• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جایگاه امام علی در سخن پیامبر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: خداوند، پیامبر اکرم، حضرت علی، نور خداوند .

پرسش: امام علی (علیه‌السّلام) در سخنان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چه جایگاهی دارد؟

پاسخ: پیش از آن‌که در نگاهی گذرا و کلّی و در ذیل عناوینی سخنان پیامبر (علیه‌السّلام) را درباره علی (علیه‌السّلام) جمع بندی کنیم، باید اعتراف کنیم که جمع‌بندی دقیق وکامل آنچه پیامبر (علیه‌السّلام) درباره وی گفته است، کاری است کارِستان و بسی دشوار. با این همه می‌کوشیم تا با بهره‌گیری از بخشی از روایات، راهی (گرچه نه درخور) به سوی مقصد و مقصود، باز کنیم.




بخشی از گفتار پیامبر (علیه‌السّلام) درباره علی (علیه‌السّلام)، مرتبط است با گوهر وجود آن حضرت و چگونگی آفرینش او. از منظر پیامبر (علیه‌السّلام) علی (علیه‌السّلام) و پیامبر خدا، پرتو یک نورند، و هر دو جلوه‌ای از نور خداوند متعال. گوشت علی، گوشت محمّد (علیه‌السّلام) و خونش خون او و روحش روح او و باطنش باطن اوست. طینت آن دو بزرگوار، هم‌گون است و هر دو از یک درخت بارورند و دیگران از ریشه‌های گونه‌گون و از طینت‌های مختلف. روایاتِ نشان دهنده این حقیقت ارج‌مند در منابع فریقین، بسی گسترده است.


علی (علیه‌السّلام) پسر عمو، داماد و پدر دو «دسته گلِ» پیامبر (علیه‌السّلام) است. فراتر از اینها، علی (علیه‌السّلام) چهره برجسته و ویژه اهل بیت و یکی از «اصحاب کسا» و «پنج تن پاک» است که آیه تطهیر درباره آنها نازل شد و برترین و والاترین فضیلت‌ها را برای آنان رقم زد. افزون بر این، پیامبر (علیه‌السّلام) تداوم نسل خود را در صُلب مطهّر علی (علیه‌السّلام) می‌دید و می‌فرمود:
خداوند، نسل هر پیامبری را از پشت خود او قرار داده است؛ ولی نسل مرا در صُلب علی بن ابی طالبْ مقرّر نموده است.
بدین‌سان، پیامبر (علیه‌السّلام) با رقم‌زدن جاودانگیِ نسل خود در فرزندان علی (علیه‌السّلام) به حکم الهی، برترین ویژگی و فضیلت را به علی (علیه‌السّلام) بخشیده است.


از منظر پیامبر (علیه‌السّلام)، علی (علیه‌السّلام) آگاه‌ترین، ژرف‌ترین وبصیرترین فرد امّت است. پیامبر (علیه‌السّلام) علی (علیه‌السّلام) را گنجورِ دانش خویش و وارث معارف و رازدان آگاهی‌های ناپیدا و کانِ تمامی علوم خود و کسی که نُه دهم از تمامت دانش بشری نزد اوست، معرّفی کرده است و بر این حقیقت، تأکید کرده است که راه وصول به گستره دانش و آگاهی‌های محمّدی، تنها و تنها از جانب علی (علیه‌السّلام) است، و اوست که بر تمام کتاب‌های آسمانی و آموزه‌های آنها چونان قرآن و آموزه‌های آن، آگاه است و در آگاهی به حقایق و ژرفنای قرآن، برترین و داناترین است.
چنین است که علی در گستره زمین و درازنای زمان، تنها کسی است که «پیش از آن که مرا از دست بدهید، از من بپرسید» را بر زبان آورد، و ابن عبّاس در پاسخ کسی که او را با علی (علیه‌السّلام) سنجیده بود، از این سنجش، خشمگین شد و گفت: دانش من نسبت به دانش علی (علیه‌السّلام)، و بلکه دانش همه یاران پیامبر نسبت به دانش علی (علیه‌السّلام)، چون قطره‌ای در [برابر] هفت دریاست.


