• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تفسیر به‌رأی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: تفسیر به رأی.
پرسش: تفسیر به رأی چیست؟ و چه ویژگی‌هایی دارد؟
پاسخ:



یکی از روش‌ها و گرایش‌های تفسیر قرآن تفسیر به رأی است که در روایات فراوانی به‌شدت از آن نکوهش و تقبیح شده است قبل از بیان روایات، به معنی تفسیر و رأی مورد بررسی قرار می‌گیرد.


تفسیر از واژه «فَسَرَ» به معانی روشن کردن و آشکار ساختن است و تفسیر در اصطلاح مفسران عبارت است از زدودن ابهام از لفظ مشکل و دشوار که در انتقال معنای مورد نظر، نارسا و دچار اشکال است.
[۱] معرفت، محمدهادی، التفسیر و المفسرون، مشهد، الجامعة الرضویه، ۱۴۱۸ ق، ج ۱، ص ۱۳.



«رأی» عبارت است از آن تصوراتی که مانند محسوسات مورد رؤیت ذهنی باشد و اصطلاحاً به معنای «اعتقاد حاصل از اجتهاد و تفکر» استعمال می‌شود
[۲] عمید زنجانی، عباس‌علی، مبانی و روش‌های تفسیر قرآن تهران، چاپ ارشاد، ۱۳۷۳، ص ۲۲۹.
و برخی دانشمندان، رأی را در این‌ مورد به معنای «هوا و هوس»
[۳] معرفت، محمدهادی، التفسیر و المفسرون، مشهد، الجامعة الرضویه، ۱۴۱۸ ق، ج ۱، ص ۶۳.
گرفته‌اند.


احادیثی نقل شده که مردم را از تفسیر به رأی برحذر داشته است و قائل به این است که اگر شخصی از یک لفظی قطع به معنایی پیدا کند و بدون دلیل شرعی و تنها به رأی و نظر شخصی و استحسان خودش تکیه کند؛ تفسیر به رأی است.
[۴] مقدس اردبیلی، زبدة البیان، ص ۲۱.


۴.۱ - حدیثی از پیامبر

رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: «ما امَنَ بی مَنْ فَسَّر برأیه کلامی
».
[۵] معرفت، محمدهادی، التفسیر و المفسرون، مشهد، الجامعة الرضویه، ۱۴۱۸ ق، ج ۱، ص ۶۰.


۴.۲ - سخن خداوند متعال

خدای جل‌جلاله می‌فرماید: هر کسی به رأی و دلخواه خویش گفتار مرا تفسیر کند، به من ایمان نیاورده است.

«من فَسّر القرآن برأیه فلیتبوَأ مقعدَه من النّار»؛
[۶] معرفت، محمدهادی، التفسیر و المفسرون، مشهد، الجامعة الرضویه، ۱۴۱۸ ق، ج ۱، ص ۶۱.
کسی که قرآن را به رأی و نظر خود تفسیر کند، جایگاهش آتش جهنم است.

۴.۳ - حدیثی از امام صادق

عیّاشی از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند که فرمودند: «مَنْ فسّر القرآن برأیه ان اصابَ لم یُوجَز، و ان اخطاً فهو ابعدُ من السماء»؛
[۷] مرآة الانوار، مقدمه تفسیر قرآن، ص ۱۶، به نقل از: عمید زنجانی، عباس‌علی، مبانی و روش‌های تفسیر قرآن تهران، چاپ ارشاد، ۱۳۷۳، ص ۲۲۳.
کسی که قرآن را به رأی و نظر خویش تفسیر کند، اگر درست و مطابقِ با واقع باشد، اجر و پاداشی برایش نیست و اگر خطا رود، هر آیینه (از مرز و حق و حقیقت) بیش‌تر از فاصله آسمان‌ها از یک‌دیگر دور شده است.


منظور از تفسیر به رأی چیست؟
هرچند مفسران در معنای «تفسیر به رأی» اختلاف کرده‌اند، ولی روایات متعددی که از ناحیه ائمه علیهم‌السلام وارد شده است، «تفسیر به رأی» را به‌روشنی معنا نموده است.
[۸] تمام این روایات در مقدمه تفسیر برهان که قبل از جلد اول است، به‌عنوان مرآة الانوار و مشکوة الاسرار وجود دارد.


