انکار تحریف قرآن با تقیه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: تحریف قرآن کریم، شیعه، تقیه، انکار.
پرسش: آیا شیعه واقعاً منکر تحریف قرآن است یا از باب تقیه تحریف را انکار میکند؟
پاسخ: علمای دین
حق ندارند اگر واقعاً
قرآن را تحریفشده میدانند، از روی
تقیه آن را صحیح دانسته و به
خدا نسبت دهند؛ چون در این صورت کتاب بشری را
کتاب الهی خواندهاند؛ همانند کاری که اهل کتاب کردند و خدا هم به آنان وعده
عذاب داده است و اصلاً
شیعه و بزرگان شیعه هیچگاه در اموری که تقیه در آنها موجب
انحراف و
فساد در
دین میشود، تقیه نکردهاند؛ بلکه تا پای جان حق را بیان کردهاند؛ مانند:
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) و
امام حسین (علیهالسلام) و... که در مقابل انحراف
حکومت که موجب انحراف در دین شد،
سکوت نکردند و در این راه به
شهادت رسیدند.
تقیه عبارت است از: «خود را از ضرر دیگری نگهداشتن است به سبب موافقت کردن با او در گفتار و رفتاری که مخالف با حق است».
تقیه در جاهای مختلف قرآن مطرح شده است.
که نمونه روشن آن تقیة مؤمن آلفرعون است که
ایمان خود را از روی تقیه مخفی نگه میداشت.
این موضوع (تقیه) در
روایات فراوانی نیز مطرح شده است.
چنانکه
امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند: «لاخَیرَ فی مَن لاتَقِیَّةَ لَهُ وَ لا اِیمانَ لِمَن لاتَقِیَّةَ لَهُ؛ خیری نیست در کسی که تقیه ندارد و ایمان ندارد، کسی که تقیه ندارد».
و تقیه مورد تأیید
عقل نیز میباشد؛ زیرا هدف دین و
شارع جز ظهور و زنده کردن دین نیست و چه بسا بر تقیه و کنار آمدن (ظاهری) با
دشمنان و مخالفان حق، چیزی از مصلحت مترتب (بار) میشود که بر ترکش بار نمیشود.
تقیه اختصاص به شیعه ندارد و شیعه و
سنی آیه ۲۸ سورة آلعمران را دلیل بر جواز تقیه ـ البته با شرایط ـ میدانند؛
اما برخی عامه چون هدفشان کوبیدن و بیآبرو کردن
تشیع است، به هر طریق ممکن میخواهند عقاید باطلی را به شیعیان نسبت دهند تا به مقصودشان برسند که یکی از آنها، مسئله
تحریف قرآن است و چون ملاحظه کردند شیعه با رد تحریف و
عمل به قرآن درصدد رسیدن به
کمال و
سعادت نهایی است، مدعی شدند که اینها همه از روی تقیه است.
اکنون دلایل اثباتکننده غیر ممکن بودن تقیه در قائل شدن شیعه به عدم تحریف قرآن را بیان میکنیم:
تقیه یک وسیله دفاعی است.
چنانکه امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند: «التقیه ترس المؤمن؛
تقیه سپر
مؤمن است» و این وسیله فقط در مواقع خطر آن هم به قدر ضرورت به کار میرود، نه بیشتر.
امام باقر (علیهالسلام) میفرمایند: «التقیه فی کل ضرورة؛
تقیه در هر کار ضروری لازم است».
به عبارت دیگر، تقیه تکلیفی است برای حالت اضطراری نه اختیاری، و در انکار
تحریف قرآن اضطراری نبوده و نیست تا در آن تقیه شود؛ با اینکه برخی
اخباریان و
حشویه از عامه آزادانه و بدون هیچ خطری قائل به تحریف شدهاند. پس
علمای شیعه نیز اگر واقعاً معتقد به تحریف بودند، مانند آنها بیان میکردند و در این باره خطری متوجه آنها نمیشد؛ همانگونه که کسی با عدهای از اهل سنت که قائل به تحریف شدند، کاری ندارد.
