• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حروفیه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: حروفیه، بکتاشیه، غلاة،مدعی مهدویت، صوفیه.
پرسش: حروفیه چه فرقه‌ای است؟
پاسخ: این فرقه به پیروان فضل‌الله نعیمی استرآبادی، و جنبشی سیاسی- اجتماعی، با عناصری از تصوف، اباحیگری، آموزشهای اسماعیلیان و غالیان در اواخر سده هشتم گفته می‌شود.



چون فضل‌الله برای حروف ویژگیهای اسرار آمیز قائل بود، به فضل‌الله حروفی مشهور شد و پیروانش به حروفیه شهرت یافتند. این مکتب در ایران و عثمانی و مصر پیروانی یافت اما در خلال قرنها، پیروانش به اتهام داشتن عقاید بدعت آمیز، در این ممالک سرکوب و قتل عام شدند.
[۱] ثبوت، اکبر؛ مدخل: حروفیه، دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۸۸ش، اول، ج۱۳، ص ۸۳.



فضل‌الله بن عبدالرحمن حسینی
[۲] نسب وی با ۲۲ واسطه به امیرالمومنین (ع) می‌رسید. (دلفان، سیاوش؛ عالی قلندر و شاه فضل ولی، تهران، منشور امید،۱۳۸۴ش، ص ۱۷ و ۱۸.
متخلص به نعیمی (فضل در شعر تخلص نعیمی داشته و اشعارش از نظر فنی بی‌نقص است، اما در شاعری در حدی نیست که با بزرگانی چون حافظ و سعدی سنجیده شود)
[۳] گولپینارلی، عبدالباقی؛ فهرست متون حروفیه؛ ترجمه: توفیق ه. سبحانی،تهران، سازمان چاپ و انتشارات، ۱۳۷۴ش، ص ۱۴.
در شروان (در قفقاز ) یا استرآباد ( گرگان )
[۴] البته برخی منکر آنند که فضل الله در استر آباد، که گرگان امروزی باشد، متولد شده است، بلکه محل تولد وی را دهی بنام آستاراباد در اطراف تبریز می دانند. گولپینارلی، عبدالباقی؛ فهرست متون حروفیه؛ ترجمه: توفیق ه. سبحانی،تهران، سازمان چاپ و انتشارات، ۱۳۷۴ش، ص ۱۴.
در سال ۷۴۰ هـ ق، در یک خانواده ( شیعی دوازده امامی )
[۵] قراگزلو، علی رضا؛ حروفیه، پیش درآمد نقطویه،مجله معارف،فروردین - تیر ۱۳۷۶، شماره ۴۰، ص ۶۱.
صوفی مشرب متولد شد، پدر و جدش هر دو صوفی بودند.
[۶] گویا پدر وی قاضی نیز بوده است.( دانشگاه کمبریج، تاریخ ایران دوره تیموریان، ترجمه: یعقوب آژند، تهران، جامی، دوم، ۱۳۸۲ش، ص ۳۰۹.

مدت درازی در شروان سپری کرد و استرآباد وطن معنوی اوست که کتابهای نثر خود را به لهجه آن نگاشته و آن شهر را مقصود خدا از بلد امین در قرآن شمرده‌است.
[۷] الشیبی،مصطفی کامل؛ تشیع و تصوف، ترجمه: علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۵ش، چهارم، ص۱۶۹ و ۱۷۰.



سیر زندگی فضل‌الله و مراحلی را که وی طی آنها به طرح ادعاهایش پرداخت، می‌توان اینگونه برشمرد:
۱- تعبیر خواب ؛ فضل‌الله در ۱۵ سالگی شروع به تعبیر خواب و تأویل رویاها کرد، و بگونه‌ای در میان مردم زندگی می‌کرد که به تقوا و پرهیزکاری شهرت یافت و مردم او را سید فضل‌الله حلال خور می‌نامیدند. در این مرحله از زندگی توانست شیفتگان و مریدانی به دور خود جمع کند.
[۸] الشیبی، مصطفی کامل، ص۱۷۰ و ۱۷۱ و مشکور، محمد جواد؛ فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ش، سوم، ص ۱۵۳.

۲- در آمیختن اندیشه مهدی‌گری با قطبیت صوفیان.
[۹] الشیبی، مصطفی کامل؛ پیشین، ص۱۷۰.

۳- ادعای مهدویت در ۷۸۶ هـ‌ق و اخذ بیعت نهانی برای قیام مسلحانه. دعوت او در این دوره بر این پایه استوار بود که او همچون آدم و عیسی و محمد (ص) خلیفه خداست و تمام آرمانهای صوفیانه و شیعیانه درباره نجات عالم بوسیله خون (قیام بالسیف)، در او جمع است و در عین حال مهدی و ختم الاولیاء و پیغمبر و (حتی) خداست.
[۱۰] الشیبی، مصطفی کامل، ص ۱۷۱.

