• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اعتبار حدیث طیر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: حدیث طیر، پیامبر اکرم.

پرسش: حدیث طیر در چه پایه‌ای از اعتبار قرار دارد؟



مضمون حدیث طیر (پرنده) این است که مرغ پخته‌ای نزد پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود. از خدا خواست تا محبوب‌ترین بنده‌اش بیاید و با او از آن بخورند. در این هنگام امام علی (علیه‌السّلام) آمد.



این حدیث مستفیض و متواتر در نزد شیعه و سنّی است.
در این باره ذهبی می‌گوید: «حدیث طیر، از طرق بسیاری نقل شده است که آنها را در کتابی جداگانه، گرد آورده‌ام. مجموعه این احادیث، ایجاب می‌کند که دارای مبنایی باشند».
دانشمند بلندپایه، میر‌حامد حسین هندی، جلد چهارم کتاب بزرگش عبقات الانوار (قطع رحلی) را صرفاً به بررسی این حدیث، اختصاص داده است و هر آنچه را مربوط به راویان و نقد و بررسی و ردّ و اثبات این حدیث بوده، به بحث گذاشته است.

۲.۱ - در منابع اهل سنت

روایت با‌اندک تفاوت در لفظ نقل شده است. تعدادی از آنها را از منابع اهل سنت می‌آوریم:
«کانَ عِندَ النَّبِی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) طَیرٌ، فَقالَ: اللّهُمَّ ائتِنی بِاَحَبِّ خَلقِک الَیک؛ یأکلُ مَعی هذَا الطَّیرَ. فَجاءَ عَلِی، فَاَکلَ مَعَهُ؛ نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مرغی [بریان] بود. فرمود: «بار الها! محبوب‌ترین بنده خود را برسان تا با من از این مرغ بخورد.
علی (علیه‌السّلام) آمد و با وی [از آن] خورد.»

۲.۱.۱ - نقل روایت از انس بن مالک

انس بن مالک: «انَّ النَّبِی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) کانَ عِندَهُ طائِرٌ، فَقالَ: اللّهُمَ ائتِنی بِاَحَبِّ خَلقِک الَیک؛ یأکلُ مَعی مِن هذَا الطَّیرِ. فَجاءَ ابو‌بَکرٍ، فَرَدَّهُ، ثُمَّ جاءَ عُمَرُ، فَرَدَّهُ، ثُمَّ جاءَ عَلِی، فَاَذِنَ لَهُ؛ همانا نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پرنده‌ای [۱۵]     بود.فرمود: «بار الها! بهترین بنده ات را برسان تا با من از این مرغ بخورد».
ابو بکر آمد.[پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)] وی را رد کرد. آن گاه، عمر آمد. [پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)] وی را نیز برگرداند. سپس علی (علیه‌السّلام) آمد. [پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)] به وی اجازه داد.


