• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تحریف اسلام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



پرسش: ما معتقدیم که اسلام از تحریف دور مانده است و از طرفى هم اعتقاد داریم که عترت پیامبر (ص) مفسّر قرآن هستند، بنابراین آیا مى‌توان نتیجه گرفت که اسلام غیر شیعى تحریف شده است؟
نمایه: تحریف اسلام، تحریف قرآن، تحریف، تمسک
پاسخ:



یقینا "قرآن کریم" که از اساسی ترین منابع اسلام است از تحریف لفظى (جابجاى الفاظ و عبارات یا حذف و زیادت بر آن) مصون مانده ، و به صراحت برخى آیات قرآن و ضرورت بین مسلمین و روایات منصوصه از زیادت و نقصان به اعجاز اله، در امان مانده است. البته این بدان معنا نیست که تحریف و انحرافی در مسلمین از مسیر اصلى خویش؛ یعنى مسیرى که قرآن و رسول (ص) پیش روى او گشودند، صورت نگرفته است.
قرآن و پیامبر (ص)، امت اسلامى را به معصومین‌(ع) ارجاع داده اند و عترت معادل قرآن قرار گرفته است. از این رو صحیح‌ترین و دقیق‌ترین تفاسیر و تبیین‌ها براى قرآن و سیره ی نبوى (ص) را باید نزد ایشان جویا شد نه دیگران. پس هر چه با قرآن و سنت؛ یعنى سیره ی متواتر نبی اکرم (ص) و نصوص ائمه ‌(ع) مطابقت داشته باشد صحیح و قابل تبعیت و اطاعت است.
پس از میان آراء مختلف و نحله‌ها و ملل مختلف تنها یکى حق است و آن همان مکتب اهل بیت است.


همه ی مسلمین بر عدم تحریف آیات قرآن - یعنى عدم زیادت بر قرآن یا کاستى از آن - و نیز بر حدیث ثقلین از نبی اکرم (ص) اتفاق نظر دارند. چنانچه بر اختلافات مذاهب و تفاوت ملل و نحل با یکدیگر، متفق‌اند. پس شکى نیست که در دنبال کردن سیره ی نبوى (ص) و حتى تمسک به سیره و روایات اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و برداشت و فهم از قرآن، اختلاف روى داده و هر فرقه راهى و پیشه‌اى را دنبال کرده است! و این یعنى تحریف و انحراف مسلمین از مسیر اصلى خویش؛ یعنى مسیرى که قرآن و رسول (ص) پیش روى او گشودند.


لذا باید دید ملاک تشخیص حق از باطل و اصیل از محرّف چیست؟ این راه گرچه در ابتدا مشکل و لاینحل مى‌نماید، اما محال نیست؛ زیرا "قرآن" بین همه ی فرق به عنوان منبع اصیل وحی و غیر محرف، قابل تصدیق و مراجعه است و در میان احادیث موجود بین شیعه و سنی احادیثى متفق علیه یافت مى‌شود که ما را به منبعى اصیل دگر رهنمون مى‌شود که اهم اینها حدیث انذار (یوم الدار)، حدیث غدیر و حدیث ثقلین و احادیث تفسیرى آیات ۳ و ۶۷ مائده و احادیث تفسیرى آیه تطهیر و احادیث تفسیرى آیه ولایت و است. احادیثى که بین تمامى فرق شیعه و سنى متفق علیه مى‌باشند و هیچ دیده ی حق بینى توان انصراف آنها از ظواهرشان و کتمان اسانید تاریخى آنها را ندارد. پس باید بین مذاهب مختلف اسلامى، قرآن و سنت قطعیه را حاکم نمود.

۳.۱ - کلام امام صادق

امام صادق (ع) مى‌فرماید: "در هیچ امرى دو نفر اختلاف نکردند، مگر این که براى آن مطلب در کتاب خداوند عزوجل اصلى است در حالى که عقول اینها به آن نرسیده است (پس دچار اختلاف شده‌اند)".
[۳] کافى، ج ۱، کتاب فضل العلم، ح ۶، ص ۷۸.
نیز مى‌فرمایند: "پیامبر (ص) در منا (در حجه الوداع) خطبه خوانده، پس فرمودند: "اى مردم! هر آنچه را از جانب من براى شما آوردند (از حدیث یا سیره)، به کتاب خدا عرضه کنید، پس اگر موافق کتاب خدا بود، پس من آن را گفته‌ام و آنچه که با کتاب خدا مخالف بود من آن را نگفته‌ام".
[۴] کافى، ج ۱، کتاب فضل العلم، ح ۵، ص ۸۹..


