تفاوت بحران بلوغ و افسردگی در نوجوانان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه:بحران بلوغ، افسردگی، نوجوانی، احساس هویت، رشد اجتماعی، رشد اخلاقی.
پرسش :تفاوت
بحران بلوغ و
افسردگی در نوجوانان چیست؟
پاسخ :
برای نوجوان دوره نوجوانی به عنوان مرحله ای از زندگی، پدیده ای نوظهور است. شروع این دوره با پدیده
بلوغ همزمان و خاتمه آن شروع دوره جوانی است. فرآیند بلوغ یکی از پیچیده ترین دوره های زندگی و در عین حال لذت بخش ترین و دل انگیز ترین دوره زندگی هر فرد است. در این دوره نوجوان نه کودک به حساب می آید و نه هنوز به درستی بالغ گردیده است ولی در مرز بین این دو مرحله ( کودکی و بزرگسالی ) قرار می گیرد این دوره آغاز مسئولیت پذیری انسان نسبت به اعمال و کارهای خود می باشد.
نوجوانی و بلوغ، بهار زندگی است. بهاری که آغاز تغییر و تحولات جسمی روحی در افراد است. هر فرد فقط یک بار بهار بلوغ را تجربه می کند که با دگرگونی هایی در جسم و روان همراه است. در این دوره نوجوان به سرعت رشد کرده و شاهد تکامل جسمانی و نیرومندی بدنی خویش است و همزمان عواطف و احساسات او نیز دچار تحول اساسی می شود.
از نظر
اسلام این دوران بسیار با اهمیت است در احادیث معصومین (علیهم السلام) از این دوران به هفت سال سوم عمر فرزند(از چهارده سالگی به بعد) تعبیر شده است.
رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرموده است:"فرزند آدمی در هفت سال اوّل زندگی، آقا و سیّد پدر و مادر است، در هفت سال دوّم بنده فرمانبردار و مطیع پدر و مادر است، و در هفت سال سوّم وزیر خانواده و مشاور پدر و مادر است."
امام علی (علیه السلام) فرموده است:" فرزندت در هفت سال اوّل، برگ خوشبوئی بر ساقه درخت وجود شما است؛ و در هفت سال دوّم، خدمتگزار مطیع و فرمانبردار شما است؛ و در هفت سال سوّم، ممکن است دشمن بدخواه شما یا دوست خیرخواه شما باشد."
اولیاء و مربیان باید با آگاهی کامل از حقایق و ویزگی ها و شرایط این دوران در جهت شناخت نیازهای روحی روانی نوجوان خود و بر طرف کردن آن به شیوه مطلوب اقدام نمایند تا نوجوان بتواند با کمترین آسیبی این دوران سخت را پشت سر بگذارد. رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرموده است:
رحمت الاهی شامل حال پدر و مادری باد که با
تربیت صحیح ، فرزند خود را در
نیکی به والدین کمک و یاری نمایند.
برخی از ویژگی ها و خصوصیات روانی نوجوان در دوران بلوغ عبارتند از:
در این دوران نوجوان
هویت فردی، اجتماعی خود را به دست می آورد. نوجوان با در نظر گرفتن تجربیات گذشته و قبول تحولات بلوغ می خواهد هویت خویش را از نو بازسازی کند. حتی مخالفت و ستیز با والدین و عصیان در برابر اندیشه و قدرت ها و دخالت های دیگران برای تثبیت « هویت » و جدا نمودن خویش از سایرین است.
دبس می گوید:« اثبات شخصیت در آنها یک امر طبیعی است. غالباً مخالفتی مابین خود و محیطی که در آن زندگی می کند تولید می نماید و این اثبات
شخصیت اجتماعی جوانان در موارد متعددی بروز می کند».
در هر صورت اگر این
احساس هویت به درستی درک و راهنمایی نشود دچار بحران هویت خواهد شد؛ زیرا تحول
بلوغ جسمی و
اجتماعی ، تصویر ذهنی از بدن و هویت شخصی نوجوان را تهدید می کند.
در این دوران نوجوان با مجموعه ای از تغییرات ناگهانی ناشی از وضعیت جسمانی، تضادهای روحی و … مواجه می شود که موجب نگرانی هایی در فرد می شود.
این رشد گرچه در پسران نیز قابل توجه است اما در دختران نوجوان به دلیل وجود احساسات و عواطف متعدد و غیر قابل پیش بینی (همچون
زودرنجی ،
نگرانی ،
ترس و
وحشت ،
حجب و
حیا و
شرم ،
افکار رویایی ،
گوشه گیری ،
درون گرایی ،
خودشیفتگی ،
خودآرایی ،
خودنمایی ،
دوستی و
محبت ،
خشم ،
ناسازگاری ،
پرخاشگری ،
استقلال طلبی و... ) ملموس تر و حساس تر است؛ زیرا این صفات عاطفی و هیجانی که گاه در تضاد با یکدیگرند سبب نوسانات واضح اخلاقی می گردند.
