• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حالات خوش داشتن با خدا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: حالات خوش، خداوند، عشق به خدا، کمال، سعادت، غفلت، ایمان، عمل صالح، عبادت.

پرسش: انسان برای داشتن حالات خوش با خداوند چه باید بکند؟ چگونه می‌توان این حالات را حفظ کرد؟

پاسخ: آن‌چه شما را وامی‌دارد تا نسبت به خدای خویش ـ که برترین محبوب آدمیان است ـ عشق بورزید و مشتاق دوستی و محبت او باشید، از یک‌سو مربوط به فطرت خداجو و ایمان قلبی شما و نیز اعمال صالحی که در راستای فطرت و ایمان خویش انجام داده‌اید می‌باشد و از سوی دیگر، بازتاب محبتی است که خدای متعال به تمام بندگانش دارد ـ و هر چه بنده‌ای صالح‌تر و باایمان‌تر باشد، محبوب‌تر خواهد شد ـ و این محبت باعث می‌شود، ما جذب شویم و اگر با کنار زدن غفلت‌ها و انجام عبادات، لطافت روحی کافی را به دست آورده باشیم، این گرمای محبت را بیش‌تر خواهیم یافت؛ اما غفلت‌های گوناگون و احیاناً معصیت خداوند و نیز افکار پریشان، (‌از اوهام و خیالات خود گرفته تا القای‌ اندیشه‌های شبهه‌آلود و شک‌آفرین افراد یا کتب) باعث می‌شوند که از پرواز به سوی ملکوت انسانیت بازمانیم یا سقوط کنیم و زمانی که از خواب غفلت چشم باز کنیم، خود را با تنی خسته و قلبی ملول می‌یابیم که چه بودیم و چه شد ... .



قرآن کریم می‌فرماید: «وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا• فَاَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا• قَدْ اَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا• وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا»؛ «قسم به نفس و آن‌که او را نیکو ساخت؛ سپس پلیدکاری و پرهیزکاری را به آن الهام کرد، که هر کس آن را پاک گردانید، قطعاً رستگار شد و هر که آلوده‌اش ساخت، قطعاً زیان‌کار گردید».
در بسیاری از آموزه‌های دینی، از جمله آیات فوق استفاده می‌شود که نفس انسان، هم استعداد ترقی و تکامل، و هم استعداد سقوط و تنزل دارد. اگر نیازهای حقیقی آن را دریافته و به تزکیه آن پرداختیم، رشد می‌کند و بارور می‌شود، و اگر آن را وا نهیم، رو به ضعف و سستی نهاده، فاسد می‌گردد.


در این میان همه انسان‌ها به طور فطری طالب کمال هستند. هیچ انسانی نیست که نقص وجودی را خوش بدارد؛ بلکه به طور فطری و غریزی به دنبال آن است که روز‌به‌روز کامل‌تر شود، این علاقه و میل فطری به کمال، موهبتی است که خدای متعال در وجود انسان قرار داده و یکی از نعمت‌های بزرگ الهی است که عامل حرکت و فعالیت اوست و اگر این میل نباشد و یا ضعیف شود، خمودی و بی‌حاصلی آدمی را فرا می‌گیرد.


کمال، مصادیق مختلفی دارد که برخی از آن‌ها، به قدری روشن و واضح‌اند که هیچ انسانی در کمال بودن آن‌ها تردید ندارد.

۳.۱ - علم

علم از جمله این موارد است و بی‌تردید همه انسان‌ها از نادانی متنفرند؛ گرچه بسیاری از آنان هیچ‌گاه در رفع آن تلاش لازم را نمی‌کنند.

۳.۲ - سعادت

از دیگر اموری که انسان به طور فطری طالب آن است، «سعادت» است. همه انسان‌ها بالفطره طالب خوشی بوده و از بدبختی و ابتلا به گرفتاری گریزان‌اند؛ اما سعادت حقیقی چیست؟ چگونه و از چه راهی حاصل می‌شود؟ به چه صورت می‌توان آن را حفظ کرد؟


ادیان و مکاتب مختلف، در طول تاریخ، براساس بینش و نگرش خود، هر کدام سعادت را به گونه‌ای تعریف کرده و راهی را به سوی آن معرفی نموده‌اند. دین مبین اسلام ـ و بسیاری از ادیان دیگر الهی ـ کمال نهانی و سعادت آدمی را در «قرب به خدا» معرفی کرده‌اند. باید توجه داشت که تا دست‌کم، مرتبه نازلی از قرب به خدای متعال در خود ما پیدا نشود، حقیقت این معنا بر ما مخفی خواهد ماند.
[۳] مصباح یزدی، محمدتقی، به سوی او، ص۱۹۰-۲۰۰، قم، انتشارات مؤسسه امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه)، ۱۳۸۱ ش.

