• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اختلاف در میراث پیامبر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: پیامبر، امام علی، عباس.

پرسش: قضیه اختلاف در میراث پیامبر میان امام علی و عباس چیست و چه نکته‌ای در این قضیه است؟



در برخی از متون تاریخی و حدیثی آمده است: پس از رحلت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، اختلافی در میراث پیامبر خدا میان امام علی (علیه‌السّلام) و عبّاس بن عبدالمطّلب پدید آمد.
[۲] طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج۱، ص۲۳۰، ح۴۳.
[۳] ابن شهر‌آشوب، محمد بن علی، المناقب، ج۳، ص۶۱.
عبّاس، ادّعا می‌کرد که اموال پیامبر خدا به او می‌رسد.
داوری به ابوبکر واگذار شد و ابوبکر، با اشاره به جریان «یوم‌الدار» یا «انذار العشیرة»، خطاب به عبّاس بن عبدالمطّلب گفت: «تو را سوگند می‌دهم! آیا می‌دانی که پیامبر خدا، پسران عبد المطّلب و فرزندانشان را گِرد آورد و تو در میانشان بودی و از قریش، کسی [جز شما] نبود و گفت: ‌ای بنی عبد‌المطّلب! چنین است که خداوند، هیچ پیامبری را مبعوث نمی‌کند، جز آن‌که برای او از خاندانش برادر و وزیر و وصی و جانشینی درخاندانش قرارمی دهد. پس کدام یک از شما به پا می‌خیزد تا در برابر آن‌که برادر و وزیر و وصی و جانشین من در خاندانم باشد، با من بیعت کند؟. .. و علی بن ابی‌طالب، از میان شما برخاست و با او بر آنچه شرط و بدان دعوت کرده بود، بیعت نمود؟ آیا می‌دانی که این از پیامبر خداست؟».
گفت: آری.(گفتنی است که در متن تاریخ دمشق، اشاره‌ای به موضوع اختلاف میان امام علی (علیه‌السّلام) و عبّاس نشده است.)
یعنی ابو بکر نیز به قضیه «انذار العشیرة» اعتراف کرده، آن را حجّت می‌شمرد.
نکته‌ای که باید بدان توجّه شود و در بیشتر متون، بدان بی‌اعتنایی شده است، علّت مراجعه امام علی (علیه‌السّلام) و عبّاس به ابو‌بکر و طرح دعوای میراث پیامبر خداست.
در نظر اوّل، این اختلاف، بسیار عجیب می‌نماید؛ چون پیامبر (صلی الله علیه و آله)، هنگام رحلت، دختر و همسرانی داشت و برابر قانون ارث، به هیچ وجه نوبت به عمو و پسر عمو نمی‌رسید تا آنها ادّعای ارث کنند؛ بلکه بیشتر اموال پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به فاطمه (علیهاالسّلام) منتقل می‌شد و بعد از شهادت ایشان نیز به شوهر و فرزندانش می‌رسید.
بنابر‌این، اصل ادّعای عبّاس بن عبد‌المطّلب درباره ارث بردن از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، وجهی نخواهد داشت. پس چرا این ادّعا مطرح شده است؟
از ابورافع نقل شده است که پس از سخنان ابوبکر، عبّاس بن عبدالمطّلب به او گفت: «پس به چه حساب بر این جایگاه نشسته‌ای؟ علی را مقدّم می‌دانی، ولی بر او فرمان می‌رانی؟!».
ابوبکر گفت: «ای بنی عبدالمطّلب! آیا نیرنگ می‌زنید؟».
[۶] ابن‌شهر آشوب، محمد بن علی‌، مناقب آل‌ابی‌طالب، ج۳، ص۴۹.

از این متن، می‌توان دریافت که عبّاس با‌اندیشه و تدبیر، این واقعه را ساخته است تا به ابوبکر یادآور شود که جامه خلافت، شایسته چه کسی است و او چگونه آن را غاصبانه به تن کرده است، و این گونه وقایع به سرعت منتشر می‌شود، بویژه اگر از سوی کسی چون عبّاس با آن منزلت والا باشد.
جالب آنکه در مباحثه دیگری که بین ابن‌عبّاس و عمر بن خطّاب رخ داده و ابن‌عبّاس، شایستگی امام علی (علیه‌السّلام) را برای خلافت به عمر یادآوری کرده است، خلیفه ناراحت شده، می‌گوید: «با تو هستم‌ ای ابن‌عبّاس! آیا می‌خواهی با من آن کنی که پدرت و علی (علیه‌السّلام) در روزی که بر ابوبکر وارد شدند، با او کردند؟».
[۸] یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۴۹.



آنچه را آوردیم، مورّخان، محدّثان و مفسّران با طرق مختلف و سندهای گوناگونی گزارش کرده‌اند. (علامه امینی (رحمه الله)، صورت‌های مختلف نقل حادثه را در مجموعه گران‌قدر الغدیر آورده و اسناد آن را بررسی کرده و نشان داده است که نقل‌ها از استواری ویژه‌ای برخوردار و به هیچ روی، تردیدی را برنمی‌تابند)
[۹] امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۲، ص۲۷۸ـ۲۸۵.



