اذن پدر در ازدواج موقت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: روابط آزاد جنسی، ازدواج موقت، دختر باکره، اذن پدر.
پرسش: وجود دوست دختر و دوست پسر در غرب، بسیار رایج است تا آنکه خانوادههای پسر یا دختر تلاش میکنند که برای فرزندانشان از خانوادههای اصیل دوست انتخاب کنند. حال با توجه به این موضوع اگر پسر یا دختری دوستی از جنس مخالف برای خود انتخاب کرد و با توجه به آنکه خانوادهها عموماً از اینگونه روابط اطلاع دارند، آیا پسر میتواند بدون اجازه والدین دختر، او را به صیغه و عقد موقت خود درآورد یا خیر؟ حکمت آن چیست؟
پاسخ: در سنت اسلامی برای ازدواج دختر باکره رضایت پدر شرط میباشد و دختران باکره برای صحت عقد باید رضایت پدر یا جد پدری را جلب کنند و صرف اطلاع آنها کافی نیست.
آثار و پیآمدهای منفی اختلاط و روابط آزاد جنسی را در ذیل بررسی میکنیم:
همانگونه که اشاره نمودید همه میدانند در جوامع غربی بین دختر و پسر قبل از ازدواج روابط آزادی حاکم است؛ اما باید پرسید در چنین جوامعی سرنوشت بشر به کجا خواهد انجامید؟ چه بر سر
خانواده، مهر پدری و
عطوفت مادری خواهد آمد؟ چه کسانی پاسخگوی
فرزندان نامشروع و بیپناه خواهند بود؟ و خلاصه اینکه عامل این همه
فساد و
فحشا، بیماریهای مختلف همچون
ایدز،
سقط جنین، خانوادههای بیسرپرست و زنان مضطرب و بیپناه چیست؟
کارشناسان غربی در این زمینه آمارهایی را تهیه کردهاند که نشان میدهد، امروز ساختار خانواده در آن جوامع، با مشکلات متعددی دست به گریبان است. آمار بالای
طلاق، همجنسبازی، زندگی زوجین در چهارچوبهای خارج از دایره
ازدواج، عدم
وفاداری زوجین به یکدیگر، بیبندوباری فرزندان، سطح حاملگی دختران نوجوان و بالا رفتن تعداد کودکان و نوجوانانی که در خانوادههای بدون
پدر و مادر زندگی میکنند، سقط چنین، ایذر و ... همه نتیجه آزادیهای بیحدومرز در روابط با جنس مخالف است.
البته
اسلام صحبت نمودن
زن و مرد و برخوردهایی که لازمه رسیدگی به کارهای روزمره است،
حرام نکرده، دختر و پسر نیز میتوانند به صورت عادی و عاری از هرگونه شائبه جنسی، با هم سخن بگویند؛ همچنانکه با جنس موافق خود صحبت مینمایند؛ اما اسلام روابط آزاد، بیبندوباری و هرجومرج جنسی را توصیه نمیکند و بهترین راه
ارضای غریزه جنسی را ازدواج قانونی و شرعی به همانگونهای که بیان شد، میداند.
اما در
ازدواج موقت شرایطی وجود دارد که همگی دارای مصلحت هستند:
استفاده از چتر حمایتی پدر در مسیر ازدواج: نظرخواهی از پدر و حتی مادر زمینهای برای استفاده از تجارب آنها جهت سعادتمندی خویش است؛ زیرا پدر بیشتر در اجتماع بوده و از تجارب بیشتری در این زمینه برخوردار است. حیلهها، نیرنگها و فریبها را بهتر میفهمد و از سوء نیتها و نقشهکشیهای ناجوانمردانه که در این زمینه میخواهند پدید آورند، بیشتر اطلاع دارد. بنابراین
دختر باکره نیازمند راهنمایی مجرب و دلسوزی است که نقش
هدایت او را بهسوی یک زندگی سعادتمندانه داشته باشد. در چنین صورت چه کسی امینتر و خردمندتر و دلسوزتر از پدر میباشد؟ و به فرموده
شهید بزرگوار علامه مطهری، دختر تا به خانه شوهر نرفته و متوجه فریبکاری نشده، باید به وسیله پدر حمایت شود، تا به دام مرد حیلهبازی نیفتد، فلسفه اذن پدر در وقت
عقد دختر به این لحاظ است.
به عبارتی اسلام در حقیقت پدر را
مشاور و سخنگوی دختر قرار داده است.
