الگو بودن حضرت زینب برای جوانان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: اهل بیت، پیامبر،
پرسش: جوانان
مسلمان چگونه میتوانند از زندگی حضرت زینب (سلاماللهعلیهم) الگو بگیرند؟
پاسخ: وانانی که میخواهند
حضرت زینب (سلاماللهعلیها) را الگوی خویش قرار دهند، ضروری است، ابتدا آن حضرت را بشناسند، از ویژگیها و خصایص اخلاقی و برنامهها و اهدافی را که آن حضرت در زندگی به آنها اهتمام میورزید، آگاهی پیدا کنند، سپس با شناخت کامل آنها را سرلوحه زندگی خویش قرار داده، تا بتوانند با تاسی و اقتدا به این بانوی قهرمان و نمونه، یک زندگی سالم و با سعادت داشته باشند.
در الگو قرار دادن شخصیتی در زندگی، و برای بهرهگیری از صفات و ویژگیهایش، سه مسئله مورد توجه اساسی و محوری است:
۱. شخص الگو، ۲.الگو گیرنده (کسی که دنبال الگو و مقتدا است)، ۳.چیزهایی که باید الگو برداری شود.
جوانانی که میخواهند حضرت زینب (سلاماللهعلیها) را الگوی خویش قرار دهند، ضروری است، ابتدا آن حضرت را بشناسند، از ویژگیها و خصایص اخلاقی و برنامهها و اهدافی را که آن حضرت در زندگی به آنها اهتمام میورزید، آگاهی پیدا کنند، سپس با شناخت کامل آنها را سرلوحه زندگی خویش قرار داده، تا بتوانند با تاسی و اقتدا به این بانوی قهرمان و نمونه، یک زندگی سالم و با سعادت داشته باشند.
برخی از مهمترین خصایص و صفات بارز حضرت زینب (سلاماللهعلیها) که برای تاسی و اقتدای جوانان ضروری است، از این قرار است:
۱. علم و دانش
۲. ایمان
۳. فهم بالای سیاسی و اجتماعی
۴. شناخت تام و کامل نسبت به اهداف نهضت حسینی و ارزشهای معنوی این قیام
۵. اطاعت و پیروی از امام (علیهالسّلام)
۶. تقدیم فرزندان در راه نهضت حسینی
۷. حقیر و کوچک نمودن طاغوتها
۸. صبر و مقاومت در برابر مشکلات و مصائب
۹. تبلیغ و روشنگری از قیام کربلا و تحکیم آن
بر جوانان مسلمان است، به این صفات حضرت؛ یعنی تحصیل
علم،
صبر،
شجاعت، شناخت مسئولیت،
تبلیغ دین، اطاعت و پیروی از امام و...اقتدا کنند، تا آنان نیز در سایه الطاف الاهی بتوانند زندگی توام با موفقیت و
سعادت داشته باشند.
هدف اساسی و نهایی تمام پیامبران، تربیت صحیح انسانها برای تکامل و سعادت ابدی است. در این مسیر یکی از روشهای اساسی و راهکارهای عملی، پرورش و تربیت از طریق الگوها است.
با مراجعه به
قرآن کریم و روایات وارده از
امامان معصوم (علیهالسّلام) مشاهده میشود که به تربیت انسان از طریق الگو بسیار تاکید شده است.
قرآن کریم در موارد متعدد پیامبران، انسانهای صالح و امتها را به عنوان الگو و نمونه معرفی کرده است: "مسلّماً برای شما در زندگی
رسول خدا سرمشق نیکویی بود، برای آنها که امید به رحمت خدا و
روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد میکنند"."برای شما سرمشق خوبی در زندگی
ابراهیم و کسانی که با او بودند وجود داشت، در آن هنگامی که به قوم (
مشرک) خود گفتند: «ما از شما و آنچه غیر از خدا میپرستید بیزاریم ما نسبت به شما کافریم و میان ما و شما عداوت و دشمنی همیشگی آشکار شده است تا آن زمان که به خدای یگانه
ایمان بیاورید! - جز آن سخن ابراهیم که به پدرش
[
عمویش آزر
]
گفت (و وعده داد) که برای تو آمرزش طلب میکنم، و در عین حال در برابر خداوند برای تو مالک چیزی نیستم (و اختیاری ندارم)! - پروردگارا! ما بر تو توکّل کردیم و به سوی تو بازگشتیم، و همه فرجامها بسوی تو است".
