• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تفاوت عیب‌جویی با امر به معروف

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: عیب‌جویی، غیبت، امر به معروف، عیب‌پوشی.

پرسش: در احادیث آمده که خوشا به حال کسی که عیوب خود، او را از پرداختن به عیوب دیگران باز دارد. با توجه به این‌که برطرف ساختن ـ برخی و بلکه اکثر ـ عیوب از انسان مشکل و وقت‌گیر است، آیا این امر با وظیفه امر به معروف و نهی از منکر منافاتی ندارد و آیا انسان باید تا رسیدن به آن مرحله از این وظیفه صرف‌نظر کند؟

پاسخ: عیب‌جویی به قصد تخریب افراد پیش افراد دیگر انجام می‌شود؛ ولی امر به معروف به قصد اصلاح، ارشاد و راهنمایی در پیش خودِ ترک‌کننده معروف و انجام‌دهنده منکر انجام می‌شود تا زمانی که حتی یک منکر در جامعه باشد، این وظیفه بر همه واجب است و دیگر این‌که امر به معروف و نهی از منکر نه‌تنها با خودسازی تعارضی ندارد، بلکه یکی از ابزارها و راه‌های خودسازی و اطاعت امر خداست.
یکی از شرایط امر به معروف و نهی از منکر این است که شخص آمر و ناهی خودش به آن کار مورد امر و نهی ملتزم باشد و اگر خودش به آن کار بی‌اعتنا بود، چگونه می‌تواند دیگران را از آن نهی یا به آن وادار کند؟ ما به‌ اندازه‌ای که خود را ساخته‌ایم، باید سعی کنیم دیگران را هم با خود همراه و هم‌قدم کنیم؛ اما تا آن حد که خود را نساخته‌ایم، نباید از دیگران هم توقع داشته باشیم و آنان را امر و نهی کنیم؛ بنابراین میان رفع عیوب خود و امر به معروف و نهی از منکر نوعی تلازم وجود دارد.




عیب‌جویی و غیبت از دیگران از صفات مذموم و ناپسند است که در شرع مقدس اسلام حرام شمرده شده است و معنای غیبت و عیب‌جویی از دیگران این است که انسان به بیان نقاط ضعف و معایب دیگران پیش افراد بپردازد؛ یعنی این‌که عیب شخصی را نزد دیگران بیان کردن و افشا نمودن و بیان این عیوب به طوری باشد که اگر شخص غیبت‌شده بشنود، ناراحت می‌شود.
[۱] فقیه ایمانی، مهدی، نقش زبان در سرنوشت انسان، قم، انتشارات اسماعیلیان، ۱۳۷۵ ش.


۱.۱ - حکم عیب‌جویی و غیبت

عیب‌جویی و غیبت از نظر قرآن و روایات و اجماع علما، مذموم و حرام است.

۱.۱.۱ - سخن خداوند متعال

قرآن کریم در این زمینه می‌فرماید: «لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً اَ یُحِبُّ اَحَدُکُمْ اَنْ یَاْکُلَ لَحْمَ اَخِیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ»؛ غیبت یکدیگر را روا مدارید، آیا احدی از شما دوست می‌دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد، البته از آن کراهت و نفرت دارید.

۱.۱.۲ - حدیثی از پیامبر

پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم) می‌فرماید: «ای کسانی که به زبان ایمان آورده و قلبتان ایمان نیاورده، غیبت مسلمانان را نکنید و از امور پنهان آنان جست‌وجو نکنید و عیب‌پوشی کنید. کسی که درصدد افشای اسرار برادر دینی خود باشد، در همین دنیا رسوا می‌شود».
[۳] محدث نوری، میرزاحسین، مستدرک نوری، ج۲، ص۱۰۴.


۱.۱.۳ - حدیثی دیگر

و در حدیث دیگر پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمود: «هر که ظاهر کند و افشا کند عمل ناشایست کسی را، مثل آن است که خود به جای آورده است».


امر به معروف و نهی از منکر، از ضروریات اسلام است و بر هر مسلمانی واجب است که این را انجام دهد و در امر به معروف عدالت شرط نیست؛ بلکه بر هر مسلمانی لازم و واجب است که اگر شرایط مهیا بود، آن را انجام دهد. این امر به معروف با عیب‌جویی فرق بسیاری دارد و معنای امر به معروف، دعوت به خوبی‌ها و کارهای نیکو و نهی کردن افراد از کارهای زشت است. این کار چون درحضور خود شخص انجام می‌شود و به معنای افشاگری عیوب نیست و فرق بسیاری با عیب‌جویی دارد.

۲.۱ - دیدگاه قرآن درباره امر به معروف

در رابطه با امر به معروف قرآن کریم می‌فرماید: «وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ اُمَّه یَدْعُونَ اِلَی الْخَیْرِ وَ یَاْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ باید جماعتی از شما باشند که دعوت به خیر کنند، امر به معروف و نهی از منکر کنند و آن‌ها همان رستگاران هستند».


امر به معروف شرایط و مراحلی دارد که در این‌جا به مراحل آن اشاره می‌شود.

۳.۱ - مرتبه اول

‌از دل آغاز می‌شود و هر کس ارتکاب منکری، یا ترک معروفی را دید، به مقتضای ایمانش باید در دل خود، از آن کار منزجر باشد. نخستین آثار انزجار و ناراحتی قلبی در چهره ظاهر می‌شود؛ یعنی مؤمن با دیدن عمل منکر و ترک معروف، در دل ناراحت می‌شود و قیافه‌اش را درهم می‌کشد و رویش را ترش می‌کند.

