• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دوری از بدبینی و تقویت خوش‌بینی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: همت، اراده، بلندهمتی.

پرسش: راه‌های کنار گذاشتن بدبینی و تقویت خوش‌بینی چیست؟

پاسخ:


فهرست مندرجات

۱ - مقدمه بحث
۲ - تعریف بدبین
۳ - تعریف خوش‌بین
۴ - مراد از بدگمانی
۵ - حرام بودن بدگمانی
       ۵.۱ - محکم‌کاری کردن در کارها
       ۵.۲ - عدم شناخت و درک صحیح
       ۵.۳ - ریشه‌های دیگر بدگمانی
۶ - اقسام بدگمانی و خوش‌گمانی
۷ - درمان بدگمانی به خدا
۸ - راه‌های عملی تقویت خوش‌بینی و ترک بدبینی
       ۸.۱ - توجه به مذمت بودن بدگمانی
       ۸.۲ - توجه به فواید خوش‌بینی
       ۸.۳ - توجه به گناهان ناشی از بدبینی
       ۸.۴ - استفاده از جملات مثبت تأکیدی
       ۸.۵ - توجه به آثار بد سوء‌ظن و بدگمانی
       ۸.۶ - ریشه‌کن کردن علل بدبینی
       ۸.۷ - گرامی‌ داشتن فرد مورد بدگمانی
       ۸.۸ - تقویت نفس و اراده
       ۸.۹ - مبارزه با بدگمانی در مرحله فکر
       ۸.۱۰ - تنها بودن فرد بدبین
              ۸.۱۰.۱ - حدیثی از امیرالمؤمنین
       ۸.۱۱ - کمک نکردن به بدبینی دیگران
       ۸.۱۲ - رجوع به مشاور
              ۸.۱۲.۱ - راه‌های درمان بدبینی
                     ۸.۱۲.۱.۱ - شرطی شدن به بدبینی
       ۸.۱۳ - مخالف بودن بدگمانی با امر خداوند
۹ - نکات پایانی
۱۰ - معرفی منابع
۱۱ - پانویس
۱۲ - منبع


پیش از پرداختن به جواب لازم است به تعریف بدگمان و خوش‌گمان بپردازیم و مراد از بدبینی و بدگمانی را توضیح دهیم؛ سپس به ریشه‌های بدبینی می‌پردازیم و از اقسام بدبینی سخن می‌گوییم و در آخر راهکارهایی برای تقویت خوش‌بینی و حذف بدبینی ارائه می‌دهیم و از بحث خود نتیجه‌گیری می‌کنیم.


کسی که در امری یا در همه امور با نظر بد و گمان بد بنگرد و چشم به عیوب دیگران می‌دوزد و فقط بدی‌ها را می‌بیند. در اصطلاح فلسفه به فردی بدبین گفته می‌شود که آفرینش را پر از یأس، حرمان و بدبختی بداند
[۱] فرهنگ دهخدا، واژه بدبین.
و به حالتی که فرد بدبین دارد، بدبینی گویند.


آن‌که همیشه به همه کارها با نظر خوب بنگرد و جهت خوب امور و مردم را مورد توجه قرار دهد
[۲] فرهنگ دهخدا، واژه خوش‌بین.
و به قول معروف همیشه به جای تمرکز به نیمه خالی لیوان (بدی‌ها) به نیمه پر لیوان (خوبی‌ها) توجه داشته باشد، حالتی را که نتیجه این صفت است، خوش‌بینی گویند.
در کل، ‌در روایات و آیات ما، مستقیم و غیر مستقیم به این دو صفت اشاره شده و مضرات بدگمانی و آثار بد فردی و اجتماعی آن گوشزد شده است و نسبت به خوش‌گمانی ترغیب و تشویق شده و آثار خوب فردی و اجتماعی آن شمرده شده است.


