رابطه مرتد با پذیرش دین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: مرتد، ارتداد، مرتد فطری، مرتد ملی، قتل، مجازات، عذاب، امام خمینی (رحمةاللهعلیه)، پذیرش دین اسلام، اختیار.
پرسش: حضرت امام خمینی (رحمةاللهعلیه) در
تحریر الوسیله میفرمایند: «ولد المرتد الملی قبل ارتداده بحکم المسلم... (امام خمینی، سیدروحالله، تحریر الوسیله، ج۲، القول فی الارتداد، ص۴۴۶، م ۴)
با توجه به آیه شریفه «لا اکراه فی الدین» مسئله مذکور با آیه شریفه چگونه قابل جمع میباشد؟
پاسخ: از
آیات قرآن کریم چنین برمیآید که مجازات مرتد به خاطر ماهیت مجرمانه
عمل او و جلوگیری از نتایج زیانبار
ارتداد است و صرفاً به جهت تغییر عقیده بدون اظهار و ابراز آن نیست و آیه شریفه «
لااکراه فِی الدِّینِ» به مرحله تکوین اشاره دارد و کشتن و زندان و... در موارد مشخص، مربوط به مرحله
تشریع است؛ مثلاً اشکالی ندارد به
بیماری گفته شود که تو
اختیار خوردن هر غذایی را داری؛ ولی پزشک در مقام معالجه برخی غذاها را برای او ممنوع کند و این به سود خود بیمار است.
پذیرش دین اسلام باید طبق منطق باشد، کسی که آیینی مانند
اسلام را بعد از تحقیق و پذیرش رها کند و به سوی آیینهای دیگر برود، معمولاً انگیزة صحیح و قابل توجیهی ندارد؛ بنابراین عدول و بازگشت او به تخطئه و
خیانت شباهت بیشتری دارد تا بگوییم از روی اشتباه و عدم درک حقیقت بوده است.
دین مقدس اسلام مرتد را به دو قسمت فطری و ملی تقسیم کرده و میان مرتد فطری (کسی که از
پدر و مادر مسلمان متولد شده و پس از قبول اسلام از اسلام برگشته است) و مرتد ملّی (کسی که پدر و مادر او به هنگام انعقاد نطفهاش مسلمان نبودهاند و او بعداً اسلام را پذیرفته، سپس از آن برگشته است) و نیز بین مرد مرتد و زن مرتد تفاوت قائل شده است.
مرد اگر مرتد فطری باشد، بدون قید و شرط
اعدام میشود؛ ولی اگر مرتد ملی باشد، در صورت عدم بازگشت و توبه به اسلام کشته میشود و این تفاوت ممکن است به این خاطر باشد که ضرر
ارتداد فردی که در اصل مسلمان بوده (مرتد فطری) به مراتب از فرد بیگانه و غیر مسلمان بیشتر است. فرد اول به خاطر داشتن ارتباطهای قوی و نیرومند، روی
فکر و
ذهن خانوادهای اسلامی و ضعیف الایمان بیشتر تأثیر منفی میگذارد و آسانتر میتواند ضد
حکومت اسلامی قیام و توطئه کند؛ در حالی که اثر منفی فرد دوم کمتر است.
زن مرتد (چه فطری و چه ملی) در اسلام کشته نمیشود؛ چون
زن هرچند یک
انسان کامل است، ولی به خاطر عواطف سرشار که در وجود اوست، زودتر تحت تأثیر قرار میگیرد و اگرچه زودتر منحرف میشود، زودتر هم به سوی
حق هدایت میگردد.
از
آیات قرآن مجید چنین برمیآید که مجازات مرتد به خاطر ماهیت مجرمانه عمل او و جلوگیری از نتایج زیانبار ارتداد است و صرفاً به جهت تغییر عقیده بدون اظهار و ابراز آن نیست و آیه شریفه «
لااکراه فِی الدِّینِ» به مرحله تکوین اشاره دارد و کشتن و زندان و... در موارد مشخص، مربوط به مرحله تشریع است؛ مثلاً اشکالی ندارد به
بیماری گفته شود که تو
اختیار خوردن هر غذایی را داری؛ ولی پزشک در
مقام معالجه برخی غذاها را برای او ممنوع کند و این به سود خود بیمار است.
پذیرش
دین اسلام باید طبق منطق باشد، کسی که آیینی مانند اسلام را بعد از تحقیق و پذیرش رها کند و به سوی آیینهای دیگر برود، معمولاً انگیزة صحیح و قابل توجیهی ندارد؛ بنابراین عدول و بازگشت او به تخطئه و خیانت شباهت بیشتری دارد تا بگوییم از روی اشتباه و عدم درک حقیقت بوده است.
چنانکه قرآن کریم میفرماید: «
اِنَّ الَّذِینَ ارْتَدُّوا عَلی اَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْهُدَی الشَّیْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ اَمْلی لَهُمْ؛
کسانی که بعد از روشن شدن
هدایت برای آنها، پشت به حق کردند،
شیطان اعمال زشتشان را در نظرشان زینت داده و آنان را با آرزوهای طولانی فریفته است».
