• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ارتباط با دوستان منحرف

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: دوستان منحرف، ارتباط، پاکی چشم، چشم‌چرانی.

پرسش: من و دوستم اطرافیانی داریم که کمی منحرف هستند و ما نمی‌توانیم با آن‌ها قطع رابطه کنیم، به نظر شما چه‌گونه می‌توان از تأثیرات منفی این دوستان جلوگیری کنیم و چه کار کنیم که چشمان ما پاک‌تر شود؟

پاسخ:




سؤال دارای دو بخش است در بخش اول به نحوه ارتباط با دوستان منحرف اشاره داشته‌اید و در قسمت دوم از راهکارهای جلوگیری از آلودگی چشم پرسیده بودید که به هر کدام مستقلاً می‌پردازیم.


در بخش اول سؤال، شما به نحوه ارتباط با دوستان منحرف اشاره داشته و گفته‌اید که «نمی‌توانید با آن‌ها قطع رابطه کنید»؛ اما دلیل آن را نگفته‌اید، که این خود پاسخ‌گویی را بسیار مشکل می‌کند؛ زیرا اگر علت عدم توانایی در قطع رابطه با آن‌ها رابطه خویشاوندی باشد و آن‌ها از اقوام درجه یک به شمار آیند، پاسخ تفاوت پیدا خواهد کرد با زمانی که عدم قطع رابطه به خاطر ارتباطات تنگاتنگ خانوادگی یا هم‌کلاس بودن و... است. به همین خاطر مجبوریم جواب را به گونه‌ای تنظیم کنیم که بتواند شامل همه موارد بشود.

۲.۱ - دوری از دوستان منحرف

نخست تذکر این نکته خالی از لطف نیست که آیا واقعاً نمی‌شود با آن‌ها قطع رابطه کرد؛ یعنی با قطع ارتباط، مفاسد و گرفتاری‌هایی برای انسان به وجود می‌آید، یا این‌که خودمان را گول می‌زنیم و چون آن شخص جاذبه‌های خوبی دارد، دوست داریم با او ارتباط داشته باشیم؛ اما در عین حال می‌خواهیم مواظب باشیم که صفات بد او در ما تأثیر نگذارد.
اگر شما گزینه دوم را به خود نزدیک‌تر می‌بینید یقین بدانید که پاسخ ما برای شما فایده‌ای نخواهد داشت؛ زیرا هم روایات و هم تجربه ثابت کرده است که افراد به دین دوستانشان هستند و تأثیر آن‌ها بسیار بالاست. تأثیر دوستی آن‌قدر زیاد است که برای شناختن افراد، اول به سراغ دوستان او می‌روند، اگر دوستان خوبی داشت، این را نشانه خوبی فرد می‌دانند و اگر دوستان نابابی داشت، این شخص را هم مانند آنان می‌پندارند. سعدی می‌گوید:
تو اول بگو با کیان زیستی ••• پس آنگه بگویم که تو کیستی
ما در روایات، غالب مباحثی که می‌بینیم در باب دوری از دوستان ناباب است. این روایات گویا می‌خواهند این نکته را به ما گوشزد کنند که اگر دوستی را منحرف دیدید، از او دوری کنید نه این‌که در عین دوستی مواظب باشید که منحرف نشوید. به همین خاطر توصیه می‌کنم که اگر امکان دوری جستن است، سریعاً اقدام کنید و از آن‌ها دور شوید؛ زیرا لطمه‌هایی که این دوستان به انسان می‌زنند، شاید هرگز قابل جبران نباشد؛ البته مراد ما از قطع رابطه و جدا شدن، قهر کردن نیست؛ بلکه مراد این است که به‌گونه‌ای برخورد شود که در عین ارتباط و رفت‌و‌آمد ـ خانوادگی یا ... حریم‌ها رعایت شود و آن‌ها متوجه شوند که شما به ادب در رفتار و گفتار اهمیت می‌دهید و حاضر نیستید به هر نوع رفاقتی تن بدهید و شخصیت انسانی خود را لگدکوب کنید؛ البته شاید در برخی موارد نیاز به این باشد که ارتباط خود را با آن‌ها به صفر برسانید که این البته بستگی به افراد دارد.


قبل از بیان یک‌سری راهکارهای عملی باید گفت که ما در روایات و کلمات بزرگان تأکید بسیاری بر داشتن دوست داریم؛

۳.۱ - سفارش لقمان به فرزندش

مثلاً در سفارشات لقمان حکیم به فرزندش آمده است که: فرزندم هزار دوست برای خود انتخاب کن و بدان که هزار دوست هم کم است و احدی را دشمن خود مساز؛ زیرا یک دشمن هم زیاد است.
[۱] طی، محمدجواد، حقوق فرزند در مکتب اهل بیت، ص۱۷۸، قم، انتشارات دفتر تبلیغات، چاپ دوم، ۱۳۷۶ ش.