نگارا مردگان از جان چه دانند ••• کلاغان قدر تابستان چه دانند «مولوی»
هر کسی دست‌کم یک بار در دعا، نیایش یا عبادت خاصی، طعم شیرین و لذت‌بخش ارتباط صمیمانه و نزدیک با خدا را تجربه کرده باشد، می‌داند که این لذت وصف‌ناشدنی، با هیچ لذت و ثروتی قابل معاوضه و مقایسه نیست.

۴.۱ - مهم‌ترین وظایف پیامبران

از جمله مهم‌ترین وظایف پیامبران الهی، این بوده است که مصادیق کمال و مسیر سعادت را به انسان نشان دهند و پرتگاه‌ها و موانع این مسیر را به او تذکر دهند، تا از ورطه هلاکت و نابودی نجات یابد. در این میان شیاطین مختلف، رهزن این راه سخت‌اند که همواره او را به پرتگاه شک و تردید و نادانی می‌کشانند و جام‌های سموم مختلف را با رنگ و بوی جذاب به او می‌نوشانند، تا از اوج گرفتن و رسیدن به کمال باز ماند.
بسیاری از ما انسان‌ها، به لحاظ فطرت الهی و علاقه‌مندی به دستورات دین، مایلیم همواره در مسیر کمال باقی بمانیم و از وسوسه‌های شیاطین و نفس دور باشیم؛ اما متأسفانه می‌بینیم که گاهی در جذبه ‌خش ارتباط با خدا قرار می‌گیریم و وقتی دیگر، دل‌خسته و ناتوان، آن حال ملکوتی را از دست می‌دهیم و بوستان روح‌افزای انس با محبوب بی‌همتا گم می‌شود. (‌البته در واقع ما گم می‌شویم).

۴.۲ - قانون علت و معلول

واضح است که از قوانین حاکم بر جهان خلقت، قانون علت و معلول است که براساس آن، هر چیزی که معلول باشد، دارای علت خاص به خویش است؛ از‌این‌رو هر دو حالت ما معلول علت‌های خود هستند؛ به این معنی که هم حالت خوش جذبه (ارتباط نزدیک و لذت‌بخش با خدا) معلول علت خاص به خود است و هم از دست دادن آن و دردها و زجرهایی که در پی این از دست دادن برای ما حاصل می‌شود؛ پس اگر علت حالت‌های معنوی و سعادت‌آفرین را بدانیم و آن را تقویت کنیم، در نتیجه می‌توانیم به دوام آن حالت‌ها و تقویت روحیه معنوی خویش کمک کنیم و همین‌طور اگر علت از دست دادن آن حالت‌های روحانی را بدانیم، با کاستن و حتی به یاری خداوند، برطرف کردن آن‌ها به سلامتی روحی و معنوی خود کمک کرده‌ایم.

۴.۳ - ایمان و عمل صالح

ایمان و عمل صالح از جمله چیزهایی است که خداوند متعال آن‌ها را از ما مطالبه کرده و شرط رسیدن به کمال و سعادت بشر دانسته است.
[۴] مصباح یزدی، محمدتقی، به سوی او، ص۱۹۵، قم، انتشارات مؤسسه امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه)، ۱۳۸۱ ش.
این دو مفهوم در قرآن کریم در بسیاری از موارد، در کنار هم ذکر شده‌اند و بر تلازم آن‌ها با یکدیگر تأکید گردیده است؛ به عنوان نمونه:

۴.۳.۱ - کلام خداوند متعال

ــ و کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده‌اند، مژده ده که ایشان را باغ‌هایی خواهد بود که از زیر (درختان) آن‌ها جوی‌ها روان است.
ــ و کسانی که کارهای شایسته کنند، چه مرد باشد یا زن، در‌حالی‌که مؤمن هستند، آنان داخل در بهشت می‌شوند.
ــ کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، خوشا به حالشان، و خوش سرانجامی دارند.
ــ کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، (بدانند که) ما پاداش کسی را که نیکوکاری کرده است، تباه نمی‌کنیم.
این دو به شکل خاصی، با هم پیوند خورده‌اند؛ به گونه‌ای که تقویت هر کدام، موجب تقویت دیگری و تضعیف هر یک، موجب تضعیف دیگری است.

