• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

برهان‌های خداوند

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: برهان‌های الهی، برهان‌های فطری، عقل، انبیاء.

پرسش: بر پایه متون حدیثی، برهان‌های الهی با چهار صفت، توصیف شده‌اند: وضوح، بلوغ، شمول و دوام. آیا همه برهان‌های الهی، دارای این اوصاف هستند یا ویژگی‌های یاد شده به نوع خاصّی از برهان‌های الهی اختصاص دارند؟



برهان‌های الهی، به دو دسته تقسیم می‌شوند: برهان‌های ظاهر و برهان‌های باطن، چنان که از امام کاظم (علیه‌السّلام) روایت شده که فرمود:
«انَّ للّهِِ عَلَی النّاسِ حُجَّتَینِ: حُجَّةً ظاهِرَةً وَ حُجَّةً باطِنَةً؛ فَاَمَّا الظّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الاَنبِیاءُ وَ الاَئِمَّةُ، وَ اَمَّا الباطِنَةُ فَالعُقولُ؛ برای خدا بر مردم، دو حجّت است: حجّتی بیرونی و حجّتی درونی. حجّت بیرونی، فرستادگان و پیامبران و امامان‌اند، و حجّت درونی، خِردهایند.»

۱.۱ - برهان‌های باطنی

برهان‌های باطنی خداوند متعال، یعنی برهان‌های فطری و عقلی، دارای همه ویژگی‌هایی هستند که بدان‌ها اشاره شد، بدین معنا که همه انسان‌ها در طول تاریخ، به طور واضح و روشن، خوب و بد را ذاتا تشخیص می‌داده‌اند و برای نمونه، می‌دانسته‌اند که عدل، نیکوست و ظلم، بد است. خداوند متعال، در قرآن کریم، در این باره فرموده است:
«وَ نَفْسٍ وَ مَا سَوَّاهَا فَاَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْوَاهَا؛ سوگند به نفْس و آن که آن را درست کرد، سپس پلیدکاری و پرهیزگاری‌اش را به آن، الهام کرد.»

۱.۱.۱ - روایتی از امام صادق

در حدیثی از امام صادق (علیه‌السّلام) (که می‌تواند به همین موضوع اشاره داشته باشد)، آمده است:
«ما مِن عَبدٍ الّا وَ للّهِِ عَلَیهِ حُجَّةٌ؛ هیچ بنده‌ای نیست، مگر آن که خدا را بر او حجّتی است.»

۱.۲ - برهان‌های ظاهری

امّا برهان‌های ظاهری خداوند، یعنی انبیاء و اوصیای آنان، دارای همه اوصافی که بدان‌ها اشاره شد، نیستند؛ زیرا چه بسا حجّت‌های الهی به دلیل وجود مانع، آشکار نباشند یا دستیابی همه مردم به آنها امکان‌پذیر نباشد، چنان که امام مهدی (علیه‌السّلام) قرن‌هاست که از دیده‌ها پنهان است.

۱.۲.۱ - روایتی از امام علی

در این باره، از امام علی (علیه‌السّلام) روایت شده که فرمود:
«لا تَخلُو الاَرضُ مِن قائِمٍ للّهِِ بِحُجَّةٍ، امّا ظاهِرا مَشهورا، وَ امّا خائِفا مَغمورا؛ لِئَلّا تَبطُلَ حُجَجُ اللّهِ وَ بَیِّناتُهُ؛ زمین، از کسی که حجّت خدا را بر پا دارد، خواه آشکار و شناخته یا بیمناک و گم نام، خالی نمی‌مانَد تا آن که حجّت‌ها و گواه‌های خدا از بین نروند.» (در متن حدیث، به جای «خائفا (بیمناک)»، «مستترا (پنهان)» آمده است.)
امّا این که برهانِ پنهان و امامِ غایب، چه سودی برای جامعه دارد، مسئله دیگری است که توضیح آن در مبحث امامت گذشت.


نکته قابل توجّه، این است که برهان باطنی، یعنی برهان فطری و عقلی، نمی‌تواند مبنا و معیار تکلیف الهی باشد. قرآن کریم، تصریح می‌فرماید:
«وَ مَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّی نَبْعَثَ رَسُولًا؛ و ما تا پیامبری برنینگیزیم، به عذاب نمی‌پردازیم.»
این سخن، بدین معناست که هر چند انسان، خود می‌تواند اجمالاً خوب و بد را تشخیص دهد؛ لیکن تا تکالیف الهی از طریق پیامبران یا اوصیای آنان به انسان ابلاغ نشود، خداوند، او را مؤاخذه نخواهد کرد.


۱. حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج۱، ص۶۲.    
۲. شمس/سوره۹۱، آیه۷-۸.    
۳. عطاردی، عزیز الله، مسند الإمام الصادق، ج۲۱، ص۲۳۴.    
۴. طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ج۲، ص۲۱۱.    
۵. طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ج۱، ص۲۱.    
۶. اسرا/سوره۱۷، آیه۱۵.    



سایت‌ حدیث‌نت، برگرفته از مقاله «برهان‌های خداوند» تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۲/۲۲.    



جعبه ابزار