طبری نیز آن را در تاریخ خود (تاریخ الاُمم و الملوک) به تفصیل آورده است؛ امّا در تفسیر خویش، روایت را با همان سندی که در تاریخ گزارش کرده، نقل کرده و به جای «کدام یک از شما مرا بر این امر یاری می‌دهد تا برادر و وصی و جانشین من در میانتان باشد»، نوشته است: «تا برادر و چنین و چنان باشد» و در ادامه نیز حذف و تحریف را در سخن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، روا دانسته و به جای جمله «بی‌تردید، این، برادر و وصی و خلیفه من در میان شماست. پس گوش به فرمانش باشید و از وی اطاعت کنید»، نوشته است: «بی‌تردید، این، برادر من و چنین و چنان است. پس گوش به فرمانش باشید و از وی اطاعت کنید».
[۱۰] طبری، محمد بن جریر، تفسیر الطبری، ج۱۱ (جزء۱۹)، ص۱۲۲.

البته نوع گزارش طبری، بسی سؤال برانگیز است و تأل در آن، نشان دهنده مجبور بودن و تحکّم بر چگونگی نقل است؛ وگرنه، «بی‌تردید، این، برادر من و چنین و چنان است. پس گوش به فرمانش باشید و از وی اطاعت کنید»، یعنی چه؟! وجود جمله «گوش به فرمانش باشید و از وی اطاعت کنید»، به گونه‌ای رازدارانه نشان دهنده حذف جانِ کلام است.


به هر حال، ابن‌کثیر نیز بر این نمط رفته و در تفسیر و تاریخ خود و در السیرة النبویّة، روایت را به گونه‌ای که طبری در تفسیرش آورده، نقل کرده است (یعنی صورت تقطیع شده آن را) و این، شگفت‌انگیز است؛ چرا‌که مهم‌ترین منبع و مستند مورد اعتماد ابن‌کثیر در کتاب تاریخش (البدایة والنهایةتاریخ الطبری است و نه تفسیر الطبری.
[۱۲] ابن‌کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، تفسیر ابن کثیر، ج۶، ص۱۸۰.



نویسنده مصری محمّد حسین هیکل نیز در چاپ اوّل کتابش حیاة محمّد، حادثه را آورده است، البته با حذف بخش‌هایی از آن؛ امّا از چاپ دوم به بعد، یکسر جریان را حذف کرده است.
[۱۴] هیکل، محمد‌حسین، حیاة محمّد، ص۱۰۴ از چاپ نخست را با، ص۱۴۲ از چاپ دوم بسنجید.



ابن‌تیمیه نیز کوشیده است با طعن در سند و گاه محتوا، در اصل جریان، تردید روا دارد که پاسخ‌های مفصّلی بدان داده شده است. (علامه مظفّر و استاد سید جعفر مرتضی عاملی به تفصیل به این موضوع پرداخته‌اند.)
[۱۵] ر. ک: مظفر، محمد حسین، دلائل‌الصدق، ج۲، ص۲۳۴ به بعد.
[۱۶] عاملی، سید جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبیّ الاعظم، ج۳، ص۶۵.



۱. تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۱، ص۱۲۲، ح۵۰.    
۲. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج۱، ص۲۳۰، ح۴۳.
۳. ابن شهر‌آشوب، محمد بن علی، المناقب، ج۳، ص۶۱.
۴. ابن‌عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۲، ص۵۰.    
۵. حسکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۱، ص۵۴۵.    
۶. ابن‌شهر آشوب، محمد بن علی‌، مناقب آل‌ابی‌طالب، ج۳، ص۴۹.
۷. طبری، محمد بن جریر، المسترشد، ص۵۷۷، ح۲۴۹.    
۸. یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۴۹.
۹. امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۲، ص۲۷۸ـ۲۸۵.
۱۰. طبری، محمد بن جریر، تفسیر الطبری، ج۱۱ (جزء۱۹)، ص۱۲۲.
۱۱. ابن‌کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۴۰.    
۱۲. ابن‌کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، تفسیر ابن کثیر، ج۶، ص۱۸۰.
۱۳. ابن‌کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، السیره النبویه، ج۱، ص۴۵۹.    
۱۴. هیکل، محمد‌حسین، حیاة محمّد، ص۱۰۴ از چاپ نخست را با، ص۱۴۲ از چاپ دوم بسنجید.
۱۵. ر. ک: مظفر، محمد حسین، دلائل‌الصدق، ج۲، ص۲۳۴ به بعد.
۱۶. عاملی، سید جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبیّ الاعظم، ج۳، ص۶۵.



حدیث‌نت، برگرفته از مقاله «اختلاف در میراث پیامبر» تاریخ بازیابی۱۳۹۷/۳/۸.    


رده‌های این صفحه : مقالات حدیث‌نت




جعبه ابزار