• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

افکار ناخوشایند

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: وسواس فکری، افکار مزاحم.
پرسش: مدت ۳ سالی است که افکاری ناخوشایند فکر و زندگیم را از هم پاشیده و هر جه سعی می‌کنم نمی‌توانم خودم را اصلاح کنم و با دیدن حرم امامان و شنیدن و دیدن نام‌های اهل بیت افکاری زشت به سراغم می‌آید و مرا آزارم می‌دهد طوری که از زیارت رفتن می‌ترسم و به طور کلی از زندگی کردن ناامید شدم آیا این نوع زندگی کردن که افسار آن در دست خودم نیست برای من گناه در پرونده عملم نوشته می‌شود؟ آیا من می‌توانم دوباره حامله شوم ؟
پاسخ: علایمی که ذکر شد نشانه بیماری وسواس است که قابل درمان است و به عنوان یک بیماری تلقی می‌شود و نه بابت آن مورد مؤاخذه قرار می‌گیرید و نه هیچ گناهی متوجّه شماست.



شما تنها فردی نیستید که از این گونه افکار مزاحم و تکراری رنج می‌برید. افراد زیادی هستند که دچار این گونه افکار یا مشابه آن بوده و هستند. شاید خوتان نیز شنیده باشید که مبتلایان به این اختلال، قادرند پریشانی ، مشکل و ناراحتی خود را، به عنوان یک مسأله خصوصی، پنهان نگه دارند و گاهی چندین ساعت دور از چشم دیگران صرف افکار یا کارهای مخفیانه خود کنند. یادتان باشد شما نیز سال‌ها چنین وضعیّتی را تجربه نموده‌اید. به راستی چه چیزی نصیبتان شده؟! آیا وقت آن نرسیده که آستین همّت بالا زده و برای خود کاری کنید؟! به نظر شما گام برداشتن در مسیری که نوید بهبودی شما را فراخوان می‌کند، ارزش ریسک کمک‌خواهی از دیگران را ندارد؟! خوشبختانه شما با طرح مشکل، نیمی از راه درمان را پیموده‌اید و برای ادامه و حل کامل آن، باید ضمن توجه به ضررها، عوارض و پیامدهای سوء تحمّل چنین وضعیّتی به کسانی هم چون مجموعه ما که خواهان کمک به شما هستند، اطمینان نموده و راه‌کارهای ارسالی را تا بهبودی کامل مد نظر خود قرار دهید. به نظر می‌رسد با درمان خود، توانایی آن را پیدا خواهید نمود که زمینه بسیاری از ناسازگاری‌های بین خود و همسرتان را نیز از بین بردارید.


آن طور که در متن ارسالی شما به طور مشهود جلب نظر می‌نماید، به نظر می‌رسد یکی از مواردی که ظاهراً باعث گردیده تا به امروز برای دریافت کمک تخصّصی از همکاران ما در مجموعه‌های مشاوره اقدام ننمایید، آن است که میزان آگاهی شما از چنین درمان‌هایی کامل نیست.
حضرت علی ( علیه السلام) می‌فرمایند:« هر کس به چیزی ناآگاه باشد بر آن خرده می‌گیرد».
[۱] کشف الغمّة، ج۳، ص۱۳۷.

شاید شما نیز بسان سایر افراد جامعه با شنیدن نام روان‌شناس و روانپزشک یک مشت قرص، خمودگی ، پر خوابی و... به ذهنتان متبادر گردد؛ ولی بگذارید حقیقتی را با شما در میان بگذاریم که شاید چندان نیز برای شما بیگانه نباشد. شاید بارها از طریق رسانه و... شنیده باشید که اختلال وسواس فکری عملی، اختلالی است که از طریق مشاوره، رفتار درمانی و یا دارو درمانی قابل درمان است. به راستی چه تفاوتی بین این روش‌ها وجود دارد. در چند درصد مواقع کار به تجویز دارو و... می‌کشد؟! باور فرمایید در خیلی از مواقع که مشکل در مراحل اولیه قرار دارد، با یک مشاوره ساده با روان‌شناس، مشکل قابل حل است، بدون این که به روان پزشک مراجعه شود و دارو لازم باشد.
هدف اصلی در مشاوره کمک به مراجعان در شناخت نقاط قوت و ضعف خود، درک [[موانع رشد و بالندگی و برنامه‌ریزی در جهت تصمیم‌گیری]] برای سازگاری بهتر و بیش‌تر با خویش و محیط خویشتن( اطرافیان) است.

۲.۱ - روان درمانی

گاه در این میان اگر مشکل فردی درجه بالاتری پیدا کرده و از سطح معمولی خود خارج گردد نیازمند روان‌درمانی است تا فعالیتی معالجه‌گرانه و تخصصی از سوی متخصص در جهت حل مشکل روانی مراجع صورت پذیرد.