او که از خُردسالی بر دامن پیامبر (علیه‌السّلام) قرار گرفت و لحظه‌های زندگانی‌اش با لحظه‌های زندگی پیامبر خدا درآمیخت و پیام ربّانی وحی را شنیده، سزامند است که از منظر پیامبر (علیه‌السّلام) کسی باشد که «هرگز و حتی یک لحظه جانش به کفر، آلوده نشد» و از میان مردان، آغازین ایمان آورنده به پیامبر (علیه‌السّلام) باشد و از چشم‌انداز ایمان، در ستیغ شهود قلبی قرار گیرد و پیامبر (علیه‌السّلام) خطاب به این جان منوّر خویش بگوید:
تو آنچه را که من می‌شنوم، می‌شنوی و آنچه را که من می‌بینم، می‌بینی.
و چونان گواهی بر استواری، ژرفایی و گستردگیِ ایمانش بفرماید:
ایمان با گوشت و خون تو عجین است، چنان‌که با گوشت و خون من عجین است.
و بدین‌سان، آن مؤمن پیراسته‌جان را در برترین جایگاه باورهای یقینی قرار دهد.


پیامبر (علیه‌السّلام) از جمله چراییِ بعثت و آهنگ رسالتش را «به کمال رساندن مکارم اخلاق»، عنوان کرد و بدین‌سان، بر این پایه کوشید تا طرحی دگر افکنَد و انسانی دگر تربیت کند و معتقدان مکتبش را جلوه‌های عینی منش انسانی و تجسّم‌های والای مکارم اخلاق بسازد، و در این میان، داوری پیامبر (علیه‌السّلام) درباره علی (علیه‌السّلام) که او را نیک خوی‌ترین، بردبارترین، راست‌گوی ترین، شکیباترین، فروتن‌ترین و دنیا گریزترین و... دانسته است، بسی ارج‌مند و نکته آموز است. با این همه، علی (علیه‌السّلام) به هنگام اجرای حکم حق، قاطع‌ترین و در عمل به فرمان‌های الهی، استوارترین و شکست‌ناپذیرترین، و در اجرای انصاف و عدالت، انعطاف‌ناپذیرترین است تا بدان‌جا‌ که از او با عناوین: کلمه عدل، جلوه عینیِ عدالت و تجسّم دادگری، یاد شده است.


داعیه‌داران، بسیارند و کسانی که از حق سخن بگویند و شعار حق بدهند، نیز فراوان؛ امّا آن‌گاه که میدان عمل بگسترد و تحقّق حق، تلاش و از خودگذشتگی واستوار گامی را بجوید، حق مداران،‌ اندک می‌شوند و گریزپایان، بسیار. علی (علیه‌السّلام) در میدان عمل نیز بی‌نظیر است. همگامی او با حق و استوار گامی او در کنار قرآن و جدایی‌ناپذیری او از قرآن را پیامبر خدا رقم زده و بارهای بار، گواهی نموده است.
او نخستین کسی است که با پیامبر (علیه‌السّلام) نماز می‌گزارد و بیشتر از هر کس در صحنه‌های نبرد، حضور می‌یابد و هرگز از دشمن، روی بر نمی‌تابد و نشان افتخارِ «شمشیری جز ذوالفقار و جوان‌مردی جز علی نیست» را از آنِ خود می‌سازد و پیامبر خدا در نبرد سرنوشت ساز خندق، «ضربت» او را ارزشمندتر از اعمال تمامی امّت تا قیامت بر می‌شمُرَد، که‌اندکی از جلوه‌های زیبای آن را در صفحات این مجموعه می‌توان دید.


