• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

برابری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: مقام، انسان، برابری، آفرینش ، کرامت، رشد، کمال، تقوا.
پرسش: آیا همه انسان‌ها در برابر خدا یکسان هستند؟
پاسخ: انسان در برابر خداوند دو مقام و جایگاه دارد: یکی مقام انسان‌ها در جریان تکوین و آفرینش و دیگری مقام انسان‌ها در سیر رشد از نقص به‌سوی کمال.
در مورد اول طبق بیان آیات و روایات بین نوع آدمی، سیاه و سفید، عرب و عجم، زن و مرد، فرقی وجود ندارد و تمام انسان‌ها دارای مقامی شریف و بلند‌مرتبه‌اند؛ اما در مورد مقام دوم که در آن انسان اختیار دارد، آدمی به مقدار بهره‌مندی از تقوا، دارای ارزش است. به عبارت دیگر، انسان‌ها همگی به هنگام خلق دارای مقامی یکسان‌اند، اما زمانی که دارای اختیار می‌شوند، هر یک به تناسب بهره‌ای که از تقوا دارند، دارای ارزش هستند.
برای روشن شدن بحث، لازم است مسئله از دو جهت مورد بررسی واقع شود:



مقام انسان‌ها در برابر خداوند متعال، در جریان تکوین و آفرینش: اگر بخواهیم انسان مجرد از هر بدی و خوبی، یعنی انسان به ما هو انسان را در نظر بگیریم و در مورد مقام آن در نزد خداوند بحث کنیم، به این نکته می‌رسیم که انسان‌ها دارای مقام بالایی نسبت به دیگر موجودات هستند و به اصطلاح دارای کرامت ذاتی هستند. این نوع کرامت حاکی از عنایت ویژه پروردگار به آدمی است و به اختیار انسان ربطی ندارد؛ یعنی انسان چه بخواهد و چه نخواهد، از این کرامت برخوردار است.
در مورد کرامت ذاتی انسان می‌توان به نکاتی اشاره نمود:

۱.۱ - أ. بخشش کرامت به انسان

انسان طبق فرموده خداوند، بزرگ مرتبه و مسلط بر کائنات شمرده شده است.
قرآن مجید در این باره می‌فرماید: " وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلی‌ کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِیلًا "؛ "ما بنی‌آدم را کرامت بخشیدیم و آنان را بر صحرا و دریا مسلط کردیم و بر بسیاری از مخلوقات خویش برتری دادیم".

۱.۲ - ب. جانشین خدا بودن

قرآن مجید می‌فرماید: " وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ "؛ "به یادآور زمانی را که خداوند به فرشتگان فرمود: به‌راستی روی زمین جانشین قرار خواهم داد". این خلافت ویژه آدم ـ علیه‌السلام ـ و برخی از فرزندان او که به مقام عالی انسانی و علم به اسمای الاهی دست یافته‌اند می‌باشد.

۱.۳ - ج. کارگزار بودن جهان برای آدمی

آیات زیادی از تسخیر جهان و آفرینش آنچه در زمین است، برای انسان سخن می‌گوید که جایگاه رفیع وی را می‌رساند؛ مانند آیه: " سخّر لکم ما فی السموات و ما فی الارض جمیعاً "؛ آنچه در آسمان و زمین است، تسخیر شما قرار دادیم".

۱.۴ - د. امانت‌دار بودن انسان

انسان امانت‌دار خداست و رسالت و مسئولیت دارد. قرآن مجید می‌فرماید: " إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولاً "؛ "ما امانت خویش را بر آسمان و زمین و کوه‌]] ها عرضه کردیم، همه از پذیرش آن امتناع ورزیدند؛ اما انسان بار امانت را به دوش کشید و پذیرفت".
تا اینجا اثبات شد نفس آدمی از هر نوع، سیاه و سفید، عرب و عجم، زن و مرد، در برابر خداوند دارای مقامی رفیع است. البته از آنچه در موارد بالا ذکر شد، از جمله آیه " وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ " و همچنین سایر آیات، روشن می‌شود که تمام انسان‌ها علاوه بر داشتن مقام رفیع در نزد خداوند، یکسان هم هستند.

۱.۴.۱ - دیدگاه علامه طباطبایی

مفسر بزرگ علامه طباطبایی در تفسیر گران‌سنگ المیزان در ذیل آیه " وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ " می‌گوید: مراد از آیه، بیان حال جنس بشر است، صرف نظر از کرامت‌های خاص و فضائل روحی و معنوی که به عده‌ای اختصاص داده، بنابر‌این این آیه مشرکان، کفار و فاسقان را زیر نظر دارد، چه اگر نمی‌داشت و مقصود از آن انسان‌های خوب و مطیع بود، معنای امتنان و عتاب درست در نمی‌آمد.
آنچه گفته شد تنها در آیات قرآن مطرح نشده است، بلکه در روایاتی نیز به این موضوع پرداخته شده است. در ذیل به برخی از این روایات اشاره می‌شود:

۱.۴.۲ - شرح یک روایت

راوی چنین می‌گوید: " قَالَ بَلَغَنِی أَنَّ سَلْمَانَ الْفَارِسِیَّ دَخَلَ مَسْجِدَ رَسُولِ اللَّهِ ص ذَاتَ یَوْمٍ فَعَظَّمُوهُ وَ قَدَّمُوهُ وَ صَدَّرُوهُ إِجْلَالًا لِحَقِّهِ وَ إِعْظَاماً لِشَیْبَتِهِ وَ اخْتِصَاصِهِ بِالْمُصْطَفَی وَ آلِهِ ص فَدَخَلَ عُمَرُ فَنَظَرَ إِلَیْهِ فَقَالَ مَنْ هَذَا الْعَجَمِیُّ الْمُتَصَدِّرُ فِیمَا بَیْنَ الْعَرَبِ فَصَعِدَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْمِنْبَرَ فَخَطَبَ فَقَالَ إِنَّ النَّاسَ مِنْ عَهْدِ آدَمَ إِلَی یَوْمِنَا هَذَا مِثْلُ أَسْنَانِ الْمُشْطِ لَا فَضْلَ لِلْعَرَبِیِّ عَلَی الْعَجَمِیِّ وَ لَا لِلْأَحْمَرِ عَلَی الْأَسْوَدِ إِلَّا بِالتَّقْوَی الْخَبَرَ "؛ سلمان فارسی داخل مسجد شد، رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ از جای خویش بلند شد، احترامش نمود و او را در کنار خویش در صدر مجلس نشاند و به تناسب سن و شخصیتش او را اکرام نمود. در این هنگام عمر داخل شد و چنین صحنه‌ای را دید، گفت این عجمی کیست که در میان عرب در صدر مجلس نشسته است. پیامبر اکرم با شنیدن این سخن بر منبر رفت و خطبه خواند و فرمود: "ای مردم از زمان آدم تا به امروز.... عرب را بر عجم و... برتری و فضلی نیست؛ مگر به تقوا".

۱.۴.۳ - حدیثی از امام علی

در حدیثی دیگر از امیرالمؤمنین نیز به این موضوع اشاره شده است. حضرت می‌فرمایند: همه موجودات سنگین و سبک، بزرگ و کوچک و نیرومند و ضعیف، در اصول حیات و هستی یکسان‌اند.
[۷] نهج البلاغه، خ ۱۸۵، ص ۲۵۶.


۱.۴.۴ - روایتی از پیامبر

پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ در روایتی دیگر فرموده است: "هیچ چیزی نزد خداوند گرامی‌تر از فرزند آدم نیست".
[۸] محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه، ج ۱، ص ۲۱۰ ؟؟؟.

نتیجه اینکه تمام انسان‌ها در مقام تکوین در مقابل خداوند یکسان‌اند.

۱.۵ - ۲. مقام انسان‌ها در سیر رشد از نقص به کمال

مقام انسان‌ها در برابر خداوند متعال، در سیر رشد از نقص به کمال: تا اینجا یکسان بودن انسان‌ها در مقام تکوین روشن شد؛ اما در مقام رشد و تکامل، مسلماً انسان‌ها درجاتی متفاوت دارند. در این قسمت ملاک ارزشمندی هر کس تقواست؛ همان‌گونه که خداوند فرموده است: " إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ ". بر این اساس انسان‌ها در برابر خداوند یکسان نیستند و به تناسب بهره‌ای که از تقوا دارند، طبقه‌بندی می‌شوند. در این راستا تفاوت انسان‌ها در برخورداری از محبت خداوند و به میزان قرب آنها به خدا باز می‌گردد، نه رنگ، نژاد، قوم، زبان و غیره؛ بلکه هرکسی ایمان، عمل صالح و معرفت را کسب کند، انسانی کامل، و هر که شرک، گناه و نفاق را کسب کند، انسانی ناقص است.
بدین ترتیب امامان و پیامبران در اعلی درجه قرب به حضرت حق قرار دارند و انسان‌های پست و نادان در اسفل سافلین نقص و کاستی.


۱. اسراء (۱۷) آیه ۴۰.    
۲. بقره (۲) آیه ۳۰.    
۳. جاثیه (۴۵) آیه ۱۳.    
۴. احزاب (۳۳) آیه ۷۲.    
۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ترجمه، موسوی همدانی، سیدمحمدباقر، ج ۱۳، ص ۲۱۴.    
۶. محدث نوری، مستدرک‌ الوسائل، ج ۱۲، ص ۸۹.    
۷. نهج البلاغه، خ ۱۸۵، ص ۲۵۶.
۸. محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه، ج ۱، ص ۲۱۰ ؟؟؟.
۹. حجرات (۴۹) آیه ۱۳.    



پایگاه اسلام کوئست.    


رده‌های این صفحه : اخلاق اسلامی | خلیفه اللهی




جعبه ابزار