۴.۳.۲ - تقویت ایمان

تقویت ایمان، علاوه بر انجام اعمال صالح خالصانه، نیاز به آموختن مبانی دینی دارد و هر چه آگاهی افزون‌تری نسبت به خداوند و دین داشته باشیم، می‌توان انتظار ایمانی محکم‌تر داشت. سپر آگاهی می‌تواند بسیاری از آسیب‌ها را از ایمان ما دور بدارد؛ البته به شرط آن‌که به آگاهی خود عمل کنیم.

۴.۳.۳ - عبادت

آن‌چه انسان را در مسیر قرب الی‌الله به پیش می‌برد و روح او را به خدا نزدیک می‌گرداند، «عمل صالح» است. عمل صالح، عملی است که «رضایت خداوند» در آن است و در اصطلاح قرآن، به عملی گفته می‌شود که هم نفس عمل، خوب است و هم فرد آن را به قصد تقرب به خدا و جلب رضایت الهی انجام می‌دهد. این چنین عملی است که به انسان تعالی می‌بخشد و او را در نردبان کمال بالا می‌برد و در فرهنگ اسلامی و قرآنی به آن «عبادت» می‌گویند. در این اصطلاح، عبادت فقط به نماز و روزه و حج و نظایر آن‌ها گفته نمی‌شود؛ بلکه چنان‌چه گذشت، هر عملی که ذاتاً کاری شایسته و خوب بوده و برای رضایت الهی انجام گیرد، عبادت خواهد بود.
در آیه‌ شریفه «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْاِنْسَ اِلَّا لِیَعْبُدُونِ؛ جن و انس را نیافریدیم، جز برای آن‌که عبادت کنند. همین معنا مورد نظر است؛ یعنی انسان را نیافریدیم جز برای آن‌که با انجام اعمال نیکی که به قصد جلب رضایت من انجام می‌دهد، به من تقرب پیدا کند.
[۱۰] مصباح یزدی، محمدتقی، به سوی او، ص۱۹۳، قم، انتشارات مؤسسه امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه)، ۱۳۸۱ ش.


۴.۴ - پرهیز از غفلت

و اما آن‌چه آدمی را از رسیدن به هدف و سعادت باز می‌دارد و از بهشت ارتباط با محبوب بی نظیر، دور می‌کند، غفلت است.

۴.۴.۱ - سخن خداوند متعال

این امر را می‌توان از آیه شریفه ۱۷۹ سوره‌ اعراف دریافت که می‌فرماید: «و در حقیقت بسیاری از جنیان و آدمیان را برای دوزخ آفریدیم؛ (چراکه) قلب‌هایی دارند که با آن (حقایق را) درک نمی‌کنند و چشم‌هایی که با آن‌ها (حقایق را) نمی‌بینند و گوش‌هایی که با آن (حقایق را) نمی‌شنوند. آنان همانند چهارپایان، بلکه گمراه‌ترند. آنان همان غافل‌ماندگان‌اند».
غافلان کسانی هستند که نمی‌اندیشند از کجا آمده‌اند و به کجا می‌روند و از چه راهی باید بروند، غفلت از آغاز (مبدأ) و انجام (معاد) و راه بین این آغاز و انجام، آنان را به ورطه‌ای می‌اندازد که هم‌سنگ حیوانات و بلکه پست‌تر از حیوان می‌گردند.
منشا هر آفتی که از بیرون دامن‌گیر ما می‌شود، غفلت درون ماست و اگر در درون ما قلعه اعتقاد و التفات وجود داشته باشد، ‌ آسیبی به ما نمی‌رسد؛ کسی که از پدیده‌های درون خود غافل باشد؛ از درک موضوعات اخلاقی عاجز است و آن‌گاه از تشخیص احکام اخلاقی آن‌ها هم ناتوان است و در این صورت ناخواسته به دام گناه می‌افتد. به همین جهت، دستور پرهیز از غفلت به ما داده‌اند.
[۱۲] جوادی آملی، عبدالله، مراحل اخلاق در قرآن، ص۲۶، قم، نشر اسراء، چاپ اول.


