• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تقسیمات حدیث

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: حدیث، اقسام حدیث، حدیث ضعیف، حدیث مسند، حدیث مرسل، حدیث موثق.

پرسش: حدیث دارای چه تقسیماتی است؟ آیا میتوانیم به حدیث ضعیف تمسک کنیم؟

پاسخ: در میان علمای قدیم شیعه، یعنی تا قبل از احمد بن موسی بن طاووس حلی (قرن هفتم) معاصر محقق حلی و صاحب کتاب «حل الاشکال فی معرفة الرجال» یک اصطلاح بیشتر رایج نبود، و آن هم تقسیم حدیث به صحیح و غیر صحیح است؛ یعنی یا یک حدیث را قبول داشته و در کتاب‌های‌شان وارد می‌کردند و یا آن‌که قبول نداشته و ردّ می‌کردند. حدیث در اصطلاح متأخرین به صحیح و حسن و موثّق و ضعیف تقسیم می‌شود. حدیثی که شرایط حدیث صحیح یا حسن یا موثق را نداشته باشد، ضعیف شمرده می‌شود.



حدیث بعد از قرآن کریم، به عنوان دومین منبع دینی شناخته می‌شود. در میان علمای قدیم شیعه، یعنی تا قبل از احمد بن موسی بن طاووس حلی (قرن هفتم) معاصر محقق حلی و صاحب کتاب «حل الاشکال فی معرفة الرجال» یک اصطلاح بیشتر رایج نبود، و آن هم تقسیم حدیث به صحیح و غیر صحیح است؛
[۱] سیفی مازندارانی، علی اکبر، مقیاس الرّوایه فی علم الدرایة، ص ۴۴، مؤسسه انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۲۱ق.
یعنی یا یک حدیث را قبول داشته و در کتاب‌های‌شان وارد می‌کردند و یا آن‌که قبول نداشته و ردّ می‌کردند. پس اصطلاح صحیح و غیر صحیح در نزد آنان به معنای قبول و یا عدم قبول یک روایت بود، نه به عنوان یک تقسیم چند درجه‌ای برای احادیث. لذا در کتاب‌هایی مانند «کافی» و «من لا یحضره الفقیه» اثر شیخ کلینی (ره) و شیخ صدوق (ره)، نویسندگانشان بیان می‌کنند که احادیث مورد قبول‌شان را که حجت بین خود و خداوند است، جمع‌آوری نموده‌اند.


حدیث، کلامی است که بیانگر قول، فعل یا تقریر و تأیید معصوم است،
[۴] حریری، محمد یوسف، فرهنگ اصطلاحات حدیث، ص ۳۸، انتشارات هجرت، قم، ۱۳۸۱ش.
و از دو قسمت متن و سند تشکیل شده است.

۲.۱ - متن حدیث

متن حدیث، متنی است که بیانگر کلام، فعل و یا تقریر معصوم (علیه‌السلام) باشد.

۲.۲ - سند حدیث

ولی سند حدیث آن چیزی است که به مرور زمان ایجاد می‌شود؛ زیرا محدثان و راویان، احادیث را برای یکدیگر نقل می‌کردند، نقل این افراد موجب پدید آمدن ضلع دیگری برای حدیث به عنوان سند شد؛ مثلاً وقتی به کتاب کافی نگاه می‌کنیم در روایتی چنین آمده است: محمد بن یعقوب از علی بن ابراهیم از پدرش از نوفلی از سکونی و او از امام صادق (علیه‌السلام) روایت می‌کند که حضرت فرمود:.... به این قسمت از حدیث که اسامی راویان حدیث است و در واقع جزو تعریف اصطلاحی حدیث نیست؛ بلکه از لوازم حدیث می‌باشد، سند گفته می‌شود.


