• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ان شرطیه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: شرط، فعل ماضی، فعل مضارع، احتمال، ان شرطیه،مستقبل.

پرسش: معنا و کارکرد «ان» شرطیه، چیست؟ اگر این حرف به فعل ماضی متصل شود، آیا معنایش متفاوت با زمانی خواهد بود که اتصال آن با فعل مضارع برقرار شود؟

پاسخ: رقی از جهت معنایی و ادبیات عرب میان «ان» شرطیه‌ای که بر سر فعل ماضی و فعل مضارع درمی‌آید نیست.




یکی از کلمات پرکاربرد در زبان عرب، کلمه حرفی «ان» می‌باشد که یکی از معانی آن («ان» در یکی از این چهار معنا استعمال می‌شود: شرطیه، نافیه، مخفّفه و زائده.) شرطیت است.
«ان» شرطیه دارای دو عمل است:

۱.۱ - عمل معنوی

عمل معنوی یعنی مشروط‌کردن وجود جزا بر وجود شرط.
باید دانست که بر خلاف لو شرطیه که جملات شرطی ناظر به زمان گذشته را ایجاد می‌کند، آن دسته از جملات شرطی که با استفاده از «ان» تشکیل شده‌اند، همواره معنای آینده در آنها مراد خواهد بود، هرچند فعل موجود در آن، فعلی ماضی باشد.
همچنین باید شرط «ان» موضوعی احتمالی باشد که امکان وقوع و عدم در آنها وجود دارد، بر خلاف جمله شرط «اذا» که وقوع آن حتمی است.

۱.۲ - عمل لفظی

عمل لفظی، فعل شرط و جزا را اگر مضارع باشد لفظاً جزم می‌دهد، مانند این آیه شریفه که در بیان مورد بخشش قرار گرفتن کفّار است، مشروط بر این‌که دست از کفر خود بردارند: «قُلْ لِلَّذِینَ کَفَرُوا اِنْ یَنْتَهُوا یُغْفَرْ لَهُمْ؛ به آنها که کافر شدند بگو: چنانچه از مخالفت باز ایستند، [و ایمان آورند] گذشته آنها بخشوده خواهد شد».
در علم بلاغت درباره «ان» شرطیه گفته‌اند بر اساس اصل و قانون، گوینده هنگامی «ان» شرطیه را به کار می‌برد که به واقع شدن شرط در آینده، قطع و یقین نداشته باشد؛ از این‌رو «ان» در حالات و رخدادهایی که کم اتفاق می‌افتد، بسیار استعمال می‌گردد و لازم است که: در کنار آن، واژه مضارع، قرار گیرد (مانند «ان یشا»؛ چون احتمال شک در وقوع آن است‌. از این جهت، گفته نمی‌شود: «ان طلعت الشّمس ازرک؛ اگر خورشید، طلوع کرد تو را زیارت می‌کنم». چون طلوع خورشید، حتمی است. تنها گفته می‌شود: «اذا طلعت الشّمس ازورک».
[۸] عرفان، حسن، ترجمه و شرح جواهر البلاغة، ج‌۱، ص۲۹۶ - ۲۹۷، قم، بلاغت، چاپ دهم، ۱۳۸۸ش.

اما می‌بینیم که در قرآن «ان» بر سر فعل ماضی نیز آمده است؛ مانند: «وَ یُعَذِّبَ الْمُنافِقینَ اِنْ شاءَ اَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِم؛ و منافقان را هر گاه اراده کند عذاب نماید یا [اگر توبه کنند] توبه آنها را بپذیرد.‌»
«تَبارَکَ الَّذی اِنْ شاءَ جَعَلَ لَکَ خَیْراً مِنْ ذلِکَ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْاَنْهارُ وَ یَجْعَلْ لَکَ قُصُوراً؛ زوال ناپذیر و بزرگ است خدایی که اگر بخواهد برای تو بهتر از این قرار می‌دهد: باغ‌هایی که نهرها از زیر درختانش جاری است، و [اگر بخواهد] برای تو کاخ‌هایی مجلّل قرار می‌دهد.»
در این دو آیه شریفه «ان» بر سر فعل ماضی «شاءَ» آمده است.


