• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

درخواست حلالیت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: حلالیت، طلب حلالیت، بدگمانی، سوء ظن.

پرسش: اگر نسبت به دیگران تنها بدگمان شده، بدون آن که کار دیگری انجام دهیم، آیا نیازی به حلالیت طلبیدن است و اساسا در چه مواردی باید از دیگران حلالیت خواست؟

پاسخ: هنگامی که یک فرد، مرتکب عمل خلافی شود، ممکن است این گناه او، تنها به خودش آسیب رسانده و از مقام و منزلتش نزد پروردگار بکاهد، در ارتباط با این مورد باید گفت: جبران گناه، تنها با برقراری ارتباط معنوی با پروردگار و طلب بخشش از او امکان پذیر بوده و نیازی به اطلاع دیگران از انجام گناه نیست، بلکه چه بسا مخفی نگه‌داشتن گناه واجب بوده و آگاه ساختن دیگران از آن، گناهی دیگر به شمار خواهد آمد.




بدون شک بر اساس آموزه های اسلام، افراد با ایمان باید به یکدیگر اعتماد داشته و از بدگمانی نسبت به هم بپرهیزند.
خداوند صریحاً در سوره حجرات، به افراد با ایمان توصیه می نماید تا به یکدیگر بدگمان نباشند، چون برخی از این بدگمانی‌ها، گناه به شمار خواهد آمد.«"یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْم‌"» مشابه مضمون این آیه، در موارد دیگری از قرآن نیز وجود داشته و روایات بی شماری نیز به این نکته اشاره می کنند، از جمله، سخن مولایمان علی (علیه‌السلام) که می‌فرماید:"اگر می‌توانی توجیه مناسبی برای گفتار برادرت داشته باشی، به گفته او بدگمان مباش".
بر این اساس، شکی نیست که بدگمانی به خودی خود، امری ناپسند است، خواه ظهور و بروزی داشته و به اقداماتی عملی منجر شود و خواه در همان قفس اندیشه باقی بماند.


هنگامی که یک فرد، مرتکب عمل خلافی شود، ممکن است این گناه او، تنها به خودش آسیب رسانده و از مقام و منزلتش نزد پروردگار بکاهد. این امکان نیز وجود دارد که علاوه بر مورد اشاره شده، آسیبی مادی یا معنوی، به دیگر افراد نیز وارد آید.
در ارتباط با مورد اول باید گفت: جبران گناه، تنها با برقراری ارتباط معنوی با پروردگار و طلب بخشش از او امکان پذیر بوده و نیازی به اطلاع دیگران از انجام گناه نیست، بلکه چه بسا مخفی نگه‌داشتن گناه واجب بوده و آگاه ساختن دیگران از آن، گناهی دیگر به شمار خواهد آمد.
اما در مورد دوم، باید ابتدا از فرد آسیب دیده، دلجویی به عمل آورده و آسیب های وارد شده به او را جبران نمود و سپس به درگاه الاهی درخواست بخشش کرد. حال باید دید که چه گناهانی ممکن است، آسیب‌هایی را متوجه دیگران کند:

۲.۱ - آسیب مادی

آنچه در مرحله اول از چنین آسیب‌هایی به ذهن متبادر می‌شود، آسیب مادی است و اتفاقا قسمت عمده روایاتی که در ارتباط با حق الناس نقل شده، در ارتباط با همین نوع از آسیب‌ها است.

۲.۲ - برخی رفتارها

ممکن است انسان، با رفتارهایی؛ مانند غیبت و تهمت، به آبروی دیگران آسیب‌هایی وارد سازد. بدیهی است که فرد مقصر باید در حد امکان تلاش نماید تا موقعیت اجتماعی طرف مقابل را به حالت اولیه برگردانده و به عنوان کمترین کاری که می تواند انجام دهد، از او پوزش طلبیده، تقاضای حلالیت کند. امام صادق (علیه‌السلام) در این زمینه می‌فرماید:"هرکه به مال و یا آبروی مسلمان آسیب رساند، بر او واجب است که از طرف مقابل حلالیت طلبد".