تقسیمات حدیث بر اساس دو محور است: محور اول؛ سند و محور دوم؛ بر اساس متن حدیث؛ یعنی برخی از تقسیمات مرتبط با سند و برخی مرتبط با متن حدیث است؛ البته برخی تقسیمات سندی، اثر مستقیم‌تری در ارزش‌یابی متن حدیث دارند؛ مانند تقسیم حدیث به صحیح و حسن و موثّق و ضعیف که اگر چه بر اساس راویان حدیث است، اما احیاناً به مجموعه حدیث (متن و سند) اطلاق می‌شود.
حدیث از جهت سندی بر دو قسم خبر متواتر و خبر واحد است. متواتر به حدیثی گفته می‌شود که تعداد زیادی آن را نقل کرده‌اند؛ به طوری که بسیار بعید است بر کذب و دروغ با هم تبانی کرده باشند.
[۵] الفضلی، عبدالهادی، اصول الحدیث، ص ۷۲، مؤسسه ام القری، بیروت، ۱۴۲۰ق.
البته حدیث متواتر به دو قسمت متواتر لفظی و متواتر معنوی تقسیم می‌شود.
[۶] نمایه «ملاک حدیث متواتر لفظی، معنوی و اجمالی»، سؤال ۲۴۱۲.
و واحد؛ به خبری گفته می‌شود که به حد تواتر نرسیده است حال چه راویان آن یک نفر باشند یا چند نفر.
[۷] الفضلی، عبدالهادی، اصول الحدیث، ص ۸۲.

بحث اصلی ما درباره‌ی سند حدیث و آن هم سند خبر واحد است که تقسیمات گوناگون و احیاناً متداخلی برای آن ذکر شده است. اهل سنت این تقسیمات را بسیار پر و بال داده و به آن افزوده‌اند؛ اما در حدیث شیعه این تقسیمات این‌گونه نیست که در اینجا به برخی موارد اشاره می‌شود.


ابتدا به مباحث تقسیم خبر واحد، پرداخته می‌شود؛ خبر واحد دارای تقسیمات زیر است:

۴.۱ - خبر مرسل

خبر مرسل: مرسل به خبری گفته می‌شود که برخی از راویان در سلسله سند نیامده باشند و به اصطلاح، سند ما تا معصوم (علیه‌السلام) به خاطر نبودن برخی از راویان، قطع شده است.
[۸] حریری، محمد یوسف، فرهنگ اصطلاحات حدیث، ص ۱۲۱.
گاهی در این سند، یک و گاهی چند راوی ذکر نشده است. البته اگر راویان حدیث به طریقی شناخته شده باشند و فقط در حدیث ذکر نشده‌اند؛ مانند آنچه در کتاب «من لا یحضره الفقیه» و کتاب‌های «تهذیب و استبصار» وجود دارد که در آخر کتاب سلسله راویان را ذکر کرده‌اند. در چنین روشی، سند از ارسال خارج شده و مسند می‌شود.
[۹] الفضلی، عبدالهادی، اصول الحدیث، ص ۱۷۵.


۴.۲ - خبر مسند

خبر مسند: به خبری گفته می‌شود که تمام راویان سلسه سند ذکر شده‌اند؛
[۱۰] الفضلی، عبدالهادی، اصول الحدیث، ص ۹۷.
مانند این روایت: عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ ابْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (علیه‌السلام)...
خبر مسند دارای تقسیماتی است:

۴.۲.۱ - وجود اسم معصوم در سند

به اعتبار وجود اسم معصوم (علیه‌السلام) در سند یا عدم آن؛ بر «مضمر» و «مصرح» تقسیم می‌شود، مضمر؛ جایی است که راویِ متصل به معصوم (علیه‌السلام)، اسم امام را صراحتاً بیان نکرده و به آوردن ضمیر بسنده می‌کند و می‌گوید: «سألته» یا «قال» یا «عنه»؛ به این معنا که، «از او پرسیدم» یا «گفت» یا «از امام» و از این تعابیر که نام معصوم نیامده است؛
[۱۲] الفضلی، عبدالهادی، اصول الحدیث، ص ۱۰۰.
مانند: الْحُسَیْنُ بْنُ سَعِیدٍ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ زُرْعَةَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ‌ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ أَدْخَلَ... . و به روایاتی که اسم معصوم در آن تصریح شده است، مصرح می‌گویند، که اکثر روایات ما چنین است؛ مانند:مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَجَّالِ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَیْمُونٍ عَنْ مَعْمَرِ بْنِ عُمَرَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (علیه‌السلام)... .

۴.۲.۲ - تعداد راویان ناقل حدیث

به اعتبار تعداد راویان به مستفیض و مشهور تقسیم می‌شوند. مستفیض، به حدیثی گفته می‌شود که راویان آن در هر طبقه بیش از دو تن یا به قولی زیادتر از سه نفر باشد، ولی به اندازه حدیث متواتر نرسیده باشد (یعنی بیش از یک نفر و کمتر از حد تواتر).
[۱۵] حریری، محمد یوسف، فرهنگ اصطلاحات حدیث، ص ۱۲۳.