با در نگریستن در آنچه پیامبر (علیه‌السّلام) درباره علی (علیه‌السّلام) گفته است و با تامّل در گفته‌ها و چگونه گفتن‌ها و با دقّت در فضاهای ظهور این حقایق و زمینه‌هایی که پیامبر خدا برای طرح این همه منقبت‌ها ومکرمت‌های علوی به وجود می‌آورد، نمی‌توان تردید داشت که پیامبر (علیه‌السّلام) در جهت تبیین‌جایگاه والای «رهبری آینده مسلمانان» و در مسیر نشان دادن شایسته‌ترین فرد و بلکه تنها مصداق این عنوان الهی بوده است.
بدین‌سان، پیامبر (علیه‌السّلام) مسیر سیاست و زعامت آینده را رقم می‌زند و تمام آنچه که می‌گوید، با این نگاه، جلوه‌ای دیگر می‌یابد؛ امّا اکنون و در این‌جا به عناوین و گفتارهایی بیشترین توجّه را خواهیم کرد که بیشترین پیوند را با این حقیقت دارد.
پیامبر (علیه‌السّلام) برای علی (علیه‌السّلام) در پیوند با امّت، جایگاه «پدر» را رقم می‌زند و می‌فرماید:
حقّ علی بن ابی طالب در این امّت، مثل حقّ پدر است بر فرزندش.
پیامبر (علیه‌السّلام) از علی (علیه‌السّلام) با عناوین «سیّد عرب»، «سیّد مسلمانان»، «سیّد دنیا و آخرت» یاد می‌کند که با توجّه به معنای «سیادت»، این عناوین، بسی نکته‌آموز است. «حجت خدا»، «رازدار»، «وزیر»، «وصی» و «خلیفه»پیامبر خدا، از دیگر عناوینی است که پیامبر (علیه‌السّلام) علی (علیه‌السّلام) را بدانها مفتخر کرده است. تعبیرهایی چون «حزب او حزب خداست» و «علی از من و من از علی هستم»، در آنچه اکنون مورد گفتگوست، بسیار پرمعناست، بویژه تعبیر «علی از من است و من از علی هستم» و «گوشت او گوشت من و خون او خون من است»، با توجّه به آنچه در فرهنگ آن روزگاران از این تعابیر، مراد می‌شده است.
علی با حق و حق با علی است.
علی با قرآن و قرآن با علی است.
بدین‌سان، اطاعت از او اطاعت از خدا و رسول و حق و قرآن است، و اوست که در سیاست و زعامت، «محور» و در امواج خروشان فتنه‌ها «کشتی نجات» است، که پیامبر خدا فرمود:
مَثَل علی در این امّت، چون کعبه است.
و فرمود:
‌ای علی! مَثَل تو در امّت من، مَثَل کشتی نوح است. هر کس سوار شد، نجات یافت و هرکس روی گرداند، غرق شد.
مجموعه‌ای از تعابیر پیامبر خدا، لزوم دوستی علی (علیه‌السّلام) را مطرح می‌کند و دوستی او را «دوستی پیامبر خدا» و «دوستی خدا» تلقّی می‌کند و مهرورزی به آن بزرگوار را «فریضه» و «عبادت» می‌داند؛ بلکه فراتر از آن، دوستی مولا (علیه‌السّلام) را با بنیاد دین، پیوند می‌زند و می‌فرماید:
جز مؤمن، او را دوست ندارد و جز منافق، او را دشمن نمی‌دارد. دوستی با او ایمان و دشمنی با او کفر است.
و نیز می‌فرماید:
هر کس علی را دوست دارد، هدایت یافته است.

۷.۱ - کینه‌ورزی با علی

در مقابل، پیامبر (علیه‌السّلام) کین‌ورزی با علی (علیه‌السّلام) را هم‌سان با کفر شمرد و کین ورزان به علی (علیه‌السّلام) را منافقان امّت دانست و نشر‌دهندگان فضایل و والایی‌های او را ستود و دشنام دهندگان او را دشنام دهندگان به خود و خداوند، معرّفی کرد.... اینها همه در پی‌ گشودن جبهه‌ای است به گستردگی تاریخ و در جهت پیوند زدن علی (علیه‌السّلام) با حلقه حق‌مداران و پیوند زدن مخالفان او به حلقه حق ستیزان و ستم پیشگان تاریخ و در نهایت، حرکتی سیاسی و آینده‌نگر و راه‌گشایی ارج‌مند است برای سیاست فردا و فرداهای پس از پیامبر خدا.

۷.۲ - رهبری آینده

پیامبر (علیه‌السّلام) این حق‌نمایی و آینده‌نگری را در غدیر به اوج رساند و در پیشِ دید هزاران هزار انسان و در هنگامی شگفت و به یاد ماندنی، علی (علیه‌السّلام) را بدون هیچ پرده‌پوشی و در اوج صداقت، برای رهبری آینده معرّفی کرد، که تفصیل آن در صفحات این مجموعه خواهد آمد.