تعبیراتی که قرآن کریم درباره مرتد به کار برده،
نشاندهنده این است که اینگونه افراد از روی عناد،
لجاجت، هتک مقدسات و مقابله با اسلام از
دین دست برداشتهاند و مؤید این حقیقت، حوادث آغازین اسلام (به خصوص اهل ردّه) است که وقتی عدد مرتدان زیاد شد، آنان به قصد نابودی اسلام به مدینه حمله کردند و با مسلمانان وارد
جنگ شدند.
افزون بر آنچه گذشت، اگر به افراد اجازه داده شود هر روز مایل باشند اظهار مسلمانی، و هر روز مایل نباشند، آن را انکار نمایند، بهزودی جبهه داخلی کشور اسلام از هم متلاشی و متزلزل میشود و راه نفوذ
دشمنان و عوامل آنها هموار خواهد گردید و هرج و مرج در جامعه اسلامی پدید خواهد آمد؛
چنانکه قرآن کریم میفرماید: «گروهی از اهل کتاب (از
یهود) گفتند (بروید در ظاهر) به آنچه بر
مؤمنان نازل شده، در آغاز
روز ایمان بیاورید و در پایان روز
کافر شوید، شاید آنها (از آیین خود) بازگردند».
البته ممکن است گاهی ارتداد فردی، از حدود
زبان تجاوز نکند و از روی قصد خیانت به مسلمانان نباشد؛ بلکه بر اثر گرفتار شدن در دام شبهات از اسلام خارج شود؛ ولی بحث ارتداد جنبه کلی دارد و احکام تابع یک فرد و دو فرد نمیشود؛ بلکه مجموع افراد را به طور کلی باید در نظر گرفت؛ از این جهت میتوان گفت: بازگشت یک فرد
مؤمن به انکار و اعتراض (ارتداد) غالباً خالی از واکنش و تحریکهایی ضد نظام
اسلام نخواهد بود؛ به خصوص تحریک ضد نظامی که به قیمت خون میلیونها انسان فداکار و جانباز تمام شده است. در این هنگام ارتداد یک فرد به صورت هسته
فتنه درآمده و تحریکها و واکنشهای او باعث جذب دشمنان و
امیدواری آنها نسبت به افرادی میشود که ایمانشان ضعیف است.
بنابراین دین
مقدس اسلام، جهت پیشگیری و ریشهکن ساختن چنین فتنهها و فسادها دستور داده که
مرتد کشته شود، تا نظام دینی و حکومت اسلام و آیین و
کتاب او دستخوش چنین
حوادث شوم نگردد.
پس دین اسلام به خاطر جرمی که مرتد مرتکب شده و برای حفظ حقوق دیگران که در سایه بقای دین و
حکومت اسلامی و مبارزه با ایادی و عوامل بیگانه حاصل میشود، چنین کیفری (اعلام یا
حبس و...) را برای مرتد در نظر گرفته است و این
حکم با آیه «لا اکراه فی الدین» و آزادی عقیده منافاتی ندارد.
قابل توجه اینکه برخی
فقها گفتهاند: فردی که بر اثر تماس و ارتباط با گروه
باطل، شبهاتی در دل او پیدا شده، کمکم صورت انکار به خود گرفته و باعث شده تا برخی احکام ضروری دین را
انکار کند؛ ولی به گونهای است که اگر شبهة او زائل و رفع شود، فوراً به آغوش حق باز میگردد، چنین فردی کشته نمیشود.
آیه شریفه «لا اِکْراهَ فِی الدِّینِ» به این حقیقت اشاره دارد که در قبول دین، اکراه و
اجبار وجود ندارد؛ زیرا اساس دین بر
ایمان و اعتقاد قلبی استوار است و اجبار تنها در اعمال و حرکات جسمانی مؤثر است و افکار و اعتقادات، نمیتواند راهی جز منطق و
استدلال داشته باشد.
از روایاتی که در
شأن نزول آیه مذکور نقل شده، برمیآید که بعضی از ناآگاهان از
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) انتظار داشتند که همچون حکّام جبار، با زور و فشار اقدام به تغییر عقیده مردم (هرچند در ظاهر) کند، آیه مذکور نازل شد و به صراحت به آنها پاسخ داد که دین و آیین، با اکراه و اجبار قابل
تبلیغ نیست. افزون بر این، همانگونه که خود آیه فرموده: «
لااکراه فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ»، راه
حق از
باطل با دلایل و معجزات آشکار، روشن شده است و به زور و اکراه نیاز نیست.
بنابراین بچهای که بعد از بلوغ دینی غیر از اسلام را پذیرفته، به خاطر عقیده،
حکم ارتداد بر او بار نمیشود؛ بلکه به خاطر ماهیت مجرمانه عمل او به جهت جلوگیری از نتایج زیانبار ارتداد او که در جامعه مسلمانان میباشد و در واقع در مرحله تشریع حکم ارتداد و
مجازات بر او بار میشود، پس حکم ارتداد درباره بچهای که پس از
بلوغ مرتد شده با آیه «لا اکراه فی الدین» منافاتی ندارد.
۱. علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ج۲، ص۳۴۲-۳۴۷.
۲. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ج۲، ص.
۳. جعفر سبحانی، پرسشها و پاسخها، تهران، انتشارات سیدالشهداء، ص۲۵۵-۲۶۰.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «رابطه مرتد با پذیرش دین»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۰/۱۱.