• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خلقت ملائکه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: خلقت، فرشتگان، نور، امامان علیهم‌السلام، گریه بر امام حسین علیه‌السلام.

پرسش: آیا ملائکه از نور امامان خلق شده‌اند و آیا وظیفه آنها گریه کردن بر امام حسین است؟

پاسخ: ۱. خلق شدن ملائکه از نور با وجود روایات نقل شده در منابع شیعه و اهل سنت امری تردید‌ناپذیر است. در برخی روایات شیعه از خلق شدن موجودات به‌ویژه ملائکه از نور افرادی؛ مانند پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، ائمه و یا نورهای گوناگون اشاره شده است. هم‌چنین روایاتی در میان منابع اهل سنت یافت می‌شود که به خلق شدن خلیفه اول و ... از نور پیامبر اشاره دارد. وجود این‌گونه اخبار در برخی منابع شیعه و اهل سنت نشان از اعتقاد تمام آنان به این امر نیست.
۲. گریه کردن ملائکه بر امام حسین ـ علیه‌السلام ـ و زیارت نمودن وی با استفاده از روایات صریح نقل شده در منابع شیعی و هم‌چنین روایات شبیه به این مورد که در کتب شیعه و اهل سنت مذکور است، امری مسلم و تردیدناپذیر است.



آن‌چه مسلم است برای شناخت حقایق جهان خلقت ابزار و روش‌های متفاوتی میان علما و گروهای مختلف مطرح است. برداشت ظاهری از آیات و روایات، یا به تعبیر دیگر نقل‌گرایی یکی از این روش‌ها به شمار می‌آید. در کنار این روش، علما به تناسب گرایش فکری خویش از ابزارهای شناخت دیگری بهره برده‌اند که می‌توان از میان آنها به روش‌های عقلی، فلسفی و عرفانی اشاره نمود. بدون شک هر یک از علما در به‌کارگیری و تفسیر روایات تحت تأثیر این نوع دیدگاه‌ها هستند. به این معنا که نگاه کیهان‌شناسی فلاسفه، متکلمان، عرفا و حدیث‌گرایان همواره با هم تفاوت اساسی داشته است؛ دلیل این تفاوت همان‌گونه که گفته شد ابزار و روش‌شناختی به کار گرفته شده از سوی آنان بوده. لذا در تبیین و تفسیر مسئله آفرینش، سخنان گوناگونی یافت می‌شود. مثلاً مطرح نمودن عقول عشره و دخالت آنان در آفرینش جهان از طرف برخی فلاسفه، هم‌چنین نگاه تأویلی برخی محدثان از این قبیل است. بنابر این در مواجهه با طرح مسئله چگونگی خلق شدن ملائکه باید به این موضوع به شکلی جدی توجه داشت.


علاوه بر آن‌چه بیان شد، بارها گفته شده است که دلیلی بر صحت تمام روایات موجود در کتب روایی شیعه و یا اهل سنت وجود ندارد. بلکه احراز صحت و سقم روایات از سوی عالمان با به‌کار‌گیری علم رجال میسر می‌شود؛ به همین دلیل علمای هر دو گروه روایات را بر‌اساس این نوع بررسی، به گونه‌های مختلف تقسیم‌بندی کرده‌اند، تا جایی که اهل سنت روایاتی را در بعضی مجموعه‌های روایی خود جمع‌آوری کرده آنها را صحاح نامیده‌اند.




۳.۱ - اول

در میان منابع سنی و شیعی روایاتی یافت می‌شود که به وجود نور پیامبر قبل از آفرینش مخلوقات اشاره دارد.
[۲] نیشابوری، حسن بن محمد، تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان، ج ۱، ص ۴۰۷، دار الکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۶ ه ق.


۳.۲ - دوم

در منابع اهل سنت روایتی از حضرت رسول نقل شده است که سخن از خلق شدن خلیفه اول از نور پیامبر و خلق شدن خلیفه دوم و عایشه از نور ابوبکر و ... به میان آمده است.
[۳] ثعلبی، احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج ۷، ص ۱۱۱، دارإحیاء التراث العربیه، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۲ ه ق.


