• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تاریخ صدور حدیث ثقلین

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: ثقلین، پیامبر.

پرسش: تاریخ صدور حدیث ثقلین و مناسبت آن چیست؟



تحقیق در زمینه تاریخ صدور و مناسبتی که پیامبر این حدیث را بیان فرموده نشان می‌دهد که پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در موارد متعدّدی بر این مسأله مهم سیاسی ـ اجتماعی اسلام که سرنوشت جامعه اسلامی بدان مربوط می‌شد، تأکید فرموده است. این موارد عبارتند از:

۱.۱ - در حجة الوداع روز عرفه

اوّل: در حجّة الوداع در روز عرفه (جابر بن عبداللّه: رَاَیتُ رَسولَ اللّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فی حَجَّتِهِ یَومَ عَرَفَةَ و هُوَ عَلی ناقَتِهِ القَصواءِ یَخطُبُ، فَسَمِعتُهُ یَقولُ: یا ایُّهَا النّاسُ، انّی قَد تَرَکتُ فیکُم ما ان اخَذتُم بِهِ لَن تَضِلّوا: کِتابَ اللّهِ، و عِترَتی اهلَ بَیتی؛ جابر می‌گوید: رسول خدا را در روز عرفه دیدم که بر شتری نشان‌دار [شتری که زیر گوشش داغی داشته باشد یا از گوشش بریده باشند] سوار بود و سخنرانی می‌کرد، از ایشان شنیدم که فرمود: ‌ای مردم در میان شما چیزی به جای گذاردم که اگر بدان چنگ زنید گمراه نشوید، کتاب خدا و عترتم.)

۱.۲ - در مسجد خیف

دوم: در مسجد خیف «سُلیم بن قیس: قالَ عَلِیٌّ (علیه‌السّلام): انَّ الَّذی قالَ رَسولُ اللّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یَومَ عَرَفَةَ عَلی ناقَتِهِ القَصواءِ، و فی مَسجِدِ خیفٍ و یَومَ الغَدیرِ و یَومَ قُبِضَ فی خُطبَةٍ عَلَی المِنبَرِ: ایُّهَا النّاسُ، انّی تَرَکتُ فیکُمُ الثَّقَلَینِ لَن تَضِلّوا ما ان تَمَسَّکتُم بِهِما: الاَکبَرُ مِنهُما کِتابُ اللّهِ، و الاَصغَرُ عِترَتی اهلُ بَیتی، و انَّ اللَّطیفَ الخَبیرَ عَهِدَ الَیَّ انَّهُمالَن یَفتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلَیَّ الحَوضَ کَهاتَینِ (اشارَ بِالسَّبّابَتَینِ) و لا انَّ احَدَهُما اقدَمُ مِنَ الآخَرِ، فَتَمَسَّکوا بِهِما لَن تَضِلّوا و لاتَقَدَّموا مِنهُم، و لاتَخلَّفوا عَنهُم، و لاتُعَلِّموهُم فَاِنَّهُم اعلَمُ مِنکُم؛ امام علی (علیه‌السلام) می‌گوید: آنچه را رسول خدا در روز عرفه، در مسجد خیف، روز غدیر و روز رحلت فرمود این بود که: ‌ای مردم من در میان شما دو امر گران‌بها به جای می‌گذارم که اگر بدان‌ها چنگ زنید گمراه نشوید. کتاب خدا که بزرگ‌تر است و عترت من که کوچک‌تر است و خدای دانا و مهربان با من عهد کرده که این دو از یکدیگر جدا نشوند تا در کنار حوض بر من وارد شوند مانند دو انگشت یکی بر دیگری پیشی نگیرد. به آنها چنگ زنید تا گمراه نشوید از آنها پیشی نگیرید و از آنها عقب نمانید. به آنها نیاموزید و آنها از شما داناترند.»

