• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حدیث‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: حدیث، احادیث، حجیت، اعتبار.

پرسش: حدود اعتبار و حجیت احادیث چگونه معلوم می‌شود؟

پاسخ: حدود اعتبار و کیفیت بهره گرفتن از حدیث، از جمله مباحث مهمی است که همواره مورد بحث و اهتمام محدثین و علمای فقه و اصول بوده و هست.



اصل مطلب که حدیث، حجت شرعی است و در بیشتر احکام تنها وسیله شناختن وظیفه و تعیین تکلیف می‌باشد، قابل تردید نیست، و دلایل عقلی و قرآنی بسیار بر آن هست.
[۱] الاصول العامة للفقه المقارن، ص ۱۲۱.



اما اینکه کدام حدیث حجت شرعی و لازم الاتباع است، اختلاف کرده‌اند.

۲.۱ - دیدگاه اول

عده‌ای از فقها احادیثی را حجت می‌دانند که به طریق صحیح یعنی توسط رجال مورد وثوق و امامی‌مذهب روایت شده و سلسله سند آن تا به معصوم متصل و معتبر باشد (خبر واحد، مرسل و مسند).

۲.۲ - دیدگاه دوم

عده‌ای حدیث حسن و موثق را نیز حجت می‌دانند و در استنباط احکام مورد عمل قرار می‌دهند.

۲.۳ - دیدگاه سوم

بعضی حتی حدیث ضعیف را در صورتی که مورد عمل و استناد جمعی از فقها باشد، معتبر می‌دانند (حسن، ضعیف و موثق).

۲.۴ - دیدگاه چهارم

بعضی از علما ی برجسته شیعه، همچون سیدمرتضی علم الهدی (م ۴۳۶ ق)، خبر واحد را حجت نمی‌دانند و فقط به حدیثی استدلال و استناد می‌کنند که به طرق متعدد و معتبر رسیده باشد

۲.۵ - دیدگاه پنجم

حدیثی که از طریق عامه روایت شده و مشابهی از طریق شیعه ندارد، از درجه اعتبار ساقط، و فاقد حجیت است؛ هرچند که در مباحث اعتقادی و مناظرات کلامی از باب قاعده الزام و احتجاج، به آنها استدلال می‌شود.


بعضی از دلایل عدم حجیت اخبار عامه بدین شرح است:

۳.۱ - دلیل اول

پیشوایان دین، ائمه اطهار ـ علیهم‌السلام ـ ما را از گرفتن علم از آنها برحذر داشته؛ چنان‌که در بعضی احادیث به آیه شریفه (فلینظر الانسان الی طعامه) آدمی باید که به غذای خویش نظر کند،
(عبس، ۲۴) استدلال شده که مقصود غذای روح است و باید دقت کرد که علم خویش را از چه کسی فرامی‌گیرد و عده‌ای از علما در جوامع حدیث بابی را به این احادیث اختصاص داده‌اند.
[۷] عوالم العلوم، ج ۱، ص ۵۳۲.


۳.۲ - دلیل دوم

چنان‌که قبلاً بیان کردیم، آنها سالیانی دراز از نقل و نوشتن حدیث ممنوع بودند، و پس از آنکه جعل و تحریف در احادیث کاملاً نفوذ کرد، به تدوین حدیث پرداختند، که در آن زمان راویان اصلی همگی یا بیشترشان از دنیا رفته بودند و زمان اتباع تابعین بود. بنابراین سند روایات آنها مخدوش و مشکوک است و به‌خوبی معلوم نیست این اخبار چگونه به دست آنها رسیده است؟

۳.۳ - دلیل سوم

بسیاری از راویان عامه که از دشمنان سرسخت خاندان پیغمبر ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ هستند، مورد مدح و ستایش و اعتماد علمای ایشان واقع شده‌اند، در مقابل از کسانی که اندک گرایشی به تشیع داشته‌اند، حدیث نیاورده و یا روایت آنها را باطل و مردود شمرده‌اند! و با کلمات زننده و نسبت‌های ناروا، از ایشان یاد کرده‌اند؛ مثلاً در کتاب صحیح بخاری، از عمران بن حطان هوادار سرسخت ابن ملجم مرادی روایت بسیار آمده، و نیز از عروة بن الزبیر پسر زبیر بن العوام که از دشمنان سرسخت امیرمؤمنان علی ـ علیه‌السلام ـ بوده و برای خوشایند معاویه ، دروغ‌پردازی بسیار داشته و همچنین از حریز بن عثمان که هربار به مسجد می‌رفت تا هفتاد بار حضرت امیرالمؤمنین ـ علیه‌السلام ـ را دشنام نمی‌داد، بیرون نمی‌آمد
[۹] تهذیب التهذیب، ج ۲، ص ۲۳۸.
روایت‌ها آورده، ولی از ائمه اطهار ـ علیهم‌السلام ـ و اصحاب ایشان و محدثان بزرگی که معاصر آنها نیز بوده‌اند، یک حدیث هم نیاورده است،
[۱۱] احقاق الحق، ج ۸، ص ۸۰۸.


۳.۴ - دلیل چهارم

تحریف بیش از حد در احادیث عامه و تعمد در جعل احادیث مخالف با مبانی و روش شیعه، تا آنجا که از جهت عناد با شیعه برخلاف سنت قطعی نبوی فتوا می‌دهند و عمل می‌کنند؛ مانند انگشتری به دست چپ کردن، و تسنیم قبور، و ترک صلوات بر آل محمد ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ و....
منبع: دایرة المعارف تشیع، ج ۶، ص ۱۴۷.


۱. الاصول العامة للفقه المقارن، ص ۱۲۱.
۲. الذریعة الی اصول الشریعة، السید الشریف المرتضی (علم الهدی)، ۵۲۸ به بعد.    
۳. عبس(۸۰)، آیه ۲۴.    
۴. کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۴۹.    
۵. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۲، ص ۲۱۴.    
۶. وسائل الشیعة، الشیخ الحر العاملی، آل‌البیت، ج ۱۸، ص ۴۳.    
۷. عوالم العلوم، ج ۱، ص ۵۳۲.
۸. الغدیر، علامه امینی، ج ۶، ص ۲۹۴.    
۹. تهذیب التهذیب، ج ۲، ص ۲۳۸.
۱۰. الغدیر، علامه امینی، ج ۵، ص ۲۹۴.    
۱۱. احقاق الحق، ج ۸، ص ۸۰۸.
۱۲. دراسات فی الحدیث والمحدثین، هاشم معروف الحسینی، ص ۱۶۳.    



پایگاه حدیث نت.    


رده‌های این صفحه : اقسام حدیث | حدیث شناسی




جعبه ابزار