۷.۳ - الغاب امام علی

عناوینی که پیامبر (علیه‌السّلام) برای علی (علیه‌السّلام) رقم زده است، یک‌سر جهت‌دار و هدف‌دار است. عناوینی چون: «ریسمان استوار خدا»، «ستون دین»، «شیر مؤمنان»، «بیرق هدایت»، «شهر هدایت»، «صدّیق اکبر»، «فاروق اعظم»، «ولیّ هر مؤمن پس از من» و... هریک به تنهایی بسنده است تا برترین جایگاه را برای آن بزرگوار، نشان دهد. این که: «هر کس با تو همگامی کند، راه یابد و هر کس از تو روی برتابد، گم‌راه شود» و «مؤمنان، برای شناخت من، هیچ راهی استوارتر از تو ندارند» و «اگر تو نبودی، مؤمنان مرا نمی‌شناختند» نشان‌گر آن است که پیامبر (علیه‌السّلام) با این آموزه برای مهم‌ترین دل مشغولی‌اش (یعنی هدایت امّت و استوار گامی امّت در راه حق)، چاره‌جویی می‌کند و راهی‌نشان می‌دهد که با توجّه بدان، امّتش هدایت یابد و راه بهشت جوید و از جهنّم سوزانِ گم‌راهی برهد.
آشکار ساختن این حقایق و گستراندن این آموزه‌های راه‌گشا، در تمام روزگاران زندگی پیامبر خدا ادامه یافته است و پیامبر (علیه‌السّلام) هیچ‌گاه از این آینده‌نگری و راهنمایی برای فردایی مطمئن و استوار، غفلت نکرده است. این دانش‌نامه، یک‌سر، دلیل روشن همین واقعیت (یعنی فردانمایی پیامبر (علیه‌السّلام)) است و روشن‌ترین بخش برای نشان دادن این حقیقت، بخش سوم آن است که مجلّد دوم را تشکیل می‌دهد.


علی (علیه‌السّلام) فراسوی این دنیا را همان‌گونه می‌نگرد که این دنیا را. حقایق عِلوی و ملکوت، همان‌سان برای او روشن است که آنچه در پیشِ دید دارد، و چنین است که می‌گوید:
اگر پرده فرو افتد، بر یقین من افزوده نخواهد شد.
تامّل در هر یک از ابعاد ناپیدا کرانه شخصیت علی (علیه‌السّلام)، می‌تواند نشان‌گر درجه معنویت آن‌بزرگوار، و گواهِ قرار گرفتن آن پیشوای راستین در ستیغ معنویت باشد. با این همه، در کار ارائه این جنبه از شخصیت علی (علیه‌السّلام) اگر نبود جز این کلام بلند پیامبر (علیه‌السّلام) که «علی بهترین انسان است» و این سخن که «بهترین کسی که پس از خود می‌گذارم، علی است»، بسنده بود تا او را در برترین جایگاه معنوی نشان دهد. این کلمات پر ارج و شکوه‌مند، نشان‌گر این است که علی (علیه‌السّلام) پس از پیامبر (علیه‌السّلام) کامل‌ترین، بهترین و بی‌همتاترین است و این فضیلت، به واقع، مادر تمام فضایل آن بزرگوار است.
علی (علیه‌السّلام) شوی حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) است (که اگر نبود، او را همسری نبود). هم‌چنین، آیه تطهیر، نشان‌گر طهارت و وارستگی اوست. امّا افزون بر مقام طهارت و عصمت (که مایه افتخار فرشتگان مراقب او و موجب رضایت مطلق خداوند و پیامبرش از اوست)، در سلوک الی اللّه و مراحل تقرّب و وصول به مقصد اعلای انسانیت و کمال نیز تا بدان جا اوج گرفته است که «یاد کردن از او و نگاه کردن به او عبادت خدای یکتاست».


آن هنگام که پیامبر (علیه‌السّلام) مبعوث گشت و فرمان رسالت یافت و برای هدایت امّت به سوی مردمان گسیل گشت، اوّلین دستی که بر دستان سرنوشت سازَش نهاده شد، دست علی (علیه‌السّلام) بود. چنین است در هنگامه قیامت، که در آن جا نیز نخستین کسی که دست در دستان پیامبر خدا می‌نهد، علی (علیه‌السّلام) است و «لواء الحمد (پرچم ستایش)» را که پرچم پیامبر (علیه‌السّلام) است، او بر می‌افرازد. نخستین کسی [از امّت] که به حوض کوثر وارد می‌شود و جانشین پیامبر در آن خواهد بود، علی (علیه‌السّلام) است. علی (علیه‌السّلام) در آخرت، عنوان «سیّد شهیدان» و «پدر شهیدان» را دارد. پروانه‌گذار از «صراط» را او امضا خواهد کرد و او «تقسیم کننده بهشت و دوزخ» است.
علی (علیه‌السّلام) در قیامت، هم‌گام و هم‌راه و همنشین پیامبر (علیه‌السّلام) است و جایگاه والایش به گونه‌ای است که در میان هم‌گنان، چون خورشید می‌درخشد.