مصونیت از خطرات به دلیل شرایط خاص روحی ـ روانی دختران: مسلم است که دختران عاطفیتر و احساسیتر از پسران میباشند؛ لذا در خیلی موارد آسیبپذیرترند و بعد عاطفی و احساس آنها غلبه کرده و نمیتوانند تصمیمی عقلپسند بگیرند. مگر اینکه دختر به حدی از
بلوغ و
رشد برسد که به او رشیده و عاقله اطلاق کنند و این چنین موارد کم است. به لحاظ جسمی و فیزیولوژی نیز دختران زودتر به
بلوغ جنسی میرسند و لذا زودتر ازدواج میکنند و حال آنکه در سایر موارد (مثل بلوغ عقلی، اجتماعی، اقتصادی و ...) به حد مطلوب نرسیده است.
اسلام برخلاف سایر ادیان و مکاتب، چون به
کمال و
سعادت تمام افراد جامعه و به تبع آن به تکامل و رشد اجتماعی نظر دارد، همه احکام و تعالیم آن بر پایه و اساسی تدوین یافته است که بتواند همان هدف را تأمین کند؛ بر این اساس هیچ حکمی از احکام و تعلیمات در شرع
مقدس اسلام، بدون
حکمت و
مصلحت نیست.
کمال دین اسلام در دقیق بودن اصول و پایههای آن است؛ یعنی اگر با دقت هرچه بیشتر در تعالیم و احکام اسلام تحقیق شود، کمترین نقص را در آن نمیتوان یافت.
با توجه به اینکه اسلام بر روابط خانوادگی میان اعضای خانواده بسیار تأکید دارد، رعایت ضوابط و حدود و مرزها را در محیط جامعه، به ویژه در میان دو جنس مخالف پسر و دختر لازم و ضروری دانسته و فقط آن را در قلمرو
شرع تجویز نموده است. به عبارتی فرهنگ اسلامی،
فرهنگ عدم اختلاط
زن و مرد است و هر
مسلمان متعهدی نیز باید تابع احکام و تعلیمات شرع مقدس اسلام باشد و این نوعی خودسری و سرکشی است که بخواهد تنها براساس ذوق و هوس خویش حرکت کند و دستورات حکیمانه شرع مقدس اسلام را نادیده بگیرد، که متأسفانه چنین کسانی کموبیش در هر جامعهای وجود و حضور دارند.
با توجه به اینکه ازدواج موقت همانگونه که از
اسم آن پیداست، موقتی است و به طور طبیعی با جدایی همراه است، مشکلاتش به زمان بعد از جدایی برمیگردد، که عبارتاند از:
تکلیف دختری که ازدواج موقت میکند پس از جدایی چه خواهد شد؟ زیرا حتی اگر قبح
ازدواج موقت هم از بین برود و ازدواج موقت مانند
ازدواج دائم از مقبولیت اجتماعی برخوردار گردد، باز هم رغبت
مردان به ازدواج با دخترانی که به هیچ صورت (چه دائم و چه موقت) ازدواج نکردهاند، بیشتر از رغبت آنان به ازدواج با دخترانی است که ازدواج را هر چند به صورت موقت و بدون
آمیزش جنسی تجربه کردهاند.
اگر آمیزش صورت گیرد و فرزندی را ثمر دهد، سرپرستی و رشد و
تربیت این فرزند چهگونه خواهد بود. بنابراین اگر دختران جوان بهتنهایی و بدون
مشورت و رضایت والدین بخواهند تصمیم بگیرند، ممکن است عواقب نامطلوبی برای آنها داشته باشد.
در آخر به شما برادر گرامی با این سؤال خود که مطرح نمودهاید و نشان دادهاید که مسلمان متعهدی میباشید، خاطرنشان میکنیم در
سنت اسلامی برای ازدواج دختر باکره، رضایت پدر شرط میباشد و دختران باکره برای صحت
عقد باید رضایت پدر یا جد پدری را جلب کنند و صرف اطلاع آنها کافی نیست. این شرایط نیز همگی دارای حکمتهایی هستند که به
مصلحت خود افراد برمیگردند.
۱. شیخ مفید، متعه یا ازدواج موقت، ترجمه سیدحسین نجفی یزدی، نشر ناظرین.
۲. محمد فنایی اشکوری، منزلت زن دراندیشه اسلامی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۷۷ ش.
۳. مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، قم، صدرا، ۱۳۷۵ ش.
۴. علی قائمی، نظام حیات خانواده در اسلام، تهران، انتشارات انجمن اولیا و مربیان، ۱۳۶۳ ش.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «اذن پدر در ازدواج موقت»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۷/۱۸.