اعتراف به گناه نزد دیگران
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: اسلام،
اعتراف.
پرسش: چرا در اسلام کسی وجود ندارد که بتوان برای اعتراف پیش او رفت چنانکه در مذهب
کاتولیک پیش پدر میروند ولی کسی آنها را نمیشناسد؟
پاسخ: از نظر اسلام
انسان اجازه ندارد گناهان (کوچک یا بزرگ) خود را در مقابل دیگران بازگو کند و اسرار خود را فاش نماید.
از نظر اسلام انسان اجازه ندارد گناهان (کوچک یا بزرگ) خود را در مقابل دیگران بازگو کند و اسرار خود را فاش نماید. چون اولا: آبروی و ارزش انسانها آنقدر زیاد است که اعتراف به
گناه تنها باید در پیش گاه پروردگار متعال آنهم به جهت
توبه و در خواست بخشش باشد. انسان با اعتراف به گناه نزد خداوند کسب ارزش و آبرو میکند. و این ویژگی مخصوص خداوند است اما غیر خداوند هر چند رازدار باشد توانایی برگشت دادن ارزش و آبروی از دست رفته انسان (در اثر اعتراف نزد آنان) را ندارند تا چه رسد به زیاد نمودن آن. ثانیا: از نظر اسلام و براساس بینش توحیدی تنها موثر حقیقی در جهان هستی خداوند است، غیر خداوند بدون اذن و اجازه خداوند، نمیتوانند تاثیری داشته باشند و در منابع دینی اسلام به شخص یا شخصیتی مقام بخشش گناهان داده نشده است.
اما آنچه در اسلام به عنوان
شفاعت اولیای الاهی مطرح است؛ اولا: شفاعت به معنای وساطت در بخشش گناهان است نه بخشش مستقیم و بدون واسطه. ثانیا: شفیعان کسانی را میتوانند مورد شفاعت قرار دهند که در آنها نوعی صلاحیت و قابلیت وجود داشته باشد نه این که معامله مادی و راهی برای کسب درآمد و دستیابی به منافع و امیال شخصی به شمار آید.
علاوه بر بحث شفاعت که در بالا مطرح شد؛ در اسلام راههای آمرزش و بخشودگی گناه متعدد است که در ذیل بدان اشاره میکنیم:
۱- توبه و بازگشت بسوی خدا با شرایط آن.
۲- انجام کارهای نیک و فوق العادهای که سبب آمرزش اعمال زشت میگردد.
۳- پرهیز از گناهان "کبیره" که موجب بخشش گناهان" صغیره" میگردد.
۴- تحمل گرفتاریها و مصائب دنیا و سختیهای برزخ و مواقف آغازین رستاخیز، ناخالصیهای مومنان را میزداید.
۵- عفو الهی که شامل افرادی میشود که شرایط و شایستگی آن را داشته باشند؛ یعنی شامل مؤمنانی میشود که از نظر عمل کوتاهی یا آلودگی داشتهاند.
از نظر اسلام انسان اجازه ندارد گناهان (کوچک یا بزرگ) خود را در مقابل دیگران بازگو کند و اسرار خود را فاش نماید. از نظر اسلام آبروی انسانها آنقدر با ارزش است که اعتراف به گناه تنها باید در پیش گاه پروردگار متعال آنهم به جهت توبه و در خواست بخشش باشد. انسان با اعتراف به گناه نزد خداوند نه تنها آبرو و ارزش خود را از دست نمیدهد بلکه کسب ارزش و آبرو میکند. این ویژگی مخصوص خداوند است اما غیر خداوند هر چند رازدار باشند و نزد دیگران گناهان اشخاص را افشا نکنند، توانایی برگشت دادن ارزش و آبروی از دست رفته (که در اثر اعتراف نزد آنان بوجود آمده بود) را ندارند تا چه رسد به زیاد نمودن آن. ثانیا: از منظر اسلام و براساس بینش توحیدی تنها موثر حقیقی در جهان هستی خداوند است، (لا مؤثر فی الوجود الا الله.) غیر خداوند بدون اذن و اجازه خداوند، نمیتوانند تاثیری داشته باشند و در منابع دینی اسلام به شخص یا شخصیتی مقام بخشش گناهان داده نشده است.
اما آنچه در اسلام به عنوان شفاعت (شفاعت عبارت از وساطت یک مخلوق، میان خداوند و مخلوق دیگر، در جهت رساندن خیر و یا دفع شر، در دنیا و یا در
آخرت است.) اولیای الاهی مطرح است؛
اولا: شفاعت به معنای وساطت در بخشش گناهان است نه بخشش مستقیم و بدون واسطه.
شهید مطهری مینویسد: شفاعت، همان
مغفرت الهی است که وقتی به خداوند نسبت داده میشود به نام مغفرت و هنگامی که به وسایط و مجاری رحمت منسوب میگردد، نام شفاعت به خود میگیرد.
ثانیاً: امر شفاعت از سوی خداوند به هر کسی اعطا نمیشود شفاعت مختص خداوند است و با اراده او به کسانی واگذار میگردد که با بندگی و تقرب به خداوند، نشانههای خدایی در وجودشان تجلی یافته است نظیر اولیای الهی (انبیاء، اوصیا،
امامان معصوم (علیهالسّلام)، عالمان و دانشمندان دینی، شهیدان و مؤمنان حقیقی).
