• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اوصاف ابرار در قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: ایمان، اخلاص، ابرار، پرهیزکاران، بر، نیکان، نیکوکاری.

پرسش: «بِرّ» یعنی چه؟ ابرار به چه کسانی می‌گویند؟ و اوصاف «ابرار» در‌قرآن کدام‌اند؟

پاسخ: مفسّران قرآن؛ در‌معنای «ابرار»، تعریف‌ها یا تعبیرهای گوناگونی دارند؛ مانند این‌که گفته‌اند: ابرار؛ کسانی‌اند که طاعت خدا را به طور کامل به جای آورند و او را از خود خشنود سازند و از گناهان بپرهیزند. برخی از اوصاف «ابرار» (نیکوکاران) در‌ قرآن عبارت است از: ایمان به مبدا و معاد، ایمان به رسالت پیامبران و ایمان به کتاب‌های آسمانی، صداقت، اقامه نماز و....



واژه «ابرار» جمع «بارّ» (اسم فاعل) یا جمع «بَرّ»
[۲] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۲، ص۹۰۸، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
[۳] طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۴، ص۱۴۲، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
(صفت مشبهه از بِرّ) است، و «بِرّ» در‌لغت به معنای «خیر و فضل»،
[۴] فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ص۴۳، قم، مؤسسه دار الهجرة، چاپ دوم‌، ۱۴۱۴ق.
«گستردگی در‌کار ‌نیک»، و «نیکو ‌بودن کار در‌ برابر غیر»
[۶] مصطفوی، حسن‌، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‌۱، ص۲۶۹، بیروت، قاهره، لندن‌، دار الکتب العلمیة، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی‌، چاپ سوم‌، ۱۴۳۰ق.
می‌باشد.
«بِرّ»؛ یعنی احسان، و‌ تحقّق آن چنین است که آدمی‌کار خود‌ را نیکو کند و کار نیک را برای نیک بودن آن انجام دهد یا از این‌رو که خیر دیگران در‌آن است و نه برای پاداش یا تشکّر.

۱.۱ - نظر برخی مفسرین

مفسّران قرآن برای «بِرّ» معانی گوناگونی بیان کرده‌اند؛ مانند:

۱.۱.۱ - هرگونه اطاعت خدا

هرگونه اطاعتِ خدا «بِرّ» نامیده می‌شود.
[۹] طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۲، ص۵۵.


۱.۱.۲ - خیر و احسان و کار مورد رضایت خدا

«بِرّ»، هر چیزی از خیر و احسان و کار مورد رضایت خدا است که عامل نزدیکی به خدا باشد.
[۱۰] موسوی سبزواری، سید عبد الاعلی، مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن، ج‌۲، ص۲۸۵، بیروت، مؤسسه اهل بیت (علیه‌السّلام)، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.

همچنین مفسّران قرآن؛ در‌ معنای «ابرار»، تعریف‌ها یا تعبیرهای گوناگونی دارند؛ مانند این‌که گفته‌اند: «ابرار»؛ کسانی‌اند که طاعت خدا را به طور کامل بجای آورند و او را از خود خشنود سازند و از گناهان بپرهیزند.
[۱۱] رشیدالدین میبدی، احمد بن ابی سعد، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج‌۱۰، ص۴۰۶، تهران، انتشارات امیر کبیر، چاپ پنجم، ۱۳۷۱ش.
یا آنان که به خدا، پیامبر و روز بازپسین ایمانی از روی رشد و بصیرت دارند.


در‌ قرآن کریم می‌خوانیم: «نیکی،(تنها) این نیست که (به هنگام نماز) رویِ خود را به سوی مشرق و (یا) مغرب کنید (و تمام گفتگوی شما، درباره قبله و تغییر آن باشد و همه وقت خود را مصروف آن سازید) بلکه نیکی (و نیکوکار) کسی است که به خدا، و روز رستاخیز، و فرشتگان، و کتاب (آسمانی)، و پیامبران، ایمان آورده و مال (خود) را، با همه علاقه‌ای که به آن دارد، به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و واماندگان در‌ راه و سائلان و [[|بردگان]]، انفاق می‌کند، نماز را برپا می‌دارد و زکات را می‌پردازد و (همچنین) کسانی که به عهد خود (به هنگامی‌ که عهد بستند) وفا می‌کنند و در‌ برابر محرومیت‌ها و بیماری‌ها و در‌ میدان جنگ، استقامت به خرج می‌دهند اینها کسانی هستند که راست می‌گویند و (گفتارشان با اعتقادشان هماهنگ است) و اینها هستند پرهیزکاران!».
اوصاف ابرار در‌ این آیه شریفه، دربردارنده مراتب سه‌گانه اعتقاد (باورها)، اخلاق و عمل است.
[۱۶] اسلامی، علی، مقاله ابرار، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱، مرکز فرهنگ و معارف قرآن.