اما از طرفی دیگر ائمه (علیهم‌السلام) به شدت انسان را از دوستی با افراد ناباب نهی می‌کند؛

۴.۱ - سخن دیگر لقمان

مثلاً لقمان به فرزندش می‌فرماید که: فرزندم تنهایی بهتر از دوست و هم‌نشین بد است.
[۲] طی، محمدجواد، حقوق فرزند در مکتب اهل بیت، ص۱۷۸، قم، انتشارات دفتر تبلیغات، چاپ دوم، ۱۳۷۶ ش.

یا در جایی دیگر می‌فرماید: جابه‌جا کردن سنگ و آهن برای من بهتر از یک دوست پلید است.

۴.۲ - حدیثی از امام سجاد

امام سجاد (علیه‌السّلام) در روایتی از دوستی با پنج دسته، انسان‌ها را برحذر می‌دارد: دروغ‌گو، فاسق، بخیل، احمق و قاطع رحم.
[۳] حرانی، ابی‌محمد حسن، تحف العقول، بی‌جا، انتشارات کتاب‌فروشی اسلامی، بی‌تا.

البته با افراد دیگر که صفاتی مانند بدزبانی، فاجر و ... دارند نیز، نباید هم‌نشینی کرد. ما از همین ابتدا باید حساب خود را از این‌گونه افراد جدا کنیم، اگر واقعاً نگران آینده خود هستیم و دوست داریم آینده‌ای سرشار از موفقیت و کام‌یابی داشته باشیم و شخصیتی باشیم که بخواهیم در جامعه جایگاهی داشته باشیم، باید از این‌گونه افراد دوری کنیم.


اکنون چند راهکار عملی را بیان می‌کنیم:

۵.۱ - واکسینه کردن خود

واکسینه کردن فکر و مغز خود در برابر رفتارهای نابهنجار بسیار ضروری است. امروزه در بهداشت و درمان هم بر آن تأکید زیادی شده است. روشن است که پیش‌گیری از وقوع بیماری، بسیار آسان‌تر و به صرفه‌تر از اقدامات درمانی است. بسیاری از توصیه‌های تربیتی و اخلاقی نیز جنبه پیش‌گیری دارد و همچون واکسن عمل می‌کند تا فکر و مغز آدمی در برابر انواع گوناگون انحرافات و مفاسد بیمه شود.
[۴] طی، محمدجواد، حقوق فرزند در مکتب اهل بیت، ص۱۷۸، قم، انتشارات دفتر تبلیغات، چاپ دوم، ۱۳۷۶ ش.

برای واکسینه کردن خود راه‌های متفاوتی وجود دارد که به چند مورد از باب نمونه اشاره می‌کنم:

۵.۱.۱ - نزدیکی به اهل بیت

نزدیکی به اهل بیت، و تقویت محبت و معرفت خود به آنان، باعث می‌شود که انسان در برابر انواع تأثیرات مقاوم شود. دوستی اهل بیت ‌(علیهم‌السّلام) بهترین دژی است که انسان را در برابر ناملایمات حفظ می‌کند. ما در تاریخ، نمونه‌های فراوانی داشته‌ایم که حبّ علی (علیه‌السّلام) و اولاد ایشان (علیه‌السّلام) انسان‌ها را از گمراهی نجات داده است و به همین خاطر هم بوده است که دشمنان اهل بیت و کسانی که می‌خواستند مردم تحت تأثیرات آن‌ها باشند، با اهل بیت به دشمنی برمی‌خواستند و سعی می‌کردند که رشته پیوند قلبی مردم با این خاندان را پاره کنند تا بهتر بتوانند نفوذ کنند. پس ارتباط بیش‌تر با این خاندان و توسل جستن به آن‌ها و از آن‌ها طلب یاری نمودن مخصوصاً از امام عصر (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) که صاحب اختیار ماست، می‌تواند انسان را در مقابل همه انحرافات ـ کوچک و بزرگ ـ واکسینه کند، به شرطی که این ارتباط از دل و جان باشد، نه فقط لقلقه زبان. حال شما می‌توانید فقط برای مدت کوتاهی هم که شده امتحان کنید، فقط برای یک هفته خودتان را واگذار کنید به اهل بیت (علیهم‌السّلام) و بعد نتیجه‌اش را ببینید؛ البته با آن شرطی که گفته شد.

