خدایان باطل
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: بتپرستی،
مشرکان، بتپرستان، ملائکه، اجرام آسمانی، جن، هوای نفس،
پرسش: با توجه به جمله «لا اله الا هو» خدایان باطلی که مشرکین اثبات میکردند، در حالی که ثبوت نداشتند، کدام است؟
پاسخ: مشرکان و بتپرستان (مانند ادیان توحیدی) وجود تمام موجودات را منتهی به پدیدآورندهای واحد میدانند و کسی را با او در وجوب وجود
شریک ندانسته، وجود او را بزرگتر و والاتر از آن میدانند که
فهم و درک بشر بدان احاطه یابد؛ به همین جهت او را بزرگتر و بشر را کوچکتر از آن میدانند که
عبادت خود را متوجه او سازند؛ بنابراین برای قرار دادن واسطه بین خود و خدا، رو به
مخلوقات خدا آوردند که به گونهای نزدیکی و تقرب به درگاه خداوند دارند؛ مثل
ملائکه،
جن و قدیسین و پاکان از بشر. از طرفی، برای اینکه به خدایان خیالی خود دسترسی داشته باشند، بتهایی از سنگ و چوب ـ به عنوان نماد و مظهر آن خدایان موهوم ـ ساخته، آنها را پرستش میکردند.
قرآن کریم،
نظم و هماهنگی موجود در تمام
عالم هستی را دلیل بر توحید و یگانگی
خداوند متعال میداند و پرستش و معبود قرار دادن غیر خدا را زاییده هوای نفس به شمار میآورد.
به عنوان مقدمه باید متذکر شد، که بتپرستی از نظر روانی و فکری، سرچشمههایی دارد که در آیات آغازین
سوره نجم به آنها اشاره شده است؛ مهمترین آنها پیروی از گمانهای بیاساس و هواهای نفسانی است؛ زیرا معبودی همچون بت، نه
معاد و حساب و کتابی دارد و نه
بهشت و جهنمی؛ هیچگونه کنترل و نظارتی روی
بندگان خود ندارد و هیچ تکلیف و مسئولیتی را متوجه آنها نکرده و به آنها آزادی کامل میدهد؛ ازاینرو
بتپرستی با هوا و هوسهای سرکش نفس بهخوبی سازگار است.
مشرکین با اینکه خداوند را آفریدگار همه
جهان و جهانیان و حتی بتها و ارباب ایشان میدانستند، باز هم بتها را به عنوان خدای خود میخواندند؛ زیرا براساس گمان و خیال خود، قائل بودند که خداوند قسمتی از
تدبیر عالم را به آنها داده است؛ آنگاه به خاطر
طمع به
خیرات و
ترس از شرشان، آنها را پرستش میکردند. با این بیان، مشرکین با داشتن
بصیرت و آگاهی در امر توحید، روی به بتپرستی آوردند تا از این راه، مردم را به
بندگی و
بردگی خود وادار نموده و اموالشان را به نفع خود مصادره کنند. این خدایانِ خیالی مشرکین که
قرآن کریم به آنها اشاره دارد، عبارتاند از:
۱. بتها که نمادی از خدایان یا ملائکه بودند. مشرکان عرب بتهای زیادی داشتند؛ ولی از میان آنها سه بتِ «لات»، «عزّی» و «منات» از اهمیت و شهرت خاصی برخوردار بودند. قرآن کریم در
آیه ۲۳ سوره نجم، مشرکین را مورد خطاب قرار داده و میفرماید: «اینها همه نامهایی است بیمحتوا که شما و نیاکانتان بدون هیچ دلیل و مدرک انتخاب کردهاید» و در جای دیگر، بتپرستی را گمراهی
آشکار خوانده و میفرماید:
«
وَ اِذْ قالَ اِبْراهیمُ لاَِبیِه ءَازَرَ اَتَتَّخِدُ اَصْناماً ءَالهَةً اِنّی اَرکَ وَ قَومَکَ فی ضلال مُبین»؛
«
خاطر بیاورید هنگامی را که ابراهیم به پدرش آزر گفت: آیا بتهایی را معبودان خود انتخاب میکنی؟ من، تو و قوم تو را در گمراهی آشکار میبینم».
۲. اجرام بزرگ آسمانی مثل
خورشید:
«
وَجَدْتُها وَ قَومَها یَسْجُدونَ لِلشَّمْسِ مِنْ دُونِ اللهِ...»؛
«او و قومش را دیدم که برای غیر خدا ـ خورشید ـ
سجده میکنند...».
۳.
ملائکه، چون آنها را مبدأ
خیر میدانستند و آنها را میپرستیدند تا
خیرات آنها را به سوی خود سرازیر کنند:
«
وَ لاَ یامُرُکُم اَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلئِکَةَ وَ النَّبیینَ اَرْباباً»؛
«و نه اینکه به شما دستور دهد که
فرشتگان و
پیامبران را پروردگار خود انتخاب کنید».
۴.
