• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

راه درمان احساس تنهایی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: قلب، احساس تنهایی، ندامت.

پرسش: گاهی احساس تنهایی و بی‌یاوری می‌کنم و رغبتی به حرف زدن با کسی را ندارم و اغلب اوقات به یاد آخرت و معاد هستم، احساس بی‌حالی و اظهار ندامت دارم. با این روحیات معنوی چگونه کنار بیایم که به اعتقاداتم ضربه‌ای وارد نشود؟




به طور طبیعی قلب دارای حالات متغیّری است.
[۱] مصباح یزدی، محمد تقی، اخلاق در قرآن، ج۱، ص۲۴۵، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی.
گاهی احساس نشاط و سرحالی دارد و گاهی ممکن است احساس گرفتگی داشته باشد. در روایت داریم که در حالت گرفتگی و بی‌میلی به واجبات اکتفا کنید و در حال نشاط اعمال مستحب را هم انجام دهید و یا اینکه حضرت علی (علیه‌السّلام) برای کنترل حالات نفس فرمودند، برای اینکه موفق شوید و احساس ملالت و خستگی پیدا نکنید، کارها را کم و پیوسته انجام دهید، درذیل به نکاتی برای کنترل حالات قبل اشاره می‌کنیم:

۱.۱ - درون‌گرایی یا برون‌گرایی

در روان شناسی در تقسیمی، انسان‌ها را از لحاظ شخصیت به دو قسم درون‌گرا و برون‌گرا تقسیم می‌کنند که هر دسته صفات خاص خود را دارند. افراد درون‌گرا معمولا ساکت، اهل تفکر، ‌آرام، کم‌تحرک، پرهیزگر از جنجال فکری و رفتاری و... هستند و در مقابل افراد برون‌گرا، پرحرف، ماجراجو، پرجنب و جوش و فعال و... هستند.
[۲] جزوه زینتی روان شناسی عمومی، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ‌بحث شخصیت، یونگ، ۱۳۷۹.
این تقسیم بندی ممکن است از نظر اسلامی تا حدودی صحیح باشد. ولی ما هیچ فردی را سراغ نداریم که از نظر مسئولیت شرعی بتواند یکی از اینها باشد، یعنی اگر چه ممکن است یک فرد میل زیادی به یکی از این دو دسته داشته باشد ولی از آنجایی که اسلام ابعاد مختلفی دارد (اجتماعی و فردی) گاهی ایجاب می‌کند که فردی که میل به درون‌گرایی دارد برحسب وظیفه و خلاف میل خودش وارد اجتماع شود (مثل وظایف دینی واجب و مستحب: جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، ازدواج، عیادت مریض، تشیع جنازه، انتخاب دوست، مهمان نوازی، صله رحم، شاد نمودن برادران دینی، حج، نماز جماعت، سلام به برادران دینی، اهتمام به امور مسلمین به ‌فریاد مظلوم رسیدن و...) از طرف دیگر فرد برون‌گرا باید بررفتارهای خود کنترل داشته باشد و تقوای الهی را رعایت کند، خلاف دستورات خدا حرفی نزند، تقوای سیاسی را رعایت کند. بدون علت شرعی دل کسی را نشکند. از تفکر که از هفتاد سال نماز مستحبی برتر است غافل نشود و محاسبه روزانه نفس را مثل فرد درون‌گرا باید انجام دهد.

۱.۲ - احساس تنهایی بهنجار و نابهنجار

احساس تنهایی گاهی طبیعی (بهنجار) و گاهی غیرطبیعی (نابهنجار) است. انسان‌ها به طور معمول گاهی احساس تنهایی می‌کنند و این بخاطر آن است که قلب دارای حالات متغیر و دگرگون شونده است. گاه شرایط محیطی وپیشامدهای زندگی آنچنان انسان را می آزارد که حتی برون‌گرا‌ترین افراد افسرده و گوشه‌گیر می‌شوند؛ این قسم مدت کوتاهی دارد و گذراست که البته مفید است، چون انسان می‌تواند در آن لحظه توجهی به اعمال روزانه و گذشته خود کند، بر تفکرات خود مروری داشته باشد و با محاسبه آنها افکار و اعمال غیرصحیح را برای اعمال و افکار بعدی تصحیح کند. قسم دوم تنهایی نابهنجار و مرضی است که این قسم طولانی است، گاهی ناراحت کننده است و گاهی حتی برای فرد احساس خوشایندی دارد چرا که فرد در اعماق خود فرو می‌رود و ناکامی‌ها و مشکلات خود را که در بیرون نتوانسته حل کند (و یا خواسته‌هایی که به آنها نرسیده است)، در عالم خیال‌پردازی و آرزوهای طولانی حل می‌کند و به آن می‌رسد
[۳] هیلگارد، ارنست راپیکت، زمینه روان شناسی، فصل چهاردهم، اقتباس، مشهد، آستان قدس رضوی، ج۲، ص۱۷۳-۱۸۲.
؛ به عبارت دیگر به افسردگی خو می‌کند. این قسم باید درمان شود و اگر مدت آن طولانی شود مشکلات زیاد روانی و جسمانی (اقتصادی، اجتماعی، شغلی، اخلاقی، شخصیتی و...) به بار می‌آورد. فرد باید یاد بگیرد چگونه با تفکر، استفاده از کمک و تجربه دیگران، مشاوره با متخصصان، توکل به خدا و راضی شدن به رضای الهی مشکلات خود را حل کند. بنابراین ما باید از اوقات خلوت، فراغت و تنهایی خود به نحو مطلوب استفاده کنیم.