۲.۳ - انحراف از راه راست

توبه واقعی افرادی که با سخنان شبهه انگیز خود، مردم را از راه مستقیم منحرف نموده، نیز زمانی پذیرفته خواهد شد، که اشتباهشان را به اطلاع مخاطبان خود رسانده و از آنان بخواهند که دوباره به راه راست برگردند.


اصل سوم در این زمینه، آن است که پروردگار مهربان، با توجه به رحمت و بخشش بی نهایتش، دسته ای از خطاها و اشتباهاتی که به صورت روزمره در زندگی بسیاری از انسان‌ها به وجود می‌آید را به صورت کلی مورد بخشش قرار داده است که می توان از جمله آنها، خیال‌های ناپسند و حسادتی را نام برد که تنها در قلب انسان ریشه دوانده و هیچ پیامد بیرونی را بر علیه شخص مورد حسادت به دنبال نداشته است. به عبارتی دیگر، چنین کرداری، هرچند ناپسند و مورد نکوهش است، اما مورد عفو خدا واقع می‌شود.
شاید دلیل این بخشوده شدن را در آن جست و جو نماییم که شخص بدگمان و حاسد، هیچ ضربه‌ای به طرف مقابل وارد ننموده تا مدیون او بوده و از او حلالیت بطلبد، بلکه تنها از یک جنبه، به خودش آسیب وارد کرده و به فرموده پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) «"أقل الناس لذة الحسود"؛ چنین شخصی، کمترین لذت از زندگی را خواهد برد.» و از جنبه دیگر، به دلیل نافرمانی از توصیه خداوند، رابطه خود با پروردگار را دچار آسیب کرده و تنها او است که حق بخشش دارد.
البته، باید توجه داشت که نباید بخشش خداوند را بهانه‌ای برای استمرار این صفات ناپسند در درون خود قرار داد، چون اگر وسوسه‌های درونی در مدت زمان طولانی ادامه یابد، قهرا نمودهای بیرونی هم خواهد یافت که جبران آنها بسیار دشوار خواهد بود.


یکی از دلایل حلالیت طلبیدن، آن است که ارتباط دوستانه افرادی که به هر دلیل در تقابل با هم قرار گرفته‌اند، مجددا برقرار شده و دو طرف، خود را از مصادیق آیه "إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ" قرار دهند. بر این اساس، در مواردی، نظیر موضوع پرسش شما، که آسیبی مادی و معنوی به طرف مقابل وارد نشده، باید دید آیا مراجعه به او و حلالیت طلبیدن، موجب استحکام دوستی شما خواهد شد و یا این که اثری معکوس داشته و موجب بدبینی او به شما خواهد گشت (تشخیص این موضوع، بر عهده خودتان است) که در فرض اول، سزاوار است اقدام به این کار نموده، اما در فرض دوم و در مواردی که فایده چندانی برای آن وجود ندارد، بهتر است استغفار برای او در درگاه خداوند را وسیله‌ای جهت جبران خطایتان قرار دهید و به این نکته توجه داشته باشید که این راهبرد، حتی در ارتباط با گناه بزرگ غیبت که نمود خارجی هم داشته، در برخی موارد توصیه شده است.
[۱۲] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۲، ص۴۲، دارالاحیاء التراث، بیروت، ۱۴۰۴ ه ق.