گمان بد اگر تنها در دل خطور کند، گناه نیست. چون که یک امر غیر ارادی است و انسان نسبت به چنین امور غیر ارادی تکلیفی ندارد؛ ولی اگر فرد به آن ترتیب اثر دهد و در دل میل به تغییر محبت به دشمنی و نفرت پیدا کند و در رفتار و معاشرت با دیگران برخلاف گذشته عمل کند، گناه و حرام است.
[۳] نراقی، مولامهدی، علم اخلاق اسلامی (ترجمه جامع‌السعادات)، ص۳۴۳ (با کمی تغییر)، مترجم سیدجلال‌الدین مجتبوی، حکمت.



سؤال: آیا بدگمانی همیشه ناپسند و حرام است؟
در حدیثی از حضرت علی (علیه‌السلام) می‌خوانیم اگر خیر و صلاح در جامعه‌ای غالب بود و کسی به دیگری که بدی از او آشکار نشده بدگمان شود، ستم کرده است؛ ‌اما اگر فساد و نادرستی بر روزگار و اهل آن چیره شود، پس با گمان نیکو به هر کسی به احتمال زیاد خود را در معرض هلاکت‌ انداخته است.

۵.۱ - محکم‌کاری کردن در کارها

به خاطر فساد، جرم، تقلب، جعل و خیانت‌های زیاد، انسان می‌تواند در کارهای خود محکم‌کاری کند؛ یعنی بدبین نباشد؛ ولی خوش‌بین هم نباشد و برای اینکه مشکلی پیش نیاید، برای وسایل خود مدرک تهیه کند. سند داشته باشد، بر پولی که می‌دهد گواه بگیرد و ...
[۴] دستغیب شیرازی، سیدعبدالحسین، قلب سلیم، ص۶۰۷ (با کمی تغییر)، دارالکتب الاسلامیه.
گاهی همین احتمال‌ها (نگرش بد) باعث می‌شود که کسی نتواند سوء‌استفاده کند؛ مثلاً مأموری که وسوسه می‌شود تا خلافی کند، خود را مقابل چشم بیدار و نقّاد جامعه (نظارت عمومی) می‌بیند؛ ‌البته کسی حق ندارد تا چیزی مشخص نشده، برچسب به کسی بزند؛ اما گاهی اوقات در جامعه به خاطر مصالح و منافع عموم مردم لازم است که پلیس دقیق باشد و افرادی را که در موضع تهمت قرار گرفته‌اند، تفتیش کند که این برای امنیت بیش‌تر لازم است.

۵.۲ - عدم شناخت و درک صحیح

گاهی بدبینی، ریشه در عدم شناخت و درک صحیح دارد؛ مثلاً به خاطر این‌که صفات خدا، حکمت، علم و قدرت خدا را نمی‌شناسد، به خالق هستی بدگمان می‌شود و دنیا و ‌آخرت و اعمال عبادی را بیهوده می‌شمارد. گاهی بدبینی به خاطر هوس و شهوات است که شیطان هم از فرصت استفاده می‌کند و به تزئین گناهان می‌پردازد و انسان به خاطر ضعف نفس مطیع هوا و هوس و شیطان می‌شود.
زمانی هم بدگمانی از ترس و جبن سرچشمه می‌گیرد.

۵.۳ - ریشه‌های دیگر بدگمانی

در روایات به برخی ریشه‌های این صفت بد و خبیث اشاره شده مثل سوء‌تفاهم، در محل تهمت بودن فرد (در روایات گفته شده که در موضع و محل تهمت واقع نشوید تا دیگران به شما بدگمان نشوند و اگر این کار را مرتکب شدید، خودتان را ملامت کنید نه بدگمان را)، غلبه تباهی و فساد در جامعه، سرشت بد فرد و مجالست با بدان و ... از سوی دیگر روایات با بیان ریشه‌های خوش‌بینی، ما را تشویق می‌کنند تا به آن صفات خوب آراسته شویم؛ مثل اینکه گفته‌اند خوش‌بینی ریشه در خوف و خشیت خدا، عبادت خوب و خالص، و تحمل نیکی و احسان به مردم دارد و از همه مهم‌تر این‌که خوش‌بین به خاطر قوت نفسی که دارد، در وسوسه را بر شیطان و هوس بسته است و به هر احتمالی جواب نمی‌دهد.