در تعریف حدیث مشهور، اختلاف نظر شده است، برخی بین این نوع از حدیث و مستفیض فرقی نگذاشته‌اند و عده‌ای در فرق مشهور با مستفیض گفته‌اند در مشهور لازم نیست که تعداد راویان در هر طبقه به تعداد مستفیض باشد و چه بسا امکان دارد در طبقه‌ای فقط یک نفر حدیث را نقل کرده باشد اگر چه در طبقات دیگر چندین نفر نقل کرده‌اند؛ برای نمونه می‌گویند: حدیث «إنما الأعمال بالنیات» که در طبقه اول، یک نفر آن را روایت کرده است، به عبارت دیگر، تنها یک نفر این روایت را از معصوم (علیه‌السلام) به‌طور مستقیم و بی‌واسطه نقل کرده و اگر چه در رتبه‌های بعد کسانی که آن را نقل کرده‌اند، زیادتر شده‌اند.
[۱۶] الفضلی، عبدالهادی، اصول الحدیث، ص ۹۹_۱۰۰.


۴.۲.۳ - اعتبار ارزش‌یابی راویان

به اعتبار ارزش‌یابی راویان: کسانی که در سلسله سند واقع شده‌اند، همگی دارای صفات مشترک و شبیه به هم نیستند، برخی از آنان شیعه امامی‌اند و برخی از دیگر فرقه‌های شیعه یا اهل سنت هستند، از طرفی عده‌ای انسان‌های ثقه و مورد اطمینان و برخی انسان‌های کذّاب و دروغ‌گو، برخی دیگر انسان‌های کم حافظه و برخی دارای حافظه قوی، و....


به علت همین تفاوت‌ها که در راویان حدیث وجود دارد، احادیثی که نقل شده به چندین دسته تقسیم می‌شود.

۵.۱ - حدیث صحیح

صحیح، یعنی حدیثی که سند آن تا معصوم (علیه‌السلام) متصل باشد و تمام راویان در سند و در تمام طبقات، شیعۀ امامی و عادل باشند.

۵.۲ - حدیث حسن

حسن، روایتی که در سند آن تا معصوم (علیه‌السلام) راوی امامی و ممدوح (بدون تصریح بر عدالتش) وجود دارد.

۵.۳ - حدیث موثق

موثّق،به روایتی گفته می‌شود که در سند آن راویانی وجود دارند که هرچند انسان‌های موثق و مورد اعتمادی هستند (در حدیث و نقل آن مورد اعتماد‌ند) ولی دارای فساد عقیده‌اند؛ مانند واقفیه، فطحیه و.. به چنین حدیثی احیاناً قوی هم گفته می‌شود.

۵.۴ - حدیث ضعیف

ضعیف، یعنی روایتی که دارای هیچ کدام از صفات راویان انواع سه‌گانه گذشته نیست.
[۲۰] الفضلی، عبدالهادی، اصول الحدیث، ص ۱۰۸.

همان‌طور که در نمودار آمده، خبر ضعیف نیز به دو قسمت مقبول و مردود تقسیم می‌شود. خبر ضعیف مقبول، حدیثی است که فقها و محدثان در عین ضعفش، آن را پذیرفته‌اند و به محتوای آن عمل می‌کنند و احیاناً به‌ صورت اختصار به آن «مقبوله» گفته می‌شود؛ مانند مقبوله‌ عمر بن حنظله
[۲۱] «ترجمه و شرح مقبوله عمر بن حنظله»، سؤال ۲۲۶۳۶.
که در سند این روایت آمده است:مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنْ دَاوُدَ بْنِ الْحُصَیْنِ عَنْ عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَةَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِاللَّهِ (علیه‌السلام) عَنْ رَجُلَیْنِ مِنْ أَصْحَابِنَا.... در این روایت، محمد بن عیسی و داود را برخی ضعیف شمرده‌اند و از طرفی برای عمر بن حنظله نیز مدح یا مذمتی نرسیده است،
[۲۳] الفضلی، عبدالهادی، اصول الحدیث، ص ۱۳۱.
ولی این روایت از طرف فقها مورد قبول واقع شده است.
خبر ضعیف مردود: خبر ضعیفی که از طرف علماء رد شده و عمل به آن را جایز ندانسته‌اند.
[۲۴] الفضلی، عبدالهادی، اصول الحدیث، ص ۱۳۱.