در اموری حتی موقع
اضطرار نیز تقیه راه ندارد؛
چنانکه امام صادق (علیهالسلام) در ضمن حدیثی میفرماید: «...للتقیه مواضع من ازالها عن مواضعها لم تستقم له...فکل شی یعمل المؤمن بینهم لمکان التقیه مما لایودی الی الفساد فی الدین فانه جائز؛ برای تقیه جایگاههایی است، هرکس آنها را نادیده بگیرد (و بیمورد تقیه کند)، تقیه برایش استوار نمیگردد...؛ پس چیزی را که موجب
فساد در
دین نشود، مؤمن در بین آنان (مخالفان) انجام دهد، جایز است».
حضرت امام خمینی (رحمةاللهعلیه) و
آیتالله مکارم شیرازی با استفاده از این
حدیث و
احادیث دیگر یکی از اموری را که از تقیه استثنا کردهاند، آن است که تقیه موجب فساد در دین و ارکان آن گردد
و بیتردید قرآن از ارکان دین است. بنابراین تقیه در آن جایز نیست؛ یعنی
علما حق ندارند اگر واقعاً قرآن را تحریفشده میدانند، از روی تقیه آن را صحیح دانسته و به
خدا نسبت دهند؛ چون در این صورت کتاب بشری را
کتاب الهی خواندهاند؛ همانند کاری که
اهل کتاب کردند و خدا هم به آنان وعده
عذاب داده است.
و اصلاً
شیعه و بزرگان شیعه هیچگاه در اموری که تقیه در آنها موجب
انحراف و فساد در دین میشود، تقیه نکردهاند؛ بلکه تا پای جان
حق را بیان کردهاند؛ مانند:
حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) و
امام حسین (علیهالسلام) و... که در مقابل انحراف حکومت که موجب انحراف در دین شد،
سکوت نکردند و در این راه به
شهادت رسیدند.
یکی از نکات مهم، مشروط بودن تقیه به هتک نشدن دین است.
از آنجا که علمای بزرگ شیعه زعامت
تشیع را بر عهده داشته و دارند، دایره جواز تقیه آنان محدودتر میشود و حتی در چیزهایی که تقیه افراد عادی در مورد آنها جایز است، ولی تقیه بزرگان به جهت شأنی که در جامعه دارند، موجب
هتک دین میگردد. در چنین مواردی تقیه بر آنان
حرام میگردد.
چنانکه
زراره گوید: به
امام (علیهالسلام) عرض کردم:
(آیا) در مسح کفش تقیه است؟
فرمود: «من در سه چیز در مقابل هیچ کس تقیه نمیکنم: نوشیدن مستکننده (
شراب)، مسح بر کفشها و متعه
حج».
بعد زراره میگوید: امام نفرمودند بر شما
واجب است که در آن سه چیز در مقابل کسی تقیه نکنید.
که بدین ترتیب زراره (رحمةاللهعلیه) از فرمایش امام (علیهالسلام) چنین برداشت کرده که دایره جواز تقیه امام که آن زمان زعامت شیعه بر عهدهاش بود، از تقیه دیگران محدودتر است.
طبق آنچه گذشت، چگونه میتوان انکار تحریف توسط بزرگان شیعه را تقیهای دانست؟
به همین جهت و اینکه بیشتر
روایات تحریفنما در نزد
امامیه یا از جهت سند، مرسلهاند و یا از جهت دلالت، اجنبی از تحریف میباشند.
محدث جزایری هم که تمام همتش جمع روایات است، بدون بررسی سندی و دلالتی آن،
یقین به تقیهای بودن انکار تحریف توسط
علمای شیعه پیدا نکرده،
و با
تردید گفته است: «تقیهای بودن انکار
تحریف توسط امامیه یقینی نیست».
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «انکار تحریف قرآن با تقیه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۱/۰۶.