خطبه تطنجیه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: ولایت تکوینی،
انسان،
امام علی (علیهالسلام)، خطبه تطنجیه،
مهدویت،
نهجالبلاغه.
پرسش: آیا خطبه «تطنجیه» که در «مشارق الانوار» حافظ بُرسی وجود دارد، معتبر و مورد وثوق میباشد؟
پاسخ: با توجه به سنجش محتوای خطبه تطنجیه به وسیله سایر
روایات و همچنین برخی از
آیات قرآن تا حدودی اعتبار و مورد وثوق بودن آن مشخص میشود، اگرچه از لحاظ سندی مورد خدشه هست، ولی از لحاظ محتوا مورد پذیرش میباشد.
این خطبه را مرحوم حافظ رجب بُرسی در کتاب «مشارق الانوار الیقین» نقل کرده است.
از آنجا که
امام علی (علیهالسلام) در قسمتی از این خطبه میفرماید: «
اَنَا الْواقِفُ عَلَی التُّطُنْجَیْنِ»
ـ من بر تطنجین ایستادهام ـ این خطبه را تطنجیه گویند. که به معنای دو خلیج از
آب است و یا به معنای
دنیا و
آخرت است. آغاز خطبه با بخش «خلق عالم» با خطبه نخست
نهج البلاغه قرابت بسیاری دارد؛ بیشتر تعبیرات با جملهبندی دیگری، کاملاً متاثر از
آیات قرآنی است و بر باورهای رسمی تکیه دارد.
مضمون اصلی خطبه، گستره
دانش حضرت علی (علیهالسلام) است، بهویژه به دانایی برتر آن حضرت نسبت به کائنات و نسبت به رخدادهای گذشته و آینده تکیه دارد، به همین مناسبت، مضامین گستردهای در
کیهانشناسی، اخبار گذشتگان و وقایع مربوط به آخرالزمان آمده است. این خطبه، سیر
حمد و ستایش خدای تعالی را در طول
تاریخ انبیا و
ولایت تکوینی و علم
ائمه اطهار (علیهمالسلام) را بیان میکند. به دیگر سخن؛
انسان کامل را معرفی میکند. سخن از
خلق اول و صادر اول میباشد که در لسان
حدیث به صورت «
اَوَّلُ ما خَلَقَ اللّهُ الْعَقْلُ»
بیان میشود و این مقام
عقل در ابعاد مختلف دارای مظاهر مختلفی است. این
مقام عقل اول، همان «حقیقت محمدیه» است.
خطبه «تطنجیه» در
نهجالبلاغه نیامده است؛ ولی در «
المجموع الرائق من ازهار الحدائق»
سید هبةاللّه ابیمحمد موسوی (متوفای ۷۰۳ق)،
درج شده و برخی از متأخرین مانند «
الزام الناصب»
علی یزدی حایری (متوفای ۱۳۲۳ق)،
نیز نقل کردهاند. در پایان این خطبه از اقالیم چهارگانه یاد شده و شیخ
آقا بزرگ تهرانی احتمال داده است که این خطبه با «
خطبه الاقالیم» که
ابن شهرآشوب در «
المناقب» از آن یاد کرده متحد باشد.
این خطبه نیز بارها به صورت مستقل و ضمن کتابهای دیگر به چاپ رسیده است. نسخههای خطی متعددی از آن را در کتابخانههای دانشگاه تهران، مجلس، وزیری یزد و
مسجد اعظم قم سراغ دادهاند.
چند شرح بر خطبه مذکور نگاشته شده (
محمد کریمخان بن ابراهیم کرمانی (متوفای ۱۲۸۸ق) شرحی بر خطبه تطنجیه نگاشته که نسخه خطی آن در کتابخانه سپهسالار نگهداری میشود. شرحی ناشناخته بر خطبه تطنجیه در فهرست کتابخانه دانشگاه تهران معرفی شده است.)
که مشهورترین آنها «
ارشاد المسترشدین» تالیف
سید کاظم رشتی (متوفای ۱۲۵۹ق) است که هفده نسخه خطی از آن در کتابخانههای ایران موجود است.
این خطبه از جهت سندی قابل خدشه است و نمیتوان سند آن را پذیرفت، ولی مدلول و محتوای آن اگر از حضرت امام علی (علیهالسلام) هم نباشد، قابل پذیرش است، با توجه به اینکه
روایات دیگری داریم که دارای مضامین بلندتر و کاملتر از مدلول این
روایت میباشند و به کمک آن میآید؛ ازاینرو جمعی از بزرگان، مضامین خطبه تطنجیه را صحیح میدانند. آنها بر این اعتقادند که با مراجعه به مجموع اخبار وارد شده در فضایل و مناقب
امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام)، رفع شبهه میشود؛ البته آنها متذکر میگردند که اخبار هم مانند
آیات،
محکم و متشابه،
عام و خاص،
مطلق و مقید،
مجمل و مفصل و
تنزیل و
تاویل دارد. پس بر شخص منصف است که به مجرد دیدن حدیث یا خبری که ظاهر آن در نظر او با اصول و قواعد همسویی ندارد، فوراً به انکارش اقدام ننماید؛ بلکه در آن تأمل و
تدبر نماید و آن را با کلمات دیگری که از
معصومان (علیهمالسلام) رسیده و
مفسر این اخبار است مقایسه نماید؛ چرا که کلمات آنان مانند
آیات قرآن، برخی برخی دیگر را
تفسیر و
تبیین میکند؛
برای نمونه، در کتاب «
الکافی»
کلینی (رحمةاللهعلیه) درباره انسان کامل احادیثی است که هیچ منافاتی با آموزههای اسلامی ندارد؛ مانند اینکه
امام علی (علیهالسلام) فرمود: «
اَنَا عَیْنُ اللَّهِ وَ اَنَا یَدُ اللَّهِ وَ اَنَا جَنْبُ اللَّهِ- وَ اَنَا بَابُ اللَّهِ».
ازاینرو میتوان گفت روایات در این باب، تا حدودی محتوای خطبه تطنجیه را تایید میکند.
درباره این خطبه و مضامین آن بحثهای بسیاری طبق مبانی
عرفان اسلامی است. که مهمترین آن بحث
انسان کامل میباشد.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «خطبه تطنجیه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۵/۱۱.