۳.۳ - سوم

هم‌چنین در منابع شیعی به روایاتی بر‌می‌خورد که گاهی خلق شدن ملائکه از نور پیامبر، امامان و گاه از نورهای مختلف دانسته شده است. این‌گونه روایات را که به روایات طینت مشهورند نمی‌توان به‌طور‌کلی و با صراحت تمام نفی کرد، بلکه باید آنها را مورد بررسی و دقت قرار داد.
البته برای آشنایی با اعتقادات اصیل علمای شیعه در زمینه‌های مختلف شایسته است به کتاب‌های تدوین شده در این راستا مراجعه کرد.
[۴] نگرشی عرفانی، فلسفی و کلامی به: شخصیت و قیام امام حسین (ع)، نوشته قاسم ترخان، خلقت انوار پیامبر (ص) و ائمه قبل از اجسام آنان، ص ۲۵ ـ ۴۹.



استناد به روایت یا روایاتی از منابع شیعه و جزو معتقدات تمام شیعه برشمردن آن، خالی از اشکال نیست؛ زیرا در میان کتاب‌های شیعه نیز روایاتی وجود دارد که صحت آنها به دلایل مختلف مورد تأیید علما نیست. علاوه بر این برخی اخبار آحاد نیز وجود دارد که بنا بر نظر بیش‌تر علما این اخبار نمی‌توانند اساس یک اعتقاد صحیح را بنا نهند. وجود یک یا چند روایت نقل شده به‌وسیله راویی خاص در مورد خلقت ملائکه از نور امامان و یا خلق شدن خلیفه اول از نور پیامبر که روایات دیگر آن را مورد تردید قرار می‌دهند، اعتقاد تمام علمای شیعه و یا سنی به این امر را اثبات نمی‌نماید. گرچه چنین دیدگاهی تا جایی که با اصول مسلم دین مغایرت نداشته باشد مانند بسیاری دیگر از برداشت‌ها و قرائت‌های گوناگون مذاهب اسلامی، پیرامون صفات خدا، معاد جسمانی، روحانی، و ... موجبات خدشه در دیانت افراد نمی‌گردد.


سخن بعدی پیرامون گریه کردن ملائکه بر امام حسین ـ علیه‌السلام ـ و هم‌چنین فرود آمدن آنها برای زیارت آن حضرت است. قبل از پرداختن به اصل مطلب باید چند نکته روشن گردد.
در روایات شیعه و اهل سنت مسئله گریه کردن و شادمانی نمودن ملائکه برای افرادی خاص عنوان شده است. ما فارغ از این که این امر به چه صورت اتفاق می‌افتد،
[۵] نگرشی عرفانی، فلسفی و کلامی به: شخصیت و قیام امام حسین (ع)، نوشته قاسم ترخان، امام حسین ـ علیه‌السلام ـ شخصیت اسطوره‌ای، ص ۱۴۳ ـ ۱۵۵.
ـ آیا آنان نیز مانند انسان دچار دگرگونی‌های روحی می‌گردند؛ یعنی با دیدن یا شنیدن اتفاقات ناگوار یا مسرت‌بخش اندوهگین و یا خشنود می شوند یا خیر ـ در مورد این روایات گفت‌و‌گو خواهیم کرد. این مسئله (گریه ملائکه) در ادبیات پیش از اسلام نیز به شکل گریه کردن آسمان و یا زمین و یا گرفتگی خورشید و یا گریه باد بر اشخاص مهم که از دنیا می‌روند مطرح شده است که قرآن کریم نیز به آن اشاره نموده است. با بررسی و تفسیر آیه مبارکه به این نکته خواهیم رسید که به عقیده برخی مفسران گریه کردن آسمان و زمین به معنای گریه کردن انسان‌های روی زمین و ملائکه آسمان می‌باشد.
اما در اسلام به صراحت مسئله گریه کردن و نیز شادمانی نمودن آسمان و زمین و فرشتگان برای افراد خاص در روایات اهل تسنن و شیعه مطرح شده است.
ما برای بیش‌تر روشن شدن موضوع روایات مربوط به این بحث را از دو گروه یاد شده ذکر می‌کنیم.




۶.۱ - گریه آسمان و زمین

در روایتی از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌خوانیم: هیچ مؤمنی در غربت نمی‌میرد ـ درحالی‌که گریه‌کننده‌ای ندارد ـ مگر این‌که آسمان و زمین بر او بگریند.
[۷] الزمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج ۴، ص ۲۷۴، دار الکتب العربی، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۰۷ ه ق.


در روایتی به همین مضمون به‌جای آسمان و زمین واژه فرشتگان آمده است.
[۸] الصفوری، نزهة المجالس، ج ۱، ص ۲۰۷، المطبعة الأزهریة، مصر، سنة ۱۳۴۶ه ق.