۵.۱.۲ - شرکت در مجالس وعظ و پند

یکی دیگر از راه‌های واکسینه شدن، شرکت در مجالس وعظ و پند و ‌اندرز است؛ چراکه در این مجالس به طور مداوم مباحثی را مطرح می‌کنند که با تذکر و یادآوری آن‌ها، دوباره دل و جان جلا می‌گیرد و روح تازه‌ای در او دمیده می‌شود که نتیجه آن این می‌شود که تأثیرات منفی نفوذش را از دست می‌دهد. شاید برای خود شما پیش آمده باشد که وقتی در یک مجلس معنوی شرکت می‌کنید و دلتان می‌شکند و در همان زمان به یاد گناهی که کرده‌اید می‌افتید، از خودتان خجالت می‌کشید و خود را پست و کوچک می‌شمارید. علت آن همان تأثیرات معنوی فضای مجلس است که روح و جان شما را جلا داده است.

۵.۱.۳ - ارتباط تنگاتنگ با مسجد

ارتباط تنگاتنگ با مسجد نیز می‌تواند مانع تأثیرات این‌گونه افراد شود. در آمارهایی که توسط مراکز مسئول منتشر شده است این واقعیت را گوشزد می‌کند که اکثر افرادی که در زندان‌های کشور به سر می‌برند و دارای پرونده خلاف‌کاری و جرم و جنایت شده‌اند، غالباً کسانی هستند که هیچ‌گونه ارتباطی با مسجد ندارند. از این گزارش می‌توان نتیجه گرفت که مسجد، مانند دژی است که انسان را در مقابل کج‌روی‌ها و انحرافات و تأثیرات نامطلوب جامعه و اطرافیان محافظت می‌کند. حضور در مسجد ـ مخصوصاً هنگام نماز جماعت ـ چون حضور در خانه خداست، باعث می‌شود که بعضی تمایلات پست انسانی فروکش کند و در عوض تمایلات مثبت و والای انسانی پرورش یابد؛ زیرا فرد در فضایی الهی وارد شده است، فضایی که حضور خدا در آن احساس می‌شود.

۵.۲ - جای‌گزینی افراد دیگر

گاهی ارتباط به خاطر نیازی است که به او داریم و این نیازمندی مانع قطع رابطه است. به همین خاطر باید سعی کنیم احتیاجات خود را به آن شخص کم کنیم و از میان دیگر افراد، کسانی را که ویژگی‌های مثبت و بهتری دارند، جای‌گزین او کنیم؛ یعنی این‌که سعی شود حتی‌الامکان با جای‌گزینی افراد دیگر با او ارتباطی نداشته باشیم و نیازها و خواسته‌هایمان را از جای دیگری تأمین کنیم. این کم شدن ارتباط باعث می‌شود که تأثیرات منفی او نیز کم‌تر در ما تأثیر بگذارد و نگرانی‌های ما به حداقل برسد.

۵.۳ - برخورد قاطع و بجا و در‌عین‌حال دوستانه

برخورد قاطع و بجا و در عین حال دوستانه به مواردی که تشخیص می‌دهید ناروا و خطاست باعث می‌شود که در نظر آن‌ها شخصیتی جلوه کنید که به اصول و معتقدات اخلاقی پایبندید و به هیچ وجه حاضر نیستند اصول خود را فدای دوستانتان کنید. نتیجه این نوع برخورد این است که آن‌ها یا به کل از شما فاصله می‌گیرند و یا این‌که در مواجهه با شما مواظب رفتار و گفتار خود هستند و این همان چیزی است که شما می‌خواستید.


چشم‌چرانی و نگاه‌های حرام یکی از مهلکه‌ها و دام‌های شیطانی برای خراب کردن انسان‌هاست. وقتی در پنجره چشم انسان تصویری نقش بست، این تصویر به خانه خیال و دل آدمی راه پیدا می‌کند و مدت‌ها در آن‌جا می‌ماند و انسان را وادار می‌کند که خود را به او برساند، که این ابتدای شروع مشکلات است.
برای رهایی از این گرفتاری می‌توان قدم‌به‌قدم گام برداشت و این معضل را نابود کرد؛ برای مثال می‌توان با برنامه‌ریزی کردن و کنترل موردی چشم در موارد راحت و آسوده، بر چشم خود غلبه پیدا کنیم و آن را به کنترل خود درآوریم، سپس با گسترش آن به سایر موارد، حوزه نگاه خود را محدود و چشم را در اختیار خود بگیریم. هم‌چنین می‌توانیم با خود عهد کنیم که امروز در مسیر مدرسه یا در مسیر خرید فقط به مقابل نگاه کنیم و به چپ و راست توجهی نکنیم و یا در کلاس به پنجره‌ها نگاه نکنیم و یا ...، خلاصه این‌که نگاه به بعضی چیزها را از خود سلب کنیم. با تکرار این عمل و تسلط بر آن، به موردهای دیگر گسترش بدهیم و هم‌چنان حوزه نگاهمان را تنگ‌تر کنیم. این اقدامات مرحله‌ای، باعث می‌شود که توانایی انسان در کنترل چشم بالا برود.
البته برای بالا رفتن توان آدمی، راه‌های دیگری نیز است؛ از جمله این‌که انسان به آفت چشم‌چرانی و مزایای فرو بستن چشم توجه داشته باشد. به طور خلاصه به بعضی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:


برخی آفات چشم‌چرانی، عبارت‌اند از:

۷.۱ - بدنامی انسان

باعث بدنامی انسان در میان اطرافیان و خانواده می‌شود و آن‌ها به فرد چشم چران به دید کسی نگاه می‌کنند که هرزه و آلوده است که این نوع برداشت ضربه‌ای سهمگین به روحیه افراد است.