۱.۳ - برخی علل احساس تنهایی

احساس تنهایی می‌تواند علل مختلفی داشته باشد:
۱. حالات قلبی (همگانی، زودگذر)؛
۲. مشکلات و ناکامی؛
۳. احساس پوچی و بی‌هدفی در زندگی؛
۴. اوقات زیاد فراغت و عدم برنامه‌ریزی؛
۵. خود‌کم‌بینی، عدم اعتماد به نفس، خجالت و جمع‌گریزی؛
۶. عدم ارتباط با خداوند (نیایش، توسل، دعا، نماز و...) حتی برخی روان‌شناسان غربی ارتباط با پروردگار را باعث امید، نشاط رفع‌نگرانی و اضطراب می‌دانند، آنها می‌گویند انسان مؤمن با بیان مشکلات و حرف‌های درون سینه خود برای خدای خود احساس رضایت و سبکی می‌کند؛
[۴] کارنگی، دیل، آیین زندگی، جهانگیر افخمی، ارمغان، ص۱۹۲-۱۹۴، اقتباس.

۷. عدم ارتباط با دیگران (خودی‌ها و اقوام و مردم) بخاطر خود‌برتر‌بینی و تکبر، ندانستن آداب معاشرت، برخورد ناسالم با دیگران (تحقیر، مسخره کردن، بی‌ادبی در رفتار و کلام و...) ؛ بالارفتن هزینه‌های رفت وآمد
۸. احساس گنه‌کاری و عذاب وجدان؛
۹. بیکاری؛
۱۰. توهم و تنهایی و....

۱.۳.۱ - فکر منفی

محتوا و مضمون آن نامطلوب، فاقد ارزش و عقیم است، این فکر ثمره‌ای جز تخریب سازمان روانی و فکری سالم ندارد.

۱.۳.۲ - نشانه‌ها

بی‌هدفی، سردرگمی، فقدان هویت، فقدان انگیزه برای ادامه زندگی، عدم آگاهی نسبت به اولویت‌های زندگی، توهم خود‌بیمار‌پنداری، بدبینی، احساس بی‌ارزشی، غرق شدن در گذشته و زیاد از گذشته حرف زدن.
[۵] شرفی، محمد رضا، تفکر برتر، ص۲۸۲، تهران، سروش، ۱۳۸۱.


۱.۴ - تفکر

تفکر در صورتی سازنده است که انسان را از رشد باز ندارد و جلوی حرکت او را نگیرد. تفکری که با آینده‌نگری (عقل معاد و عقل معاش و زندگی) انسان را به حرکت وادارد. از گذشته و تجارب خود و دیگران، عبرت بگیرد و سالم‌تر و صحیح‌تر برای آینده برنامه‌ریزی داشته باشد. علت مشکلات را ریشه‌یابی کند و با رفع موانع خود را به هدف مطلوب برساند.


۱.۵ - تفکر معطوف به گذشته

برخی از تفکراتِ مربوط به گذشته انسان را از حرکت و رشد باز می‌دارند. ما باید از آنها پرهیز کنیم تا آینده و حال بهتری داشته باشیم:

۱.۵.۱ - رجعت

[۶] شرفی، محمد رضا، تفکر برتر، ص۲۱۳-۲۲۶، اقتباس.

مرور خاطرات خوش گذشته در مشکلات فعلی برای کاهش رنج. این امر یک حالت دفاعی است در مقابل مشکلات. ما باید از این حالت که به طور موقتی رنج را کاهش می‌دهد بگذریم و مشکلات را واقع‌بینانه نگاه کنیم (تفکر، مشاوره، استفاده از دین و آموزه‌های آن).

۱.۵.۲ - حسرت بر فرصت‌های گذشته

[۷] شرفی، محمد رضا، تفکر برتر، ص۲۱۳-۲۲۶، اقتباس.