۶.۲ - گریه مخلوقات برای حضرت آدم

در حدیثی دیگر اشاره به گریه کردن مخلوقات برای حضرت آدم علیه‌السلام شده است. بدین ترتیب که هنگام رحلت ایشان تمام خلایق به مدت هفت روز بر وی گریستند.
[۹] سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر الماثور، ج ۱، ص ۱۶۲، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، قم، ۱۴۰۴ ه ق.


۶.۳ - گریه ملائکه بر جوان

نیز در فرازی از رسول اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ در برخورد با جوانی که در اثر عبادت متحول شده و حال او منقلب شده بود، اشاره به گریه ملائکه به سبب گریه این جوان شده است. پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ پس از گفت‌و‌گویی با او می‌فرماید: "به تحقیق که ملائکه آسمان به جهت گریه تو به گریه افتادند".
[۱۰] الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج ۹، ص ۱۸۸، دار إحیاء التراث العرب، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۲ ه ق.


۶.۴ - گریه دیوار خانه‌ها بر مجاهدان

از جمله روایات مهم در این زمینه سخنی از رسول خدا در مورد مجاهدان است. پیامبر در ضمن این حدیث می‌فرمایند: "وقتی خانواده‌شان با آنان (یعنی مجاهدان) وداع می‌کنند، دیوار خانه‌ها برای آنها گریه می‌کنند.
[۱۱] الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۲۰۶، دار إحیاء التراث العرب، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۲ ه ق.


۶.۵ - گریه ملائکه آسمان و زمین

در تفسیر قرطبی در ضمن تفسیر آیه مبارکه: ما بکتهم السماء ... ." گفته شده است منظور از گریه آسمان و زمین، گریه ملائکه آسمان و زمین است و اضماری در کلام وجود دارد. مانند و "اسال القریه" که بیش‌تر مفسران واژه اهل را در آن در تقدیر گرفته‌اند. سپس روایتی از حضرت رسول ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ نقل می‌نماید که فرموده‌اند: "هیچ مؤمنی نیست مگر آن‌که دو در برای او در آسمان قرار داده شده؛ یک در رزق او از آن نازل می‌شود، و در دیگر سخن و عمل او از آن وارد می‌شود. هر وقت مرگ و فقدان او اتفاق بیفتد، بر او می‌گریند. در ادامه از مجاهد نقل می‌کند که آسمان و زمین چهل روز بر مؤمن می‌گریند.
ابویحیی می‌گوید: از قول او تعجب کردم. مجاهد گفت تعجب می‌کنی؟ چرا زمین بر کسی که با رکوع خود آن را آباد کرده نگرید. و چرا آسمان بر بنده‌ای که آهنگ تسبیح و تکبیرش در آن مانند طنین دسته‌ی از زنبوران بود گریه نکند.
[۱۲] قرطبی، محمد بن ابراهیم شمس الدین، الجامع لأحکام القرآن، ج ۱۶، ص ۱۴۰، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۴ ه ش.


۶.۶ - شادمانی ملائکه برای افرادی خاص

اما در مورد شادمانی ملائکه برای افرادی خاص نیز روایاتی نقل شده است. از جمله به شادمانی ملائکه برای ولادت خلیفه اول،
[۱۳] ابن عساکر علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج ۷۹، ص ۳۵۳، دارالفکر، بیروت، ۱۴۱۵ ه ق.
هم‌چنین شادی ملائکه به جهت اسلام آوردن خلیفه دوم
[۱۴] زهری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج ۳، ص ۲۰۵، دار صادر، بیروت، چاپ اول، ۱۹۶۸ م.
و یا شادمانی آنان و به اهتزاز درآمدن عرش برای برای روح سعد بن معاذ را می‌توان اشاره نمود.
[۱۵] قرطبی، محمد بن ابراهیم شمس الدین، الجامع لأحکام القرآن، ج ۷، ص ۳۰۴، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۴ ه ش.


۶.۷ - فرود آمدن ملائکه

فرود آمدن ملائکه نیز گوشه‌ای از بحث ما را تشکیل می‌دهد. برای پرهیز از طولانی شدن گفتارمان به‌طور اختصار به چند نمونه اشاره می‌نماییم.
حضور ملائکه برای یاری رساندن مسلمانان در جنگ بدر، یا فرود آمدن آنان برای غسل دادن حنظله، هم‌چنین حضور آنان برای تشییع و حمل جنازه سعد بن معاذ از این قبیل است.