۲.۲ - دارو درمانی

گاهی نیز فرد مراجع دارای اختلالات روانپزشکی بوده و غالباً با استرس‌ها و فشارهایی درگیر است که با مسائل بیمار غیر روان پزشکی تفاوت دارد؛ لذا در این موارد نیاز است که فرد قبل از شروع روان‌درمانی از خدمات تخصصی یک پزشک که دارای اطلاعات روانشناسی نیز هست( روانپزشک) بهره گیرد. در این صورت نیز جای هیچ‌گونه نگرانی نیست؛ زیرا بیماری‌های اعصاب و روان جدا از دیگر بیماری‌های پزشکی نیست.
توضیح اینکه در بیماری‌های گوناگون بدن، عموم اشکالات در سطح سلولی اتفاق می‌افتند، مثلاً بروز یک اشکال در ترشح و عملکرد انسولین در سطح سلولی بدن، باعث ایجاد دیابت می‌شود که عموماً در بیش‌تر بیماری‌ها درمان قطعی نداریم، مثلاً تا زمانی که بیمار دیابتی، قرص قند خود را می‌خورد و رعایت برخی اصول درمانی را می‌کند، قند او کنترل می‌شود.
در بیماری‌های اعصاب و روان نیز وضعیت به همین منوال است؛ زیرا در بین سلول‌های مغزی مواد بیوشیمیایی ‌وجود دارد که وقتی تعادل این مواد به هم می‌خورد، موجب بروز بیماری‌های متعدد اعصاب و روان می‌شود که با درمان‌های گوناگون، می‌توان این مواد بیوشیمیایی ‌را به حالت تعادل رساند. خوشبختانه در درمان اغلب بیماری‌های اعصاب و روان یک دوره درمانی وجود دارد و اگر درمان به طریقه صحیح انجام شود، می‌توان پس از مدتی دارو را قطع کرد.


در ادامه نیز شایسته است شما را به این نکته مهم و حیاتی آگاه سازیم که هجوم افکار مزاحم و... به عنوان یک بیماری تلقی می‌شود و هرگز مورد مؤاخذه قرار نمی‌گیرید. به عبارت دیگر هیچ گناهی متوجّه شما نیست. از این نظر مطمئن باشید، دلیل آن هم غیر اختیاری بودن آن است. همین نامه و پرسش شما حکایت از آن دارد که شما در صدد حل آن بوده و این افکار، ناخواسته به ذهنتان می‌آیند. پس دنبال توبه هم نباشید؛ چرا که افکارتان پریشان‌تر می‌شود.
گناه آن است که اظهار عجز کرده و از رحمت، لطف و مهربانی خداوند متعال مأیوس شوید.
زمینه گناه پنداری شما از چنین وضعیّتی مترادف کردن بیماری‌های روحی و روانی به عنوان یک اشتباه است. این طرز تفکر که فقط کسانی که اعتقادات ضعیف دارند به بیماری‌های روانی مبتلا می‌شوند و... اشتباه است؛ لذا هیچ‌گاه مراجعه به روانپزشک و روانشناس جهت اخذ راهکارهای درمانی به عنوان ضعف در اعتقادات دینی و مذهبی تلقی نخواهد شد؛ لذا شایسته است این‌گونه نگرانی‌ها را از خود دور سازید تا طعم شیرین بهبودی نصیبتان گردد.


لطفاً به این نکات کلیدی توجّه داشته باشید که:
۱- صرف خطور فکرهای شیطانی و شرک‌آمیز ( درباره خدا ، مقدّسات و یا مؤمنین ) به ذهن انسان گناه نیست.
۲- شما تنها فردی نیستید که از این گونه افکار مزاحم و تکراری رنج می‌برید.
۳- شرط اساسی کنترل و درمان این گونه افکار مزاحم، همکاری صمیمانه و نزدیک شماست، نباید پنداشت که با بیان یکی دو نکته همه چیز درست می‌شود. هم‌چنین نباید گمان کرد که با اولین قدم و بدون پی‌گیری مستمر، می‌توان یک شب، همه‌ آن افکار را از ذهن خود دور کرد.
۴- مطمئن باشید و بدانید که وقتی به چیزی فکر می‌کنید به این معنا نیست که آن کار را انجام خواهید داد مثلاً اگر در ذهن و قلبتان به فردی فحش می‌دهید، به این معنا نیست که آن جمله و کلام زشت و فحش را به زبان جاری خواهید کرد. یعنی فکر کردن در باره موضوعی الزاماً به فعل و انجام آن منتهی نمی‌شود.


راه‌کارهای عملی که در جهت مقابله و درمان می‌توانید بدان تکیه نمایید، عبارتند از:

۵.۱ - غرقه سازی

بدین صورت که با اختیار خود آن قدر خود را در معرض موضوعی که از آن رنج می‌برید نظیر ترس از حاملگی و... قرار دهید که از آن فکر خسته و متنفّر شوید. هر روز، زمانی را به فکر کردن درباره موضوع وسواس فکری خود اختصاص داده و آن چنان و آن قدر درباره آن فکر کنید که از آن متنفّر شوید. در نتیجه هرگاه بدون اختیار هم ذهنتان به آن معطوف شد و خواستید از روی اجبار تکرار کنید، اراده و اختیارتان در دور کردن آن فکر و اجتناب از آن، چیره و حاکم شود.