۱.۳ - حجة الوداع در غدیر خم

سوم: در حجّة الوداع در غدیر خم «زید بن ارقم: لَمّا رَجَعَ رَسولُ اللّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مِن حَجَّةِ الوَداعِ ونَزَلَ غَدیرَ خُمٍّ امَرَ بِدَوحاتٍ فَقُمِمنَ فَقالَ: کَاَنّی قَد دُعیتُ فَاَجَبتُ، انّی قَد تَرَکتُ فیکُمُ الثَّقلَینِ احَدُهُما اکبَرُ مِنَ الآخَرِ: کِتابُ اللّهِ تعالی وعِترَتی، فَانظُروا کَیفَ تَخلُفونی فیهِما، فَاِنَّهُما لَن یَتَفَرَّقا حَتّی یَرِدا عَلَیَّ الحَوضَ. ثُمَّ قالَ: انَّ اللّهَ عَزَّوجَلَّ مَولایَ وانَا مَولی کُلِّ مُؤمِنٍ، ثُمَّ اخَذَ بِیَدِ عَلِیٍّ (علیه‌السّلام) فَقالَ: مَن کُنتُ مَولاهُ فَهذا وَلیُِّهُ، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وعادِ مَن عاداهُ؛ زید بن ارقم گوید: هنگامی که پیامبر از حجة الوداع برگشتند در منطقه غدیر خم فرود آمد و دستور داد سایبان‌ها را برپا دارند آنگاه فرمود: گویا فراخوانده شده‌ام و اجابت کرده‌ام به درستی که در میان شما دو شی گرانبها گذاردم. یکی از آن دو بزرگتر از دیگری است کتاب خدا و عترت من. بنگرید چگونه با آنها رفتار می‌کنید آن دو از یکدیگر جدا نشوند تا بر من در کنار حوض وارد شوند. سپس فرمود: خداوند مولای من و من مولای هر مؤمن هستم آنگاه دست علی را گرفت و فرمود: هر که من مولای اویم این علی مولای اوست. بارخدا دوست بدار آنکه او را دوست بدارد و دشمن بدار آنکه او را دشمن بدارد.»

۱.۴ - در خطبه‌ای بر فراز منبر

چهارم: در خطبه‌ای که بر منبر ایراد فرمود.

۱.۵ - در هنگام بیماری

پنجم: در بیماری مهلک حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در حالی که اتاق آکنده از جمعیت بود: «فاطِمَةُ الزَّهراءُ علیهاالسلام: سَمِعتُ ابی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فی مَرَضِهِ الَّذی قُِبضَ فیهِ یَقولُ (وقَدِ امتَلاَتِ الحُجرَةُ مِن اصحابِهِ): ایُّهَا النّاسُ، یوشِکُ ان اُقبَضَ قَبضًا سَریعًا و قَد قَدَّمتُ الَیکُمُ القَولَ مَعذِرَةً الَیکُم، الا و انّی مُخَلِّفٌ فیکُم کِتابَ رَبّی عَزَّوجَلَّ و عِترَتی اهلَ بَیتی، ثُمَّ اخَذَ بِیَدِ عَلِیٍّ فَقالَ: هذا عَلِیٌّ مَعَ القُرآنِ و القُرآنُ مَعَ عَلِیٍّ، لا یَفتَرِقانِ حَتّی یَرِدا عَلَیَّ الحَوضَ، فَاَساَلُکُم ما تَخلُفونی فیهِما؛ حضرت فاطمه (علیها السلام) می‌گوید: از پدرم در بیماری مرگ شنیدم (در حالی که اتاق پیامبر از اصحاب پُر برد) که فرمود: ‌ای مردم به زودی از میان شما می‌روم و سخنانم را برایتان گفتم بدانید که در میان شما کتاب خدا و اهل بیت خود به جای می‌گذارم. آنگاه دست علی را گرفت و فرمود: این علی با قرآن است و قرآن نیز با علی است از یکدیگر جدا نشوند تا کنار حوض بر من وارد شوند آنگاه از شما می‌پرسم با آنان چه کرده‌اید؟»