۶.۸ - گریه آسمان بر امام حسین

مهم‌تر از آن‌چه تا‌کنون گفته شد، روایتی در خصوص گریه آسمان بر امام حسین علیه‌السلام است که بسیاری از منابع اهل سنت با اندکی تفاوت غیر مخل به معنا آن را نقل کرد‌ه‌اند. البته این روایت و برخی روایات یاد شده دیگر در منابع شیعی به نقل از ائمه و پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ نیز آمده است. این روایت در منابع اهل سنت توسط افرادی؛ چون سدی، قرة بن خالد، مجاهد، و ... چنین نقل شده است: "هنگامی که حسین بن علی ـ علیه‌السلام ـ شهید شد، آسمان بر او گریه کرد، و گریه او سرخی مخصوصی بود که در اطراف آسمان نمایان شد.
[۲۰] قرطبی، محمد بن ابراهیم شمس الدین، الجامع لأحکام القرآن، ج ۱۱، ص ۲۲۰، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۴ ه ش.
[۲۲] الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج ۸، ص ۳۵۳، دار إحیاء التراث العرب، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۲ ه ق.



اکنون اشاره‌ای مختصر به روایات شیعه در این زمینه:

۷.۱ - روایتی از پیامبر

از پیامبر اکرم روایت شده است که، ملائکه بر حلقه‌های ذکر عبور می‌کنند و بالای سر آنان حضور پیدا می‌کنند و به سبب گریه آنها گریه می‌کنند. در این روایت هم به گریه و هم به حضور ملائکه اشاره شده است.

۷.۲ - روایتی از امام کاظم

در روایتی از امام کاظم علیه‌السلام آمده است: اگر مؤمنی بمیرد ملائکه و تمام بقاع زمین که وی خدا را در آنها عبادت نموده است، بر او می‌گریند.


اگر در روایات یادشده اندک تأملی نماییم، دو نکته را در‌می‌یابیم:

۳.۱ - اول

در این روایات آن‌چه مطرح شده گریه خلایق، زمین، آسمان، دیوارها و ملائکه است.

۳.۲ - دوم

روایات ذکر شده، گریه و بشارت ملائکه یا نزول آنها را جهت افراد خاص؛ از قبیل مجاهدان، غریبان از وطن، مؤمنان، صحابه و شهدا ... ذکر نموده‌اند.


بنا بر آن‌چه تاکنون گفته شد، با وجود گریه زمین، آسمان در و دیوار و ملائکه و ...، اصل گریه کردن ملائکه در مواردی مسلم به نظر می‌آید. نیز با وجود گریه ملائکه یا شادی آنان نسبت به افرادی که یادآور شدیم، درمی‌یابیم که، موضوع گریه و عزاداری ملائکه برای امام حسین ـ علیه‌السلام ـ که جامع تمام ویژگی‌های فوق است، و با وجود روایات گریستن آسمان بر وی در منابع اهل سنت، امری غریب به نظر نمی‌آید.




۱۰.۱ - نزول آیه تطهیر

امام حسین ـ علیه‌السلام ـ سبط پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ و از اصحاب کسا و جزو اهل بیت پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ است که آیه تطهیر در شأن آنان نازل شده است.

۱۰.۲ - سرور جوانان بهشت

و به تعبیر رسول اکرم حسن و حسین سرور جوانان بهشت‌اند.
این ویژگی‌ها را قطعاً در هیچ‌کدام از صحابه نمی‌توان یافت، مگر در اهل بیت ـ علیهم‌السلام ـ مضاف بر این‌که امام حسین را نیز یقیناً می‌توان جزو اصحاب به شمار آورد.

۱۰.۳ - جهاد علیه انحرافات حکومت یزید

جهاد امام علیه انحرافات حکومت یزید و امتناع از بیعت با او، و سرانجام به شهادت رسیدن وی در راستای اقامه فریضه امر به معروف و نهی از منکر در غربت، از دیگر ویژگی‌های این شخصیت تاریخ‌ساز است. عبادت او حتی در آخرین لحظات زندگی نشانه ایمان و تقوای والای اوست.