در سنت نیز، فراوان از امامان (علیهالسّلام) در این باره روایت به ما رسیده است که در این جا به یک نمونه از روایات، از سرآمد الگوهای تاریخ بشریت؛ یعنی
امام علی (علیهالسّلام) که تمام آنات و لحظات زندگیاش در همه ابعاد برای ما الگو و سرمشق است، اکتفا میکنیم. آن حضرت در
نهج البلاغه در باره الگو بودن پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرماید: "برای الگو گرفتن و رسیدن به دلایلی روشن بر عیبهای
دنیا و بدیها و رسواییهای بسیارش، در سیره پیامبرت (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) سرمایهای بسنده است، آن جا که دنیا همه از حضرتش دریغ گردید و گرده زمین بار سواری دیگران را بر دوش کشید، از شیر دنیا بازش گرفتند و از زرق و برق جهان بر کنار ماند...اینک، پیامبرت را الگو گیر که پاک و پاکیزهترین است، نمونه جریان را کاملترین نماد است، و تبار خواهان فخر جوی را بهترین تبار. خدای را محبوبترین بنده کسی است که به پیامبرش اقتدا کند و گام بر جای گام او نهد...، حضرتش در فرازی دیگر چنین میفرماید: بیگمان سیره
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بر بدیها و عیبهای دنیا، تو را دلیلی بسنده دارد، آن جا که خود و خاصانش گرسنگی کشیدند و با آن مقام بلند و نزدیکیش به حق، در نزدش و در تمامی زندگیش، از زر و زیور دنیا هیچ نشانی نبود....پس هر آن که الگویی میطلبد، پیامبرش را سرمشق خویش قرار دهد و گام در جای گام او بگذارد و راهی را که او پیموده است بپیماید...".
منظور از تاسی و الگو قرار دادن، حالتی است که انسان، از هر جهت به مقتدایش اقتدای تام و تمام کند. در آیه: "مسلّماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود، برای آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد میکنند"، مراد آنست که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای شما الگوی تام و کامل است، و شما میتوانید با اقتدا به آن حضرت و پیروی از او - در اطاعت از پروردگار، جهاد در راه خدا و...- کارها و اعمالتان را اصلاح کرده و بر صراط مستقیم گام بردارید.
با این مقدمه کوتاه در بیان اهمیت الگو، میگوییم: در بحث الگو و اسوه قرار دادن شخصیتی؛ مانند پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، ائمه (علیهالسّلام) و بزرگان دین، و اقتدا به آنها، شناخت سه موضوع ضروری به نظر میرسد:
خود الگو و مقتدا: شخصیتی را که باید به عنوان الگو و سرمشق زندگی قرار دهیم و به او اقتدا کنیم، بدیهی است که باید دارای این ویژگیها باشد: علم و دانش،
ایمان به خدا،
معاد، پیامبران الاهی و جانشینان آنان، صداقت و راستگویی، ادای امانت، و...؛ به عبارت کوتاه، باید دارای تمام خوبیها باشد. ازاین رواست که روایات، ما را از الگو قراردادن گروهی از افراد بر حذر داشته است.
امام باقر (علیهالسّلام) میفرماید: "پدرم
امام سجاد (علیهالسّلام) خطاب به من فرمود: ای پسرم، با پنج طایفه مصاحبت، همنشینی، رفاقت و دوستی مکن. گفتم: پدرم آنان چه کسانی هستند؟ امام سجاد (علیهالسّلام) فرمود: بر تو باد دوری از مصاحبت با دروغگویان؛ دروغگو مانند سرابی است که، دور را به تو نزدیک مینماید و نزدیک را از تو دور جلوه میدهد. بپرهیز از همنشینی فاسقان؛ چرا که فاسق تو را به لقمهای، یا کمتر از لقمهای میفروشد، و دوری کن از مصاحبت و همنشینی با احمق، احمق قصدش آن است که به تو نفعی برساند، اما ضرر میزند. و بپرهیز از مصاحبت با قاطعان رحم؛ چرا که من آنها را در کتاب خدا (
قرآن) در سه جا ملعون یافتم".
اقتدا کننده: یعنی کسی که باید به بزرگی اقتدا کند: اقتدا کننده، یا الگو بردار نیز - باید کسی را که الگو و سرمشق خویش قرار میدهد، و اعمال و صفاتی را که باید از وی الگو برداری کند، - ضروری است، نخست نسبت به آن شخصیت شناخت و آگاهی داشته باشد و با
علم و آگاهی به او اقتدا کند.شاید
امام صادق (علیهالسّلام) آن جا که میفرماید: " انجام دهنده کار بدون شناخت و آگاهی، مانند کسی است که به بیراهه میرود، هر چه سرعت بگیرد، از مقصد و هدفش دورتر میشود"،
منظورش همین باشد.
