• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تأکید قرآن و حدیث به محبت اهل بیت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: اهل بیت، محبت اهل بیت، قرآن، حدیث.

پرسش: آیا قرآن و حدیث به محبت اهل بیت (علیه‌السّلام) تأکید کرده‌اند؟



محبّت، در فرهنگ اسلامی، واژه‌ای ارجمند و زیباست. در آموزه‌های دینی به «مهر ورزی»، توجهی ویژه شده است و تعبیر «هل الدینُ الّا الحُبّ؟ آیا دین، جز محبت است؟»، مکانت «مهر ورزی» را به اوج رسانده است.
عشق به زیبایی و مهر ورزیدن به چهره‌های سرشار از نیکی و کرامت و رادی، حقیقتی فطری است. نمی‌شود تصوّر کرد که کسی بر فطرت پاک، باقی مانده و گرایش‌های فطری او دست‌خوش انحراف نگردیده باشد و در عین حال، از عشق‌ورزی به زیبایی‌ها و دوست داشتن ارجمندی‌ها و والایی‌ها و گرایش به قلّه‌ها و قلّه‌سانی‌ها تن زند.

۱.۱ - سفارش به دوست داشتن علی

پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به دوست داشتن علی (علیه‌السّلام) سفارش کرده و مهر ورزیدن به اهل بیت (علیهم‌السّلام) را نشانه ایمان دانسته است، و آیا این همه جز واقع نمایی است؟ و جز ارشاد به حقیقت است؟ و به آنچه از درون جان انسان می‌جوشد؟!
علی (علیه‌السّلام) سرشار از زیبایی‌هاست، و وجودش چونان کوهساری سرچشمه تمام فضیلت‌ها، زیبایی‌ها، ولایی‌ها و بزرگی‌ها... و این واقعیّت، تحقق همان حقیقت والایی است که همگان از تمام فِرقه‌ها، جریان‌ها و مکتب‌ها، دوست و دشمن، بدان خشنود شده‌اند.
و مگر «اهل بیت (علیهم‌السلام)» جز این هستند؟. .. اکنون مجال گسترده‌گویی در این زمینه نیست؛ امّا به لحاظ اهمیت موضوع و ارجمندی مطلب، برچیدن دامن سخن بدون بازگویی‌اندکی از بسیار، روا نخواهد بود. شایسته چنان می‌دانیم که لزوم مهرورزی به علی (علیه‌السّلام) و اهل بیت (علیهم‌السّلام) را در پرتو آیتی الهی به‌اختصار، باز گوییم، و راز تأکید بسیار بر دوست داشتنِ علی و آل علی (علیهم‌السّلام) را در پرتو یکی از آیات الهی‌اندکی بکاویم و آن گاه در پرتو آموزه‌های نبوی و... سخن را جمع‌بندی کنیم و خواننده را به خواندن احادیث و تأمل کردن در آنها فرا خوانیم:

۱.۲ - محبت در قرآن

خداوند منزّه، در سوره شوری (که موضوع محوری و بنیادین آموزه‌های آن، وحی و ابعاد رسالت پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است) به پیامبر خدا دستور می‌دهد که به مردمان بگوید:
«قُل لَا اَسْـئلُکُمْ عَلَیْهِ اَجْرًا اِلَا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی؛ بگو: بر این رسالت، مزدی، جز دوست‌داشتن خویشاوندان، از شما نمی‌خواهم.»
شگفتا! قرآن، شعار همه پیامبران را یاد کرده است که می‌گفتند:
«وَ مَآ اَسْـئلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ اَجْرٍ اِنْ اَجْرِیَ اِلَا عَلَی رَبِّ الْعَــلَمِینَ؛ به خاطر انجام دادن رسالتم دست‌مزدی از شما نمی‌خواهم. مُزد من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست.»
امّا پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمان می‌یابد که بگوید:
مزد رسالت من، دوستی خویشاوندان من است. این آیت الهی چون در کنار آیات دیگری که در خطاب به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به این موضوع پرداخته‌اند نهاده شود، محتوای آن روشن است. در آیه دیگری آمده است:
«قُلْ مَا سَاَلْتُکُم مِّنْ اَجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ اِنْ اَجْرِیَ اِلَا عَلَی اللَّهِ؛ بگو: «هر مزدی که از شما خواستم آن از خودتان! مزد من جز بر خدا نیست...»
و در آیه‌ای دیگر آمده:
«قُل لَا اَسْـئلُکُمْ عَلَیْهِ اَجْرًا اِنْ هُوَ اِلَا ذِکْرَی لِلْعَــلَمِینَ؛ بگو: من، از شما هیچ مزدی بر این [رسالت] نمی‌خواهم. این [قرآن]، جز تذکّری برای جهانیان نیست.»
که نشانگر آن است که آنچه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از امت خواسته است، برای آنان و به نفع آنان است، و گر نه کتاب الهی، «ذکر»ی است از آنِ همگان، و پاداشی را برنمی‌تابد.
در آیتی دیگر آمده است:
«قُلْ مَآ اَسْـئلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ اَجْرٍ اِلَا مَن شَآءَ اَن یَتَّخِذَ اِلَی رَبِّهِ سَبِیلاً؛ بگو: بر این [رسالت] اجری از شما طلب نمی‌کنم، جز این که هر کس بخواهد، راهی به سوی پروردگارش [در پیش] گیرد.»
که نشانگر آن است که این پاداش، پیوندی مستقیم با دعوت و پذیرش آن دارد، و معنا چنین است که: پذیرش آنچه من عرضه می‌کنم، همان پاداش من است و در ورای آن، پاداشی نیست.
بدین‌سان و با توجّه به آیات دیگر، این «مودّت» نیز به پاسخ‌گویی به دعوت باز خواهد گشت و آیه بیانگر این خواهد بود که این خواست، برای شما و در جهت منافع شماست. یعنی گاهی سخن از نفی کلّی مزد و پاداش است و دیگر گاه، تأکید بر این که پاداش، از آنِ کسی است که می‌خواهد راهی به خدا جوید، و در پی آن، تصریح به این که این پاداشی که خواسته‌ام نیز برای خود شماست و در نهایت، این‌که: پاداش من «مودّت با اَقارب من» است.

۱.۲.۱ - ویژگی‌های پاداش پیامبر

پس پاداش پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ویژگی‌هایی دارد:
۱. مطلقا نفع آن، عائد وی نمی‌شود؛
۲. صد در صد به نفع امّت است؛
۳. چیزی است که راه امّت را به‌سوی خدا هموار می‌سازد.
بدین‌سان، «الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی» تداوم راه رسالت و ادامه خطّ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است.
خودِ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز این تعبیر قرآنی را معنا کرده و مصداق آن را در جهت اهداف کلّی ابلاغ دین، روشن نموده و بدین‌سان، آینده رهبری امّت را با توجه بدان، مطرح ساخته است و صریحا در مقابل سؤال‌ها (که: این «قُربی» چه کسانی هستند؟) فرموده است:
«علی و فاطمه و دو فرزند آن دو».
بدین ترتیب، آیه نیز با تفسیر پیامبر خدا، در جهت همان آهنگ کلّیِ تبلیغ رسالت و تأکید بر تداوم راه پیشوایی، و روشن‌گریِ دیگری درباره فردای امّت است.
روایات بسیاری که از «مودّت»آل محمّد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) سخن گفته و محبت آنها را واجب شمرده، و مرگ در راه محبت آنها را شهادت در راه خدا دانسته، و کین‌ورزی بدان‌ها و خشم گرفتن بر علی (علیه‌السّلام) را نفاق معرفی کرده‌اند، همه و همه در جهت ایجاد جریان هم‌سو با اهل بیت (علیهم‌السّلام) بوده است و جلوگیری از شکل‌گیری جریانی معارض با آن بزرگواران و یقینا معارض با آموزه‌هایِ دین و معارف قرآنی بوده است.

