اذان در عصر پیامبر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: اذان،
پیامبر اسلام،
شرک.
پرسش: اذان در عصر پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) چگونه بوده است؟
اذان، علاوه بر یادآوری وظیفه فردی، یک شعار سیاسی - اجتماعی نیز هست. از اینرو شایسته است که در جوامع اسلامی، هر شب و روز، شعار
توحید و نفی شرک و دعوت به ارزشهای دینی با صدای بلند تکرار شود. با این همه و با وجود اهتمام پیامبر خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، متاسفانه پس از رحلت ایشان، اذان در معرض تغییراتی قرار گرفت و برخی بندهای آن به اتکای برداشتهای فردی، کاسته یا افزوده شد.
گفتنی است بر پایه آموزههایی که از
امامان اهل بیت (علیهمالسّلام) به ما رسیده، در شبی که پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به
معراج برده شد، همزمان با رسیدن به
بیت المعمور و فرا رسیدن وقت نماز،
جبرئیل، اذان و
اقامه گفت و فرشتگان و پیامبران، به امامت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به نماز ایستادند.
امام باقر (علیهالسّلام) نیز بندهای اذان جبرئیل را به همان گونه و ترتیب، به شیعیان خود آموخته است.
از آن پس، پیامبر خدا
بلال را برای گفتن اذان، با همان بندهای مشخّص، مأمور ساخت و او نیز تا پایان حیات ایشان، آن اذان را ندا میداد.
آیا گفتن عبارت «الصلاة خیرٌ من النوم» که از آن با عنوان «
تثویب» یاد میشود، در اذان نماز صبح در روزگار پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) سابقه داشته است؟
در پاسخ باید گفت: هر چند شماری از روایات اهل سنّت، آن را آموزش پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و برخی دیگر، آن را اقدام بلال دانستهاند که به تأیید پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رسیده و از اجزای اذان گردیده است، لیکن هیچ یک از روایات مورد اشاره، از سند صحیح و قابل اعتمادی برخوردار نیستند تا بتوانند اثبات کنند که این عبارت، جزء اذان دوران پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بوده است.
در مقابل، شماری از احادیث اهل بیت (علیهمالسلام)، گویای آناند که این جمله پس از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به اذان افزوده شده است. همسو با این روایات، برخی روایات اهل سنّت نیز بندِ یاد شده را به دستور و یا تأیید خلیفه دوم، مستند کردهاند. از جمله،
دارقُطْنی در کتاب سنن خود با دو سند، چنین نقل کرده است:
«عن ابن عمر، عن عمر انّه قال لموذّنه: اذا بلغت «حیّ علی الفلاح» فی الفجر، فقل: الصلاة خیر من النوم، الصلاة خیر من النوم؛
ابن عمر نقل میکند که عمر به
مؤذّن خود گفت: در اذان صبح، هر گاه به «حیَّ علی الفلاح» رسیدی، بگو: «الصلاة خیر من النوم، الصلاة خیر من النوم».
در
الموطّا مالک نیز آمده است:
«انّ المؤذّن جاء الی عمر بن الخطّاب یؤذنه لصلاة الصبح فوجده نائماً. فقال: الصلاة خیر من النوم، فامره عمر ان یجعلها فی نداء الصبح؛
مؤذّن، نزد
عمر بن خطّاب آمد تا او را برای نماز صبح، خبر کند. دید که خوابیده است. گفت: «الصلاة خیر من النوم؛ نماز، از خواب، بهتر است». عمر به او دستور داد که از آن پس، این جمله را در اذان صبح بگوید.»
در
المصنَّف عبد الرزّاق آمده است:
«ابنجریج قال: اخبرنی عمر بن حفص انّ سعداً اوّل من قال: الصلاة خیر من النوم فی خلافة عمر....فقال: بدعة ثم ترکه و انّ بلالاً لم یؤذن لعمر؛
ابن جُرَیج گفت:
عمر بن حفص به من خبر داد که سعد
[
مؤذّن
]
، نخستین کسی بود که گفت: «الصلاة خیر من النوم» و این، در خلافت عمر بود....
[
عمر
]
گفت:
بدعت است؛ امّا بعدها آن را آزاد گذاشت. بلال برای عمر، اذان نگفت.»
در
جامع المسانید نیز که در بر گیرنده روایات
ابوحنیفه است، چنین آمده است:
«عن ابراهیم، قال: سالته عن التثویب فقال: هو ممّا احدثه الناس و هو حسن ممّا احدثوا و ذکر انّ تثویبهم کان حین یفرغ المؤذّن من اذانه «الصلاة خیر من النوم» مرّتین؛
از ابراهیم روایت شده که گفت: از او (ابوحنیفه) در باره «الصلاة خیر من النوم» پرسیدم. گفت: این، از چیزهایی است که مردم،
[
پس از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
]
بدعت نهادهاند و در میان چیزهایی که پدید آوردهاند، چیز خوبی است. او گفته است: چنین بوده که مؤذّن، پس از اتمام اذان، دو بار میگفت: «الصلاة خیر من النوم؛ نماز از خواب، بهتر است».