فرد به ‌فرد، ‌ فرد به‌ جامعه، جامعه ‌به‌ فرد و جامعه ‌به‌ جامعه.
و یا در تقسیم دیگر می‌توانیم چنین بگوییم؛ خوش‌گمانی و بدگمانی فرد یا جامعه نسبت به خالق هستی و یا خود هستی (بی‌هدف بودن) برای مثال، بدگمانی جامعه به جامعه مثل بدگمانی برخی اهل تسنن به شیعه که بدون تحقیق نسبت ناروا می‌دهند و می‌گویند آن‌ها (شیعه) با ساختن حرم برای اهل بیت یا بوسیدن ضریح، یا سجده بر مهر برای خدا شریک قائل‌اند. این بدگمانی منشا فساد، تفرقه، تجاوز و دشمنی است.


در درمان بدگمانی به خدا
[۵] دستغیب شیرازی، سیدعبدالحسین، قلب سلیم، ص۵۷۴، دارالکتب الاسلامیه.
به موارد زیر اشاره می‌کنیم:
۱. تفکر در صفات و افعال خدا (نه در ذات خدا
۲. کمک گرفتن از اساتید عقاید و رشته‌ کلام؛
۳. تدبر در جهان آفرینش و قرآن؛
۴. خود را بنده بداند؛ یعنی حق اعتراضی ندارد، خدا عالم، عادل و حکیم است و بر همه چیز احاطه دارد؛
۵. خود را غرق در انعام خدا ببیند و توجه به آن نعمت‌ها بکند؛
۶. متوجه باشد که خدا به مصالح او احاطه دارد و خلاف عدل و حکمت کاری نمی‌کند (تأخیر استجابت دعا به صلاح ماست، بلاها لازمه جهان مادی است)؛
۷. آرزوهای خیالی را کوتاه کنیم؛
۸. خدا را صادق بدانیم و این‌که به وعده‌ها و وعیدهایش عمل می‌کند (عقاب و پاداش
۹. یاس نسبت به رحمت خدا را که بزرگ‌ترین گناه است، کنار بگذارد و بداند که او توبه‌پذیر است و....


راه‌های عملی تقویت خوش‌بینی و ترک بدبینی بدین شرح است:

۸.۱ - توجه به مذمت بودن بدگمانی

توجه به روایاتی که بدگمانی را مذمت و خوش‌گمانی را تشویق کرده است و تمرکز فکری و عملی پیدا کردن روی ریشه‌های خوش‌بینی (خوف و خشیت از خدا، عبودیت خالص، احسان و تکریم مردم، تحمل و ...).

۸.۲ - توجه به فواید خوش‌بینی

توجه به فواید خوش‌بینی
[۶] حسینی تهرانی، سیدمحمدحسین، پرورش روح، ج۱، ص۱۵۹ (خلاصه)، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات، ۱۳۷۰ش.
که در روایات به آن اشاره شده و علم پزشکی و روان‌شناسی روز هم مؤید آن است، برخی فواید خوش‌بینی، عبارت‌اند از:
۱. سلامت و نشاط بدنی و روحی (افراد خوش‌بین به خلق، خدا و هستی از طول عمر بیش‌تری برخوردارند).
۲. جلب لطف خدا.
۳. خدا طبق ظن بنده خود با او عمل می‌کند. خوش‌بین به خالق باشد، برای او خیر مقدر می‌کند.
۴. استجابت دعا و دفع شر.
۵. جلب محبت و دوستی (خوش‌بینی مردم).
۶. کاهش غم و‌ اندوه (افراد خوش بین در هر سختی و بحرانی، یک موقعیت مطلوب می‌بینند و آن را اقبال برای خود می‌دانند).

