• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ترس از امتحان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: ترس، امتحان، اضطراب.

پرسش: چرا بعضي از دانش‌آموزان از امتحان مي‌ترسند و در بعضي از مواقع درس را ياد نمي‌گيرند؟

پاسخ:


فهرست مندرجات

۱ - علل ترس از امتحان
       ۱.۱ - یادگیری
       ۱.۲ - ترس از عدم موفقیت
              ۱.۲.۱ - بیان یک نکته
       ۱.۳ - ترس از معلم
       ۱.۴ - اهمال‌کاری والدین
       ۱.۵ - برنامه درسی نداشتن
       ۱.۶ - آشنا نبودن با شیوه‌های مطالعه
       ۱.۷ - اعتماد به نفس نداشتن
       ۱.۸ - یادآوری
۲ - علل یاد نگرفتن
       ۲.۱ - عوامل فردی
              ۲.۱.۱ - عوامل ذهنی و روانی
              ۲.۱.۲ - عوامل فیزیکی یا جسمی
              ۲.۱.۳ - نداشتن هدف و انگیزه
              ۲.۱.۴ - نداشتن اعتماد به نفس
              ۲.۱.۵ - ضعف اراده
              ۲.۱.۶ - نداشتن برنامه‌ریزی درست
              ۲.۱.۷ - نداشتن روش مطالعه مناسب
              ۲.۱.۸ - توجه نکردن به مطالب
              ۲.۱.۹ - نداشتن دوستان درس‌خوان
              ۲.۱.۱۰ - آشنایی با پیش‌نیازهای بحث
              ۲.۱.۱۱ - دعا و توکل به خدا
       ۲.۲ - عوامل مربوط به خانواده
              ۲.۲.۱ - تحقیر و سرزنش
              ۲.۲.۲ - مقایسه فرزندان با همسالان موفق
              ۲.۲.۳ - اختلافات خانوادگی
              ۲.۲.۴ - اختلاف فرزند با خانواده
              ۲.۲.۵ - وابسته کردن فرزندان به والدین
              ۲.۲.۶ - تغییرات منفی در خانواده
۳ - معرفی منابع
۴ - پانویس
۵ - منبع


ترس و اضطراب از امتحان می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد (از نظر علمی ترس از امتحان اشتباه است، به جای آن باید از اضطراب امتحان یاد کرد. در نوشتار حاضر از باب مسامحه، ترس و اضطراب مترادف آمده است.) ما این علل را در این قسمت بررسی می‌کنیم. البته ممکن است در برخی افراد یکی از علل وجود داشته باشد و در عده‌ای دیگر، ترکیبی از علل باشد و دیگر این‌که علل ترس گاهی به دانش‌آموز برمی‌گردد و گاهی به والدین و مربیان و گاهی به همه آن‌ها.

۱.۱ - یادگیری

گاهی ترس از امتحان جنبه یادگیری دارد؛ به عنوان مثال ممکن است برادر یا خواهر بزرگ او در خانه یا دوستان او در مدرسه نسبت به امتحان واکنش‌های رفتاری را نشان دهند و جملات منفی‌ای را بیان دارند.
[۱] دهنوی، حسین، نسیم مهر (۱)، ص۲۹، نشر خادم الرضا، چاپ ششم، ۱۳۸۳ ش.


۱.۲ - ترس از عدم موفقیت

برخی والدین نسبت به نمرات فرزندشان بسیار حساس‌اند؛ به طوری که گاهی به او می‌گویند که ما از تو انتظار داریم فلان نمره را بیاوری یا اگر فلان نمره را نیاوردی، از جایزه، پارک، سینما و یا ... خبری نیست و برخی والدین فرزنشان را با دیگران مقایسه می‌کنند و دائماً توانایی‌های آن‌ها را به رخ او می‌کشند و از او انتظار دارند که خودش را به هم‌کلاسی یا دوستش برساند و فرزند آن‌ها به خاطر ترس از نرسیدن به امتیازات (مثل جایزه، پول توجیبی) یا ترس از تنبیه شدن و یا عدم مقبولیت و محبوبیت نزد والدین، دائماً دغدغه و تشویش دارد و این تشویش‌ها تا حدود زیادی بر درس خواندن او اثر منفی می‌گذارد و حال مطالعه را از او سلب می‌کند.

