امکان شناختهای فطری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: انسان، جنین، شناخت.
پرسش: آیا ممکن است
انسان در آغاز تولد، یعنی در آن وقت که به صورت
جنین در شکم مادر است، شناخت یا شناختهایی داشته باشد؟
پاسخ این سؤال به طور فشرده این است که اگر مقصود از شناخت،
شناخت بالقوه باشد، آری واگر مقصود،
شناخت بالفعل است، خیر و منظور از شناختهای فطری شناختهای بالقوه است.
توضیح این که شناختها به دو دسته تقسیم میشود: دسته اول شناختهای بالفعل و دسته دوم شناختهای بالقوه.
شناختهای بالفعل عبارت از شناختهایی است که فعلاً و در حال حاضر وجود دارد. و شناختهای بالقوه شناختهایی است که فعلاً وجود ندارد، ولی زمینه پیدایش آنها در
انسان وجود دارد.
بنابراین شناختهای بالقوه عبارت از زمینه و قوه و استعداد شناخت است نه فعلیت آن؛ مثلاً درخت سیب در
فصل زمستان بالفعل سیب ندارد، ولی بالقوه دارای سیب است، یعنی استعداد و زمینه سیب دادن در
فصل تابستان در آن هست. استعداد و زمینهای که برای تولید سیب در درخت سیب هست و در سایر درختها نیست، سیب بالقوه نامیده میشود. و به همین جهت به درخت سیب در فصل زمستان با این که سیب ندارد، درخت سیب گفته میشود، نه بدان جهت که الآن سیب دارد، بلکه بدان جهت که در این درخت استعداد و زمینهای هست که اگر شرایط شکوفایی آن فراهم شود و مانعی پیش نیاید، با شکوفایی آن استعداد، سیب بالفعل تولید میکند.
بنابراین، معنیِ این که میگوییم درخت سیب در زمستان بالقوه سیب دارد، آن است که طبیعت و سرشت و
فطرت این درخت به گونهای است که در شرایطی خاص میوهای تولید میکند به نام سیب.
بر این اساس، مقصود از این که گفتیم شناختهای فطری از آغاز آفرینش انسان همراه اوست، این نیست که انسان در شکم مادر، بالفعل، چیزی میداند که این معنی نه از نظر علم قابل قبول است و نه از دیدگاه
قرآن، بلکه مقصود این است که شناختهای ویژهای به صورت
قوه و
استعداد از آغاز آفرینش به طور طبیعی در انسان وجود دارد که در شرایط خاصی این استعداد شکوفا میشود و
فعلیت مییابد.
حدیثنت، برگرفته از مقاله «امکان شناختهای فطری» تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۳/۱۱.