انحراف در دوستی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: انحراف، دوستی.
پرسش: خلاصه نامه: من که از کودکی با عقده حقارت بزرگ شده بودم ... به دوستم علاقه فراوانی پیدا کردم، ظاهر و باطنی زیبا داشت ... همه کاستیهایم را در او مییافتم ... . آهستهآهسته نگاههایم به نگاههای آلوده و حرام تبدیل شد، دوستم به تدریج از این جریان مطلع شد. او دیگر مرا به چشم یک دوست نگاه نمیکند.
پاسخ:
با مطالعه نامه شما به این نتیجه میرسیم که متأسفانه تصویری که شما نسبت به خود در
ذهن دارید، بسیار مغشوش و آشفته است: «شخص بیارزشی که از بچگی با عقده خودکمبینی بزرگ شده است». نمیدانم به شما چه گذشته است که چنین انگاری برای خود ساختهاید؛ اما میدانم بخش بزرگی از
احساسات ناخوشآیند فعلیتان از همین تصویر ناشی شده است. آنچه از
شخصیت شما در این نامه انعکاس یافته، اجازه نمیدهد در این جهت با شما موافق باشم. برای شما احترام قائلم؛ چراکه تلاش میکنید تا به دغدغههای دیگران در مورد جایگاه خود اهمیت بدهید. از وسوسههای درونی خود آگاهید و از اینکه وسوسهها ـ که در جای خود شما را آزار میدهند ـ
دوستی ارزشمند شما را خدشهدار کردهاند، ناخرسند هستید و شدیداً احساس گناه میکنید؛ با همه اینها، نتوانستید احساسات خود را مهار کنید، و رفاقتی که بر مبنای ویژگیهای مثبت انسانی آغاز شده بود، فرجامی گناهآلود به خود گرفت.
فکر میکنید همه این گزارشها با این
چهره وحشتناکی که از خود ساختهاید، مطابقت میکند؟ شما با خودآگاهی، انحراف مسیر دوستی خود را تشخیص دادهاید (این یعنی گام بلند در حل مشکل)؛ اما از سویی دیگر، الگوی آرمانی که از دوست خود ساختهاید و کشش عاطفی شدیدی که نسبت به او دارید، باعث شدهاند که از دست دادن او را شکست فاجعهباری تلقی کنید.
مشکل کار کجاست؟
مشکل شما این است که او همه چیز شما شده است. میخواهید با همه او، همه خود را ارضا کنید، نقاط ضعف خود را با او جبران کنید، هر چه را نداشتهاید در او بیابید و همه وجود خود را در پای او بریزید. او به مهمترین چهره زندگی شما تبدیل شده و محور احساسات شما قرار گرفته است.
به این قسمت از تصویر شما که میرسم، احساس میکنم چنین رابطهای بیمارگونه است؛ چراکه در شما انتظاراتی را برانگیخته که به هیچ وجه واقعبینانه نیستند. در رفاقتها اگر احساسات از مرز «صمیمیت و تعهد» فراتر روند، باید به دنبال انگیزههای پنهانی گشت که موجبات روانآزردگی را فراهم میآورند. انگیزههایی که کشف آنها بسیار دشوار است. مسئله قطعی این است که چنین روابطی همواره شما را درگیر احساسات متعارض میکنند و در نهایت قطعاً به خشم و حتی
تنفر شما از دوستی میانجامد که امروز عاشقش شدهاید.
دوستیها علیرغم اینکه بسیار با ارزشاند، نباید ما را به این سطح از تعارض درونی برسانند. میدانم که از دست دادن این دوست برایتان مشکل است؛ اما مطمئن باشید که این پیوند باید در اولین فرصت گسسته شود؛ زیرا دلایل بسیاری وجود دارند که این رابطه شما را از «مدیریت احساساتتان» ناتوان ساخته است. قطع ارتباط عاطفی شما نیز مشروط به این است که سعی کنید حتیالامکان او را نبینید و با او تنها نباشید. با مشغول ساختن خود به فعالیتهای با معنا و مهم اجتماعی، از خلوت کردن با افکار خود اجتناب کنید. شرکت در گروههای اجتماعی و حضور در جمع گرم
خانواده (حضور عاطفی مؤثر) قطعاً به شما کمک خواهد کرد.