در پایان، توجه شما را به جریانی تاریخی و مرتبط با پرسشتان، جلب می‌کنیم:
شقیق بلخی روایت می کند که من در سالی عازم حج بودم و در میان راه، از بین جمعیت حاضر، چشمم به جوانی خوش چهره، با بدنی ضعیف و لباسی پشمینه افتاد که تنها در گوشه‌ای نشسته بود. با خود گفتم که حتما این جوان از صوفیان بوده و تصمیم دارد در این مسافرت، خود را سربار دیگران نماید! حتما به نزد او رفته و سرزنشش خواهم کرد! بعد از این که به او نزدیک شده (و بدون آن که سخنی بر زبان آورم)، ایشان آیه شریفه‌ای را که شامل نهی خداوند از بدگمانی به دیگران بود، برایم تلاوت فرمود و مرا به حال خود واگذاشته، به کناری رفت. من با خود گفتم که موضوع عجیبی است! این جوان، هم مرا شناخت و هم به آنچه در دلم گذشته بود خبر داد! قطعا او بنده نیکوکاری است، حتما خود را به او رسانده و از او حلالیت خواهم طلبید! سپس با سرعت در پی او حرکت کردم، اما او را نیافتم تا این که در توقفگاه بعدی، او را دیدم که نماز می‌خواند و بدنش مضطرب و چشمانش گریان بود. بعد از پایان یافتن نماز، به سمت ایشان روانه شدم و هنگامی که او مرا در مقابل خود دید، آیه دیگری از قرآن را به نقل از خداوند برایم تلاوت کرد، به این مضمون،«"وَ إِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدی‌"؛"من افرادی را که توبه نموده، عمل نیک انجام داده و در سیر هدایت گام بردارند را خواهم بخشید."» سپس آن مرد بزرگ، دوباره مرا رها کرده و به راه خود ادامه داد....سرانجام مشخص شد که آن پیشوای الاهی، کسی نبود جز امام موسی کاظم (علیه‌السلام)!
آنچه از رفتار امام هفتم (علیه‌السلام) بر می‌آید، آن است که هرگز نباید به برادر با ایمان خود بدبین بود، با این وجود و اگر بدون آن که آسیبی به برادرش رسانده باشد، از صمیم دل توبه کند، خداوند توبه او را خواهد بخشید و نیازی به حلالیت طلبیدن نیست. (دقت فرمایید که امام نفرمود حلالت کردم، بلکه تنها آیه‌ای از قرآن در ارتباط با پذیرش توبه واقعی افراد را تلاوت فرمود).


۱. سوره حجرات/۴۹، آیه۱۲.    
۲. سوره نور/۲۴، آیه۱۲.    
۳. سوره فتح/۴۸، آیه۱۲.    
۴. کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، ج۲، ص۳۶۲، ح۳، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۶۵ ه ش.    
۵. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۶۳، ح۲۰۹۹۰، مؤسسة آل البیت، قم، ۱۴۰۹ ه ق.    
۶. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۵۲، باب ۷۸، مؤسسة آل البیت، قم، ۱۴۰۹ ه ق.    
۷. دعائم الاسلام، مغربی، قاضی نعمان، ج۲، ص۴۸۵، ح۱۷۳۱، دار المعارف، مصر، ۱۳۸۵ ه ق.    
۸. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۵۴، باب ۷۹، مؤسسة آل البیت، قم، ۱۴۰۹ ه ق.    
۹. کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، ج۲، ص۴۶۳، ح ۲، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۶۵ ه ش.    
۱۰. شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۳۹۵، انتشارات جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۳ ه ق.    
۱۱. سوره حجرات/۴۹، آیه۱۰.    
۱۲. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۲، ص۴۲، دارالاحیاء التراث، بیروت، ۱۴۰۴ ه ق.
۱۳. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۲، ص۲۴۱، دارالاحیاء التراث، بیروت، ۱۴۰۴ ه ق.    
۱۴. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۲، ص۲۵۲، دارالاحیاء التراث، بیروت، ۱۴۰۴ ه ق.    
۱۵. سوره طه/۲۰، آیه۸۲.    
۱۶. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۴۸، ص۸۰، ح ۱۰۲، دارالاحیاء التراث، بیروت، ۱۴۰۴ ه ق.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «درخواست حلالیت»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۸/۱.    



جعبه ابزار