۱.۲.۱ - بیان یک نکته

اعتدال نداشتن: برخی اضطراب‌ها مفید است و باید از آن‌ها استفاده کرد. اگر تا حدی فرد اضطراب نداشته باشد، دغدغه وظیفه و کار خود را ندارد و اصلاً حرکتی به خود نمی‌دهد؛
[۲] دهنوی، حسین، نسیم مهر (۱)، ص۲۷، نشر خادم الرضا، چاپ ششم، ۱۳۸۳ ش.(اقتباس)
پس آن‌چه بد است، اضطراب شدید یا عدم اضطراب است.

۱.۳ - ترس از معلم

برخی معلم‌ها دائماً فرد را می‌ترسانند که اگر نمره نگرفتید، فلان می‌شود یا این‌که می‌گویند من سخت‌گیر هستم و تنبیه می‌کنم و... این رفتارها بر دانش‌آموز اثر منفی دارد؛ به‌گونه‌ای که فرد از معلم و درس او احساس بدی پیدا می‌کند.

۱.۴ - اهمال‌کاری والدین

برخی والدین به برنامه و ایام امتحان فرزندشان توجهی ندارند و خود نیز برنامه درستی برای زندگی ندارند. این بی‌برنامگی آن‌ها اثر منفی بر دانش‌آموز می‌گذارد؛ مثلاً والدین بدون توجه به امتحان فرزندشان قبل از امتحان با هم پارک می‌روند و تا آخر شب بیرون هستند یا برنامه مهمانی رفتن یا دعوت مهمان دارند و یا تا آخر وقت مشغول دیدن فیلم هستند و سروصدا در خانه بلند است و اتاق مناسبی برای مطالعه ندارند. این موارد می‌تواند باعث عدم موفقیت در تحصیل گردد و پیشاپیش موجب ترس از عواقب بد امتحان شود.

۱.۵ - برنامه درسی نداشتن

گاهی دانش‌آموزان برنامه صحیحی برای مطالعه در امتحان خود نمی‌ریزند، زمانی را که وقت مطالعه زیاد است، به بازی و بی‌کاری طی می‌کنند و در آخر وقت که وقت زیادی ندارند، می‌خواهند حجم انبوهی از کتاب را مطالعه کنند که دیدن حجم انبوه کتاب و زمان کم، خود باعث اضطراب می‌شود و اضطراب باعث می‌شود که همان مقدار مطالعه کم نیز به ذهن سپرده نشود و در نتیجه عدم فهم مطالب و یادگیری آن باعث ترس و اضطراب می‌شود.
[۳] دهنوی، حسین، نسیم مهر (۱)، ص۲۹، نشر خادم الرضا، چاپ ششم، ۱۳۸۳ ش (با تغییر و اضافه).


۱.۶ - آشنا نبودن با شیوه‌های مطالعه

راهبردها و راهکارهای یادگیری به فرد کمک می‌کند تا از مطالعه خود استفاده لازم را ببرد و در زمان کم مطالب زیادی را یاد بگیرد و در هنگام نیاز با روش‌های علمی ‌آن‌ها را به یاد آورد. عدم توجه به این تفکیک‌ها می‌تواند باعث تداخل مطالب و فراموشی و در نتیجه اضطراب فرد شود؛ چون فرد زمان زیادی را به مطالعه اختصاص می‌دهد؛ ولی چیزی یاد نمی‌گیرد.