این چنین است که قرآن کریم پیروی و تقلید کورکورانه از اجداد و نیاکان را مورد سرزنش قرار میدهد: "هنگامی که به آنها گفته شود: «از آنچه خدا نازل کرده است، پیروی کنید! » میگویند: «نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروی مینماییم.» آیا اگر پدران آنها، چیزی نمیفهمیدند و هدایت نیافتند (باز از آنها پیروی خواهند کرد) "؟! "و میگویند: «اگر ما گوش شنوا داشتیم یا تعقّل میکردیم، در میان دوزخیان نبودیم".
صفات، خصایص و چیزهایی که باید مورد الگو قرار گیرد: اما در باره این که چه چیزهایی را باید سرمشق و الگو قرار داد، باید گفت: هر آنچه را که مورد پذیرش و رضایت الاهی باشد؛ از خوبیها و کارهای نیک و پسندیده، در تمام زمینهها، اعم از اعمال عبادی؛ مانند
نماز،
روزه،
جهاد،
امر به معروف و...، و اخلاق و رفتار. قرآن کریم در این باره میفرماید: "...به خدا و روز دیگر ایمان میآورند امر به معروف و
نهی از منکر میکنند و در انجام کارهای نیک، پیشی میگیرند و آنها از صالحانند"."...و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت میکردند و انجام کارهای نیک و برپاداشتن نماز و ادای
زکات را به آنها
وحی کردیم و تنها ما را
عبادت میکردند".
بنابراین، اقتدا به حضرت زینب (سلاماللهعلیها) باید از طریق شناخت و آشنایی به صفات و ویژگیهای آن حضرت باشد که در این جا به تعدادی از خصایص و صفات بر جسته او اشاره میکنیم:
اولین و مهمترین صفت حضرت زینب (سلاماللهعلیهم) که باید به آن توجه داشت، ایمان حضرت است. زینب کبرا در قله بلند ایمان ایستاده بود. شاهد و دلیل این مدعا صلابت و ایستادگی در برابر مصیبتهای بزرگ
کربلا است که کوههای سخت و با صلابت را از پای در میآورد. زینب کبرا در مثل این مصایب بزرگ مانند کوه ایستادگی کرده و هرگز تزلزل در وی مشاهده نشد. در اوج مصایب کربلا لحظهای از یاد خدا غافل نشد، تا جایی که در شب شام غریبان که دیگر توان ایستادن نداشت،
نماز شب را که انجامش
مستحب است، نشسته خواند.
زینب کبرا (سلاماللهعلیهم) دارای
علم و دانش فراوان بود، او علم و دانش را از خاندان وحی؛ یعنی
امام علی،
فاطمه و
حسنین (علیهالسّلام) آموخته بود. وی احاطه علمی به قرآن داشت و برای بانوان کلاس درس تفسیر برگزار مینمود.
در سنت و روایت، علم لغت و...دارای تبحر بود. تبلیغ و نشر نهضت حسینی و رسوا نمودن
یزید و یزیدیان میسر نمیشود، مگر این که حضرت با علم و آگاهی به فلسفه
قیام امام حسین (علیهالسّلام) بتواند آن را نشر و ترویج کند.
دلیل این مطلب همان بس که حاضران در مجلس سخنرانیاش، وی را چنین توصیف میکنند: "شاهد بودم که زینب دخت علی (علیهالسّلام) در نهایت
عفت و
حجاب در حال سخنرانی بود، چنان بلیغ و رسا سخن میگفت که گویی زبان علی (علیهالسّلام) در کام دارد".
بدیهی است که پدرش بزرگوارش علی (علیهالسّلام) سرآمد عالمان، فصیحان، بلیغان و...بود و تشبیه حضرت زینب (سلاماللهعلیهم) به پدر بزرگوارش کشف از شخصیت والای حضرتش دارد.
تفسیر و برداشت صحیح و درست از جامعه و مسائل روز و تبلیغ و دعوت به حق، از دیگر ویژگیهای بانوی بزرگ کربلا بود. هنگامی که
ابن زیاد خطاب به او گفت: خدا را سپاس که شما را رسوا نمود و...، آن حضرت مثل
صائقه بر او غرید و فرمود: خداوند فاسقان و فاجران را رسوا و مفتضح میکند که آنها ما نیستیم.
شیخ مفید، جواب حضرت زینب به ابن زیاد را چنین نقل میکند: "سپاس خدای را که گرامی داشت ما را به پیامبر گرامی اسلام،
حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و ما را از پلیدی پاک گردانید، همانا خداوند فاسقان را رسوا میکند..." و زمانی که ابن زیاد از دخت گرامی علی (علیهالسّلام) پرسید: کار خدا را با برادر و خاندانت چگونه دیدی؟ در جوابش فرمود: "جز زیبایی چیزی ندیدم...".
این عکس العمل و سخنان، از یک طرف بیانگر شخصیت والای ایشان، و از طرف دیگر نشان دهنده توان فوق العاده وی بر مناظره و گفت و گو است.
