• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تربیت فرزندان و دانش‌آموزان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: وظایف والدین، فرزندان، نهاد خانواده.

پرسش: این‌جانب مادر سه فرزند و مدیر مدرسه دخترانه در سطح راهنمایی می‌باشم، می‌خواستم توضیح دهید برای تربیت فرزندان و دانش‌آموزان مدرسه چه راهکارهایی مناسب است؟

پاسخ:




ضمن تشکر از شما خواهر گرامی که به عنوان یک مادر و مربی، دغدغه تربیت فرزندان و دانش‌آموزان خود را دارید. خداوند به شما توفیق دهد که بتوانید در این زمینه به موفقیت‌های چشم‌گیری دست یافته و وظیفه و مسئولیت خود را به خوبی انجام دهید.
به یقین تعلیم و تربیت باارزش‌ترین و مهم‌ترین وظیفه پدران و مادران و نهادهای تربیتی است. اساساً هدف از بعثت انبیا نیز تعلیم و تربیت انسان‌ها بوده است؛ با این وجود یکی از کاستی‌ها و نقایص در نظام تربیتی ما عدم توجه به برنامه‌ها و شیوه‌های کارآمد تربیتی است. امروزه در دنیای علم، تحقیقات وسیعی صورت می‌گیرد تا زمینه‌های تعلیم و تربیت مؤثر فراهم شود و در سایه تعلیم و تربیت انسان‌های سالم، صالح و موفق به جامعه وارد شوند. آن‌چه که در زیر می‌آید، کلیاتی درباره اصول تربیتی کودکان است که البته تحقیق و پی‌گیری این اصول می‌تواند روش‌ها و راهکارهای تربیتی را برایتان به ارمغان آورد.


در تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان توجه به ویژگی‌های سنی کودکان لازم و ضروری است. بر اساس برخی مطالعات انجام‌شده در رشد آدمی، شش مرحله به شرح زیر در نظر گرفته شده است:
۱. دوره طفولیت از تولد تا هجده ماهگی.
۲. دوره کودکی اول، از دو تا چهار سالگی.
۳. دوره کودکی دوم، از چهار تا هفت سالگی.
۴. دوره کودکی سوم، از هفت تا دوازده سالگی.
۵. دوره نوجوانی، از دوازده تا شانزده سالگی.
۶. دوره جوانی، از شانزده تا بیست سالگی.
[۱] شکوهی، غلام‌حسین، تعلیم و تربیت و مراحل آن، ص۱۸۳، مشهد، آستان قدس رضوی.

براساس این تحقیقات، توانایی‌های شناختی کودکان در دوره‌های مختلف متفاوت است؛ ازاین‌رو در تعلیم و تربیت کودکان باید به توانایی‌ها و ویژگی سنی کودکان توجه کرد.


مواد آموزش و برنامه تربیت کودکان باید با میزان رشد شناختی کودک، هماهنگ باشد. روان‌شناسان معتقدند تدریس در سال‌های اولیه تحصیل باید متکی و مبتنی بر محسوسات کودکان باشد، بدین معنا که والدین و مربیان باید دروس و موضوعات آموزشی و تربیتی خود را محسوس و عملی سازد و از طرح مطالب انتزاعی و استدلال‌های خشک و غیر ملموس دوری کند، به عنوان مثال: در این سن اگر به کودک گفته شود، «کارهای خوب انجام بده» یا به خاطر انجام یک رفتار نادرست از او انتقاد گردد، با توجه به این‌که کودک معنای خوب و بد و درست و نادرست را نمی‌فهمد، گفتن این جملات برای او نامفهوم است. در این سن باید به صورت عملی، کارهای خوب را به کودکان آموزش دهیم؛ اما در مقطع راهنمایی که مقدمات تفکر انتزاعی فراهم شده، باید دانش‌آموز را کمک کرد تا بدون توسل به پدیده‌های محسوس نیز مسائل منطقی را حل کند.