۵.۱ - أ. روایتی از امام باقر

امام محمدباقر علیه‌السلام به قتاده مفسِّر معروف فرمودند: «وَیْحَکَ یا قتادة ان کنتَ انما فَسَّرت القرآن من تلقاء نفسِک فَقَدْ هلکتَ و اهلکت و ان اخذتَه من الرجال فقد هلکت و اهلکت»؛ وای بر تو ای قتاده اگر قرآن را از پیش خود تفسیر کنی، به‌یقین هلاک می‌شوی و دیگران را نیز به هلاکت خواهی کشاند (هم‌چنین) اگر تفسیر قرآن را از دیگر مردم (درست مانند حالتی که از پیش خود تفسیر کنی) فراگیری، سرانجام هلاک شده دیگران را نیز به هلاکت خواهی کشاند.

۵.۲ - ب. تفسیری منسوب به امام عسکری

در تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه‌السلام چنین آمده است که:
[۹] متن حدیث را به علت اختصار پاسخ، حذف نمودیم و به ترجمه آن اکتفا نمودیم.
«آیا می‌دانید چه کسانی به قرآن، که آن را شرفی بسی بزرگ و والا است تمسک می‌جویند؟ آنان که قرآن و تأویلش را از ما اهل بیت و یا از نمایندگان و سفیران ما به‌سوی شیعیانمان به دست آورند، نه از طریق قیاس بدکاران و آرای اهل جدل. اما آنان که به رأی و نظر خود درباره قرآن اظهار نظر می‌کنند، اگر تصادفاً گفتارشان درست باشد، عملشان از روی نادانی بوده، قرآن را از غیر اهلش فرا گرفته‌اند، و اما اگر دچار خطا و اشتباه شده، سخنشان مطابق با واقعِ امور نباشد، جایگاهشان آتش جهنم خواهد بود».
[۱۰] مقدمه تفسیر برهان، (مرأة الانوار)، ص ۱۶.



پس از نقل دو روایت با تلخیص و دسته‌بندی نظر مؤلف (مقدمه تفسیر برهان)
[۱۱] مقدمه تفسیر برهان، (مرأة الانوار)، ص ۱۶.
در این مورد بیان می‌گردد:

۶.۱ - اول

شخص رأی دارد و یا عاشق نظر خودش است و لذا آیه قرآن را براساس خواسته و هوای خودش تأویل و تفسیر می‌کند و چنان‌چه رأی او نبود، هیچ‌گاه آن معنا از آیه استفاده نمی‌شد و این نوع تفسیر به رأی خودش دو نوع است:

یکی این‌که تفسیر او از راه جهل و نادانی است. پس مثال می‌فرماید مثل اکثر تفاسیر مخالفین.

دوم آن‌که با علم و آگاهی این کار را انجام می‌دهد؛ مثل آنهایی که با آیات قرآن برای تصحیح بدعت‌های خود استدلال می‌کند، درحالی‌که خودش می‌داند معنی آیه چنان نیست که او می‌گوید؛ ولی برای این‌که خصم خود را به اشتباه بیندازد و او را گمراه کند.

سوم این‌که همین‌ شخص که براساس هوای نفس قرآن را تفسیر می‌کند و با علم و آگاهی می‌داند این تفسیر غلط است؛ ولی غرض صحیح ممکن است داشته باشد (مثل اصحاب تأویلات باطنیه) مثلاً برای این‌که دلیلی از قرآن برای مجاهده با نفس داشته باشد، به آیه «اذْهَبْ إِلی فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغی» که اشاره به قلبش می‌نماید که فرعون این است و این نوع تفسیر هم ممنوع است (البته دلیلش روشن است اگر راهش باز شود، هر کسی براساس خواسته هوا و هوس از قرآن برداشتی می‌کند؛ همان‌طور که مجاهدین خلق می‌گفتند: «الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ»؛ یعنی مبارزه زیرزمینی و همین مطلب خواسته طرف‌داران «قرائت‌های مختلف می‌باشد»؛ پس در این اقسام سه‌گانه که بخش نخست بود، طرف دنبال تفسیر قرآن نیست؛ بلکه خودش ایده و هوی و هوسی دارد که می‌خواهد آن را توجیه کند، سعی می‌کند از قرآن برای خودش دلیل توجیه‌کننده‌ای بیاورد.