فقها با شرایطی که در برخی از احادیث ضعیف وجود دارد، آنها را قبول کرده‌اند از جمله آن‌که در طول تاریخ، اگر فقها به مضمون روایت و حدیثی عمل کرده باشند، می‌توان به آن حدیث عمل کرد، از این قاعده به عنوان شهرت عملی یاد می‌شود.
با توضیحاتی که داده شد به خوبی روشن می‌شود که با توجه به شرایطی می‌توان به خبر ضعیف عمل کرد، همان‌طور که فقها به خبر ضعیف مقبول عمل می‌کنند.
علاوه بر این، در کتاب‌های فقهی استدلالی عباراتی است مبنی بر این‌که ضعف خبر با عمل اصحاب جبران می‌شود. یا گفته شده است: «شهرت، ضعف روایت را جبران می‌کند». منظور از شهرت در این فقرات، شهرت عملی است. در شهرت عملی، فقها بر طبق روایتی که دارای مشکلاتی از جمله ضعف سند است، عمل کرده‌اند، تا این‌که عمل به این روایت بین فقها مشهور شده است.
[۲۶] برگرفته از سؤال «شهرت جابر ضعف سند»، سؤال ۸۵۷۴.

بنابراین به خبر ضعیف مقبول و خبر ضعیف مُنجَبر می‌توان عمل کرد.


۱. سیفی مازندارانی، علی اکبر، مقیاس الرّوایه فی علم الدرایة، ص ۴۴، مؤسسه انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۲۱ق.
۲. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۸، محقق و مصحح:غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۳. شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص ۳، محقق و مصحح:غفاری، علی اکبر، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.    
۴. حریری، محمد یوسف، فرهنگ اصطلاحات حدیث، ص ۳۸، انتشارات هجرت، قم، ۱۳۸۱ش.
۵. الفضلی، عبدالهادی، اصول الحدیث، ص ۷۲، مؤسسه ام القری، بیروت، ۱۴۲۰ق.
۶. نمایه «ملاک حدیث متواتر لفظی، معنوی و اجمالی»، سؤال ۲۴۱۲.
۷. الفضلی، عبدالهادی، اصول الحدیث، ص ۸۲.
۸. حریری، محمد یوسف، فرهنگ اصطلاحات حدیث، ص ۱۲۱.
۹. الفضلی، عبدالهادی، اصول الحدیث، ص ۱۷۵.
۱۰. الفضلی، عبدالهادی، اصول الحدیث، ص ۹۷.
۱۱. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۳، ص ۴۱۱.    
۱۲. الفضلی، عبدالهادی، اصول الحدیث، ص ۱۰۰.
۱۳. شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب ‌الأحکام، ج ۱۰، ص ۴۹، تحقیق:خرسان، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۴۰۷ق.    
۱۴. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۳، ص ۴۱۲.    
۱۵. حریری، محمد یوسف، فرهنگ اصطلاحات حدیث، ص ۱۲۳.
۱۶. الفضلی، عبدالهادی، اصول الحدیث، ص ۹۹_۱۰۰.
۱۷. جبل عاملی، جمال الدین حسن، منتقی الجمان، ج ۱، ص ۴، مؤسسه نشر اسلامی، قم، ۱۳۶۲ش.    
۱۸. جبل عاملی، جمال الدین حسن، منتقی الجمان، ج ۱، ص ۴.    
۱۹. جبل عاملی، جمال الدین حسن، منتقی الجمان، ج ۱، ص ۴.    
۲۰. الفضلی، عبدالهادی، اصول الحدیث، ص ۱۰۸.
۲۱. «ترجمه و شرح مقبوله عمر بن حنظله»، سؤال ۲۲۶۳۶.
۲۲. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص ۶۷.    
۲۳. الفضلی، عبدالهادی، اصول الحدیث، ص ۱۳۱.
۲۴. الفضلی، عبدالهادی، اصول الحدیث، ص ۱۳۱.
۲۵. نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۴۳، ص ۲۷۳، دار احیاء الثراث العربی، بیروت، بی تا.    
۲۶. برگرفته از سؤال «شهرت جابر ضعف سند»، سؤال ۸۵۷۴.



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «تقسیمات حدیث»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۵/۰۹.    



جعبه ابزار