حال با این وجود چه جای شگفتی است، اگر ملائکه به امر خدا به زیارت امام حسین شهید بیایند، همان‌گونه که برای تشییع سعد بن معاذ آمدند و یا بر وی بگریند، همان‌طور که برای سایر مؤمنان و اموات غریب از وطن و مجاهدان شهید می‌گریند.
علاوه بر این وجود روایاتی از اهل بیت ـ علیهم‌السلام ـ در این خصوص و توصیف گریه ملائکه بر او و زیارت مزارش در کتب روایی ما موجود است که اعتقاد ما را به این امر دو چندان می‌نماید، و به دلیل پرهیز از به درازا کشیده شدن سخن از آن چشم‌پوشی می‌کنیم و به مجالی دیگر واگذار می‌نماییم.


۱. حقی، اسماعیل، روح البیان، ج ۲، ص ۳۷۰، دار الفکر،بیروت، بی‌تا.    
۲. نیشابوری، حسن بن محمد، تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان، ج ۱، ص ۴۰۷، دار الکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۶ ه ق.
۳. ثعلبی، احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج ۷، ص ۱۱۱، دارإحیاء التراث العربیه، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۲ ه ق.
۴. نگرشی عرفانی، فلسفی و کلامی به: شخصیت و قیام امام حسین (ع)، نوشته قاسم ترخان، خلقت انوار پیامبر (ص) و ائمه قبل از اجسام آنان، ص ۲۵ ـ ۴۹.
۵. نگرشی عرفانی، فلسفی و کلامی به: شخصیت و قیام امام حسین (ع)، نوشته قاسم ترخان، امام حسین ـ علیه‌السلام ـ شخصیت اسطوره‌ای، ص ۱۴۳ ـ ۱۵۵.
۶. دخان (۴۴)، آیه ۲۹.    
۷. الزمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج ۴، ص ۲۷۴، دار الکتب العربی، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۰۷ ه ق.
۸. الصفوری، نزهة المجالس، ج ۱، ص ۲۰۷، المطبعة الأزهریة، مصر، سنة ۱۳۴۶ه ق.
۹. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر الماثور، ج ۱، ص ۱۶۲، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، قم، ۱۴۰۴ ه ق.
۱۰. الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج ۹، ص ۱۸۸، دار إحیاء التراث العرب، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۲ ه ق.
۱۱. الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۲۰۶، دار إحیاء التراث العرب، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۲ ه ق.
۱۲. قرطبی، محمد بن ابراهیم شمس الدین، الجامع لأحکام القرآن، ج ۱۶، ص ۱۴۰، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۴ ه ش.
۱۳. ابن عساکر علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج ۷۹، ص ۳۵۳، دارالفکر، بیروت، ۱۴۱۵ ه ق.
۱۴. زهری، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج ۳، ص ۲۰۵، دار صادر، بیروت، چاپ اول، ۱۹۶۸ م.
۱۵. قرطبی، محمد بن ابراهیم شمس الدین، الجامع لأحکام القرآن، ج ۷، ص ۳۰۴، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۴ ه ش.
۱۶. آل‌عمران (۳)، آیه ۱۲۵.    
۱۷. الطبقات الکبری، ج ۳، ص ۴۲۸، دار صادر، بیروت، چاپ اول، ۱۹۶۸ م.    
۱۸. حقی، اسماعیل، روح البیان، ج ۸، ص ۴۱۳، دار الفکر،بیروت، بی‌تا.    
۱۹. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر الماثور، ج ۴، ص ۲۶۴، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، قم، ۱۴۰۴ ه ق.    
۲۰. قرطبی، محمد بن ابراهیم شمس الدین، الجامع لأحکام القرآن، ج ۱۱، ص ۲۲۰، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۴ ه ش.
۲۱. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل، تفسیر القرآن العظیم، ج ۷، ص ۲۳۴، دارالکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.    
۲۲. الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج ۸، ص ۳۵۳، دار إحیاء التراث العرب، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۲ ه ق.
۲۳. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج ۷، ص ۲۳۱، مؤسسه آل البیت لإحیاء التراث، قم‌ چاپ اول، ۱۴۰۹ ه.    
۲۴. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۳۸، دار الکتب الإسلامیة، تهران‌ چاپ، چاپ چهارم، ۱۳۶۵ ه ش.    
۲۵. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل، تفسیر القرآن العظیم، ج ۶، ص ۳۶۷، دارالکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.    
۲۶. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر الماثور، ج ۴، ص ۲۶۴، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، قم، ۱۴۰۴ ه ق.    



پایگاه اسلام کوئست.    


رده‌های این صفحه : فرشتگان | کلام




جعبه ابزار