هرچند گزارشهای متعدّدی حاکی از این است که منشأ تثویب، فرمان و یا تقریر و تأیید خلیفه دوم بوده، لیکن در حدیثی از ابو الحسن (علیهالسلام)، آغاز تثویب، به
بنیامیّه نسبت داده شده است. متن حدیث، چنین است:
«الصَّلاةُ خَیرٌ مِنَ النَّومِ، بِدعَةُ بَنی اُمَیَّةَ وَ لَیسَ ذلِکَ مِن اصلِ الاذانِ وَ لا باسَ اذا ارادَ الرَّجُلُ ان یُنَبِّهَ النّاسَ لِلصَّلاةِ ان یُنادِیَ بِذلِکَ، و لا تَجعَلهُ مِن اصلِ الاذانِ، فَانّا لا نَراهُ اذانَاً؛
جمله «الصلاة خیر من النوم»، بدعت بنیامیّه است و جزء اذان نیست. البته اشکالی ندارد که شخص، هر گاه که میخواهد مردم را به نماز متوجّه سازد، آن را بگوید؛ ولی آن را جزء اذان قرار مده؛ چون ما آن را جزء اذان نمیدانیم.»
میتوان گفت که این احادیث، با گزارشهایی که آغاز تثویب را عصر خلیفه دوم میدانند، قابل جمعاند، بدینسان که پایهگذاری این کار که جمله «الصلاة خیر من النوم» در وسط اذان یا پس از آن گفته شود، به صورت غیر رسمی و محدود، در عصر خلافت عمر صورت گرفته، تا اینکه در دوران حکومت معاویه، بهطور رسمی و فراگیر، جزئی از اذان صبح قرار داده شد.
پیروان اهل بیت (علیهمالسّلام) بر اساس ره نمودهای آن بزرگواران، بر این باورند که جمله «حیَّ علی خیر العمل»، در عصر پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یکی از اجزای اذان و اقامه بوده و جزئیت آن، از طریق
وحی به
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ابلاغ شده است. شماری از روایات و آثار موجود در
منابع حدیثی اهل سنّت،
این جزئیت را تأیید کردهاند.
اینک، این سؤال پیش میآید که: اگر جمله «حیَّ علی خیر العمل» در عصر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) جزء اذان بوده، چه کسی و با چه انگیزهای این جمله را حذف کرده است؟
پاسخ این سؤال، در برخی از احادیث اهل بیت (علیهمالسلام)،
اینگونه آمده که در عصر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و دوران حکومت
ابوبکر و آغاز
خلافت عمر، «حیَّ علی خیر العمل» جزء اذان و اِقامه بوده است؛ ولی عمر، با این استدلال که این جمله، موجب اهمّیت دادنِ بیش از اندازه
مسلمانان به «
نماز» و سستی کردن آنان نسبت به «
جهاد» میشود، آن را از
اذان و
اقامه حذف کرده است.
عدم هماهنگی این استدلال با فرهنگ اصیل اسلامی، بر کسی پوشیده نیست؛ زیرا نماز، عالیترین جلوه یاد خداست و هیچ عملی در نزد خدای متعال، محبوبتر از یاد او نیست و برای رهایی بنده از هر بدی در
دنیا و
آخرت نیز عملی سودمندتر از آن وجود ندارد. از اینرو، جهاد یا هر عمل پسندیده دیگر، باید بر این اساس، مورد ارزیابی قرار گیرد. در حدیثی در این باره آمده است:
«قالَ رسولُ اللَّه (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم): لَیسَ عَمَلٌ احَبَّ الی اللَّهِ تعالی وَ لا انجی لِعَبدٍ مِن کُلِّ سیّئةٍ فِی الدنیا وَ الآخِرَةِ مِن ذِکرِ اللَّهِ. قیلَ: وَ لا القتالُ فی سبیلِ اللَّهِ؟ قالَ: لولا ذِکرُ اللَّهِ لم یُؤمَر بالقِتالِ؛
پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: نزد خدا، کاری دوست داشتنیتر از یاد خدا نیست و
[
نیز
]
نجاتبخشتر برای بنده از بدیهای دنیا و آخرت. گفته شد: حتّی جنگیدن در راه خدا؟ فرمود: اگر یاد خدا نبود، به جنگیدن، فرمان داده نمیشد.
حدیثنت، برگرفته از مقاله «اذان در عصر پیامبر» تاریخ بازیابی۱۳۹۷/۷/۲۵.