۸.۳ - توجه به گناهان ناشی از بدبینی

توجه به گناهانی که در بستر بدبینی می‌روید؛ مثل حسد، غیبت، کینه و گناهان دیگر.
[۷] دستغیب شیرازی، سیدعبدالحسین، قلب سلیم، ص۵۶۸، دارالکتب الاسلامیه.


۸.۴ - استفاده از جملات مثبت تأکیدی

از جملات مثبت تأکیدی زیادی استفاده کنید، من خوش‌بین هستم، مردم دوست داشتنی‌اند. زندگانی زیباست، گاز باید زد با پوست.

۸.۵ - توجه به آثار بد سوء‌ظن و بدگمانی

توجه به آثار بد سوء‌ظن و بدگمانی
[۸] حسینی تهرانی، سیدمحمدحسین، پرورش روح، ج۱، ص۱۷۴، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات، ۱۳۷۰ش.
که مورد تأیید علم روز و روایات است و برخی از آن‌ها، عبارت‌اند از:
۱. آفت دین (بدگمان شدن به مهربان‌ترین موجود یعنی خالق هستی).
۲. تشویق به بدی‌ها (حسد، غیبت و کینه).
۳. بیماری روحی و جسمی (صفات بدِ اخلاقی باعث فرسایش و مسمومیت جسم می‌شوند).
۴. سلب اعتماد و زوال امنیت مردم.
۵. هلاکت (مثلاً کسی که به خدا بدگمان باشد و جهان را بی‌هدف بداند، می‌تواند دست به هر جنایتی بزند).
۶. ترس، بخل و ‌حرص.

۸.۶ - ریشه‌کن کردن علل بدبینی

عدم آگاهی و شناخت (با تفکر و مشورت) واقع شدن در محلی که در معرض تهمت هستیم، ترک امر به معروف و نهی از منکر، ترک مجالست با علما و خوبان و هم‌نشینی با بدان و بدگمان‌ها.

۸.۷ - گرامی‌ داشتن فرد مورد بدگمانی

گرامی ‌داشتن و اطمینان به طرفی که به او بدگمان شده‌ایم (بیش‌تر از پیش).
دعا کردن به او و مأیوس کردن شیطان از وسوسه (چون قوه خیال پذیرای هر احتمال است و شیطان دقیقاً از همین کانال وارد می‌شود و به احتمالات رنگ بد و وسوسه شیطانی می‌زند و با تکرار آن در ذهن سبب عملی شدن افکار بد می‌شود
[۹] نراقی، مولامهدی، علم اخلاق اسلامی (ترجمه جامع‌السعادات)، ص۳۴۴ (با کمی تغییر)، مترجم سیدجلال‌الدین مجتبوی، حکمت.
و با تکرار به شکل عادت درمی‌آید.

۸.۸ - تقویت نفس و اراده

تقویت نفس و اراده با انجام دستورات الهی و ترک محرمات تا حسن‌ظن به تدریج ملکه او شود و بدگمانی که عادت شده، ریشه‌اش از بین برود.

۸.۹ - مبارزه با بدگمانی در مرحله فکر

باید زمانی به جنگ بدبینی و بدگمانی برویم که هنوز فکر است؛ چون اگر به مرحله عمل درآید و ریشه دواند سخت می‌شود با آن مبارزه کرد؛ چون روان‌شناسان اعتقاد دارند که هر فکر و‌ اندیشه‌ای تمایل دارد که به عمل تبدیل شود (هر چه از راه ذهن وارد شود، از راه عضله خارج می‌شود).

۸.۱۰ - تنها بودن فرد بدبین

بدبین همیشه تنهاست؛ چون او مردم را خیانت‌کار و ناپایدار در دوستی می‌پندارد.