ثالثا: شفیعان کسانی را میتوانند مورد شفاعت قرار دهند که در آنها نوعی صلاحیت و قابلیت وجود داشته باشد نه این که معامله مادی و راهی برای کسب درآمد و دستیابی به منافع و امیال شخصی به شمار آید.
شفیعان کسانی را مورد شفاعت قرار میدهند که خدا اذن داده است؛ «شفاعت نمیکنند مگر برای کسی که او بپسندد.»
پس هر کسی شایستگی و ظرف برخورداری از شفاعت را ندارد.
در حقیقت شفاعت به شرط تغییر و تحول فرد گناه کار از وضعیت قبلی و داشتن قابلیتهای لازم برای آمرزش، موجب پاک شدن او از گناهانش میشود.
بنابر این در اسلام هم شفاعت کننده و هم شفاعت شونده باید دارای شرایطی باشند و تحقق آن با اراده و خواست خداوند و البته بوسیله وسایط آن انجام میپذیرد.
اما در مسیحیت کاتولیک هیچکدام از این شرایط رعایت نمیشود بعلاوه عملکرد کلیسای کاتولیک در قرون وسطی گویای انحراف شدید آن از مسیر حق و حقانیت بوده و آمرزش خواهی بابی برای کسب درآمد کلیساها و دستیابی به منافع و امیال شخصی به شمار میآید.
همه مورخان و حتی مسیحیان فرهیخته اعمال کلیسا در این دوران را رد میکنند. کلیسا و روحانیون مسیحیت در قرون وسطی از مسیر اصلی و آن چه وظیفه دینی آنها بود کاملاً منحرف گردیدند. و دامنه برخی از این انحرافات تا به امروز نیز ادامه یافته است. از جمله آنها میتوان به: فساد مالی
کلیسا، (مسئولین کلیسا در این دوره از راههای مختلف، اموال و زمینهای وسیعی را به دست آوردند.هم چنین از طرق غیر مشروع مانند رشوه گیری، جعل اسناد و فروش ادارات وابسته به کلیسا.) فساد اخلاقی روحانیون کلیسا(آنها از خدمات مذهبی غافل، مشغول عیش و نوش و میگساری شدند و از فضایل اخلاقی فاصله گرفتند تعبیر اراسموس در این مورد شنیدنی است: «بسیاری از صومعههای مردانه و زنانه تفاوت چندانی با فاحشه خانههای عمومی ندارند.») تفتیش عقاید و مجازات و شکنجه مخالفان و فروش آمرزش نامه اشاره کرد.
فروش آمرزش نامه به این صورت بوده که؛ طبق قانون کلیسا بعد از اعتراف به گناه، شخص باید به عنوان کفاره مقداری پول که حد آن تعیین شده بود پرداخت نماید، اما کلیسا غیر از این، مبلغی نیز به عنوان اعانه از آنها میگرفت و به تدریج شرط بخشایش گناه شد و به جایی رسید که آمرزش نامه در واقع جنبه صوری داشت و هدف اصلی کسب درآمد گردید.
از آیات متعدد
قرآن مجید استفاده میشود که در اسلام، وسائل آمرزش و بخشودگی گناه علاوه بر بحث شفاعت که در بالا مطرح شد؛ متعدد است که در ذیل بطور خلاصه بدان اشاره میکنیم:
۱-
توبه و بازگشت بسوی خدا که توام با پشیمانی از گناهان گذشته و تصمیم بر اجتناب از گناه در آینده و جبران عملی اعمال بد، بوسیله اعمال نیک بوده باشد.
«هُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَعْفُوا عَنِ السَّیِّئاتِ»
۲- کارهای نیک فوق العادهای که سبب آمرزش اعمال زشت میگردد، چنان که قرآن میفرماید: کارهای نیک آثار پارهای از گناهان را از بین میبرد. «اِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ».
۳-پرهیز از
گناه کبیره که موجب بخشش
گناه صغیره میگردد. «اِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلاً کَریماً؛ref>
نساء/سوره۴، آیه۳۱. اگر از گناهان بزرگی که از آن
نهی میشوید پرهیز کنید، گناهان کوچک شما را میپوشانیم و شما را در جایگاه خوبی وارد میسازیم.»
۴- تحمل گرفتاریها و مصائب دنیا بار گناهان مومنان را سبک میکند و سختیهای برزخ و مواقف آغازین
رستاخیز، ناخالصیهایش را میزداید.
۵-
عفو الهی شامل افرادی میشود که شایستگی آن را دارند و آنان مؤمنانی هستند، که از نظر عمل کوتاهی یا آلودگی داشتهاند. اینان اگر مشمول عفو الهی شوند و شایسته آن باشند به گروه بهشتی میپیوندند، و اگر مشمول عفو الهی نشوند به
دوزخ میروند اما ماوی و جایگاهشان آنجا نخواهد بود و تا ابد در آن باقی نخواهند ماند.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «اعتراف به گناه نزد دیگران»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۹/۱۳.