۲.۱ - ایمان به مبدا و معاد

تعبیر «مَنْ آمَنَ بِاللَّه وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ» همه شناخت‌های مرتبط با معرفت ‌اللّه مانند شناخت براهین اثبات واجب و صفات ثبوتی و سلبی او را در‌بر می‌گیرد.
[۱۷] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۱، ص۴۷۶.
خدای متعال در‌تبیین صفات «ابرار»، از ایمان به خدا و روز بازپسین آغاز کرد؛ زیرا این ایمان، اساس هر بِرّ و مبدا هر خیری است و ایمان، ریشه «برّ» نیست، مگر این‌که در‌نفس آدمی‌ با برهان تثبیت شود و همراه با خضوع باشد.

۲.۲ - ایمان ‌به فرشتگان

«... وَ الْمَلائِکَة»؛ «ابرار» ایمان به وجود فرشتگان الهی دارند و این‌که آنها بندگان گرامی‌پروردگار هستند و در‌ هیچ کاری بر فرمان او سبقت نمی‌گیرند و از امر او تخلف نمی‌کنند.
[۱۹] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۱، ص۴۷۶.
افزون بر این؛ فرشتگان، واسطه فیض خداوند و تدبیر کننده امور به اذن اویند؛ بنابراین، ایمان به آنان از باب شکر واسطه نعمت لازم است؛ چنان که شکر خداوند در‌ جایگاه مبدا همه نعمت‌ها قرار دارد.
[۲۰] موسوی سبزواری، سید عبد الاعلی، مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن، ج‌۲، ص۲۹۴، بیروت، مؤسسه اهل بیت (علیه‌السّلام)، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.


۲.۳ - ایمان به رسالت پیامبران و کتاب‌های آسمانی

«وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ»؛ مقصود از ایمان به کتاب و پیامبران، ایمان به رسالت همه پیامبران الهی و کتاب‌های آسمانی آنان بوده، و‌ ایمان به آنان، مستلزم پیروی از هدایتشان است. سِرّ این‌که مؤمنان و پارسایان، به ویژه «ابرار»، به همه رسولان و همه کتاب‌های آسمانی ایمان دارند، این است که همه شرایع، در‌ اصول و خطوط کلّی معارف (مبدا، معاد، عمل صالح) یکسانند. از این‌رو پیامبران الهی، هر یک مُصدِّق رسولان پیشین و مبشّر پیامبران پس از خود بوده‌اند.
[۲۲] جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، ج‌۲، ص‌۱۹۵، قم، اسراء.

موارد پیش گفته، جامع همه معارف حقّی است که خدای سبحان، ایمان به آنها را از بندگانش خواسته و مقصود از ایمان، ایمان کاملی است که در‌ قلب آدمی‌ مستقر شود و شک، اعتراض و اضطراب بدان راه نیابد و در‌قلمرو اخلاق و رفتار نیز بی‌اثر نباشد. جمله «اُولئِکَ الَّذینَ صَدَقُوا» در‌ ذیل این آیه که پس از شمردن اوصاف «ابرار» قرار گرفته و در‌آن، صدق مطلق آمده و به اعمال قلبی یا جوارحی مقیّد نشده، نشانه ایمان صادقانه «ابرار» است. بنابراین، «ابرار» دارای مرتبه عالی ایمان‌اند؛ چنان‌که قرآن می‌فرماید: «کسانی که ایمان آوردند و ایمانشان را به ستمی (مانند شرک‌) نیامیختند، ایمنی (از عذاب‌) برای آنان است، و آنان راه یافتگانند».

۲.۴ - صداقت

«اُولئِکَ الَّذینَ صَدَقُوا»؛ «ابرار» در‌ ایمان خود صادق‌اند، نه کسانی ‌که ایمان را با زبان اظهار می‌کنند؛ ولی دل‌هایشان ایمان نیاورده است. حصر در‌ این جمله تاکیدی بر تعریف و بیان حدّ و بدین معنا است که اگر برجستگان از اهل صدق و صداقت را می‌جویی، آنان همان ابرارند.