۳.۲ - مرتبه دوم

در مرحله دوم، شخص مؤمن باید با زبان، ناراحتی خود را از عامل منکر و تارک معروف آشکار کند و او را امر و نهی نماید و یا نصیحت و موعظه کند و ارشاد نماید.

۳.۳ - مرتبه سوم

در مرحله سوم شخص مؤمن، عملاً با قدرت و به طور فیزیکی (با وجود سایر شرایط) جلوی منکرات را می‌گیرد و البته در زمان حکومت اسلامی این مورد باید با اجازه حاکم شرع باشد.
[۶] مصباح یزدی، محمدتقی، اخلاق در قرآن، ج۳، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۷۸ ش.



انسان در مسیر زندگی دنیا با زمینه‌های انحراف بی‌شماری مواجه است و اگر متوجه نباشد و خود را از نظر معنوی آماده و مهذب نکرده باشد، هر آیینه احتمال سقوط و نابودی دارد؛ لذا علمای اخلاق با توجه به فرمایش معصومین (علیهم‌السلام) همیشه متذکر این نکته بوده و هستند که انسان باید از غفلت خارج شده و سعی کند عنان نفس را از دست ندهد؛ بلکه آن را تربیت کرده و در مسیر سلوک الی‌الله قرار دهد و مهم‌ترین قدم در مسیر خودسازی را اطاعت اوامر الهی و دوستی خدا معرفی کرده‌اند؛ چون اگر کسی مطیع فرمان پروردگار خود بود و دوست‌دار الهی بود، سعی می‌کند که همیشه رضایت خداوند را به دست آورد و از نافرمانی او پرهیز نماید و در مسیری قرار گیرد که خداوند دستور فرموده و از کارهایی که نهی شده اجتناب نماید؛ چون اگر کسی واقعاً دوست‌دار و عاشق خالق کائنات باشد، هیچ موقع باعث عدم رضایت محبوب خود نمی‌شود.

۴.۱ - کلام خداوند


قرآن کریم می‌فرماید: «قُلْ اِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ»؛ بگو اگر خدا را دوست دارید از من پیروی کنید تا خدا شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد.
و یکی از دستورات الهی امر به معروف و نهی از منکر است و باز انجام این دستور بزرگ، در واقع پیروی و اطاعت حضرت حق صورت گرفته است و کسی که مطیع حضرت حق باشد، در مسیر خودسازی قدم برداشته است.
[۸] مصطفوی، فریده، روش خودسازی، ص۷۶-۸۰، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۸۰ ش.



خلاصه این‌که عیب‌جویی به قصد تخریب افراد پیش افراد دیگر انجام می‌شود؛ ولی امر به معروف به قصد اصلاح و ارشاد و راهنمایی در پیش خودِ ترک‌کننده معروف و انجام‌دهنده منکر انجام می‌شود تا زمانی که حتی یک منکر در جامعه باشد، این وظیفه بر همه واجب است؛ و دیگر این‌که امر به معروف و نهی از منکر نه‌تنها با خودسازی تعارضی ندارد، بلکه یکی از ابزارها و راه‌های خودسازی و اطاعت امر خداست.
یکی از شرایط امر به معروف و نهی از منکر این است که شخص آمر و ناهی خودش به آن کار مورد امر و نهی ملتزم باشد و اگر خودش به آن کار بی‌اعتنا بود، چگونه می‌تواند دیگران را از آن نهی یا به آن وادار کند؟ ما به ‌اندازه‌ای که خود را ساخته‌ایم، باید سعی کنیم دیگران را هم با خود همراه و هم‌قدم کنیم؛ اما تا آن حد که خود را نساخته‌ایم، نباید از دیگران هم توقع داشته باشیم و آنان را امر و نهی کنیم؛ بنابراین میان رفع عیوب خود و امر به معروف و نهی از منکر نوعی تلازم وجود دارد.


۱. مهدی نراقی، جامع السعادات (ترجمه سید جلال‌الدین مجتبوی)، حکمت، ۱۳۶۶ ش.
۲. رضا فرهادیان، مبانی تعلیم و تربیت در قرآن و احادیث، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۸ ش.
۳. محمدتقی مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، ج۳، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه)، ۱۳۷۸ ش.
۴. مهدی فقیه ایمانی، نقش زبان در سرنوشت انسان، اسماعیلیان، قم، ۱۳۷۵ ش.
۵. محسن قرائتی، امر به معروف و نهی از منکر، ستاد اقامه نماز.


۱. فقیه ایمانی، مهدی، نقش زبان در سرنوشت انسان، قم، انتشارات اسماعیلیان، ۱۳۷۵ ش.
۲. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۲.    
۳. محدث نوری، میرزاحسین، مستدرک نوری، ج۲، ص۱۰۴.
۴. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۲، ص۳۵۶، ح۲.    
۵. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۰۴.    
۶. مصباح یزدی، محمدتقی، اخلاق در قرآن، ج۳، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۷۸ ش.
۷. آل‌عمران/سوره۳، آیه۳۱.    
۸. مصطفوی، فریده، روش خودسازی، ص۷۶-۸۰، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۸۰ ش.




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تفاوت عیب‌جویی با امر به معروف»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۵/۱۸.    



رده‌های این صفحه : مقالات ‌اندیشه قم




جعبه ابزار