۱.۶ - نظر ابن حجر

ابن حجر می‌گوید: بدان که طریق‌های فراوانی برای حدیث «تمسّک» از بیش از بیست صحابی وارد شده است و تفصیل این طرق گذشت و در برخی از این طریق‌ها، چنین است که آن را در حجة الوداع و روز عرفه فرمود و در برخی دیگر آن را در بیماریش در مدینه، در حالی که اطاق آکنده از یارانش بود، فرمود و در بعضی طریق‌ها آمده است که آن را در غدیر خم فرمود و در بعضی آن را در خطبه‌ای که پس از بازگشت از طائف خواند (این مطلب را در منابع نیافتیم و شاید اشاره باشد به سخن عبدالرحمن بن عوف که می‌گوید: پیامبر پس از شبیخون به طائف فرمود که: «ایّها الناس! انّی فرط لکم و اُوصیکم بعترتی خیرًا و انّ موعدکم الحوض، ‌ای مردم: من بر شما پیشی می‌گیرم و سفارش می‌کنم شما را نسبت به عترت خودم به درستی که وعده‌گاه شما نزد حوض است.»
[۱۴] ابی یعلی، أحمد بن علي، مسند ابی یعلی، ج۱، ص۳۹۳- ۸۵۶.
[۱۷] ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، المطالب العالیة، ج۴، ص۵۶، ح۳۹۴۹.
[۱۹] الکوفی، محمّد بن سلیمان، المناقب للکوفی، ج۱، ص ۴۸۸- ۳۹۵ .
همان‌گونه که گذشت و هیچ یک از اینها، یکدیگر را نفی نمی‌کنند چون هیچ مانعی ندارد که حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آن را در این جاها و غیر آن به جهت اهتمام به شأن کتاب عزیز و عترت پاک تکرار کرده باشد.


۱. ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذیّ، ج۵، ص۶۶۲، ح۳۷۸۶.    
۲. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده لذوی القربی، ج۱، ص۱۰۹، چ۳۱.    
۳. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۱، ص۳.    
۴. حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، مستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۱۸، حدیث ۴۵۷۶.    
۵. حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، مستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۶۱۳، حدیث ۶۲۷۲.    
۶. نسائی، احمد بن شعیب، خصائص امیر المؤمنین، ص۹۶، حدیث ۷۹.    
۷. شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال الدّین و تمام النّعمه، ص۲۳۴، حدیث ۴۵.    
۸. شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال الدّین و تمام النّعمه، ص۲۳۸، حدیث ۵۵.    
۹. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۴۱۵.    
۱۰. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودّة، ج۱، ص۱۲۵، ح۵۸.    
۱۱. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج۱، ص۲۱۶.    
۱۲. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودّة، ج۱، ص۱۲۴.    
۱۳. زید بن علی بن الحسین (علیه‌السلام)، مسند زید، ص۴۰۴.    
۱۴. ابی یعلی، أحمد بن علي، مسند ابی یعلی، ج۱، ص۳۹۳- ۸۵۶.
۱۵. حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، مستدرک علی الصحیحین،ج۱، ص۱۳۱، ح۲۵۵۹    
۱۶. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۲، ص۳۴۳.    
۱۷. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، المطالب العالیة، ج۴، ص۵۶، ح۳۹۴۹.
۱۸. شیخ طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص۵۰۴، ح۱۱۰۴.    
۱۹. الکوفی، محمّد بن سلیمان، المناقب للکوفی، ج۱، ص ۴۸۸- ۳۹۵ .
۲۰. ابن حجر هیثمی، احمد بن محمد، الصواعق المحرقة، ج۲، ص۳۶۸.    



حدیث‌نت، برگرفته از مقاله «تاریخ صدور حدیث ثقلین» تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۳/۳.    



جعبه ابزار