۱.۷ - اعتماد به نفس نداشتن

اضطراب و ترس از امتحان در واقع به خود امتحان برنمی‌گردد. فرد می‌ترسد که نمره خوبی نگیرد و مقبولیت خود را نزد اقوام و بستگان و والدین از دست بدهد و این امر باعث تشویش و ترس او می‌شود. اعتماد به نفس این افراد پایین است و توانمندی‌های خود را کم می‌گیرند. گاهی نیز والدین باعث افت اعتماد به نفس آن‌ها می‌شوند. وقتی اعتماد به نفس پایین آمد، فرد گمان می‌کند ذهن او در اختیار او نیست و تکلیف او از عهده‌اش بیرون است.

۱.۸ - یادآوری

علل یادشده را باید شناسایی و ریشه‌کن کرد تا ترس برطرف شود.


علل یاد نگرفتن درس متفاوت است که در زیر به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود. البته برخی علل اثر مستقیم و برخی اثر منفی غیر مستقیم بر جا می‌گذارد. عوامل مختلفی می‌توانند سبب ناتوانی در یادگیری گردد:

۲.۱ - عوامل فردی

عوامل فردی عبارت‌اند از:

۲.۱.۱ - عوامل ذهنی و روانی

میزان هوش؛ ممکن است کودکی توان ذهنی ندارد؛ به همین دلیل نمی‌تواند یاد بگیرد.

۲.۱.۲ - عوامل فیزیکی یا جسمی

مانند بیماری، ضعف شنوایی و بینایی: برخی دانش‌آموزان به دلیل ضعف شنوایی نمی‌توانند توضیحات معلم را به‌خوبی بشنوند و درک کنند؛ لذا یاد نمی‌گیرند. برخی نیز کاستی توجه دارند؛ یعنی نمی‌توانند به دقت به حرف‌های معلم گوش دهند که در این صورت به درمان خاص و انجام تمریناتی خاص نیاز است.

۲.۱.۳ - نداشتن هدف و انگیزه

برخی کودکان هیچ نتیجه مثبتی را برای یادگیری تجربه نکرده‌اند؛ لذا انگیزه‌ای برای آموختن ندارد.

۲.۱.۴ - نداشتن اعتماد به نفس

چنین کودکانی در‌عین‌حال که توانایی درونی برای یادگیری دارند، اما احساس می‌کنند که توانایی ندارند؛ لذا برای یادگیری تلاش فکری و ذهنی به خرج نمی‌دهند و یاد نمی‌گیرند. برخی نیز جملات منفی را به خود تلقین می‌کنند و مرتب به خود می‌گویند که من از پس کار برنمی‌آیم و یا دیگران به او تلقین منفی کنند این امور در یادگیری او اثر منفی می‌گذارد.

۲.۱.۵ - ضعف اراده

درس خواندن مستلزم جدی بودن و تلاش کردن است که برخی کودکان زیاد ضعیف بار آمده‌اند که جدیت لازم برای تلاش را ندارند.

۲.۱.۶ - نداشتن برنامه‌ریزی درست

برخی کودکان برای درس خواندن برنامه ندارند؛ مثلاً مطالعه کردن بعد از ورزش سنگین و خستگی زیاد کارساز نیست. برخی کودکان تمام وقت خود را صرف تماشای تلویزیون یا بازی می‌کنند. بازی زیاد سبب می‌شود که آن انرژی لازم برای تلاش را از دست بدهند.

۲.۱.۷ - نداشتن روش مطالعه مناسب

نمی‌داند چه‌گونه اطلاعات را به خاطر بسپارد یا چه‌گونه مسئله و تمرین را حل کند؛ یعنی راهبردهای مناسب برای یادگیری را نمی‌داند. عدم استفاده از تکنیک‌ها و راهبردهای یادگیری.
[۴] خادمی، عین‌الله، مطالعه روشمند، قم، نشر پارسیان.


