نماید».
[۱] همان، ص۴۱۹.



برای رسیدن به این علم و نور، عالمان اخلاق و عرفان، راهکارهایی را ارائه می‌دهند و یکی از آن کسانی که به واقع صاحب این نور بود، خود حضرت امام (قدس‌سره) است. ایشان در آثار متعددشان انسان‌ها را به سوی همین نور حقیقی رهنمون شده‌اند.

۳.۱ - یقظه

با استفاده از آثار و اعمال ایشان و دیگر عرفا می‌توانیم بگوییم قدم اول، یقظه و بیداری است که متوقف بر شناخت نفس است.
«شناخت صورت اصلی، خود، بهترین انگیزه و محرک است که انسان به منظور تزکیه خود از حجاب‌هایی که روی چهره اصلی وی را گرفته و او را به اسفل السافلین کشیده و محجوب از وجه الله و شهود جمال او کرده است، به مجاهده پرداخته و سختی‌های این مجاهدت و هجرت را تحمل کند».
[۲] شجاعی، محمد، مقالات، مبانی نظر تزکیه، ص۱۶، انتشارات سروش، چاپ اصل.

«بدان که کلید سعادت دو جهان، شناختن نفس خود است؛ زیراکه شناختن آدمی خویش را، کمک بر شناختن آفریدگار می‌نماید.

۳.۱.۱ - کلام خداوند

چنانکه حق‌تعالی می‌فرماید: «سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی اَنْفُسِهِمْ حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَهُمْ اَنَّهُ الْحَقُّ»؛ یعنی به زودی آثار قدرت کاملة خود را به ایشان بنماییم، تا به آنان روشن گردد که اوست پروردگار حق ثابت.

۳.۱.۲ - حدیثی از رسول اکرم

و از حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) منقول است که «من عرف نفسه فقد عرفه ربه ؛ یعنی هر کس خود را بشناسد، به تحقیق پروردگار خود را شناخته است».

بعد از شناختن حقیقت نفس، انسان انگیزه لازم را جهت ساختن نفس خویش و دریافت علم و نور الهی پیدا می‌کند:
«مبارزه با نفس در دید اسلام از آن نظر در خور اهمیت است که پایه نظم و مدار حسن جریان زندگانی انسان است و اگر زندگی تنها بر محور ارزش‌های مادی دور بزند و از معنویت روحانیت و ملکات فاضله بهره‌ای نداشته باشد، بشر را بیش از پیش با تیره‌روزی، بی‌بند‌و‌باری، قانون‌شکنی، سلب آسایش، عدم اعتماد و اطمینان به یکدیگر و ... دست به گریبان ساخته و سوی پرتگاه سقوط و نابودی می‌کشاند».
[۴] امام خمینی، مبارزه با نفس یا جهاد اکبر، ص۸، انتشارات امیرکبیر، چ۱.


۳.۲ - توبه یا بازگشت

بعد از یقظه، اولین قدم در سلوک الی الله، توبه یا بازگشت است. با الهام گرفتن از آثار علمای اخلاق، عرفان و عالمان ربانی، می‌توان، منازل سیروسلوک را طی کرد، تا به جایی رسید که آن علمی که نور است به او افاضه شود. البته در این مسیر باید از استاد و عالم ربانی کامل، برای مصون ماندن از انحرافات بهره گرفت.

۳.۳ - تقوا و اخلاص

علاوه بر رعایت تقوای الهی انسان برای رسیدن به علم و نور حقیقی از راه اخلاص در کارها، می‌تواند نور حقیقی را دریافت کند. «عبودیت بدون اخلاص در حقیقت عبودیت نیست و تحقق عبودیت و حصول آن فقط با اخلاص است و بس. اگر اخلاص را حذف بکنیم، عبودیت حق را حذف کرده‌ایم ...

قرآن کریم در آیه ۱۱ سوره زمر می‌فرماید: «قُلْ اِنِّی اُمِرْتُ اَنْ اَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّینَ»؛
[۵] امام خمینی، مبارزه با نفس یا جهاد اکبر، ص۲۸۰، انتشارات امیرکبیر، چ۱.
«ای پیامبر! بگو من مامورم فقط خدای متعال را پرستش کنم و سیر عبودی خود را برای او خالص بگردانم».
بالاخره اگر انسان به مقتضای ایمانش رفتار کند، طبق آیه شریفه قرآن که می‌فرماید:

ا کَمَنْ مَثَلُهُ فِی الظُّلُماتِ لَیْسَ بِخارِجٍ مِنْها کَذلِکَ زُیِّنَ لِلْکافِرِینَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ.
«اَوَ مَنْ کانَ مَیْتاً فَاَحْیَیْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً یَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ» «کَمَنْ مَثَلُهُ فِی الظُّلُماتِ لَیْسَ بِخارِجٍ مِنْها کَذلِکَ زُیِّنَ لِلْکافِرِینَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ»؛
[۷] ترجمه الهی قمشه‌ای، ذیل آیه ۲۲.
آیا کسی که مرده (در جهل و ضلالت بود ما او را زنده کردیم و به او روشنی علم و دیانت دادیم که با آن روشنی میان مردم، سرافراز رود؛ مَثَل او مانند کسی است که در تاریکی‌های (جهل و گمراهی) فرو شده از آن بیرون نتواند گشت. آری کردار بد کافران در نظرشان چنین جلوه‌گر شده است که اعمال زشت خود را از زیبا ببینند).
مؤمن دارای نوری خواهد بود که در طول حیات و زندگی اجتماعی از آن بهره‌مند خواهد شد. «این نور، اثرش در مؤمن این است که «یَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ'''» یعنی به وسیله آن بصیرت لازم در حیات اجتماعی ظلمانی خود پیدا خواهد کرد، تا بتواند اعمالی که درست در سعادت او نقش دارند، انتخاب و آنچه که برای او مضر است، ترک کند».

۱. المراقبات، آیة الله میرزا جواد آغا تبریزی.
۲. روح مجرد، آیة الله سیدمحمدحسین حسینی تهرانی.
۳. تفسیر المیزان و ترجمه المیزان، علامه طباطبائی.
۴. اخلاق در قرآن، آیة الله مصباح یزدی.


۱. همان، ص۴۱۹.
۲. شجاعی، محمد، مقالات، مبانی نظر تزکیه، ص۱۶، انتشارات سروش، چاپ اصل.
۳. نراقی، ملااحمد، معراج السعاده، ص۱۷، چاپ هما.    
۴. امام خمینی، مبارزه با نفس یا جهاد اکبر، ص۸، انتشارات امیرکبیر، چ۱.
۵. امام خمینی، مبارزه با نفس یا جهاد اکبر، ص۲۸۰، انتشارات امیرکبیر، چ۱.
۶. انعام/سوره۶، آیه۱۲۲.    
۷. ترجمه الهی قمشه‌ای، ذیل آیه ۲۲.
۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ج۷، ص۳۳۹، چاپ اسماعیلیان.    




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «راه رسیدن به علم و نور حقیقی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۱۲/۱۹.    







جعبه ابزار