۴- اظهار علنی دعوت؛ با سفر به شهرهای اصفهان ، دامغان ، بروجرد ، باکو ، تبریز ، حویزه و غیره....
[۱۱] الشیبی، مصطفی کامل،ص ۱۷۱ و ۱۷۲.

۵- تحت تعقیب قرار گرفتن از سوی حکومت ؛ به دنبال آن وی به شروان گریخت و به میران شاه ، فرزند تیمور که به فضل ایمان آورده بود، پناهنده شد اما میرانشاه، به دستور تیمور، او را در ۸۰۴ هـ‌ق، به دار آویخت و جنازه اش را آتش زد.
[۱۲] الشیبی، مصطفی کامل، ص ۱۷۲ و ۱۷۳ و کمبریج، ص۳۱۰.

ظاهرا فضل‌الله پیش بینی کرده بود که ظرف ۱۴ سال _که این عدد نزد حروفیان عدد مقدسی است_ خواهد توانست بر دنیا سیادت یابد و می‌خواست این کرامتی برای او باشد؛ زیرا سال ۸۰۰ (از نظر حساب ابجد ) برابر با ارزش عددی حرف «ض» از اسم او بود و به علاوه اینگونه مجدد اسلام در رأس سده نهم هجری شمرده شود، ولی امور بر وفق نقشه‌ای که او کشیده بود، جریان نیافت.
پس از قتل او پیروانش همچون غالیان پیشین، او را خدا دانستند که با قدرت بر عالم حکومت می‌کند و نیز معتقد به رجعت او شدند. از فضل‌الله سه کتاب مقدس برای حروفیان برجا مانده، جاودان نامه (نو و قدیم)، محبت‌نامه و عرش‌نامه. کتب دیگری نیز از او باقی مانده که مقدس شمرده نشده‌اند.
[۱۳] الشیبی، مصطفی کامل، ص ۱۷۳ و ۱۷۴.



فضل‌الله حروفی با استفاده از اندیشه‌های بدعت آمیز همه فرقه‌های کهن اسلامی و شطحیات غریب صوفیانه و همچنین افکار مسیحی و یهودی ، نظریه متکامل و نوینی بر پایه حروف و اعداد بنیان نهاد (و مدعی شد) که آن نظریه برای تفسیر سمبولهای دینی و فلسفی و طبیعی مناسب و قادر به پیشگویی است.
[۱۴] الشیبی، مصطفی کامل،ص ۱۶۶.

پایه دعوی حروفی بر این است که شناخت خدا عبارت است از لفظ ؛ زیرا خدا محسوس نیست و به همین لحاظ، ارتباط میان خالق و مخلوق جز از راه لفظ انجام نمی‌پذیرد. به عقیده حروفیان تعبیر معانی با حروف و اصوات در دو قالب ریخته می‌شود: یکی قالب عربی که قرآن بدان نازل شده و دارای ۲۸ حرف است و دوم قالب فارسی که دارای ۳۲ حرف است و همه حروف از روزگار آدم تاکنون را در بر می‌گیرد. بدین گونه، لغت فارسی مفسر لغت عربی و فضل‌الله تأویلگر قرآن می‌باشد و محمد (ص) تنها برای بیان شریعت آمده و فضل‌الله برای روشن کردن حقیقت و اوست که آمده تا اسلام را تأویل کند و آن را به صورت یک دین جدید در جهان مستقر سازد.
[۱۵] الشیبی، مصطفی کامل، ص ۱۹۹تا ۲۱۴.

چون حروفیه فضل‌الله را به عنوان ظهور ذات حق می‌دانستند، در عبادات اسلامی هم تغییراتی داده بودند. در تکبیرها و شهادتها، در اذان و اقامه مثلا؛ «اشهد ان لااله الا فضل‌الله» می‌گفتند و نام فضل را اضافه می‌کردند. در وضو پس از آنکه عضوهای وضو را می‌شستند، به هنگام مسح اشعاری بفارسی می‌خواندند که درباره معتقدات حروفیه، بیست و هشت حرف و سی و دو حرف بود.
در نماز بعد از سوره ، برای تکمیل سی و دو حرف، از کتاب عرش نامه ابیاتی می‌خواندند. در رکوع و سجود ذکرشان: «سبحان ربی الفضل الاعلی و بحمده» و «سبحان ربی الفضل العظیم و بحمده» بود. در تحیت ، تشهد و سلام ، نام فضل و جانشیناش را می‌گفتند. حج آنان در آلنجق (قلعه‌ای در نخجوان ) یعنی در محل قتل فضل، که به آن مقتل گاه می‌گفتند برپا می‌شد، در آنجا احرام بسته و هفت بار طواف می‌کردند (و احتمالا قبله‌شان هم آنجا بوده‌است) و بر قلعه سنجریه که میرانشاه – که به آن ماران شاه می‌گفتند- ساخته یا تعمیرش کرده، به نشانه رمی شیطان ، سنگ می‌انداختند.
[۱۶] گولپینارلی، عبدالباقی؛ پیشین،ص ۳۰.

