برخورد مناسب با عیب همسر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: عیب همسر، واقعبینی، رجوع به متخصص، حوزه علمیه، علاقه، استعداد.
پرسش: من طلبهای هستم که تازه ازدواج کردم. در ازدواج کردن حساس بودم و میخواستم فردی انتخاب کنم که از لحاظ معنوی و قیافهای به من کمک کند؛ یعنی نیاز من را برآورده کند. حالا که ازدواج کردم، فهمیدم که همسر من عیبی داشته که نمیتواند نیاز من را برآورده کند و بعد از ازدواج به من گفته است. حالا به نظر شما من چهگونه دلم را آرام کنم؟ ناگفته نماند که من خودم را طوری نشان ندادهام که مثلاً من ناراحتم؛ بلکه در جلوی آنها بیتفاوت هستم. نسبت به آن مسئله دو سؤال دارم که من اگر بخواهم همسرم را به
حوزه علمیه بفرستم، باید با چه راهی وارد شوم و چهگونه ادامه بدهم که موفق بشوم و او هم خسته نشود؟
پاسخ: در پاسخ به پرسشگر محترم میگوییم که شما با پذیرفتن خود و واقعیات
زندگی خویش متناسب با آن، برنامهریزی کنید تا بتوانید از دیگر محاسن و خوبیهای همسرتان بهره گیرید و در بقیه آنچه که مدنظرتان بوده، ولی نرسیدهاید، به روی دیگر سکه بنگرید.
در
روایت داریم کسی که به خاطر مال و
زیبایی (نه
ایمان)
ازدواج کند، به آنها نمیرسد؛ ولی کسی که به خاطر ایمان فرد با او ازدواج کند، خداوند به او زیبایی و مال نیز میدهد.
و در آخر اینکه اگر
عیب همسر، بهگونهای است که واقعاً قابل تحمل نیست و نمیتوان آن را پذیرفت و ممکن است نفس شما آن را همیشه برایتان بزرگ جلوه کند؛ بهگونهای که باعث هدر رفتن نیروی فکر شما شود و در پی آن
غم و اندوه و حسرت بیاید و در نتیجه بنای ناسازگاری یا احیاناً زمینهای برای
ظلم و اذیت شما به همسرتان شود،
خداوند راه
گناه را بر شما حرام کرده و
حق آزار و اذیت او را ندارید؛ در عوض راه حلال را بر شما باز گذاشته است، میتوانید در کنار ایشان همسر دیگری داشته باشید یا اینکه او را
طلاق داده و همسر دیگری برگزینید؛ البته در این کار هرگونه شتابزدگی یا هوا و هوسورزی میتواند باعث از بین رفتن روحیه معنوی و شخصیت اجتماعی شما شود و از چاله به درون چاه بیفتید.
دوست عزیز، شما به عیبی در همسرتان اشاره کردید که چون برای ما مشخص نیست، قبل از هر چیز پیشنهاد میکنیم با مراجعه به یک متخصص (پزشک یا روانشناس
خانواده) چهبسا بتوانید در جریان درمان یا سازگاری با آن قرار گیرید و با
توکل به خدا مشکل شما حل گردد؛ زیرا آنچه را که شما
عیب میدانید، چهبسا از نگاه متخصصان عیب به حساب نیاید و یا عیب همسرتان بسته به نوع و حدود آن قابل رفع باشد؛ چراکه هر عیب و نقصی راه حل خاص خود را میطلبد. عیب جسمانی، اخلاقی، رفتاری، عاطفی، اعصاب و روان و... هر کدام راه حل خاص خود را دارند که میتوان با مراجعه به متخصص آن و یا کمک گرفتن از کسانی که تجربه کافی دارند، از آنها رهایی یافت.
آنچه که در زیر بدان اشاره میکنیم، مراحلی است برای بیرون آمدن از مشکلاتی مانند مشکل شما؛ مشکلاتی که فرد پس از انجام کاری، با آن مواجه میشود و شاید احساس میکند باید بسازد و بسوزد؛ اما چهبسا از آنچه که او به دنبالش بوده، غافل است و فقط در ایدآلهای ذهنیاش سهل الوصول بوده، اما در واقعیت چه؟ نمیدانیم. فقط این را میدانیم که واقعیت همان است که شما الآن در آن قرار دارید و میتوانید به سوی آینده آن را بهصورت مثبت متحول کنید.
تغییر در آنچه که احساس میکنید میتوانید تغییرش دهید؛ به این
هدف که به
آرامش برسید. این تغییرات شرط دارد:
اول باید دید که آنچه به نظر شما عیب به حساب میآید، واقعاً عیب هست و یا از نگاه دیگران نیز عیب محسوب میشود؟ و دیگر اینکه آیا راه علاج و رفعی ندارد. خیلی از مشکلات و عیوب را میتوان فقط با کمی
صبر و تحمل و
عقل و
تدبیر حل کرد. عیوب جسمانی، روانی، رفتاری و ... را باید با مراجعه به متخصص آن حل نمود. پس آگاهی در این زمینه که آیا عیب همسر شما قابل رفع هست یا نه، میتواند نقش زیادی در آرامش شما داشته باشد؛ چراکه یا قابل رفع هست و شما در پی رفع آن برمیآیید و یا اینکه قابل رفع نیست که راه بر شما مسدود نیست؛ بلکه به مرحله دوم میروید.