۱.۳ - تداوم حرکت پیامبر در اهل بیت

به واقع، با این همه، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تداوم حرکت خود را در اهل بیت (علیهم‌السّلام) می‌نگرد، و پس از خود، این رسالت را به دوش برجسته‌ترین مصداق اهل بیت، علی (علیه‌السّلام) می‌نهد، و هرگونه رویارویی با وی را «مواجهه» با خویش تلقی می‌کند. یعنی نمی‌شود کسی فطرت سالم داشته باشد، از ایمان و باور استوار برخوردار باشد، حق را بشناسد و حق مداری را پیشه کند و در عین حال، به علی (علیه‌السّلام) کین بورزد. و مگر نه این است که او سرشار از زیبایی‌ها و ارجمندی‌ها و ولایی‌هاست؟! می‌شود فطرتی سالم داشت و زیبایی را دوست نداشت و از سرایش حماسه برای زیبایی‌ها تن زد؟! آیا می‌شود حق‌مدار بود و علی را که تجسّم عینی حق است، دوست نداشت؟!. .. «وَ مَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ اِلَا الضَّلَـلُ؛ و بعد از حقیقت، جز گم‌راهی چیست؟».
چگونه می‌توان جامه زیبای ایمان به تن و دل در گرو خداوند داشت و علی (علیه‌السّلام) را که غرق در ایمان به خداوند و برترین عاشق و عابدِ اللّه و والاترین جلوه باور و ایمان است دوست نداشت؟! و این است راز سخن بلند مولا (علیه‌السّلام) که فرمود:
«لَو ضَرَبتُ خَیشومَ المُؤمِنِ بِسَیفی هذا عَلی ان یُبغِضَنی ما ابغَضَنی، و لَو صَبَبتُ الدُّنیا بِجَمّاتِها عَلَی المُنافِقِ عَلی ان یُحِبَّنی ما احَبَّنی، و ذلِکَ انَّهُ قُضِیَ فَانقَضی عَلی لِسانِ النَّبِیِّ الاُمِّیِّ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) انَّهُ قالَ: «یا عَلِیُّ! لا یُبغِضُکَ مُؤمِنٌ و لا یُحِبُّکَ مُنافِقٌ؛ چنانچه با شمشیرم بر بینی مؤمن بکوبم تا مرا دشمن بدارد، هرگز با من دشمنی نمی‌ورزد؛ چنانچه تمام دنیا را در اختیار منافق بگذارم تا مرا دوست بدارد، هرگز مرا دوست نخواهد داشت.»
این، مقدّر شده و بر زبان پیامبر اُمّی جاری گشته است که او گفت: «ای علی! مؤمن، تو را دشمن نمی‌دارد و منافق، تو را دوست نمی‌دارد.
چنین است راز عشق‌ورزی نیک نهادان مؤمن و شور و هیجان پاک سرشتان استوار باور در راه علی (علیه‌السلام)؛ پیراسته دلانی که در سخت‌ترین شرایط زندگی از مهر‌ورزی به آستان علی (علیه‌السّلام) تن نزدند و با استوار گامی، شکوه‌مندترین حماسه‌ها را رقم زدند و با خون جوشان خویش، عزت و صلابت و ایمان و عشق به حق را بر رواق تاریخ، جاودانه ساختند؛ حُجرها، رُشَیدها، میثم‌ها، عمرو بن حَمِق‌ها و...


۱. شوری/سوره۴۲، آیه۲۳.    
۲. شعرا/سوره۲۶، آیه۱۰۹.    
۳. شعرا/سوره۲۶، آیه۱۲۷.    
۴. شعرا/سوره۲۶، آیه۱۴۵.    
۵. شعرا/سوره۲۶، آیه۱۶۴.    
۶. شعرا/سوره۲۶، آیه۱۸۰.    
۷. سبا/سوره۳۴، آیه۴۷.    
۸. انعام/سوره۶، آیه۹۰.    
۹. فرقان/سوره۲۵، آیه۵۷.    
۱۰. یونس/سوره۱۰، آیه۳۲.    
۱۱. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، ص۳۲۵.    



حدیث‌نت، برگرفته از مقاله «تأکید قرآن و حدیث به محبت اهل بیت» تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۳/۱.    



جعبه ابزار