۳.۲ - کلام امام باقر

امام باقر (ع) مى‌فرماید: "وقتى من نظرى دادم به چیزى، از کتاب خدا در مورد آن از من سؤال کنید (تا براى شما توضیح دهم که آن حکم را از کجاى قرآن برداشت نموده‌ام)".
[۵] کافى، ج ۱، کتاب فضل العلم، ح ۵، ص۷۷.
پس موارد عدیده‌اى در سیره ی ائمه‌(ع) وجود دارد که براى صحابه روش برداشت خود از قرآن را توضیح داده‌اند".
[۶] ر.ک: جوادى آملى، عبداللَّه، تفسیر تسنیم، ج ۱، ص ۶۹ - ۷۳ ؛ وسائل، ج ۵، ص ۵۳۸.



برخى براى توجیه این اختلافات به این حدیث نبوى تمسک کرده‌اند که: "اختلاف امت من رحمت است".
عبدالمؤمن انصاری (ره) مى‌گوید: به امام صادق (ع) گفتم: برخى از رسول اللَّه (ص) روایت کنند که فرمود: "اختلاف امت من رحمت است" امام (ع) فرمود: "راست گویند". پس گفتم: اگر اختلاف آنها رحمت است پس اجتماعشان و اتفاق نظرشان عذاب است؟! فرمود: نه چنین است که تو برداشت کرده‌اى و آنها پنداشته‌اند! همانا رسول (ص) اراده نموده قول خداوند را که فرمود: "چرا از هر گروهى، برخى مهاجرت نمى‌کنند تا در دین متفقه شوند...". پس خداوند امر نموده که مردم به سوى رسول خدا (ص) مهاجرت کنند، پس بیاموزند، سپس به سوى قومشان بازگشته آنها را تعلیم دهند. هر آینه پیامبر (ص) اراده نموده اختلاف امت از بلاد و نژادهاى مختلف را نه اختلافشان در مذهب. هر آینه دین یکى است. هر آینه دین یکى است".
[۸] وسائل، ج ۱۸، باب صفات القاضى، باب، ۱۱، ح ۱۰، ص ۱۰۲ - ۱۰۱.



از این رو شیعه، امامت على و حسنین‌(ع) را از راه نبی (ص) و امامت سایرین را از طریق امام قبلى شناسایى کرده و گردن نهاده است و نصوص نبوى نیز اسامى ایشان را یکایک تا دوازده نفر تعیین کرده است. از باب نمونه: جابربن عبداللَّه انصاری رحمه الله مى‌گوید: "هنگامى که آیه‌ى اطیعوااللَّه واطیعوا الرسول و اولى الامرمنکم" نازل شد، به رسول خدا (ص) گفتم: ما خدا و رسولش را شناخته‌ایم! اما اولی الامر که اطاعت آنها بر ما واجب شده چه کسانى‌اند؟! فرمود: آنان جانشینان من و امامان پس از من هستند: نخستین آنان علی (ع) است و سپس به ترتیب: حسن بن علی (ع)، حسین بن علی (ع)، علی بن الحسین (ع)، محمد بن علی (ع)، که در تورات به باقر معروف است و تو زمان او را درک خواهى کرد. هر وقت او را دیدى سلام مرا به او برسان، و پس از او به ترتیب: جعفر بن محمد، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد، حسن بن علی و پس از او فرزندش که نام و کنیه‌ى او با نام و کنیه من یکى است. خداوند او را بر همه‌ى جهان حاکم مى‌سازد و او است که از نظرها پنهان مى‌شود و غیبتش طولانى خواهد شد. تا آن جا که تنها کسانى که ایمانشان استوار و آزموده و عمیق است بر عقیده‌ى خود به امامت او باقى مى‌مانند".
[۱۰] منتخب الاثر، ص ۱۰۱ ؛ غایه المرام، ج ۱۰، ص ۲۶۷ ؛ اثباه الهداه، ج ۳، ص ۱۲۳؛ ینابیع الموده، ص ۴۹۴.

البته مسلمین به ذکر این نصوص و این اسامى اکتفا نمى‌کردند، بلکه اول عصمت و علم و غیب و اعجاز او را امتحان مى‌کردند. پس اگر این شرایط را در مدعیان امامت شیعه مى‌یافتند به فرمانش و ولایتش گردن مى‌نهادند و إلاّ جستجو مى‌کردند تا مراد خود را بیابند و مطیع او شوند!
[۱۱] ر. ک نمایه: امامت درسن طفولیت، سؤال ۲۸۵.
ایشان نیز از پدر مهربان‌تر، مسلمانان را زیر بال و پر گرفته و به تغذیه معنوى و علمى ایشان همت مى‌گماشتند، تا این که سینه و سینه معارف الاهى و قرآنى و نبوى (ص) به نسل کنونى شیعه اثنی عشر منتقل گردید و در منابع حدیثى و تفسیرى ثبت و ضبط و حفظ شد. تا بالاخره مصلح موعود (عج) از پرده ی غیب به درآید و اسلام را از غربت به درآورده و تفرقه‌ها را برداشته و کل جهان را در زیر پرچم اسلام ناب محمدى (ص) در آورد.

