تفاوت فلسفه تحلیلی با فلسفه صدرایی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: فلسفه، تحلیل.
پرسش: فلسفه تحلیلی با فلسفه صدرایی چه تفاوتی دارد؟
پاسخ: «فلسفه تحلیلی» این است که در مواجهه با یک مسئله پیچیده باید، این مسئله را بیاییم و به اجزایش آنالیز کنیم و راجع به آن اجزا بحث کنیم و بعد دوباره از تحلیل به ترکیب بازگردیم.
فلسفه صدرایی را نیز میتوان به نوعی فلسفه تحلیلی دانست.
یافتن تعریف دقیق از «فلسفه تحلیلی» مشکل است؛ زیرا این اسم از سوی برخی از پژوهندگان مباحث فلسفی بر نحوه کار بعضی از فیلسوفان، نهاده شده است. از آنجا که هر محقق و پژوهشگری ممکن است ملاک و معیار خاصی برای آن تعریف و تعیین کند؛ از این جهت یافتن یک تعریف روشن و مشترک مشکل است. اما آنچه بیشتر به
ذهن میرسد، آن است که «فلسفه تحلیلی» عبارت باشد از تحلیل روش مباحث فلسفی.
مثلاً برخی «فلسفه تحلیلی» را اینگونه معرفی میکنند: «فلسفه تحلیلی» این است که در مواجهه با یک مسئله پیچیده باید، این مسئله را بیاییم و به اجزایش آنالیز کنیم و راجع به آن اجزا بحث کنیم و بعد دوباره از تحلیل به ترکیب بازگردیم. در اصل آنالیز یعنی جدا کردن از هم؛ یعنی مسئله دشواری را به اجزای سادهتری تحلیل کنیم و بعد با آن تحلیل، تکلیف آن مسئلهی اولیه را روشن کنیم. این در واقع یک روش حل مسئله است که هم در ریاضیات و هم در فلسفه کاربرد دارد.
فلسفهی تحلیلی را در مقابل
فلسفه قارهای یا
فلسفه اروپایی قرار میدهند. بنیانگذاران اصلی فلسفهی تحلیلی، فیلسوفان «کمبریج برتراند راسل» و «جرج ادوارد مور» بودند. این دو از ریاضیدان و فیلسوف آلمانی «گوتلوب فرگه» تاثیر پذیرفته بودند. اینگونه فلسفه بر روشن بودن، با معنا بودن و ریاضیوار بودن جستارهای فلسفی تاکید فراوان دارد.
با توجه تعریفی که از فلسفه تحلیلی ارائه کردیم،
فلسفه صدرایی را نیز میتوان به نوعی فلسفه تحلیلی دانست.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «تفاوت فلسفه تحلیلی با فلسفه صدرایی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۵/۱۴.