این همه تأکید بر نمایاندن شخصیت علی (علیه‌السّلام) چرا؟ این همه ارج گزاری‌ها وبزرگداری‌ها چرا؟ علی (علیه‌السّلام) بزرگ است وبزرگ‌تر از آن که مرغ وهم بر ستیغ شخصیت او فراز آید. (اشاره به فرمایش امیر مؤمنان دارد که: «و لا یرقی الیّ الطیر...».) علی (علیه‌السّلام) چهره‌ای است که باید شناسانده شود؛ امّا آن همه تاکید بر لزوم دوستی علی، هم‌راهی با علی، هشدار به کسی که با علی در افتد و حرمت حریم او را بشکند.
شگفتا از این قصه پر غصّه! پیامبر (علیه‌السّلام) گویا این همه را در آینه زمان می‌نگرد: نامردی‌ها، حرمت شکنی‌ها، تنها گذاردن علی (علیه‌السّلام)، ستم رواداری به علی (علیه‌السّلام)، آری؛ این همه را می‌نگرد و می‌گوید:
امّت، پس از من بر تو نیرنگ خواهند کرد.
و علی (علیه‌السّلام) را در آغوش می‌گیرد و اشک می‌ریزد و از مظلومیت فردای او با وی سخن می‌گوید. علی (علیه‌السّلام) این لحظات را چنین گزارش نموده است:
پیامبر خدا مرا در آغوش گرفت و شروع به گریستن کرد. پرسیدم: چرا گریه می‌کنی؟ فرمود: «[به سبب] کینه‌های مردم که جز پس از من، علیه تو آشکار نخواهند کرد».
شگفتا، پیامبر خدا (علیه‌السّلام) وی را از میان همگان برای «اخوّت» بر می‌گزیند، و به حکم الهی درهای همه خانه‌ها را به مسجد می‌بندد، جز خانه علی (علیه‌السّلام) را. بارهای بار به عظمت و والایی او تصریح می‌کند و در پیش دید امّت (بدان گونه که آوردیم) او را می‌ستاید و ستم به او را ستم به خود، و دشنام به او را دشنام به خود و خدا می‌شناساند؛ امّا با قلبی آکنده از‌ اندوه، «مظلومیتش» را نیز رقم می‌زند و در فرجام، به خون نشستن آن چهره بی‌بدیل تاریخ را و درد گذاری سوزش را با این عبارت که:
پدرم فدای تنهایِ شهید.
واین که:
تو کشته می‌شوی و این از این (محاسنت از خون سرت) رنگین می‌شود.
بدین‌سان، علی (علیه‌السّلام) در تمام ابعاد، انسانی بی‌همتاست و شگفتا که در مظلومیت نیز.


۱. ر. ک:محمدی ری‌شهری، محمد، دانش‌نامه امام علی بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱۰، ص۴۷۳ (دانش‌های امام علی).    
۲. ر. ک:محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام علی بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۹، ص۴۳۷ (ایمان با گوشت و خونش عجین شده).    
۳. ر. ک:محمدی ری‌شهری، محمد، دانش‌نامه امام علی بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۲، ص۱۹۳ (علی با حق است).    
۴. ر. ک:محمدی ری‌شهری، محمد، دانش‌نامه امام علی بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۲، ص۱۸۹ (علی با قرآن است).    
۵. ر. ک:محمدی ری‌شهری، محمد، دانش‌نامه امام علی بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱۲، ص۲۳۷ (ایمان).    
۶. ر. ک:محمدی ری‌شهری، محمد، دانش‌نامه امام علی بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱۲، ص۲۰۳ (راهیابی).    
۷. ر. ک:محمدی ری‌شهری، محمد، دانش‌نامه امام علی بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۹، ص۴۲۷ (با یقین ترینِ امّت).    
۸. ر. ک:محمدی ری‌شهری، محمد، دانش‌نامه امام علی بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱۰، ص۴۱۳ (مظلومیّت پس از پیامبر).    
۹. ر. ک:محمدی ری‌شهری، محمد، دانش‌نامه امام علی بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱۰، ص۴۱۳ (مظلومیّت پس از پیامبر).    
۱۰. ر. ک:محمدی ری‌شهری، محمد، دانش‌نامه امام علی بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۲۵۷ (تو کشته خواهی شد)    



حدیث‌نت، برگرفته از مقاله «جایگاه امام علی در سخن پیامبر» تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۴/۱۸.    



جعبه ابزار