۲.۵ - پارسایی

«وَ اُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُون‌»؛ «ابرار» که ابعاد اعتقادی دین را باور دارند، از دارایی‌های خود برای دست‌گیری از مستمندان بهره می‌گیرند؛ وظایف عبادی و اجتماعی خویش را انجام می‌دهند و در‌ نبرد با دشمنان دین، استقامت می‌ورزند، تقوا‌پیشگان حقیقی‌اند. حصر در‌جمله «اولئِکَ هُم المُتَّقون» بیانگر کمال تقوا است؛ زیرا اگر برّ و صدق به مرحله تمام نرسد، تقوا نیز کامل نخواهد شد.

۲.۶ - وفاداری

«وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ اِذا عاهَدُوا»؛ «ابرار» کسانی هستند که به عهد خویش به هنگامی‌که پیمان می‌بندند وفا می‌کنند. چرا که سرمایه زندگی اجتماعی، اعتماد متقابل افراد جامعه است، و از جمله گناهانی که رشته اطمینان و اعتماد را پاره می‌کند و زیربنای روابط اجتماعی را سست می‌نماید ترک وفای به عهد است، به همین دلیل در‌روایات اسلامی‌چنین می‌خوانیم که مسلمانان موظّفند سه برنامه را در‌ مورد همه انجام دهند، خواه طرف مقابل، مسلمان باشد یا کافر، نیکوکار باشد یا بدکار، و آن سه عبارتند از: «وفای به عهد، ادای امانت و احترام به پدر‌و مادر».

۲.۷ - شکیبایی

«وَ الصَّابِرینَ فِی الْبَاْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حینَ الْبَاْس‌»؛ «ابرار» هنگام محرومیت و فقر، و به هنگام بیماری و درد، و همچنین در‌موقع جنگ در‌برابر دشمن، صبر و استقامت به خرج می‌دهند، و در‌برابر این حوادث زانو نمی‌زنند. دو خُلقِ وفا و صبر که یکی (صبر) مقتضایش سکون است و دیگری (وفا) به حرکت تعلّق می‌گیرد، دربردارنده همه اخلاق نیک نیست؛ امّا هرگاه این دو تحقّق یابد، دیگر خلق‌های نیکو نیز محقّق می‌شود. پایداری، پایه اصیل هر طاعت و پاکی است؛ از این‌رو در‌ قرآن؛ از عوامل راه‌یافتن ابرار، به بهشت شمرده شده: «و به (پاس‌) آنکه صبر کردند، بهشت و پرنیان پاداششان داد». و هنگام ورود بهشتیان به بهشت، فرشتگان در‌خوشامدگویی به آنان از پایداریشان در دنیا یاد می‌کنند: «سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ».

۲.۸ - اقامه نماز

«وَ اَقامَ الصَّلاة»؛ «ابرار»، هم اهل نمازند و هم حقیقت آن‌ را به پا می‌دارند. به پا داشتن نماز راستین، به معنای توفیق یافتن ابرار در‌ دست‌یابی به آثار و برکاتی است که قرآن برای نماز بر می‌شمرد؛ مانند ذکر و یاد خدا، بازداشتن فرد و جامعه از فحشا و منکر ، نجاتِ انسان از بی‌قراری هنگام سختی و نداری و از انحصارطلبی و بخل هنگام توانگری.

۲.۹ - پرداخت زکات

«وَ آتَی الزَّکاةَ»؛ آنها زکات را می‌پردازند. بسیارند افرادی که در‌پاره‌ای از موارد حاضرند به مستمندان کمک کنند اما در‌ اداء حقوق واجب سهل‌ انگار می‌باشند، و به عکس گروهی غیر از ادای حقوق واجب به هیچ‌گونه کمک دیگری تن در‌نمی‌دهند، حتی حاضر نیستند حتی یک دینار به نیازمندترین افراد بدهند، آیه فوق با ذکر «انفاق مستحبّ و ایثارگری» از یک سو، و «ادای حقوق واجب» از سوی دیگر، این هر دو گروه را از صف نیکوکاران واقعی خارج می‌سازد و نیکوکار را کسی می‌داند که در‌هر دو میدان انجام وظیفه کند.
در‌ آیات دیگری نیز؛ «هراس از قیامت»، «اخلاص»، و «انفاق محبوب» از اوصاف و ویژگی‌های «ابرار» شمرده شده است.