حال سؤال این است که اگر «ان» طبق قاعده، به جهت احتمال و تردید در وقوع، باید بر سر فعل مضارع در بیاید؛ چرا در قرآن بر سر فعل ماضی هم درآمده است؟
در پاسخ باید گفت: اگر «ان» بر سر فعل ماضی در می‌آید، همان معنای مستقبل احتمالی را به جهت قرینه دارد؛ خواه قرینه در لفظ ظاهر باشد یا این‌که قرینه محذوف باشد؛ مثلاً درباره آیه شریفه «وَ یُعَذِّبَ الْمُنافِقینَ اِنْ شاءَ اَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِم‌» مفسّران گفته‌اند که قید «اذا لم یتوبوا» یا «لو لم یتوبوا» به عنوان قرینه محذوف است. چنان‌که از «یتوب علیهم» فهمیده می‌شود؛ یعنی اگر منافقان توبه نکنند و به جبران گذشته برنیایند، خدا آنها را طبق مشیّت و خواست خود عذاب می‌کند، ولی این دلالت ندارد که حتماً بر خداوند واجب است که گناهان کبیره آنها را بیامرزد و عقاب را به سبب توبه ساقط کند؛ بلکه عقلاً چنین چیزی از سوی خدا جایز و ممکن است و معلق به خواست الهی است؛ یعنی اگر خواست توبه منافقان را می‌پذیرد و اگر خواست نمی‌پذیرد.
[۱۵] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۸، ص۵۵۰، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش
پس وقوع شرط، احتمالی و مردّد است و یقینی نیست همان‌طور که طبق قاعده بوده است. در نتیجه، فرقی از جهت معنایی و ادبیات عرب میان «ان» شرطیه‌ای که بر سر فعل ماضی و فعل مضارع درمی‌آید نیست.


۱. ابن هشام، عبدالله بن یوسف، مغنی اللبیب، ج‌۱، ص۲۲، قم، کتابخانه حضرت آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی (رحمة‌الله‌علیه)، چاپ چهارم، بی‌تا.    
۲. صفایی، غلامعلی، ترجمه و شرح مغنی الادیب، ج‌۱، ص۲۴۹، قم، قدس، چاپ هشتم، ۱۳۸۷ش.    
۳. صفایی، غلامعلی، ترجمه و شرح مغنی الادیب، ج‌۱، ص۲۴۹، قم، قدس، چاپ هشتم، ۱۳۸۷ش..    
۴. برکات، ابراهیم ابراهیم، النحو العربی، ج‌۵، ص۳۴۱، قاهره، دار النشر للجامعات، چاپ اول.    
۵. محمدی بامیانی، غلامعلی، دروس فی البلاغة (شرح مختصر المعانی للتفتازانی)، ج‌۲، ص۱۲۶، بیروت، مؤسسة البلاغ، چاپ اول.    
۶. صفایی، غلامعلی، ترجمه و شرح مغنی الادیب، ج‌۱، ص۲۵۰.    
۷. انفال/سوره۸، آیه۳۸.    
۸. عرفان، حسن، ترجمه و شرح جواهر البلاغة، ج‌۱، ص۲۹۶ - ۲۹۷، قم، بلاغت، چاپ دهم، ۱۳۸۸ش.
۹. احزاب/سوره۳۳، آیه۲۴.    
۱۰. فرقان/سوره۲۵، آیه۱۰.    
۱۱. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج‌۸، ص۳۲۹، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.    
۱۲. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۶، ص۲۹۱، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.    
۱۳. حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج‌۷، ص۱۶۰، بیروت، دارالفکر، بی‌تا.    
۱۴. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج‌۸، ص۳۲۹.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۸، ص۵۵۰، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «ان شرطیه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۰/۱۲.    



جعبه ابزار