۸.۱۰.۱ - حدیثی از امیرالمؤمنین

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمودند: بدگمانی به هر کسی چیره شود، صلح و صفایی که بین او و دوستانش بود، به هم می‌زند، دیگر این‌که او از ترس این‌که شرّ دیگران به او می‌رسد، خود را از برکات ارتباط با مسلمانان محروم می‌کند.
[۱۰] دستغیب شیرازی، سیدعبدالحسین، قلب سلیم، ص۵۹۹، دارالکتب الاسلامیه.


۸.۱۱ - کمک نکردن به بدبینی دیگران

به بدبینی دیگران کمک نکنیم و به بندگان خداوند رحم کنیم؛
[۱۱] دستغیب شیرازی، سیدعبدالحسین، قلب سلیم، ص۶۰۵، دارالکتب الاسلامیه.

‌مثلاً در روایت داریم که از موضع تهمت دوری کنید تا زمینه بدبینی را برای مردم فراهم نکنید و آن‌ها را با بدبینی در گناه نیندازید
و دیگر این‌که حضرت علی (علیه‌السلام) فرمودند: هر که خود را در معرض تهمت (و بدبینی) قرار دهد، کسی را جز خود ملامت نکند؛
به همین جهت بود که وقتی پیامبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) با همسرش صفیه از محلی عبور می‌کردند، مردی از کنار آن‌ها گذشت، حضرت به او گفتند: این زن، صفیه، همسرم است. مرد گفت: نیازی نبود بگویید، من به شما بدگمان نیستم، حضرت فرمودند: شیطان در رگ و خون بنی‌آدم جا دارد، ترسیدم بر شما نفوذ کند و باعث هلاکت شما شود.
[۱۲] نراقی، ملا احمد، معراج السعاده، ص۱۷۵ (اقتباس)، چاپ‌خانه هما.

اگر این امر در جامعه‌ای شیوع پیدا کند و مردم به هم دلسوز شوند، درصد بدگمانی خیلی پایین می‌آید.

۸.۱۲ - رجوع به مشاور

برخی بدبینی‌ها و گمانی‌ها ریشه در بیماری‌های شدید روانی (مانند پارانوئید) دارند که نیاز است به مشاوره‌های روان‌شناسی و روان‌پزشکی رجوع شود.

۸.۱۲.۱ - راه‌های درمان بدبینی

گاهی انسان متوجه این صفت زشت خود (بدبینی) شده و درصدد رفع آن است. در زیر برخی راه‌های علاج را ذکر می‌کنیم:

۸.۱۲.۱.۱ - شرطی شدن به بدبینی

ممکن است انسان به بدبینی شرطی شده باشد و به خاطر تکرار زیاد، به آن عادت کرده؛ مثلاً وقتی که بدبینیِ خودش را به دیگران گفته، آن‌ها با حرف‌های خود، لبخند و تأیید، فرد بدبین را تقویت و تشویق می‌کنند و او بر این کار گرم‌تر و مصّرتر شده است؛ به گونه‌ای که از این کار لذت می‌برد.

این فرد می‌تواند با چندین راه از این صفت بد فاصله بگیرد:
یک: بیشتر با افرادی بنشیند که او را تشویق به این کار نکنند.
دو: ‌برای کار زشت خود جریمه در نظر بگیرد، ‌مثلاً می‌تواند به فردی که نسبت به او بدبینی کرده، رجوع کند و از او معذرت‌خواهی کند؛ چون عذرخواهی برای فرد سخت است، سعی کند بار دیگر مرتکب نشود، یا اینکه می‌تواند یک چیز باارزشی از خودش را در نظر بگیرد و عهد یا نذر کند که اگر مثلاً چهار بار به او بدگمان و بدبین شدم و آن افکار را با افکار مثبت جایگزین نکردم، این شیء با ارزشم را به طرف مقابل می‌دهم (چون دل کندن از آن برایش سخت است سعی می‌کند از بدبینی فاصله بگیرد.) از جملات مثبت زیاد استفاده کند. من دیگران را دوست دارم، من خوش‌بین هستم.