۲.۱.۸ - توجه نکردن به مطالب

گاهی فرد روی مطلبی که در کلاس ارائه می‌شود توجه کافی نمی‌کند و یادداشت نمی‌کند. نکات سخت کتاب را نمی‌پرسد و در منزل آن مطالب را مرور نمی‌کند که این عوامل خود باعث می‌شود که سطح یادگیری پایین آید.

۲.۱.۹ - نداشتن دوستان درس‌خوان

نداشتن دوستان اهل مطالعه و برعکس هم‌نشین با افرادی که از مطالعه فراری‌اند، روحیه عدم علاقه به درس را در فرد تقویت می‌کند.

۲.۱.۱۰ - آشنایی با پیش‌نیازهای بحث

برای مطالعه نیاز است فرد با پیش‌نیازهای بحث آشنا شود؛ به عنوان مثال کسی که ریاضی سال اول را خوب یاد نگیرد، در سال دوم با مشکل روبه‌رو می‌شود.

۲.۱.۱۱ - دعا و توکل به خدا



۲.۲ - عوامل مربوط به خانواده

عوامل مربوط به خانواده، عبارت‌اند از:

۲.۲.۱ - تحقیر و سرزنش

درس خواندن و یادگیری نیاز به شوق و رغبت دارد؛ اما اگر والدین کودک را به خاطر درس، مدرسه، نمره و انجام تکالیف سرزنش و تحقیر نماید، نهال یادگیری را در او خشکانده است؛ زیرا براساس قانون تداعی، این تحقیرها و سرزنش‌ها که ناراحت‌کننده هستند، همراه و همخوان می‌شود با درس و یادگیری، در نتیجه یادگیری و درس نیز از چشم کودک می‌افتد و برایش ناراحت‌کننده می‌شود. مناسب است که والدین به جای سرزنش و تحقیر، کودک را به درس خواندن ترغیب و تشویق کند و او را با روش‌های مختلف دلگرم سازد. والدین نباید کودک را تحت فشار قرار دهد، با اکراه و اجبار او را وادار به درس خواندن نماید؛ زیرا اجبار دشمن تمایل است و بدون تمایل نمی‌شود درس را یاد گرفت.

۲.۲.۲ - مقایسه فرزندان با همسالان موفق

برخی پدر و مادرها مرتب کودک خود را با دیگران مقایسه می‌کنند. این امر روحیه دانش‌آموز را ضعیف می‌کند و او را ناتوان از یادگیری می‌سازد.

۲.۲.۳ - اختلافات خانوادگی

اختلافات خانوادگی، طلاق، وجود نامادری یا ناپدری.

۲.۲.۴ - اختلاف فرزند با خانواده

اختلاف فرزند با خانواده، لج‌بازی با والدین و اعتراض به جو خانوادگی.

۲.۲.۵ - وابسته کردن فرزندان به والدین

وابسته کردن فرزندان به والدین جهت انجام تکالیف به خصوص در دوران ابتدایی.

۲.۲.۶ - تغییرات منفی در خانواده

تغییرات منفی در خانواده؛ مانند: ورشکستگی سیاسی و اقتصادی و اعتیاد. (http://mobtakeran.com/tabid/۲۰۳/Default.aspx)


۱. مطالعه روشمند، دکتر عین‌الله خادمی، چاپ اول، نشر پارسایان.
۲. اضطراب امتحان، اسماعیل بیابان‌گرد.


۱. دهنوی، حسین، نسیم مهر (۱)، ص۲۹، نشر خادم الرضا، چاپ ششم، ۱۳۸۳ ش.
۲. دهنوی، حسین، نسیم مهر (۱)، ص۲۷، نشر خادم الرضا، چاپ ششم، ۱۳۸۳ ش.(اقتباس)
۳. دهنوی، حسین، نسیم مهر (۱)، ص۲۹، نشر خادم الرضا، چاپ ششم، ۱۳۸۳ ش (با تغییر و اضافه).
۴. خادمی، عین‌الله، مطالعه روشمند، قم، نشر پارسیان.




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «ترس از امتحان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۲/۱۷.    



جعبه ابزار