احساسات خود را
مدیریت کنید. هیچ چیز مثل مدیریت احساسات،
انسان را در چشم خود و دیگران ارزشمند نمیسازد.
برای آینده روشن خود برنامهریزی کنید. تشکیل خانواده در نقش نهادی که صمیمیت، تعهد و احساسات جنسی را با یکدیگر تلفیق مینماید در این راه به شما کمک خواهد کرد.
برای کنترل رابطه خود از مشاور بالینی کمک بگیرید.
در سخن آخر میگوییم که:
شناسایی هیجانها امری مهم است. به تعبیری،
شناخت یعنی قدرت. آنچه که حرف اول و آخر را میزند، این است که به
اراده خود متکی باشید و به تقویت آن بپردازید، به باورهای خود بیش از پیش توجه کنید؛ همین باورها است که به شما قدرت میدهد که در منجلاب
گناه فرو نروید، همین باورهاست که در شما احساس گناه ایجاد کرده و شما را دنبال راه حل روانه ساخته است. با شناسایی ابعاد مثبت شخصیت خود (
وجدان، کرامت الهی که
خداوند به انسان بخشیده، جایگاه انسان در نزد خدا، استعدادها و تواناییها و....) به
جنگ ابعاد منفی بروید. هرگز نگذارید
وسوسه و هوس برای شما تصمیم بگیرد. با تغییر مکان خود و دور شدن از دوست خود به حل مشکل کمک کنید و او را نیز از خود نرنجانید.
اگر واقعاً میخواهید بر مشکل خود فائق آیید، به راهکارهای عملی ارائهشده،
عمل کنید.
کارهای
تقویت اراده را با
مطالعه بیشتر یاد بگیرید. مهمترش این است که با تنظیم برنامهای منظم به تقویت ابعاد روحانی خود برخیزید و ابعاد حیوانی و جسمانی (غذا خوردن، خوابیدن و...) خود را تحت کنترل درآورید.
از دیدن، شنیدن و خواندن مسائل هوسانگیز و گناهآلود پرهیز کنید.
از
افراط در خوردن غذاهایی که
میل جنسی را میافزاید، پرهیز کنید؛ مانند
گوشت قرمز، تخم مرغ، غذاهای ادویه و فلفلدار و... .
ورزش را در برنامه خود بگنجانید. ورزش،
انرژی شما را در کل بدن تقسیم میکند. همینطور در
خواب، دقیق باشید: هرگز بسیار نخوابید، به محض بیدار شدن، از رختخواب جدا شوید.
به پیآمدها و ضررهای هوسباز بودن توجه کنید، آنها را در دفتری لیست کنید و گاه و بیگاه مرور کنید؛ همینطور فواید کنترل
خیال و هوس.
از تعریف کردن مسائل و جُکهای جنسی بپرهیزید.
به
ذهن خود اجازه مانور در این مسائل را ندهید و آن را به کنترل خود درآورید (با مطالعه، ورزش، مباحث علمی و ...).
از پوشیدن لباسهای تنگ خودداری کنید.
اهل ذکر باشید و
تفکر (ذکر مدام باعث میشود که همیشه پیوند شما با
خالق هستی حفظ باشد و نفس و
شیطان مجال حضور نیابد).
زمینه
ازدواج خود را در صورت امکان فراهم کنید.
۱. کتاب مهارتهای زندگی، ج۲، ترجمه شهرام محمدخانی، انتشارات اسپند هنر.
۲. میزان الحکمة، محمد ریشهری، روایات باب عشق، ناشر: مؤسسه فرهنگی دارالحدیث.
۳. جوان و نیروی چهارم زندگی، محمدرضا شرفی، سروش.
۴. دنیای جوان، محمدرضا شرفی، منادی تربیت.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «انحراف در دوستی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۱/۱۶.