۵.۱ - علت تاکید پیامبر بر ولایت علی(ع) و تمسک به قرآن و عترت

شکى نیست که تأکیدات و سفارشات پیامبر(ص) به ولایت علی (ع) و تمسک به عترت و قرآن در کنار یکدیگر به جهت وحدت مسلمین از یکسو و پیشگیرى از انحراف و تحریف در تفسیر و تبیین دین بوده است، که نفع آن یعنى نیل به هدایت و سعادت واقعى و فیوضات اخروى عاید خود مسلمین است و إلا رویگردانى کل عالم از اهل بیت‌(ع) ، ضررى را متوجه مقام و منزلت ایشان نزد خداوند نمى‌کند، چنانکه رویگردانى کل انسان‌ها و شرک و کفر همه آنها هم ضررى را متوجه خداوند نمى‌نماید، بلکه خود دچار خسران و زیان مى‌شوند. نه روى آورى مسلمین چیزى بر ثواب ایشان مى‌افزاید و نه رویگردانى آنها چیزى از ثواب آنها مى‌کاهد زیرا ایشان بندگان مخلص خداوند بودند که تمام تلاش خود را در راه هدایت مردم نموده و بالاخره راحت و آسایش زندگى و جان شیرین خود را در این راه نثار و ایثار نمودند و در راه هدایت و نجات خلق از تحریفات و انحرافات از هیچ کوششى دریغ ننموده و از کمترین فرصت‌ها بیشترین استفاده را براى حفظ دین نمودند. پس خونبها و اجر آنها با خدا است: "انّ هذالکم جزاءً وکان سعیکم مشکورا".


۱. خسروپناه، عبدالحسین، کلام جدید، ص ۲۱۲ - ۱۶۱.
۲. سبحانى، جعفر، آیین وهابیت.
۳. سبحانی، جعفر، شیعه پاسخ مى‌دهد.
۴. شهرستانی، عبدالکریم، ملل و نحل، ج ۱، ص ۱۸۸ - ۲۷.
۵. شیرازی، سلطان الواعظین، شبهاى پیشاور.
۶. صافی، لطف اللَّه، منتخب الاثر.
۷. عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه.
۸. علامه عسکری، نقش عاشیه در اسلام.
۹. قرآن کریم و تفاسیر شیعه و سنى ذیل آیات مذکور در پاورقى‌ها.
۱۰. قمی، شیخ عباس، تتمه المنتهى.
۱۱. قمی مشهدی، محمدبن محمد رضا، کنزالدقایق، ج ۳، ص ۳۱ - ۳۶ ، ۵۸ ؛ ج ۴، ص ۱۶۶ - ۱۹۶.
۱۲. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار.
۱۳. مصباح یزدی، محمد تقى، آموزش عقاید، ج ۱ و ۲، درس ۳۸ - ۴۰.



۱. احزاب(۳۳) آیه ۳۳.    
۲. مائده (۵) آیه ۵۵     و ۶۵.    
۳. کافى، ج ۱، کتاب فضل العلم، ح ۶، ص ۷۸.
۴. کافى، ج ۱، کتاب فضل العلم، ح ۵، ص ۸۹..
۵. کافى، ج ۱، کتاب فضل العلم، ح ۵، ص۷۷.
۶. ر.ک: جوادى آملى، عبداللَّه، تفسیر تسنیم، ج ۱، ص ۶۹ - ۷۳ ؛ وسائل، ج ۵، ص ۵۳۸.
۷. توبه(۹) آیه ۱۲۲.    
۸. وسائل، ج ۱۸، باب صفات القاضى، باب، ۱۱، ح ۱۰، ص ۱۰۲ - ۱۰۱.
۹. نساء(۴) آیه ۵۹.    
۱۰. منتخب الاثر، ص ۱۰۱ ؛ غایه المرام، ج ۱۰، ص ۲۶۷ ؛ اثباه الهداه، ج ۳، ص ۱۲۳؛ ینابیع الموده، ص ۴۹۴.
۱۱. ر. ک نمایه: امامت درسن طفولیت، سؤال ۲۸۵.
۱۲. سبأ(۳۴)آیه ۴۷.    
۱۳. شوری(۴۲)آیه۲۳.    
۱۴. هود(۱۱) آیه۵۱.    
۱۵. آل عمران(۳) ۱۷۶ – ۱۷۹.    
۱۶. آل عمران(۳) آیه ۱۴۴.    
۱۷. محمد(۴۷) ۳۲ – ۳۴.    
۱۸. نساء(۴) ۱۳۱ - ۱۳۳.    



سایت اسلام کوئست    


رده‌های این صفحه : تحریف | قرآن شناسی




جعبه ابزار