۸.۱۳ - مخالف بودن بدگمانی با امر خداوند

بدبینی و بدگمانی را مخالفت با امر خدا بدانیم. در قرآن آیاتی وجود دارد که به ما دستور داده از گمان‌های بد پرهیز کنیم؛ چون باعث گناه می‌شوند. بدبینی گناه است و گناه زمانی انجام می‌گردد که انسان مؤمن غافل است؛ پس با ذکر خدا، ‌دعا و قرآن حالت مراقبت را از نفس خود تقویت کنیم تا در مرداب گناه نیفتیم. توجه داشته باشیم که مؤمن نزد خدا عزیز و محترم است و حفظ آبروی او از سوی خدا بسیار سفارش شده است. حتی عزت او از کعبه زیادتر بیان شده، پس با حفظ آبروی مؤمن خداوند را خشنود کنیم و شیطان را مأیوس، و بدانیم که اگر بدبینی ما خلاف واقع درآید، جبران آن (برگرداندن آبروی رفته) مشکل است.


۱. با توجه به مطالب ذکر شده باید گفت که برای اینکه انسان به صفت خوبی آراسته شود، و صفت‌ بدِ اخلاقی‌ای را از خانه دلش بیرون کند، لازم است همیشه در حال مراقبه (یاد خدا) باشد و دیگر اینکه بر غفلت خود سخت‌گیری کند (مثلاً عذرخواهی از طرفی که به او بدگمان شده‌ایم).
۲. نکته دیگر اینکه در بحث فعلی، ما باید دو کار کنیم، با فرشته خوش‌گمانی (به خدا و به مردم) دیو بدگمانی را از کشور دلمان بیرون برانیم.
۳. دیگر اینکه با توجه به کلیه راهبردهای گفته‌شده تمرین کنیم.


۱. خلاصه معراج السعاده، شیخ عباس قمی، مؤسسه در راه حق.
۲. بیماری‌های روانی، شهید ثانی، ترجمه سیدابراهیم سیدعلوی، رسالت قلم.


۱. فرهنگ دهخدا، واژه بدبین.
۲. فرهنگ دهخدا، واژه خوش‌بین.
۳. نراقی، مولامهدی، علم اخلاق اسلامی (ترجمه جامع‌السعادات)، ص۳۴۳ (با کمی تغییر)، مترجم سیدجلال‌الدین مجتبوی، حکمت.
۴. دستغیب شیرازی، سیدعبدالحسین، قلب سلیم، ص۶۰۷ (با کمی تغییر)، دارالکتب الاسلامیه.
۵. دستغیب شیرازی، سیدعبدالحسین، قلب سلیم، ص۵۷۴، دارالکتب الاسلامیه.
۶. حسینی تهرانی، سیدمحمدحسین، پرورش روح، ج۱، ص۱۵۹ (خلاصه)، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات، ۱۳۷۰ش.
۷. دستغیب شیرازی، سیدعبدالحسین، قلب سلیم، ص۵۶۸، دارالکتب الاسلامیه.
۸. حسینی تهرانی، سیدمحمدحسین، پرورش روح، ج۱، ص۱۷۴، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات، ۱۳۷۰ش.
۹. نراقی، مولامهدی، علم اخلاق اسلامی (ترجمه جامع‌السعادات)، ص۳۴۴ (با کمی تغییر)، مترجم سیدجلال‌الدین مجتبوی، حکمت.
۱۰. دستغیب شیرازی، سیدعبدالحسین، قلب سلیم، ص۵۹۹، دارالکتب الاسلامیه.
۱۱. دستغیب شیرازی، سیدعبدالحسین، قلب سلیم، ص۶۰۵، دارالکتب الاسلامیه.
۱۲. نراقی، ملا احمد، معراج السعاده، ص۱۷۵ (اقتباس)، چاپ‌خانه هما.




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «دوری از بدبینی و تقویت خوش‌بینی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۱۲/۱۲.    







جعبه ابزار