تکرار، بی‌حاصلی، ضایع کردن وقت حاضر و زیاد شدن نگرانی؛ بنابراین باید در فکر فرصت فعلی باشیم که آن را از دست ندهیم و اوقات شاد فعلی را خراب نکنیم، با تجربه و عبرت از گذشته.

۱.۵.۳ - ندامت

[۸] شرفی، محمد رضا، تفکر برتر، ص۲۱۳-۲۲۶، اقتباس.

توجه به نوعی عملکرد در گذشته که به نوعی حریم شکنی (خدا، خود، خلق خدا) محسوب می‌شود. (گناه) و انسان از آن رنج می‌برد. احساس گناه مفید است البته اگر در آن اعتدال باشد چون در این صورت انسان می‌تواند گذشته را جبران کند و توبه کند (در روایات عنایت‌های خیلی زیادی به توبه‌کار مخصوصاً جوان شده است و او را مثل کسی می‌داند که بازگشتش باعث شادی، افتخار خدا و پاک شدن از همه گناهان می‌شود و.... البته احساس (افراطی و تفریطی) از گناه بسیار خطرناک است که باعث ناامیدی از رحمت خدا (گناه کبیره)، تشدید موقعیت و احساس تغییرناپذیری در آلودگی و عدم بازگشت به فطرت می‌گردد و سرانجام باعث عادی شدن گناه می‌گردد.


۱.۶ - کنار آمدن با روحیات معنوی

حالات انسان بسیار ظریف و دقیق است. گاهی انسان احساس حال خوشی دارد، به خاطر اینکه عبادت خوبی انجام می‌دهد و نسبت به دیگران برتر است، ولی در واقع دچار مرض عجب شده است، گاهی به خیال خود عرفانی شده است ولی برخلاف نظر اسلام در صحنه اجتماع (معاشرت با دوستان، صله رحم، کمک به دیگران، سلام، نماز جماعت، حج، امر به معروف و...) وارد نمی‌شود. پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) متوجه شدند برخی از مردم گوشه‌نشین شده‌اند و در کنج خانه‌ها مشغول عبادت شده‌اند، سریع مردم را به مسجد فراخواندند و فرمودند: مردم، من که پیامبر شما هستم این کار را نمی‌کنم من وارد صحنه اجتماع می‌شوم، کار می‌کنم، با همسر و فرزندان خود مهربانی و معاشرت دارم، و عبادت می‌کنم. اسلام در همه ابعاد خود به اعتدال (عبادت، کار، اقتصاد، معاشرت و تفکر) توجه دارد و سعی دارد فرد را در صحنه اجتماع نیز تربیت کند. اسلام در خصوصی‌ترین عبادت‌ها مثل نماز شب توجه به دیگران و دعای به مؤمنین را امری بسیار پسندیده می‌شمارد. اسلام مخالف حالت‌های معنوی‌ای است که انسان را از تکاپو و نشاط بازدارد. کسی که با عبادت و فکر به مرگ و معاد و... دچار بی‌حالی و بی‌نشاطی شود درک دینی صحیحی از حقیقت معاد، انس با خدا ندارد و باید عقیده خود (با مشورت با متخصص دینی) را اصلاح کند.

۱.۶.۱ - دوست

انسان موجودی است که فطرتاً اجتماعی است بنابراین نیاز به دوست دارد. در روایت‌های زیادی به معاشرت، حسن خلق، (تداوم دوستی‌ها و جلب مؤمنین و مردم به خود) صله رحم، مهمان نوازی، یتیم و فقیر نوازی، توصیه شده‌ایم. و کسی که نتواند دوستی برای خود برگزیند، عاجزترین مردم معرفی شده و عاجزتر از آن کسی است که با برخورد بد، دوست خوب خود را از دست بدهد.

۱.۶.۲ - دوستی با خدا

خداوند خالق هستی است هر کار او از روی حکمت و آگاهی است. او از مادر به ما مهربان‌تر است. و در پنهان و پیدا به افکار و اعمال بندگانش آگاه است. او دوستی است که تنها فایده می‌رساند و هیچ توقع و نیازی از انسان ندارد و عبادت‌های انسان‌ها و بندگانش در واقع برای تکامل خود آنهاست. انسانی که می‌داند خدا دائماً با اوست احساس تنهایی نمی‌کند، پس باید کاری کرد که فکر به خدا در زندگی و کارهای ما حضور داشته باشد، مثل ذکرهای مختلف، دعا، دوستی با مؤمنین واقعی، شنیدن پند، یتیم نوازی، صله رحم، امام سجاد (علیه‌السّلام) می‌فرمایند که مؤمن باید حالت خوف (ترس از اعمال بد و عذاب خدا) و رجاء (امید به بخشش، پذیرش توبه، رحمت خدا و...) داشته باشد. این عمل باعث انجام واجبات وترک محرمات و در نتیجه خشنودی خداوند و ورود به بهشت می‌شود.
[۹] مصباح یزدی، محمد تقی، پندهای امام صادق(علیه‌السلام)، ص۹۸، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
امام سجاد می‌فرمایند اگر در جهان هیچ کسی نداشته باشم، چون خدا و قرآن را دارم اصلا احساس وحشت و تنهایی نخواهم کرد.