۵.۲ - توقف فکر

هرگاه ذهنتان بدون اختیار مشغول همان افکار وسواسی شد، مشت خود را محکم روی زمینی بکوبید. با گفتن ذکر لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم از جای خود بلند شده، تغییر حالت دهید تا بدین وسیله از آن فکر تکراری و وسواس رهایی یابید.

۵.۳ - کش

کش نازکی را دور مچ دست خود بندید. هرگاه افکار وسواس به سراغ شما آمد، با کشیدن کش و رها کردن آن روی دستتان و ایجاد درد مختصری روی مچ خود، از آن فکر رهایی خواهید یافت.

۵.۴ - مدیریت افکار

با خودتان عهد ببندید و برنامه‌ریزی کنید که زمان فکر کردن درباره موضوع وسواس، ساعت خاصی باشد( مثلاً ۵/۴ تا ۵ بعدازظهر). در طول روز هرگاه اوهام و افکار وارد ذهنتان شد، به خودتان بگویید زمان فکر کردن فلان ساعت مقرر است و در زمان مقرّر نیز مدتی رابه فکر کردن درباره آن موضوع اختصاص دهید و ذهنتان را به آن مشغول سازید تا این که در طول روز و به طور پراکنده، ذهنتان مشغول آن نباشد. ضمناً آن زمان اختصاصی را به تدریج در طی( مثلاً ۳۰ روز) روزی یک دقیقه کم کنید تا به صفر برسد.

۵.۵ - تلقین مثبت

هر روز به خود تلقین کنید که «من قادرم افکار وسواسی‌ام را کنار بگذارم»؛ زیرا تلقین یکی از راه‌های مبارزه با افکار منفی است و وسواس فکری نیز چیزی جز یک فکر منفی مزاحم نیست.

۵.۶ - اجتناب از بیکاری

دو عامل عمده‌ای که به این گونه مشکلات دامن می‌زند عبارتند از بیکاری و تنهایی . البته تعارضات فکری و روانی مبتنی بر گذشته فرد در این میان تأثیرگذار است که ریشه‌یابی آن نیازمند مراجعه حضوری به روان‌شناس و صرف صبر و پشتکار است.
بنابراین برای اوقات شبانه روز جدولی را تهیه کنید و کارها و فعالیت‌های شبانه روزی خود را در آن یادداشت نموده و سعی کنید برنامه‌ای تهیه نمائید که زمان خالی بودن فعالیت نداشته باشید. برنامه تدوین شده باید متناسب با توانایی‌های جسمی و روانی‌تان باشد و از هر گونه افراط و تفریط خودداری نمائید. و اوقات فراغت را نیز با نوعی فعالیت ورزش، نظافت اتاق، مطالعه روزنامه، انجام فعالیت‌های هنری و هر کار مورد علاقه دیگری، پر کنید.

۵.۷ - اجتناب از تنهایی

از آن‌جا که معمولاً افکار مزاحم معمولاً در تنهایی و به ذهن افراد وارد می‌شود، حتی المقدور از قرار گرفتن در مکان‌های خلوت و تنهایی به مدت زیاد اجتناب کنید.

۵.۸ - جایگزین کردن فکر

همیشه روی صفحه ای از کاغذ موضوعات مختلف علمی و غیر علمی را یادداشت شده داشته باشید تا بتوانید اگر افکار مزاحم به سراغتان آمد، موضوع و مسأله‌ای جایگزین داشته باشید که با اختیار خودتان در آن باره بیندیشید و آن فکر مزاحم که بی‌اختیار به سراغتان آمده، کنار بگذارید. به هر حال همیشه موضوع جایگزین برای فکر کردن داشته باشید.
• بعضی از این راه‌کارها در عرض همدیگر قرار دارد و هر کدام را که بهتر می‌توانید انجام دهید یا بهتر جواب می‌دهد، آن را اجرا و پی‌گیری کنید.

۵.۹ - مراجعه به متخصص

در نهایت باز تأکید می‌نماییم که مراجعه حضوری شما نزد مشاور، کوتاه‌ترین مسیری است که خواهد توانست- در صورت همکاری و پشتکارتان – جامع‌ترین کمک را در جهت رهایی از این افکار به شما ارائه دهد.
ضمنا این افکار چون ناخواسته به ذهنتان می‌آید هرگز مقصر نیستید و هیچ گناهی برای شما نیست. مهم‌ترین مشکل‌تان این است که تا کنون این مشکل را مخفی نگه داشته‌اید و اجازه نداده‌اید همسرتان از آن اطلاع پیدا کند. تاکید می‌شود در اولین فرصت موضوع و مشکلتان را با همسرتان درمیان گذاشته و به کمک وی به دنبال حل آن باشید او نیز اگر فرد دلسوز و مهربانی باشدخوشحال شده و در امر درمان به شما کمک خواهد کرد ضمن این که با حل ٱن وی به خواسته‌اش زودتر نایل می‌شود و جنین‌تان از عوارض احتمالی در امان خواهد ماند. بنابراین هرگز نگران نباشید.


۱. کشف الغمّة، ج۳، ص۱۳۷.



سایت پرسمان دانشجویی.    


رده‌های این صفحه : روانشناسی | وسواس فکری




جعبه ابزار