۴.۴.۲ - حدیثی از امام صادق

امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: «از غفلت بپرهیزید؛ زیرا به زیان جان شماست».
برای پیمودن مسیر تکامل، اولین گام این است که انسان از غفلت بیرون آید و بفهمد در کجاست؟ چه کسی است و برای چه او را آفریده‌اند و چه کاری باید انجام دهد؟ انسان تا هنگامی که غرق در لذت‌های مادی است و تمام توجه و حواسش به شهوت و شکم و غرور و خودستایی است، راه به جایی نمی‌برد. چنین انسانی اگر رتبه‌اش عالی باشد، حداکثر در حد حیوانات است. برای خارج شدن از حد حیوانیت و ورود به حریم انسانیت، باید پرده‌های تاریک غفلت را درنوردید و از مرز غافلان به حریم ذکر و آگاهی و توجه بار یافت.
نتیجه این‌که آن‌چه شما را وامی‌دارد تا نسبت به خدای خویش ـ که برترین محبوب آدمیان است ـ عشق بورزید و مشتاق دوستی و محبت او باشید، از یک‌سو مربوط به فطرت خداجو و ایمان قلبی شما و نیز اعمال صالحی که در راستای فطرت و ایمان خویش انجام داده‌اید می‌باشد و از سوی دیگر، بازتاب محبتی است که خدای متعال به تمام بندگانش دارد ـ و هر چه بنده‌ای صالح‌تر و با ایمان‌تر باشد، محبوب‌تر خواهد شد ـ و این محبت باعث می‌شود، ما جذب شویم و اگر با کنار زدن غفلت‌ها و انجام عبادات، لطافت روحی کافی را به دست آورده باشیم، این گرمای محبت را بیش‌تر خواهیم یافت.
اما غفلت‌های گوناگون و احیاناً معصیت خداوند و نیز افکار پریشان، (‌از اوهام و خیالات خود گرفته تا القای‌ اندیشه‌های شبهه‌آلود و شک‌آفرین افراد یا کتب) باعث می‌شوند که از پرواز به سوی ملکوت انسانیت بازمانیم یا سقوط کنیم و زمانی که از خواب غفلت چشم باز کنیم، خود را با تنی خسته و قلبی ملول می‌یابیم که چه بودیم و چه شد ... .


۱. آیت‌الله جوادی آملی، مراحل اخلاق در قرآن، نشر اسراء، قم.
۲. آیت‌الله مصباح یزدی، به سوی او، انتشارات مؤسسه امام خمینی، قم.
۳. دکتر احمد فرامرز قراملکی، پرده پندار، انتشارات آفتاب توسعه، تهران.
۴. متقیان، جوانان و پرسش‌های عرفانی، مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی، قم.


۱. شمس/سوره۹۱، آیه۷-۱۰.    
۲. طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۲، ص۵۰۰، تفسیر آیة‌الکرسی.    
۳. مصباح یزدی، محمدتقی، به سوی او، ص۱۹۰-۲۰۰، قم، انتشارات مؤسسه امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه)، ۱۳۸۱ ش.
۴. مصباح یزدی، محمدتقی، به سوی او، ص۱۹۵، قم، انتشارات مؤسسه امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه)، ۱۳۸۱ ش.
۵. بقره/سوره۲، آیه۲۵.    
۶. نساء/سوره۴، آیه۱۲۴.    
۷. رعد/سوره۱۳، آیه۲۹.    
۸. کهف/سوره۱۸، آیه۳۰.    
۹. ذاریات/سوره۵۱، آیه۵۶.    
۱۰. مصباح یزدی، محمدتقی، به سوی او، ص۱۹۳، قم، انتشارات مؤسسه امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه)، ۱۳۸۱ ش.
۱۱. اعراف/سوره۷، آیه۱۷۹.    
۱۲. جوادی آملی، عبدالله، مراحل اخلاق در قرآن، ص۲۶، قم، نشر اسراء، چاپ اول.




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «حالات خوش داشتن با خدا»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۵/۱۶.    



رده‌های این صفحه : مقالات ‌اندیشه قم




جعبه ابزار