از آن‌جا که «بِرّ» درجاتی دارد، «ابرار» نیز مراتب گوناگونی دارند. برخی در‌ دامنه، و ‌برخی بر قلّه بلند «بِرّ» و نیکی مستقرّند؛ بر این ‌اساس، فضایلی که در‌ قرآن برای «ابرار» شمرده شده، اگرچه شان نزول برخی آیاتش، مانند آیات سوره انسان خاص است، اما دایره شمول آن به گروه خاصّی از «ابرار» محدود نیست.
به دیگر سخن؛ سبب نزول آیات سوره انسان، معصومان (علیه‌السّلام) بودند؛ امّا الفاظ آن عام و شامل همه کسانی است که به این اوصاف متّصف شوند؛ پس ستایش‌ها و بشارت‌های این سوره نیز اوّلاً و بالذّات اهل ‌بیت و ثانیاً بالعَرَض هر کس را که به صفات آنان متّصف شود، دربر می‌گیرد. به هر حال برترین «ابرار» کسانی‌اند که آیات سوره انسان در‌ شان آنان نازل شده و پاداش‌های آنان، به صورتی قطعی و بدون تعلیق بر شرط خاصّی بیان شده است.


۱. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن‌، ص۱۱۴، بیروت، دار القلم‌، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.    
۲. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۲، ص۹۰۸، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
۳. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۴، ص۱۴۲، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
۴. فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ص۴۳، قم، مؤسسه دار الهجرة، چاپ دوم‌، ۱۴۱۴ق.
۵. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن‌، ص۱۱۴.    
۶. مصطفوی، حسن‌، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‌۱، ص۲۶۹، بیروت، قاهره، لندن‌، دار الکتب العلمیة، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی‌، چاپ سوم‌، ۱۴۳۰ق.
۷. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۲۰، ص۱۲۴، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.    
۸. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج‌۲، ص۹۵، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.    
۹. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۲، ص۵۵.
۱۰. موسوی سبزواری، سید عبد الاعلی، مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن، ج‌۲، ص۲۸۵، بیروت، مؤسسه اهل بیت (علیه‌السّلام)، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
۱۱. رشیدالدین میبدی، احمد بن ابی سعد، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج‌۱۰، ص۴۰۶، تهران، انتشارات امیر کبیر، چاپ پنجم، ۱۳۷۱ش.
۱۲. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج‌۱۰، ص۳۰۲.    
۱۳. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۲۰، ص۱۲۴.    
۱۴. بقره/سوره۲، آیه۱۷۷.    
۱۵. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱، ص۴۲۸، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.    
۱۶. اسلامی، علی، مقاله ابرار، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱، مرکز فرهنگ و معارف قرآن.
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۱، ص۴۷۶.
۱۸. قلمونی حسینی، محمد رشید بن علی رضا، تفسیر القرآن الحکیم (تفسیر المنار)، ج۲، ص۹۰، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتب، ۱۹۹۰م.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۱، ص۴۷۶.
۲۰. موسوی سبزواری، سید عبد الاعلی، مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن، ج‌۲، ص۲۹۴، بیروت، مؤسسه اهل بیت (علیه‌السّلام)، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
۲۱. آل عمران/سوره۳، آیه۱۹.    
۲۲. جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، ج‌۲، ص‌۱۹۵، قم، اسراء.
۲۳. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱، ص‌۴۲۸ - ۴۳۰.    
۲۴. انعام/سوره۶، آیه۸۲.    
۲۵. قلمونی حسینی، محمد رشید بن علی رضا، تفسیر القرآن الحکیم (تفسیر المنار)، ج۲، ص۹۰ – ۹۲.    
۲۶. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱، ص‌۴۲۹.    
۲۷. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱، ص‌۴۳۰.    
۲۸. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج‌۲، ص۱۶۲، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۲۹. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۱، ص‌۴۲۹.    
۳۰. انسان/سوره۷۶، آیه۱۲.    
۳۱. رعد/سوره۱۳، آیه۲۴.    
۳۲. طه/سوره۲۰، آیه۱۴.    
۳۳. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۴۵.    
۳۴. معارج/سوره۷۰، آیه۱۹ – ۲۲.    
۳۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۱، ص۶۰۰، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.    
۳۶. انسان/سوره۷۶، آیه۷.    
۳۷. انسان/سوره۷۶، آیه۹.    
۳۸. آل عمران/سوره۳، آیه۹۲.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «اوصاف ابرار در قرآن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۳/۵.    



جعبه ابزار