رابطه میان عرفان و اخلاق عرفانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: عرفان،
معرفت،
علم حضوری،
اخلاق،
اخلاق عرفانی.
پرسش: رابطه میان عرفان و اخلاق عرفانی چیست؟
پاسخ: اخلاق عرفانی، با عرفان و علم سلوک تفاوت چندانی ندارد، بلکه به گونهای ذیلِ علم سلوک جای میگیرد؛ چرا که بزرگان اخلاق عرفانی، اگرچه فضایل را به عنوان منازل و به صورت ترتیبی بیان نکردهاند، ولی به گونه توصیفی به آنها پرداخته، و با نگاه سلوکی به آنها نگریستهاند.
درباره ارتباط میان عرفان و اخلاق عرفانی باید گفت:
پژوهشگران علوم دینی پس از مطالعه آثار موجود در تمدن اسلامی که به ارزشهای الهی و کمالات انسانی پرداختهاند، با دو گونه آثار نظاممند مواجه شدند: یکی آثار عرفانی که آینه
علم سلوک هستند و دیگری آثار اخلاقی که نماینده
علم اخلاق میباشند؛ از اینرو در صدد یافتن وجوه تمایز میان این دو نظام ارزشی و الهی برآمدند.
علم اخلاق به عنوان نظام سازمند اخلاقی، علمی است که پس از بازشناسی صفات پسندیده و ناپسند انسان بهگونه روشمند به «بایدها» و «نبایدها» میپردازد.
در تمدن اسلامی، این علم به طور کلی دو جریان و گرایش یافته است: یکی گرایش اخلاق عرفانی که سران آن، علم اخلاق را بر پایه آموزههای عرفانی، استوار ساختهاند و صفات خوب و بد
انسان را اعمال قلبی دانسته، آنها را موانع و عوامل رشد سلوکی برشمردهاند؛ مانند
ابوحامد غزالی در
احیاء علوم الدین و
فیض کاشانی در
المحجة البیضاء.
گرایش دیگر؛ اخلاق فلسفی است که رهبران آن، علم اخلاق را بر اساس تفکر اخلاقی
ارسطو و نظریه اعتدال رفتاری وی که به نوعی بر انسانشناسی فلسفی متکی است، بنیان نهادهاند و آنرا با آموزههای اسلامی تطبیق داده، تلفیق کردهاند؛ مانند
ابن مسکویه در
تهذیب الاخلاق و
محمد مهدی نراقی در
جامع السعادات.
خواجه نصیرالدین طوسی (چنانکه در مقدمه «
اوصاف الاشراف» یاد میکند
) با آگاهی از این دو گرایش، دو اثر علم الاخلاقی به وجود آورد: یکی اوصاف الاشراف که با گرایش عرفانی نگاشته و دیگری
اخلاق ناصری که با گرایش اخلاق فلسفی به رشته تحریر درآورده است.
از اینرو؛ با مطالعه آثار مربوط به گرایش اخلاق عرفانی درمییابیم که؛ اخلاق عرفانی، با عرفان و علم سلوک تفاوت چندانی ندارد، بلکه به گونهای ذیلِ علم سلوک جای میگیرد؛ چرا که بزرگان اخلاق عرفانی، اگرچه فضایل را به عنوان منازل و به صورت ترتیبی بیان نکردهاند، ولی به گونه توصیفی به آنها پرداخته، و با نگاه سلوکی به آنها نگریستهاند.
در واقع هدف غایی عرفان حقیقی، وصول به مرتبه «توانایی نفس به معرفت شهودی حق» است و این شناخت برآمده از «عمل» و «مجاهده و ریاضت» است که جدا و بیارتباط با اخلاق نیست.
بنابراین، هدف اخلاق عرفانی، تربیت انسان کامل یا
کون جامع است که عصاره خلقت و جامع جمیع نشات وجود و غایت آفرینش است. در نتیجه طی نمودن مقامات عرفانی؛ متخلق شدن به اخلاق عرفانی میباشد.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «رابطه میان عرفان و اخلاق عرفانی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۰/۶.