با توجه به آنکه فضل‌الله خود را مسیح و مهدی موعود نیز معرفی می‌کرد،
[۱۷] الشیبی، مصطفی کامل؛ پیشین،ص ۱۷۱ و ۲۰۷.
که وظیفه‌اش برقراری قسط و عدل و مبارزه با ظلم و جور است، از نظر سیاسی ؛ هدف اصلی حروفیه مبارزه با حکومت تیموری (به عنوان سمبل ظلم و ستم در زمان فضل الله) بود.
از نظر اقتصادی – اجتماعی؛ حروفیه برابری و مساوات و رفع هرگونه ظلم و ستم را تأکید و تبلیغ می‌کردند. از نظر فلسفی نیز؛ هسته مرکزی عقاید حروفیه، انسان، در گرایش و رویکرد طبیعی و عقلانی او بود. انسان معیار همه چیز بود. زندگی و هرگونه تفکر فلسفی باید بر محور انسان و بر اساس شناخت نیروهای خلاق انسان بچرخد.
[۱۸] میرفطرس، علی؛ جنبش حروفیه و نهضت پسیخانیان، تهران، بامداد، بی‌تا، ص ۳۷ و ۳۸.



پس از قتل فضل‌الله، حروفیه شدیدا تحت تعقیب قرار گرفتند. در ۸۳۰ هـق یکی از حروفیان بنام احمد لر، پس از سوء قصد نافرجام به جان شاهرخ تیموری(م ۸۵۰)، بلافاصله به قتل رسید و بعد از آن تعداد کثیری از حروفیه که با احمد در ارتباط بودند، دستگیر و اعدام شدند و اجسادشان به آتش کشیده شد.
[۱۹] گولپینارلی، عبدالباقی؛ پیشین، ص ۳۰.
بعد از آن، و در زمان جهانشاه قراقویونلو (م ۸۷۲)، حروفیان تبریز به رهبری دختر فضل‌الله، آشوبی برپا نمودند که سرکوب شد و دختر فضل بهمراه ۵۰۰ حروفی دیگر پس از اعدام آتش زده شدند.
[۲۰] گولپینارلی، عبدالباقی، ص ۳۱.

از این پس حروفیه که در ایران با سرکوب مواجه شدند، آناطولی ( ترکیه ) و روم ایلی ( بالکان و آلبانی ) را برای خود پناهگاهی یافتند و بدانجا مهاجرت نمودند.
علی الاعلی (م ۸۲۲ هـ‌ق و از جانشینان فضل‌الله)
[۲۱] الشیبی، مصطفی کامل؛ پیشین، ص ۱۷۴ و ۱۷۵.
در آناطولی، در خانقاه حاجی بکتاش ساکن شده و آیین حروفی را به بکتاشیه تلقین کرد.
[۲۲] گولپینارلی، عبدالباقی؛ پیشین،ص ۳۱.
حروفیه علاوه بر آلبانی و آناطولی دامنه فعالیتهای خود را تا اسکندریه و مصر هم گسترش دادند.
[۲۳] گولپینارلی، عبدالباقی، ص ۳۶.
زبان آنها پس از هجرت به ترکیه، از قرن نهم، از فارسی به ترکی تغییر یافت.
[۲۴] گولپینارلی، عبدالباقی، ص ۲۸.
حروفیان در سده‌های دهم و یازدهم، علی رغم همه تهدیدها و فشارها، به نفوذ خود در جامعه عثمانی ادامه دادند. در ۱۲۴۰ هـ‌ق، در زمان سلطان محمود عثمانی نیز بسیاری از حروفیان و بکتاشیان کشته شدند و خانقاه‌های حروفی- بکتاشی ویران و اموالشان به نقشبندیان واگذار شد.
از آن پس، بسیاری از مشایخ آنان، که جان سالم به در برده بودند، در سلک درویشان نقشبندیه ، قادریه ، رفاعیه و سعدیه در آمدند و در این خانقاه‌ها با حزم و احتیاط ، محرمانه به نشر عقاید خود پرداختند.
حروفیان بر فرهنگ و هنر و اوضاع اجتماعی سیاسی عثمانیان تأثیر عمیقی گذاشتند و به ویژه در بین مردم سرزمینهای بالکان ، که تازه مسلمان شده بودند، طرفدارانی یافتند. برخی دولتمردان و شاعران عثمانی از این نهضت تأثیر گرفتند. در ایران نیز کشتار حروفیه، این مکتب را به کلی نابود نکرد، بلکه در لرستان و غرب ایران ، با تغییر شکلی در اصول و عقاید ، در فرقه نقطویه و اهل‌حق به حیات خود ادامه داد.
[۲۵] ثبوت، اکبر؛ پیشین، ص ۸۴.
حروفیه علاوه بر بکتاشیه، نقطویه و اهل‌حق، تأثیراتی نیز در فرق انحرافی بابیه و بهائیه برجا نهاد.
[۲۶] الشیبی، مصطفی کامل؛ پیشین،ص ۲۳۰.