جن، چون آنها را مبدأ شرور و پیدایش
فساد میدانستند و آنها را میپرستیدند تا از شر آنها در امان باشند:
«
بَلْ کانُوا یَعْبدُونَ الْجِنَّ اَکْثَرُهُمْ بِهِم مُؤْمِنُونَ»؛
«بلکه آنها جن را پرستش میکردند و اکثرشان به آنها
ایمان داشتند».
پرستش انسانهای پاک و
مقدس؛ مثل
حضرت عیسی (علیهالسلام) و مادرش
مریم (علیهاالسلام):
«
وَ اِذْ قالَ اللّهُ یا عیسی ابْنَ مَرْیَمَ ءَاَنْتَ قُلْتَ لِلنّاسِ اتَّخِذُونی وَ اُمِی اِلهَیْنِ مِنْ دَونِ اللّهِ...»؛
«و آنگاه که خداوند به
عیسی بن مریم میگوید: آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را به عنوان دو معبود غیر از خدا انتخاب کنید».
۶.
هوای نفس که سرچشمه روانی و فکری همه بتپرستیهاست:
«
ارَءَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ اِلهَهُ هَوهُ اَفَاَنْتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکیلا»؛
«آیا دیدی کسی را که هوای نفسش را معبود خود برگزیده است؟ آیا تو میتوانی او را
هدایت کنی ] یا به
دفاع از او برخیزی [؟
قرآن کریم با جمله «لا اِله الا هو»، هرگونه پرستشی را که معبود در آن غیر
خداوند متعال باشد، نفی میکند و آن پرستش را
باطل میداند. در اینجا
سیاق کلام، فقط نفی معبود بودن و
اُلوهیت غیر خداست؛ نه اینکه بخواهد علاوه بر نفی غیر خدا، وجود خداوند سبحان را نیز اثبات کند؛ یعنی قرآن کریم با این بیان فقط میخواهد الوهیت و معبود بودن خدایان موهومی را که مشرکین خیال میکردند آنها اله و خدا هستند، نفی کند که در نتیجه با نفی معبود بودن غیر خدا، الوهیت و خدایی، منحصر در «الله» تبارک و تعالی میگردد و دیگر نیازی به اثبات وجود خداوند سبحان نیست؛ زیرا
مشرکین، منکر اصل وجود خدا نیستند؛ بلکه آنها قائل به
واجب الوجود هستند و حتی معتقدند که واجب الوجود یکی است؛ ازاینرو قائل شدن آنها به خدایان موهوم و خیالی، به معنای قرار دادن آنها در عرض و همسطح واجب الوجود و خداوند متعال نیست؛ بلکه به
خیال خودشان، آنها را به عنوان واسطه در پیشگاه خداوند سبحان قرار دادهاند؛ علاوه بر این، قرآن کریم، اصل وجود خدای تعالی را بدیهی میداند؛ یعنی
عقل و
فطرت، برای پذیرفتن وجود خداوند، احتیاجی به
برهان نمیبیند و هر جا که قرآن از خداوند صحبت کرده، همه عنایتش بر این است که صفات او از قبیل
وحدت و یگانگی،
خالق و عالم بودن و... را اثبات کند.
مشرکان و
بتپرستان (مانند
ادیان توحیدی) وجود تمام موجودات را منتهی به پدیدآورندهای واحد میدانند و کسی را با او در وجوب وجود شریک ندانسته، وجود او را بزرگتر و والاتر از آن میدانند که فهم و درک بشر بدان احاطه یابد؛ به همین جهت او را بزرگتر و بشر را کوچکتر از آن میدانند که
عبادت خود را متوجه او سازند؛ بنابراین برای قرار دادن واسطه بین خود و خدا، رو به مخلوقات خدا آوردند که به گونهای نزدیکی و [[|تقرب به درگاه خداوند]] دارند؛ مثل ملائکه، جن و قدیسین و پاکان از بشر. از طرفی، برای اینکه به خدایان خیالی خود دسترسی داشته باشند، بتهایی از سنگ و چوب ـ به عنوان نماد و مظهر آن خدایان موهوم ـ ساخته، آنها را پرستش میکردند.
قرآن کریم، نظم و هماهنگی موجود در تمام عالم هستی را دلیل بر
توحید و یگانگی خداوند متعال میداند و پرستش و معبود قرار دادن غیر خدا را زاییده
هوای نفس به شمار میآورد.
۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۵.
۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ۱۸، ۱۹.
۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۲.
۴. شیخ طوسی، محمد بن حسن، تفسیر تبیان، ج۱۹.
۵. قمی مشهدی، محمدبن محمدرضا، کنز الدقائق، ج۱۲.
۶. شیرازی، محمد، تقریب القرآن، ج۱۹.
۷. بلاغی، عبدالحجة، حجة التفاسیر، ج۶.
۸. کاشانی، محسن، تفسیر صافی، ج۵.
۹. حویزی، عبدعلی، نورالثقلین، ج۵.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «خدایان باطل»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۱/۱۶.