• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حقیقت تسبیح

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: تسبیح، حمد، زبان حال، زبان قال، تسبیح تکوینی، تسبیح تشریعی.

پرسش: منظور از تسبیح چیست و حقیقت آن چیست؟ منظور خداوند متعال در قرآن کریم که می‌فرماید: «و لکن لا تفقهون تسبیحهم».

پاسخ: حقیقت تسبیح، نفی هرگونه عیب و نقص و گواهی موجودات جهان به پاکی و یکتایی ذات مقدس خداوند است. حمد و تسبیح تکوینی و تشریعی (زبان حال و قال) با هم متفاوت است؛ ولی در قدر جامع یعنی مفهوم وسیع کلمه حمد و تسبیح، مشترک می‌باشند. به هر حال همه هستی تسبیح‌گوی خداوند تبارک و تعالی هستند؛ منتها بعضی با زبان تکوین خدا را می‌خوانند و بعضی دیگر با زبان تشریع، تسبیح‌گوی او هستند.



تسبیح در اصل از ماده «سبح» به معنی حرکت سریع در آب و هواست.


به همین منظور نیز در مورد خداوند به معنی حرکت سریع، در مسیر عبادت پروردگار است. حرکت موزون و مداروار را نیز تسبیح گویند.


حقیقت تسبیح، نفی هرگونه عیب و نقص و گواهی موجودات جهان به پاکی و یکتایی ذات مقدس خداوند است.


در آیات مختلف قرآن، سخن از تسبیح و حمد موجودات عالم به میان آمده است. از همه صریح‌تر آیه مورد بحث است که بدون هیچ‌گونه استثنا، همة موجودات عالم هستی، زمین و آسمان و ستارگان و کهکشان‌ها، انسان‌ها و حیوانات و برگ‌های درختان و حتی دانه‌های کوچک اتم را در این تسبیح و حمد عمومی شریک می‌داند.

۴.۱ - سخن خداوند متعال

قرآن کریم می‌فرماید: عالم هستی یک‌پارچه زمزمه و غوغاست، هر موجودی به نوعی بر حمد و ثنای حق تعالی مشغول است و غلغله‌ای خاموش در پهنه عالم هستی طنین افکنده که بی‌خبران، توانایی شنیدن آن را ندارند؛ اما‌ اندیشمندانی که قلب و جانشان به نور ایمان زنده و روشن است، این صدا را از هر سو به گوش جان می‌شنوند.


در تفسیر حقیقت این حمد و تسبیح در میان دانشمندان، فلاسفه و مفسران گفت‌وگوهای بسیاری است؛ بعضی آن را حمد و تسبیح «حالی» دانسته‌اند و بعضی «قالی» و گفتاری که خلاصه نظرات عبارت است از:

۵.۱ - زبان قال

جمعی معتقدند، همة ذرات موجودات این جهان دارای یک نوع درک و شعورند و خدای خود را تسبیح و حمد می‌گویند و با زبان تکوین و تشریع خدا را می‌خوانند. آیاتی مانند:

۵.۱.۱ - آیه ۷۴ سوره فصلت

«... و ان منها لما یهبط من خشیة الله...؛ بعضی از سنگ‌ها از ترس خدا، از فراز کوه‌ها به پایین می‌افتند...».

۵.۱.۲ - آیه ۱۱ سوره فصلت

«... فقال لها و للارض اتیناا طوعا و کرها قالتا اتینا طائعین؛ خداوند به آسمان و زمین فرمود: از روی اطاعت یا کراهت به فرمان من آیید، آنها گفتند: ما از در اطاعت آییم، گواه بر این عقیده‌اند.

۵.۲ - زبان حال

بسیاری معتقدند، این تسبیح و حمد، همان چیزی است که ما آن را «زبان حال» می‌نامیم؛ حقیقی است نه مجازی، ولی به زبان حال است نه گفتار و گویش.
به عنوان مثال به کسی که آثار ناراحتی و درد و رنج و بی‌خوابی در چهره و چشم او نمایان است، می‌گوییم: هرچند تو از ناراحتی خود سخن نمی‌گویی، اما چشم تو، حکایت از این دارد که تو شب گذشته به خواب نرفته‌ای و چهره‌ات گواهی می‌دهد که از درد و ناراحتی جان‌کاهی رنج می‌بری.
این زبان حال، گاهی آن قدر قوی و نیرومند است که زبان قال را تحت الشعاع خود قرار می‌دهد و به تکذیب آن برمی‌خیزد.

۵.۲.۱ - کلام امام علی

این همان چیزی است که امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) در گفتار معروفش می‌فرماید: «هرگز کسی رازی را در دل پنهان نمی‌کند، مگر این که در لابه‌لای سخنان، ناخودآگاه در صفحه صورتش آشکار می‌گردد».

مگر «تسبیح» جز به معنای منزه شمردن خدا از هر عیبی است؟ ساختمان و نظم این عالم هستی، حکایت دارد که خالق آن، از هر نقص و عیبی مبراست.
مگر «حمد» چیزی جز بیان صفات کمال است؟ نظام جهان آفرینش از صفات کمال خدا، از علم بی‌پایان و قدرت بی‌انتها و حکمت وسیع و فراگیر او سخن می‌گوید.
بنابراین هر برگی از برگ‌های درختان سبز، شب و روز نغمه توحید سر می‌دهد و آواز رسای تسبیحش را در درون باغ و جنگل، بر فراز کوه‌ها و در خمیدگی دره‌ها پخش می‌کند؛ اما بی‌خبران چیزی از آن نمی‌فهمند و آن را خاموش می‌شمارند و بی‌زبان! آیات مورد بحث از زبان حال و زبان تکوین حکایت دارد.

۵.۳ - زبان حال و قال

بعضی مفسران احتمال داده‌اند که حمد و تسبیح عمومی موجودات، ترکیبی از زبان حال و قال و به تعبیر دیگر، «تسبیح تکوینی» و «تشریعی» است؛ چراکه بسیاری از انسان‌ها و همه فرشتگان از روی درک و شعور حمد و ثنای او می‌گویند و ذرات و موجودات نیز با زبان حال از عظمت و بزرگی خالق سخن می‌گویند.
گرچه این دو نوع حمد و تسبیح (زبان حال و قال) با هم متفاوت است، ولی در قدر جامع یعنی مفهوم وسیع کلمه حمد و تسبیح، مشترک می‌باشند. به هر حال همه هستی تسبیح‌گوی خداوند تبارک و تعالی هستند؛ منتها بعضی با زبان تکوین خدا را می‌خوانند و بعضی دیگر با زبان تشریع، تسبیح‌گوی او هستند.


۱. اسراء/سوره۱۷، آیه۴۴.    
۲. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۲۱، بی جا، دفتر نشر الکتاب، چاپ دوم، ۱۴۰۴ ه.    
۳. بقره/سوره۲، آیه۷۴.    
۴. فصلت/سوره۴۱، آیه۱۱.    
۵. علی (علیه‌السلام)، نهج‌البلاغه، کلمات قصار، ش ۲۶.    




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «حقیقت تسبیح»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۲/۱۶.    



جعبه ابزار