۱. ثبوت، اکبر؛ مدخل: حروفیه، دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۸۸ش، اول، ج۱۳، ص ۸۳.
۲. نسب وی با ۲۲ واسطه به امیرالمومنین (ع) می‌رسید. (دلفان، سیاوش؛ عالی قلندر و شاه فضل ولی، تهران، منشور امید،۱۳۸۴ش، ص ۱۷ و ۱۸.
۳. گولپینارلی، عبدالباقی؛ فهرست متون حروفیه؛ ترجمه: توفیق ه. سبحانی،تهران، سازمان چاپ و انتشارات، ۱۳۷۴ش، ص ۱۴.
۴. البته برخی منکر آنند که فضل الله در استر آباد، که گرگان امروزی باشد، متولد شده است، بلکه محل تولد وی را دهی بنام آستاراباد در اطراف تبریز می دانند. گولپینارلی، عبدالباقی؛ فهرست متون حروفیه؛ ترجمه: توفیق ه. سبحانی،تهران، سازمان چاپ و انتشارات، ۱۳۷۴ش، ص ۱۴.
۵. قراگزلو، علی رضا؛ حروفیه، پیش درآمد نقطویه،مجله معارف،فروردین - تیر ۱۳۷۶، شماره ۴۰، ص ۶۱.
۶. گویا پدر وی قاضی نیز بوده است.( دانشگاه کمبریج، تاریخ ایران دوره تیموریان، ترجمه: یعقوب آژند، تهران، جامی، دوم، ۱۳۸۲ش، ص ۳۰۹.
۷. الشیبی،مصطفی کامل؛ تشیع و تصوف، ترجمه: علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۵ش، چهارم، ص۱۶۹ و ۱۷۰.
۸. الشیبی، مصطفی کامل، ص۱۷۰ و ۱۷۱ و مشکور، محمد جواد؛ فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ش، سوم، ص ۱۵۳.
۹. الشیبی، مصطفی کامل؛ پیشین، ص۱۷۰.
۱۰. الشیبی، مصطفی کامل، ص ۱۷۱.
۱۱. الشیبی، مصطفی کامل،ص ۱۷۱ و ۱۷۲.
۱۲. الشیبی، مصطفی کامل، ص ۱۷۲ و ۱۷۳ و کمبریج، ص۳۱۰.
۱۳. الشیبی، مصطفی کامل، ص ۱۷۳ و ۱۷۴.
۱۴. الشیبی، مصطفی کامل،ص ۱۶۶.
۱۵. الشیبی، مصطفی کامل، ص ۱۹۹تا ۲۱۴.
۱۶. گولپینارلی، عبدالباقی؛ پیشین،ص ۳۰.
۱۷. الشیبی، مصطفی کامل؛ پیشین،ص ۱۷۱ و ۲۰۷.
۱۸. میرفطرس، علی؛ جنبش حروفیه و نهضت پسیخانیان، تهران، بامداد، بی‌تا، ص ۳۷ و ۳۸.
۱۹. گولپینارلی، عبدالباقی؛ پیشین، ص ۳۰.
۲۰. گولپینارلی، عبدالباقی، ص ۳۱.
۲۱. الشیبی، مصطفی کامل؛ پیشین، ص ۱۷۴ و ۱۷۵.
۲۲. گولپینارلی، عبدالباقی؛ پیشین،ص ۳۱.
۲۳. گولپینارلی، عبدالباقی، ص ۳۶.
۲۴. گولپینارلی، عبدالباقی، ص ۲۸.
۲۵. ثبوت، اکبر؛ پیشین، ص ۸۴.
۲۶. الشیبی، مصطفی کامل؛ پیشین،ص ۲۳۰.

سایت پژوهه.    


رده‌های این صفحه : تصوف | فرق شیعی | فرق و مذاهب




جعبه ابزار