۱.۶.۳ - اصل تعادل

یکی از خصوصیات دین مبین اسلام، توجه آن به همه ابعاد وجودی انسان است. اسلام سعی دارد با تمام دستورات خود در انسان رشد متعادلی ایجاد کند. بنابراین افرادی که تنها به برخی از فرامین اسلام توجه دارند تک بعدی خواهند بود. پس برای این که انسان کاملی باشیم باید به اسوه‌های دینی نگاه کنیم تا از رشد یک بعدی (که منشا همه بدبختی‌ها، انحراف، بیماری‌های روانی و جسمی است)
[۱۰] شخصیت اسلامی، ترجمه محمد سپهری، ص۸۲، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی.
مصون باشیم. بنابراین بندگی خدا نیاز به برنامه‌ای حساب شده و محاسبه روزانه برای کنترل به روند سیر حرکتی و رشد دارد در اسلام نیت جایگاه والایی دارد. انسان با نیت خالص می‌تواند به همه کارهای خود رنگ عبادت بزند (معاشرت، کار، آموزش، تحصیل، ورزش، خدمت به مردم، عیادت مریض و...) .


اسلام دینی است که به جنبه فردی (تفکر، عبادت فردی، و محاسبه نفس و...) و جنبه اجتماعی (معاشرت، نماز جمعه، سلام به دیگران و...) توجه دارد. اسلام به تعادل در همه کارها توجه مخصوصی دارد. بنابراین توصیه کرده است هر روز کارها و اعمال خود را بررسی کنید و جلوی تک روی‌ها و رشد یک بعدی خودتان را بگیرید. نصیحت دیگران و خیرخواهی آنها را بپذیرید و دیگران را نیز به خیر توصیه کنید. با خوشرویی، تقوا، سلام، عذرخواهی، هدیه. ترک خود خواهی و توقع و طمع، عفو، دید و بازدید، نرمی در سخن، تواضع، انصاف، کرم، صداقت
[۱۱] محمدی ری‌شهری، محمد، دوستی در قرآن و حدیث، ص۸۱، ترجمه سید حسن اسلامی، قم، دار الحدیث.
دل دیگران را به خود جلب کنید. در ضمن اگر احساسی تنهایی و... ادامه پیدا کرد و طوری شد که به کارهای روزمره شما آسیب می‌زند به یک مرکز مشاوره مراجعه کنید تا مسئله دقیق‌تر بررسی شود.


۱. انسان کامل، شهید مرتضی مطهری، انتشارات صدرا.
۲. مسائل تربیتی اسلام، سید محمد باقر حجتی، نشر فرهنگ اسلامی.


۱. مصباح یزدی، محمد تقی، اخلاق در قرآن، ج۱، ص۲۴۵، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی.
۲. جزوه زینتی روان شناسی عمومی، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ‌بحث شخصیت، یونگ، ۱۳۷۹.
۳. هیلگارد، ارنست راپیکت، زمینه روان شناسی، فصل چهاردهم، اقتباس، مشهد، آستان قدس رضوی، ج۲، ص۱۷۳-۱۸۲.
۴. کارنگی، دیل، آیین زندگی، جهانگیر افخمی، ارمغان، ص۱۹۲-۱۹۴، اقتباس.
۵. شرفی، محمد رضا، تفکر برتر، ص۲۸۲، تهران، سروش، ۱۳۸۱.
۶. شرفی، محمد رضا، تفکر برتر، ص۲۱۳-۲۲۶، اقتباس.
۷. شرفی، محمد رضا، تفکر برتر، ص۲۱۳-۲۲۶، اقتباس.
۸. شرفی، محمد رضا، تفکر برتر، ص۲۱۳-۲۲۶، اقتباس.
۹. مصباح یزدی، محمد تقی، پندهای امام صادق(علیه‌السلام)، ص۹۸، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
۱۰. شخصیت اسلامی، ترجمه محمد سپهری، ص۸۲، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی.
۱۱. محمدی ری‌شهری، محمد، دوستی در قرآن و حدیث، ص۸۱، ترجمه سید حسن اسلامی، قم، دار الحدیث.



سایت‌ اندیشه‌ قم، برگرفته از مقاله «راه درمان احساس تنهایی» تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۲/۱۴.    



جعبه ابزار