انس بن مالک: «اهدِی لِرَسولِ اللّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) حِجلٌ مَشوی بِخُبزِهِ وصِنابِهِ، فَقالَ رَسولُ اللّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): اللّهُمَّ ائتِنی بِاَحَبِّ خَلقِک الَیک؛ یأکلُ مَعی مِن هذَا الطَّعامِ. فَقالَت عائِشَةُ: اللّهُمَّ اجعَلهُ ابی. و قالَت حَفصَةُ: اللّهُمَّ اجعَلهُ ابی قال انَسٌ: و قُلتُ: اللّهُمَّ اجعَلهُ سَعدَ بنَ عُبادَةَ.
قالَ انَسٌ: فَسَمِعتُ حَرَکةً بِالبابِ، فَخَرَجتُ، فَاِذاً عَلِی بِالبابِ، فَقُلتُ: انَّ رَسولَ اللّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عَلی حاجَةٍ، فَانصَرَفَ. ثُمَّ سَمِعتُ حَرَکةً بِالبابِ، فَخَرَجتُ، فَاِذا عَلِی بِالبابِ، فَقُلتُ: انَّ رَسولَ اللّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عَلی حاجَةٍ، فَانصَرَفَ. ثُمَّ سَمِعتُ حَرَکةً بِالبابِ، فَسَلَّمَ عَلِی، فَسَمِعَ رَسولُ اللّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) صَوتَه فَقالَ: انظُر مَن هذَا. فَخَرَجتُ فَاِذا هُوَ عَلِی، فَجِئتُ الی رَسولِ اللّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فَاَخبَرتُهُ، فَقالَ: ایذَن لَهُ. فَدَخَلَ عَلِی، فَقالَ رَسولُ اللّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): اللّهُمَّ والَی، اللّهُمَّ والَی؛
انس بن مالک: به پیامبر خدا کبکی بریان با نان و خَردَل پرورده در روغن زیتون، هدیه شد. فرمود: «بار الها! محبوب ترین بنده‌ات را برسان تا با من از این غذا تناول کند.
عایشه گفت: بار الها! آن شخص پدرم باشد.حفصه گفت: الهی! پدر من آن شخص باشد. من نیز گفتم: الهی! سعد بن عباده را مشمول این دعا قرار بده.
صدای در را شنیدم و خارج شدم. علی (علیه‌السّلام) پشت در بود. به وی گفتم: پیامبر خدا مشغول است. او برگشت.
دوباره صدای در شنیدم و خارج شدم. علی (علیه‌السّلام) پشت در بود. گفتم: پیامبر خدا مشغول است. وی برگشت.
بار دیگر، صدای در آمد و علی (علیه‌السّلام) [از پشت در] سلام کرد. پیامبر خدا، صدای علی (علیه‌السّلام) را شنید و [به من] فرمود: «بنگر که چه کسی است».
خارج شدم. علی (علیه‌السّلام)، پشت دمِ در بود. نزد پیامبر خدا آمدم و به ایشان خبر دادم. فرمود: بگذار وارد شود.
علی (علیه‌السّلام) آمد. پیامبر خدا دو بار فرمود: «بار الها! او نزد من دوست داشتنی‌ترین بنده‌ات است!».


۱. ذهبی، شمس‌الدین، تذکرة الحفاظ، ج۳، ص۱۶۴.    
۲. ابو‌عیسی ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، ج۵، ص۶۳۶، ح۳۷۲۱.    
۳. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۷، ص۸۲، ح۶۴۳۷ عن سفینة.    
۴. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۹، ص۳۶۹ الرقم ۴۹۴۴.    
۵. بخاری، محمد بن اسماعیل، التاریخ الکبیر، ج۱، ص۳۵۷ الرقم ۱۱۳۲.    
۶. ابن‌اثیر جزری، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج۴، ص۱۰۵، الرقم۱۱۴۰.    
۷. ابن‌عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۲، ص۲۴۶، ح۸۷۶۷.    
۸. ابن‌عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۲، ص۲۴۶، ح۸۷۶۵.    
۹. ابن‌عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۲، ص۲۴۶، ح۸۷۶۶.    
۱۰. خوارزمی، موفق بن احمد، المناقب للخوارزمی، ص۱۰۷، ح۱۱۳ والثلاثة الاخیرة عن ابن عبّاس.    
۱۱. خوارزمی، موفق بن احمد، المناقب، ص۱۰۷، ح۱۱۴.    
۱۲. نسائی، احمد بن شعیب، خصائص الامام امیرالمؤمنین، ص۵۰، ح۱۲.    
۱۳. ابو‌یعلی الموصلی، احمد بن علی، مسند ابی‌یعلی، ج۴، ص۱۳۰، ح۴۰۵۲.    
۱۴. ابن‌اثیر جزری، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج۴، ص۱۰۵ الرقم ۳۷۸۹ و فیه «عثمان» بدل «عمر».    
۱۵. ابن‌عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۲، ص۲۴۷، ح۸۷۶۸.    
۱۶. ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۷، ص۳۵۰ و فیه «اللّهُمَّ والِ...» بدل «اللّهُمَّ والی...    



حدیث‌نت، برگرفته از مقاله «اعتبار حدیث طیر» تاریخ بازیابی۱۳۹۷/۶/۷.    






جعبه ابزار