برنامه‌های آموزشی و تربیتی کودکان باید در راستای واقعیت‌های زندگی باشد، به این معنا که مطالب درسی با مظاهر زندگی و اشیای موجود در محیط خاص کودک مرتبط باشد.
توجه به این نکته مهم است که حفظ کردن موضوعات به‌تنهایی، دلیل بر فهم محتوای دروس نیست؛ بلکه مهم ادراک آن و فراگیری طرز استفاده از آن می‌باشد. به تعبیر دیگر در برنامه‌های آموزشی باید یک‌سری اهداف رفتاری در نظر گرفته شود. البته از توانایی حافظه نیز در دبستان باید به نحو مطلوب استفاده کرد. حفظ آیات، احادیث و اشعار و حتی جملاتی که دارای محتوای آموزشی و تربیتی است، در برنامه‌ها لحاظ شود. آموزش این موضوعات از سویی به تقویت حافظه کودک کمک می‌کند و از سوی دیگر، زمینه‌ای را فراهم می‌کند که کودک با موضوعات تربیتی و اخلاقی آشنا شود.


از لحاظ روان‌شناسی، استعداد کودکان متفاوت است؛ ازاین‌رو تحمیل یک برنامه ثابت برای همه دانش‌آموزان و انتظار یکسان از همه اشتباه است. ما نباید انتظار داشته باشیم که همه فرزندان ما از نظر اخلاق، توانایی ذهنی و شناختی مثل هم باشند. بنابراین در برنامه‌های تربیتی علاوه بر معیارهای سنی به توانایی‌های فردی کودکان نیز باید توجه کرد. در کلاس از آن‌جا که جداسازی و لحاظ برنامه‌های متفاوت امکان ندارد، باید در تهیه برنامه آموزشی حد متوسط دانش‌آموزان را از نظر استعداد مدنظر قرار داد.


از آن‌جا که در این سنین، متمرکز نمودن فعالیت‌های ذهنی برای مدت طولانی دشوار است، باید محتوای دروس و برنامه‌های آموزشی تا حد امکان به اختصار تهیه شود. معلم باید به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی کند که در جلسه درسی حدود یک‌سوم جلسه، به بیان محتوای دروس پرداخته شود؛ اما باقی‌مانده وقت را به پرسش و پاسخ، حل تمرین‌ها و نیز استفاده از مسابقه، داستان، فیلم و... که در عین ارتباط با محتوای دروس از تنوع بیشتری برخوردارند، بپردازد.


یکی از مسائل مهم در تربیت کودکان، توجه به نیازهای عاطفی آنان است، اگر رابطه مادر و فرزند یا مربی و دانش‌آموز یک رابطه عاطفی و صمیمی باشد و به کودک احترام گذاشته شود اعتماد کودک بیشتر شده و از نظر اخلاقی و تربیتی رشد بهتری خواهد داشت. روان‌شناسان توصیه می‌کنند که معلمان و والدین باید نیازهای عاطفی و روانی کودکان را برآورده کنند. در واقع زمانی شاگردان یک کلاس و فرزندان یک خانواده آماده زندگی اجتماعی می‌شوند که از نظر تأمین نیازهای زیستی عاطفی در خانواده مشکلی نداشته باشند. تحقیقات نشان می‌دهد بسیاری از انحرافات اخلاقی نوجوانان مانند اعتیاد، خانه‌گریزی، روابط جنسی نامشروع و... به خاطر برآورده نشدن نیازهای عاطفی فرزندان در خانواده است.


۱. غلام‌علی افروز، مباحثی در روان‌شناسی و تربیت کودکان و نوجوانان، انتشارات انجمن اولیا و مربیان، ۱۳۷۴ ش.
۲. ملک سیما، احمدیه، بازیابی ارزش‌ها در کودکان و نوجوانان، نشر نی، ۱۳۷۵ ش.
۳. مجید رشیدپور، تربیت از دیدگاه علی (علیه‌السلام)، انتشارات پرنیان، ۱۳۷۹ ش.
۴. سلوان هوارد، راهنمای گام به گام برای حل مشکلات رفتاری شایع در کودکان، ترجمه: حورا صدر، انتشارات رشد، ۱۳۸۲ ش.


۱. شکوهی، غلام‌حسین، تعلیم و تربیت و مراحل آن، ص۱۸۳، مشهد، آستان قدس رضوی.




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تربیت فرزندان و دانش‌آموزان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱۱/۰۸.    



جعبه ابزار