در صورت ممکن نبودن تغییر، مراقب باشید هدف را گم نکنید؛ با توجه به دو نکته زیر میتوانید تنها مسیر را تغییر دهید:
برجسته دیدن دیگر خصوصیات خوب همسرتان:
هر انسانی دارای نقاط مثبت و خوبی است که میتوان با آنها جبران کمبودها و نقایص را نمود؛ چراکه هیچ انسانی ـ غیر معصوم ـ را نمیتوان یافت که از عیب و
نقص عاری باشد، نمیتوان به خاطر یک عیب که شاید همسرتان هم در پیدایش آن بیتقصیر باشد، دیگر زیباییهای اخلاقی، معنوی و حتی جسمی او را یکسره نادیده گرفت. شما مقید به رعایت دستورات شرع هستید، از خود بپرسید آیا عاقلانه است که با تمرکز فکر و ذهن خود بر روی این عیب، کانونی از
وسوسههای شیطانی شوید و بیمیلی و عداوتی را در دل خود نسبت به همسرتان به وجود آورید؛ چراکه طبق صریح
قرآن، یکی از کارکردهای شیطان، ایجاد
عداوت و
دشمنی بین مردم است و آنجا که میفرماید:
«
انما یرید الشیطان ان یوقِعَ بینکم العداوة و البغضاء؛
همانا
شیطان میخواهد بین شما عداوت و دشمنی افکند».
گاهی ما انسانها در این امور دچار مقایسههای بیجا میشویم و بدون اینکه توجه کنیم، واقعاً گل بیخار خداست.
دیدن
عیوب خود، عیوب دیگران را قابل تحمل میکند:
ما انسانها
عادت داریم دیگران را ارزیابی کنیم و از خود غالباً بیخبریم و به عیبهای خود توجه نداریم. گاهی نادانسته همه مشکلات و نقصها را به دیگری نسبت میدهیم و خود را واقعاً بیعیب در نظر میگیریم. اگر
انسان به این امر توجه داشته باشد، خود میتواند منشا آرامشها و معاشرتهای سالم و روابط نیکو گردد (همه عیب
خلق دیدن نه مروت است و مردی)؛ پس بیاییم واقعبینانهتر به خود و دیگران نگاه کنیم.
پذیرش موقعیتی که در آن قرار دارید، برای رسیدن به هدفی بالاتر.
اینگونه نیست که
انسان همواره به آنچه که میخواهد برسد.
خداوند بندگانش را با کمبودهایی در مال،
فرزند،
جمال،
زن و... در غربال
آزمایش چنان زیرورو میکند که مشخص شود
مؤمن و غیر مؤمن کیست و سره از ناسره جدا شود.
قرآن در این زمینه میفرماید: «
ولَنبلونّکم بشیء من الخوفِ و نقصٍ من الاموال و الانفس و الثمرات و بَشّر الصّابرین؛
قطعاً همه شما را با چیزی از
ترس،
گرسنگی و کاهش در مالها و جانها و میوهها آزمایش میکنیم».
از نگاه قرآنی، گاهی ناملایمات و مشکلات زندگی فقط ظاهری کراهتبار و شرگونه دارند؛ درحالیکه باطن آنها خیر و برکت است؛ اما از آنجا که بینش ما ممکن است الهی نباشد، از تحمل آنها سختی و مشقت میکشیم. (در این زمینه رجوع کنید به منبع معرفی شده.)
خداوند در آیهای به مردانی که دارای زنانی هستند که ناخوشآیند آنان است، چنین میفرماید: «
فعسی ان تکرهوا شیئاً و یجعل الله فیه خیراً کثیراً؛
و اگر از (زنانتان) به جهتی
کراهت داشتید، چهبسا چیزی خوشآیند شما نباشد و خداوند خیر فراوانی در آن قرار میدهد».
نتیجه اینکه شما با پذیرفتن خود و واقعیات زندگی خویش متناسب با آن، برنامهریزی میکنید تا بتوانید از دیگر
محاسن و خوبیهای همسرتان بهره گیرید و در بقیه آنچه که مدنظرتان بوده، ولی نرسیدهاید، به آن روی سکه بنگرید. به قول حافظ:
ای دلاندر بند زلفش از پریشانی منال
مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش
البته از نامه شما برمیآید تا به حال عاقلانه رفتار نمودهاید که این خود جای
تقدیر دارد و
امید است با حفظ همین روحیه، مشکل خود را اگر قابل رفع است، حل کنید و میدانید که:
«
مَن یتق الله یجعل له مخرجاً؛
کسی که
تقوای الهی را رعایت کند خداوند راه خروج از مشکلاتش را به او مینمایاند».