دوره نوجوانی، دوره نوسان ها، فعالیت ها و رفتارهای هیجان انگیز در بعد اجتماعی است گرچه نوجوان به نظر بزرگسالان اهمیت می دهد؛ اما اندیشه های همسالان خود را به بزرگسالان ترجیح می دهد و سعی می کند در میان آنها پذیرفته شده و نقش داشته باشد.
این دوران زمان شکل گرفتن و رشد صفات اخلاقی است که با رشد اجتماعی ارتباط نزدیکی دارد و برای ادامه زندگی سالم و سازنده ضروری است، به طور معمول صفات اخلاقی مطلوب اکتسابی هستند و نوجوان باید در انتخاب و به دست آوردن این صفات نیرو صرف کند.
با توجه به آن چه گفته شد نوجوان در این دوره تمایلات و خواهش های متضادی دارد؛ مثلاً با این که می خواهد با دوستانش باشد، به تنها بودن نیز علاقمند است. خودخواهی کودکانه با نوع پرستی خیرخواهانه را در می آمیزد
و او را در برزخی میان کودکی و بزرگسالی رها می سازد و دچار نوعی بی ثباتی عاطفی و روانی و فکری می شود که از آن به « بحران بلوغ » یاد می کنند. این بحران نوجوان را در یک وضعیت مبهم و پیچیده ای قرار می دهد
که نمی داند چه باید کرد همین عدم اطمینان نسبت به نقش خود موجب مشکلات زیادی برای نوجوان می شود و او را دچار بعضی از اختلالات روانی و رفتاری می سازد.
برخی ازانواع اختلالات روانی و رفتاری در نوجوانان عبارتند از:
رفتارهای ناهنجار اجتماعی از قبیل
خودسری و
مخالفت با والدین ، معلم و پزشک، عدم شرکت در رویدادهای خانوادگی و جدال با خواهران و برادران، ایجاد موانع در راه تحصیل، زندگی خانوادگی.
افسردگی ،
گوشه گیری و
در خود فرو رفتن در سنین نوجوانی تا حدودی طبیعی است اما اگر از حد طبیعی تجاوز کند به عنوان اختلال افسردگی باید مورد توجه قرار گیرد.
افسردگی به وضعیت روحی و روانی خاصی گفته می شود که با بروز علائمی نظیر غم و اندوه،
بی حوصلگی ، بی قراری و اشکال در تمرکز، احساس بی علاقه گی نسبت به همه چیز، گریه کردن های مکرر، لذت نبردن از زیبایی های زندگی و … که هفته ای بیش از ۳ بار و هر بار بیش از ۳ ساعت رخ می دهد، در نوجوانان شناخته می شود که با عمل به آموزه های دینی،مشاوره های روانپزشکی و درمان های مختلف غیر داروئی و داروئی می توان به افسردگی خاتمه داد.
رفتارهای خشونت آمیز و خطر آفرین که در اثر
مصرف مواد مخدر تشدید می شوند و منجر به حوادث مختلف مثل
فقر و
خودکشی ، به خصوص در میان نوجوانان پسر می گردد.
دشواری های روانی یا محیطی، زمینه ساز این مشکلات هستند؛
مدرسه هراسی ،
مدرسه گریزی و عدم پیشرفت تحصیلی نمونه هایی از مشکلات تحصیلی هستند.
گریز از خانه نشانه فشار محیط، بدرفتاری ها، مشکلات روانی خود نوجوان است. رفتار صحیح با نوجوان و حل به موقع و درست مشکلات از بروز این رفتارها پیشگیری می کند.
بیماری های وخیم روانی همانند
پیکوز ،
اسکیزوفرنی ، در جریان
فشارهای هیجانی دیده می شود. معمولاً
سایکوز (
جنون )بزرگسالان با پشت سر گذاشتن یک دوره سایکوز در نوجوانی همراه است.
بنا بر این افسردگی تنها یکی ازاختلالات روانی است که گاهی در اثر بحران بلوغ ایجاد می شود ولی در بسیاری موارد علت دیگری دارد؛ همچنان که بحران بلوغ ممکن است عوارض سوء دیگری غیر افسردگی داشته باشد؛ که باید جدی گرفته شود و از راه صحیح درمان شود.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «تفاوت بحران بلوغ و افسردگی در نوجوانان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۷/۲۴.