• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بوسیدن صورت بعد از سیلی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه:عفو، گذشت، سیلی، اسلام، مسیحیت.
پرسش :آیا چنین روایتی وجود دارد که «تو باید بعد از سیلی خوردن از برادرت، صورت او را می‌بوسیدی»؟! و آیا این منطبق بر آموزه‌های مسیحیت نیست که «اگر کسی به طرف راست گونه‌ات سیلی زد طرف چپ آن‌را هم در اختیارش بگذار»!؟ و اساساً آیا روایات اسلامی ، این آموزه مسیحیت را تأیید می‌کنند یا خیر؟



گفته شده است؛ یکی از امامان معصوم(علیهم السلام) شخصی را که با برادر خود درگیر شده بود و با هم قهر کرده بودند توبیخ نمود. همچنین در پاسخ فردی که گفته بود برادرم به من سیلی زده فرمودند:تو باید بعد از سیلی خوردن صورت برادر خود را می‌بوسیدی! آیا چنین چیزی منطبق بر آموزه‌های مسیحیت نیست؟


با جست‌وجویی که در روایات انجام گرفت؛ عین روایت موجود در پرسش یافت نشد، اما در روایتی- که در منابع اسلامی نیز مهر تأییدی بر آن نهاده شده - آمده است پروردگار به عیسی (علیه السلام) فرمود:
«ای عیسی! به کار نیک دلشاد باش؛ زیرا خوشنودی من در آن است، و بر کار بد گریه کن که زشت است. و آنچه را دوست نداری -دیگران- نسبت به تو انجام دهند تو نیز با دیگران مکن، و اگر کسی به طرف راست گونه‌ات سیلی زد طرف چپ آن‌را هم در اختیارش بگذار». یعنی این‌که شخص فکر انتقام‌جویی نباشد و صبر و عفو و گذشت داشته باشد.
[۲] سروی مازندرانی، محمد صالح بن احمد، شرح الکافی (الاصول و الروضة)، محقق و مصحح:شعرانی، ابو الحسن، ج ‌۱۲، ص ۱۲۳، ‌تهران، المکتبة الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۸۲ق.

گفتنی است؛ مفاد این روایت در انجیلی که در دسترس است نیز وجود دارد
[۳] متی؛ ۵:۴۱.
و بر خلاف آنچه گاه این موضوع به عنوان یکی از نکات ضعف مسیحیّت عنوان می‌شود، باید گفت که چنین توصیه‌ای، آموزه‌ای مثبت و مورد تأیید اسلام می‌باشد، اما نه مسیحیّت و نه اسلام، آن را به عنوان قاعده‌ای فراگیر اعلام نکرده‌اند؛ زیرا در انجیل متی از حضرت مسیح (علیه السلام) سخن دیگری نیز نقل شده است:
«گمان مبرید که من آمده‌ام تا سلامتی بر زمین بگذارم. نیامده‌ام تا سلامتی بگذارم؛ بلکه شمشیر را...».
[۴] متی؛ ۱۰:۳۴ – ۳۵.

و در سیره ایشان هم در انجیل یوحنّا چنین نقل شده است:«وقتی خادم رییس کهنه به او سیلی زد، او نه تنها بخش دیگر صورتش را آماده زدن نکرد که به او اعتراض کرد. یکی از خادمان که در آن‌جا ایستاده بود، طپانچه بر عیسی زده گفت:آیا به رییس کهنه چنین جوابی می‌دهی. عیسی بدو جواب داد:اگر بد گفتم به بدی شهادت ده و اگر خوب، برای چه می‌زنی؟».
[۵] یوحنا؛ ۱۸:۲۲ – ۲۳.


۲.۱ - گذشت در روایات

به هر حال؛ به طور کلی در روایات اسلامی نیز بسیار به گذشت و عفو سفارش شده و قهر کردن برادران دینی با هم مورد نکوهش قرار گرفته است:
الف. امام صادق (علیه السلام) فرمود:«...به ملاقات هم بروید و به گفتگو بپردازید و به یکدیگر نیکی کنید، چیزی از هم پنهان نکنید، از گسستن پیوندها بپرهیزید، از قهر کردن و فاصله گرفتن دوری کنید».
ب. و نیز حضرتشان فرمود:«دو فرد با هم قهر نمی‌کنند جز این‌که یکی از آن دو سزاوار بیزاری و لعنت خواهد شد، و چه بسا که هر دوی آنها سزاوار آن شوند‌».
شخصی به نام «معتّب» از آن‌حضرت پرسید:خدا مرا به قربان تو گرداند!، آن‌که ظالم و ستمکار است سزاوار چنین لعنتی است، اما مظلوم چه جُرمی دارد؟!
امام (علیه السلام) فرمود:«برای این‌که برادرش را به آشتی و پیوند دعوت نمی‌کند. از پدرم شنیدم که:چون دو نفر با هم درگیر شده و از هم دلگیر شوند، فرد مظلوم (برای رفع کدورت ) نزد ظالم رفته و خود را مقصّر قلمداد کند تا این کدورت برطرف شود. البتّه پروردگار، فرمانروای عادلی است که خود انتقام مظلوم را از ظالم می‌ستاند».
همانطور که مشاهده می‌کنید، این روایت نیز در راستای همان آموزه انجیل است، اما با این وجود، نه مسیحیّت و نه اسلام، چنین رفتاری را به صورت مطلق توصیه نمی‌کنند، بلکه ظاهر روایات، آن است که این از خودگذشتگی تنها در جایی مفید خواهد بود که طرف مقابل نیز با این رفتار، به خود آمده و از ظلم و ستم دست بردارد، نه آنکه بر ادامه ستم خود تشویق شود که در آن صورت باید رفتاری دیگر در مقابل او پیش رو گرفت.


۱. کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، محقق و مصحح:غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‌۸، ص ۱۳۸، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۲. سروی مازندرانی، محمد صالح بن احمد، شرح الکافی (الاصول و الروضة)، محقق و مصحح:شعرانی، ابو الحسن، ج ‌۱۲، ص ۱۲۳، ‌تهران، المکتبة الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۸۲ق.
۳. متی؛ ۵:۴۱.
۴. متی؛ ۱۰:۳۴ – ۳۵.
۵. یوحنا؛ ۱۸:۲۲ – ۲۳.
۶. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول(صلی الله علیه و آله)، محقق و مصحح:غفاری، علی اکبر، ص ۵۱۴، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.    
۷. کلینی، محمد بن یعقوب، الاصول من الکافی، محقق و مصحح:غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‌۲، ص ۳۴۴، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    



پایگاه اسلام کوئست    



جعبه ابزار