۷.۲ - ایجاد فشار روحی و روانی در فرد

باعث ایجاد فشار روحی و روانی در فرد می‌شود؛ چون گاهی انسان با یک نگاه دل‌باخته شیء یا شخصی می‌شود ولی چون موقعیت این اجازه را به او نمی‌دهد که آن شیء را به دست آورد یا با آن شخص برسد، دچار فشارهای روحی و عصبی می‌شود و این افکار باعث می‌شود که انسان هرگز روی خوشی و آرامش را نبیند؛ زیرا انواع و اقسام چیزهای متفاوتی دیده می‌شود که انسان دست‌رسی به آن‌ها را ندارد و فقط آه حسرت است که او را روز‌به‌روز ناملایم‌تر و خسته‌تر می‌کند.

۷.۳ - ایجاد عادت در فرد

گاهی چشم‌چرانی در افراد منجر به عادت می‌شود که در این‌ صورت رهایی یافتن از آن بسیار سخت است و در همین ابتدا باید جلوی آن را گرفت؛ چون اگر عادت شد، گاهی فرد را مجبور به خیانت می‌کند؛ زیرا نفس در آن صورت دیگر چیزی را نمی‌شناسد.
هر کجا محرم شدی چشم از خیانت بازدار ••• ‌ای بسا محرم که با یک نقطه مجرم می‌شود

۷.۴ - نگاه اول مقدمه آلودگی

گناه از نگاه آغاز می‌شود و نگاه است که اول مقدمه آلودگی است و انسان تا مادامی که نگاهش آلوده نشده، می‌توان او را ایمن از گناه دانست؛ اما زمانی که نگاهش آلوده شد، دیگر ایمن از گناه نیست.
در روایت نیز آمده است که اگر یوسف به زلیخا تمایل پیدا نکرد، به خاطر آن بود که نگاه خود را حفظ کرده بود.
و دیگر آن‌که بسیاری از سقوط‌ها، بی‌خانمانی‌ها، طلاق‌ها، فریب دادن‌ها و انحطاط‌ها ناشی از چشم‌چرانی و نگاه حرام است.


فواید فرو بستن چشم، عبارت‌اند از:

۸.۱ - جلب محبت و دوستی

باعث جلب محبت و دوستی می‌شود و انسان‌ها به این‌گونه افراد با دید احترام‌آمیز می‌نگرند و برای آن‌ها شخصیت قائل می‌شوند. مردم آن‌ها را امین خود می‌شمارند و به آن‌ها اعتماد دارند؛ چون از خیانت چشم آن‌ها ایمن هستند؛ زیرا چشم انسان است که با دیدن خود برای آدمی دل‌بستگی ایجاد می‌کند. وقتی پنجره چشم بسته باشد، دیگر دل‌بستگی‌ها از بین رفته‌اند.

۸.۲ - دیدن نادیدنی‌های عالم

در روایات نیز بیان شده است که اگر چشم را ببندید، نادیدنی‌های عالم را می‌بینید. وقتی انسان به این روایات توجه داشته باشد و بداند که در عالم عجایبی است که دیدن آن به این راحتی میسر نیست و به چشم دل نیاز است، یقیناً چشم خود را خرج چیزهایی نمی‌کند که برای او سود کوتاه‌مدت و ناپایدار دارد؛ بلکه به دنبال فواید درازمدت و پایداری می‌گردد که همیشه برای او می‌ماند.


۱. طی، محمدجواد، حقوق فرزند در مکتب اهل بیت، ص۱۷۸، قم، انتشارات دفتر تبلیغات، چاپ دوم، ۱۳۷۶ ش.
۲. طی، محمدجواد، حقوق فرزند در مکتب اهل بیت، ص۱۷۸، قم، انتشارات دفتر تبلیغات، چاپ دوم، ۱۳۷۶ ش.
۳. حرانی، ابی‌محمد حسن، تحف العقول، بی‌جا، انتشارات کتاب‌فروشی اسلامی، بی‌تا.
۴. طی، محمدجواد، حقوق فرزند در مکتب اهل بیت، ص۱۷۸، قم، انتشارات دفتر تبلیغات، چاپ دوم، ۱۳۷۶ ش.




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «ارتباط با دوستان منحرف»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۱/۱۱.    



جعبه ابزار