• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تفاوت شکرگزاری در اسلام و زرتشت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: اسلام، گریه، اندوه، شکر، زرتشت، شادی، نشاط، بکاء، دمع،

پرسش: چرا در ادیانی مانند دین زرتشت، تمام مراسم‌های شکرگزاری همراه با شادی و نشاط بوده، ولی ما مسلمانان با چشمان گریان و دلی‌اندوهناک به شکرگزاری‌ می‌پردازیم؟

پاسخ: این کلام قیاسی نابجا است چون مسلمین در برابر نعمت‌های الهی گریه و عزاداری نمی‌کنند، بلکه خدا را شکر می‌کنند، منتها آن‌گونه که خود نعمت‌دهنده فرموده است و از این گذشته اسلام نه تنها با نشاط و شادی مخالف نیست، بلکه یکی از دستورات آن داشتن نشاط و شادی در زندگی است در کنار اعیاد بزرگ اسلام که مکلف به تعطیم آن اعیاد هستیم.



آنچه در پرسش مطرح شده، برداشتی نادرست و قیاسی نابجا است؛ به دلیل این‌که:
• ما در برابر نعمت‌هایی که خدا به ما داده گریه و عزاداری نمی‌کنیم، بلکه خدا را شکر می‌کنیم، منتها آن‌گونه که خود نعمت‌دهنده فرمود:
«وَ وَصَّیْنَا الْاِنْسانَ..اَنِ اشْکُرْ لی؛ به انسان سفارش کردیم که شکر مرا به‌جای آورید.»
«کُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّکُمْ وَ اشْکُرُوا لَه؛ از روزی پروردگارتان بخورید و شکر او را بجا آورید.»
• حقیقت شکر عبارت است از: قدردانی از منعم، آثار این قدردانی در قلب به‌طوری بروز می‌کند؛ در زبان به‌گونه‌ای و در افعال و اعمال ظاهری به شکلی دیگر. در قلب آثارش از قبیل خضوع، خشوع، محبت و خشیت و امثال آن است. در زبان، ثنا، مدح و حمد، و در جوارح اطاعت و بکارگیری جوارح، در آنچه را که رضای منعم در آن است.
• در تعالیم و آموزه‌های اسلام، خدای متعال خود، از طریق پیامبرش (علیه‌السّلام) چگونگی این شکرگزاری را به بشر اعلام نموده است. یکی از گونه‌های شکرگزاری، عبادت و سر تسلیم فرو آوردن در برابر خداوند است. این عبادت در شکل‌های مختلف تجلی پیدا می‌کند؛ مانند نماز، روزه، انفاق به دیگران، دوری از اسراف و تبذیر و... همه اینها شکری است که در آن گریه وجود ندارد. منتها اولیای الهی و کسانی که عظمت خداوند را شناختند؛ پی به گستردگی و وسعت لطف و رحمتش برده‌اند، و بنده نوازی او را با تمام وجود درک کرده‌اند، در برابر آن همه عظمت کبریایی و ضعف و ناچیزی خویش، در عبادت‌ها و مناجات خویش گریه هم می‌کنند.
• اسلام نه تنها با نشاط و شادی مخالف نیست، بلکه یکی از دستورات آن داشتن نشاط و شادی در زندگی است. اگر فرد یا جامعه‌ای با توجه و عمل به دیگر دستورات الهی، نشاط و شادی هم داشته باشد، خود یکی از مصادیق شکر را به جای آورده، اما این تمام شکرگزاری نیست.
• یکی از تفاوت‌های مهم ما مسلمانان، بویژه شیعه با دیگر ادیان؛ آن است که ما نعمت‌های بزرگی در دین خود داریم که به پاسداشت آنها جامعه پر از نشاط و شادی می‌شود. عید غدیر، عید فطر، عید قربان، میلاد امام زمان (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) و... این سرمایه‌های معنوی با هیچ نعمت مادی قابل مقایسه نبوده و این عکس العمل‌های پر از نشاط در جامعه اسلامی آن‌چنان بدیهی و روشن است که نیاز به برهان ندارد. البته ما در شکرگزاری‌هایی که مصیبتی را به یادمان می‌آورد (مانند حادثه عاشورا) چشمی گریان و دلی‌ اندوهناک هم داریم.
• بنابر‌این، ما نه با شادی مخالفیم و نه با معنا و چگونگی شکرگزاری بی‌گانه هستیم، و نه دنبال ترویج حزن و‌ اندوه در جامعه می‌باشیم. آنچه ما بدان معتقد و پای‌بندیم تعالیم و آموزه‌های اسلام است. و تعالیم زرتشت را حتی در صورتی که تعالیم الهی بدانیم، مشخص نیست آنچه پیروان این مکتب امروزه انجام می‌دهند دقیقاً منطبق با تعالیم تحریف نشده این دین باشد.


۱. لقمان/سوره۳۱، آیه۱۴.    
۲. سبا/سوره۳۴، آیه۱۵.    
۳. موسوی خمینی، روح‌الله، چهل حدیث، ص۳۴۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ چهل و چهارم، ۱۳۸۶.    
۴. ر.ک:سایت اسلام کوئست، مقاله «شادی و نشاط در اسلام.»    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «تفاوت شکرگزاری در اسلام و زرتشت»، تاریخ بازیابی۱۴۰۱/۲/۲۵.    


رده‌های این صفحه : اسلام | زرتشت | شکر | مباحث اعتقادی




جعبه ابزار