حضرت زینب با اهداف و برنامههای نهضت
امام حسین (علیهالسّلام) و ارزش و جایگاه آن آشنایی کامل داشت و میدانست که به زودی تاریخ را تغییر میدهد و طومار خلافت امویها را در هم میپیچد. با اعتقاد به این که عاقبت و سرانجام کار در
دنیا و
آخرت از آن مؤمنان و صالحان است. این به روشنی از سخنان حضرتش در مجلس یزید پیدا است: "کید و مکر خود را اجرا کن، سعی و تلاشت را انجام ده، به خدا قسم که، هرگز نام و یاد ما محو نخواهد شد، و...".
حضرت زینب (سلاماللهعلیهم) با این که ازدواج کرده بود و دارای شوهر و فرزند بود، در عین حال در قیام امام حسین (علیهالسّلام) در مقابل ظلم و ستم یزید، همگام با آن حضرت و در کنار وی بود. این میسر نمیشود، مگر آن که انسان بداند که پیروی از امام و حمایت از وی، وظیفه و مسئولیتی است که باید به آن عمل نمود. البته این بدان معنا نیست که وی بدون اجازه شوهرش اقدام به این مسئولیت نمود، بلکه با اذن و رضایت
شوهر به وظیفه اش عمل کرد. این بیانگر آن است که حضرت در ادای وظیفه و مسئولیت هیچ تردیدی به خود راه نداده و دنبال عذر و بهانه نبود، تا از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند، بلکه با اطمینان کامل به برادرش ملحق شد؛ چرا که وی میدانست که قیام در برابر ظلم و ستم و
امر به معروف و
نهی از منکر،
تکلیف شرعی است که باید به این تکلیف عمل نمود.
زینب کبرا علاوه بر احساس مسئولیت و همراهی
سید الشهداء در نهضت حسینی، خود در این نبرد با تقدیم دو شهید (پسرانش) حضور نظامی نیز داشت.
حضرت زینب (سلاماللهعلیها)، در برابر مشکلات و مصائب آن چنان صبور و پایدار بود که سرآمد صابران تاریخ قرار گرفت و هر جا که صحبت از صبر و مقاومت میشود، زینب کبرا به عنوان الگوی صابران معرفی میگردد.
تحقیر و کوچک شمردن ظالمان و ستمگران، دفاع جانانه و تلاش وافر برای استمرار امامت و حفظ جان
امام سجاد (علیهالسّلام) در مواقع مختلف خطر، تبلیغ و نشر
قیام عاشورا و تحکیم مبانی و ارزشهای آن، از دیگر صفات ممتاز و برجسته شیر زن کربلا است.
دکتر عائشه عبدالرحمان (بنت الشاطی) در کتاب خویش چه زیبا بانوی
کربلا را توصیف نموده است. وی میگوید: "...زینب (سلاماللهعلیها) آیینه تمام نمای یک خانم شجاعی است که در لحظات بسیار سخت و بحرانی، کاری کارستان انجام داد. وی را شیرزن کربلا نامیدند؛ چراکه وی اولین خانمی است که در لحظات سخت با یتیمان و اسیران همدردی میکرد، بربالای سر محتضران حاضر شد، برای انتقام خون شهیدانی که بدنهایشان عریان در کربلا مانده بود قیام کرد، و نگذاشت خونهای به ناحق ریخته آنان به هدر رود و پایمال شود. زینب کبرا (سلاماللهعلیهم) علی رغم عمر کوتاهش بعد از حادثه عاشورا (یک سال ونیم)؛ توانست حزن واندوه آن حادثه عظیم را در دل شیعیان آن چنان شعله ور کند که تا دنیا باقی است، این شعله خاموش نخواهد شد.آن بانوی بزرگ در این مدت کوتاه توانست مسیر تاریخ را عوض کند، و لذت پیروز ظاهری و موقتی را برکام ابن زیاد و یزید و
بنی امیه، چنان تلخ کند که منجر به فضاحت و رسوایی دولت اموی گردد...".
بر جوانان مسلمان، بلکه بر هر انسان آزاده است، با الگو گیری و سرمشق قرار دادن آن حضرت در تمام زمینهها، اعم از فردی و اجتماعی، اولاً: خود راه سعادت و خوشبختی را پیموده، ثانیاً: برای احیا و پیاده کردن ارزشها در جامعه به وظایف و مسئولیت خویش عمل کرده کنند.
خلاصه آن که؛ زینب کبرا، دخت علی مرتضی (علیهالسّلام) از نور معرفت و ایمان بیت نبوت و رسالت بهرهگرفته؛ بنابراین بر جوانان است که از نور ایشان برای پیمودن راه سعادت و کمال روشنایی گیرند.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «الگو بودن حضرت زینب برای جوانان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۸/۸.