در
روایت داریم کسی که به خاطر مال و
زیبایی (نه ایمان) ازدواج کند، فرد به آنها نمیرسد؛ ولی کسی که به خاطر ایمان فرد با او
ازدواج کند، خداوند به او زیبایی و مال نیز میدهد. (چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید).
اگر
عیب به گونهای است که واقعاً قابل تحمل نمیباشد و نمیتوان آن را پذیرفت و ممکن است نفس شما آن را همیشه برایتان بزرگ جلوه کند؛ بهگونهای که باعث هدر رفتن نیروی فکر شما شود و در پی آن
غم و اندوه و
حسرت بیاید و در نتیجه بنای ناسازگاری و یا احیاناً زمینهای برای
ظلم و اذیت شما به همسرتان شود، خداوند راه
گناه را بر شما
حرام کرده و
حق آزار و اذیت او را ندارید؛ چراکه میفرماید: «امساکٌ بمعروفٍ او تسریح باحسان؛
یا به طور شایسته او را نگهداری کند، یا به نیکی او را رها کند».
شما بههیچوجه حق شرعی ندارید که زمینه آزار و اذیت او را فراهم کنید، در عوض راه حلال را بر شما باز گذاشته است، میتوانید در کنار ایشان همسر دیگری داشته باشید یا اینکه او را
طلاق داده و همسر دیگری برگزینید؛ البته در این کار هرگونه شتابزدگی یا هوا و هوسورزی میتواند باعث از بین رفتن روحیه معنوی و
شخصیت اجتماعی شما شود و از چاله به درون چاه بیفتید.
اگر شما واقعاً میتوانید از این عیب به خاطر
خدا چشمپوشی کنید، این خود بهترین راه در جهت کمک به معنویت شماست؛ ولی اگر واقعاً تحمل آن را ندارید و زمینهای برای از بین رفتن معنویت شماست، خداوند راه حلال را بر شما نبسته است؛ البته این کار باید حساب شده، با
مطالعه و
مشورت صورت گیرد که دچار
ظلم به غیر نشوید؛ چون در مسائل زوجها، زیاد از مشکلاتی پیش میآید که افراد گمان میکنند غیر قابل تحمل است؛ اما با کمی واقعبینی و آشنایی با مسائل مختلف، فرد متوجه میشود که او بزرگنمایی کرده است؛ پس
مشاوره حتماً نیاز است.
پرسیدهاید که چهگونه میتوان همسرتان را به حوزه فرستاد؟
قبل از هر چیز باید دید که همسرتان به این کار علاقه دارد و از جهت
استعداد هم میتواند نتیجه لازم را از فراگیری دروس حوزوی بگیرد یا خیر؟ چراکه داشتن استعداد،
علاقه، وقت لازم و کافی از ابتداییترین مقدمات و نبود هر یک از این عوامل، باعث اتلاف وقت هر دوی شما میشود. اگر در او چنین زمینهای سراغ دارید، میتوانید او را
تشویق به این کار کنید یا با
معاشرت با کسانی که همسرانشان در حوزه هستند، تمایل ایشان را به این کار افزایش دهید.
مطلب مهمتر دیگر اینکه آیا در شهرستان شما حوزه علمیه خواهران وجود دارد یا خیر و میبایست به شهرستان دیگری رفت، اقامت در نزدیکی
حوزه علمیه خواهران میتواند نقش مهمی در جلوگیری از اتلاف وقت ایشان و در نتیجه خسته نشدن ایشان داشته باشد. کمک کردن به او و اینکه بتوانید نقش یک استاد یا هممباحثه خوب برای ایشان را داشته باشید، باعث فراگیری بهتر دروس شده و نشاطآور میشود؛ در نتیجه احساس خستگی ایشان را کاهش میدهد.
ذکر این نکته هم لازم است، چنانچه او به این کار تمایل ندارد، میتوانید او را با
معارف دین و
تفسیر قرآن آشنا کنید که این نیاز به ورود به حوزه ندارد و برنامهریزی خانوادگی شما را میطلبد.
زمینه یادگیری هنرهای دستی و ... را فراهم آورید. خیاطی، گلدوزی، گلسازی و ... که هنری است مربوط به خانمها که هم
خلاقیت آنها را پرورش میدهد و هم آنها را از کسالت و روزمرگی باز میدارد.
توصیه مهم این است که باید استعداد، علایق و امکانات او را سنجید و سپس او را تشویق به کار و درس نمود؛ و الا ممکن است فقط اتلاف وقت باشد.
گروه تربیت و مشاوره
۱. راز سختیها و بلاها در زندگی، احمد لقمانی، نشر امیر، تابستان ۱۳۸۰ ش.
۲. آیین همسرداری، آیتالله امینی، نشر سازمان تبلیغات.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «برخورد مناسب با عیب همسر»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۸/۰۵.