۶.۲ - دوم

شخص از پیش خود تسریع دارد در تفسیر نمودن قرآن؛ ولی سرمایه عملی‌اش فقط به‌طور اندک است، ظاهر زبان عربی را بلد است. دنبال طلب روایت و گفتاری که از ائمه ـ علیهم‌السلام ـ در مورد این آیه است نیستند، مخصوصاً روایاتی که در مورد مطالب بلند و غرائب (دور) و الفاظ مبهمه، الفاظ جابه‌جایی در موارد اختصار حذف، اضمار، تقدیم و تأخیر، ناسخ و منسوخ، خاص و عام، رخص و عزائم، محکم و متشابه و چهره‌های گوناگون آیات متفرقه وجود دارد که محتاج به استماع از ائمه ـ علیهم‌السلام ـ می‌باشد. کسی که در چنین موردی مبادرت بورزد، در استنباط معانی قرآن (و تفسیر آن) به مجرد همان مقدار فهم لغت عربی اشتباه و غلط خواهد شد و جزء آنهای که تفسیر به رأی دارند، می‌باشد. بنابراین لازم است دنبال شنیدن (اخبار تفسیر باشد) تا موارد غلط و اشتباه از بین برود و تازه بعد از شنیدن روایات باید اهل نظر و استنباط باشد، تا بتواند آن را بفهمد، و از جمله برنامه تفسیر، وارد بودن به زبان و لغت عربی است تا با آشنایی به لغت و زبان آن را تفسیر نماید.



۱. تفسیر تسنیم، ج ۱، اثر استاد جوادی آملی.
۲. البیان، ج ۱ و ۲، اثر مرحوم خویی.


۱. معرفت، محمدهادی، التفسیر و المفسرون، مشهد، الجامعة الرضویه، ۱۴۱۸ ق، ج ۱، ص ۱۳.
۲. عمید زنجانی، عباس‌علی، مبانی و روش‌های تفسیر قرآن تهران، چاپ ارشاد، ۱۳۷۳، ص ۲۲۹.
۳. معرفت، محمدهادی، التفسیر و المفسرون، مشهد، الجامعة الرضویه، ۱۴۱۸ ق، ج ۱، ص ۶۳.
۴. مقدس اردبیلی، زبدة البیان، ص ۲۱.
۵. معرفت، محمدهادی، التفسیر و المفسرون، مشهد، الجامعة الرضویه، ۱۴۱۸ ق، ج ۱، ص ۶۰.
۶. معرفت، محمدهادی، التفسیر و المفسرون، مشهد، الجامعة الرضویه، ۱۴۱۸ ق، ج ۱، ص ۶۱.
۷. مرآة الانوار، مقدمه تفسیر قرآن، ص ۱۶، به نقل از: عمید زنجانی، عباس‌علی، مبانی و روش‌های تفسیر قرآن تهران، چاپ ارشاد، ۱۳۷۳، ص ۲۲۳.
۸. تمام این روایات در مقدمه تفسیر برهان که قبل از جلد اول است، به‌عنوان مرآة الانوار و مشکوة الاسرار وجود دارد.
۹. متن حدیث را به علت اختصار پاسخ، حذف نمودیم و به ترجمه آن اکتفا نمودیم.
۱۰. مقدمه تفسیر برهان، (مرأة الانوار)، ص ۱۶.
۱۱. مقدمه تفسیر برهان، (مرأة الانوار)، ص ۱۶.
۱۲. طه (۲۰)، آیه ۲۴.    
۱۳. بقره (۲)، آیه ۳.    







جعبه ابزار